ظَهْرِهَا: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
*[[ریشه ظهر | ظهر]] (۵۹ بار) [[کلمه با ریشه:: ظهر| ]] | *[[ریشه ظهر | ظهر]] (۵۹ بار) [[کلمه با ریشه:: ظهر| ]] | ||
*[[ریشه ها | ها]] (۱۳۹۹ بار) [[کلمه با ریشه:: ها| ]] | *[[ریشه ها | ها]] (۱۳۹۹ بار) [[کلمه با ریشه:: ها| ]] | ||
=== قاموس قرآن === | |||
(به فتح ظ) پشت. معنى اصلى كلمه بنابر قول راغب همين است و معانى ديگر به اعتبار آن مىباشد، بطور استعاره گفتهاند: ظهر الارض و بطنها. يعنى رو يشكم و آن در آيه ذيل به معنى اصلى است. [شرح:2-3]. و در آيه [فاطر:45]. مراد روى زمين است جمع آن در قرآن ظهور است: [بقره:189]. ظِهرىّ: (به كسر ظ) چيزى است كه به پشت انداخته و فراموشش كنند راغب گويد: «ما تَجْعَلَهُ بِظَهْرِكَ فَتَنْساهُ» به نظر جوامع الجامع تبديل فتح آن به كسر در اثر اضافه بياء نسبت است [هود:92]. آيا طائفه من بر شما از خدا عزيزتر است كه او را پشت سر انداخته و بى اعتنا هستيد. اين كلمه در قرآن فقط يك بار آمده است. مظاهر: همپشتى. يارى. [ممتحنه:9]. [بقره:85]. ظهير: همپشت. كمك. [اسراء:88]. [فرقان:55]. كافر بر عليه پروردگارش كمك شيطان است. ظهيره: وقت ظهر و «اظهر فلان» يعنى داخل وقت ظهر شد [نور:58]. [روم:18]. يعنى وقت عشاء و آنگاه كه وارد وقت ظهر مىشويد. ظهور: آشكار شدن. غلبه بالارفتن. مثل [نور:31]. [توبه:8]. [كهف:97]. كه به ترتيب به معنى بروز، غلبه و بالا رفتن است. [حديد:3]. ظاهر از اسماء حسنى است كه در «بطن» گفته شد. ظهار ظهار و مظاهره آن است كه كسى به زنش بگويد: «اَنْتَ عَلَّىَ كَظَهْرِ اُمّى» تو بر من مانند پشت مادرم هستى. و از آيه [احزاب:4]. روشن مىشود كه عرب با گفتن جمله فوق زنش را مثل مادر خويش مىدانست و آن طلاق بود، آيه مىگويد با گفتن اين كلمه زن مادر نمىشود. تفصيل قضيّه ظهار در سوره مجادله است كه فرموده: [مجادله:2-4]. در اين آيات قبح اين عمل بيان شده و نيز زن بدين وسيله حرام مىشود يا بايد طلاق بدهد چنان كه در فقه آمده و يا در صورت رجوع به زن بايد يك برده آزاد كند اگر نتواند دو ماه روزه گيرد و اگر قادر نباشد شصت فقطر را طعام كند آنگاه زن بر وى حلال مىشود. در شأن نزول آيات نوشتهاند: اوس بن صامت زنش را در حال سجده ديد پس از نماز خواست با او مجامعت كند، زن امتناع كرد، اوس به غب شد و از او ظهار نمود. زن پيش رسئل خدا «صلى الّه عليه و آله» آمد و گفت: اوس مرا آن گاه كه جوان بودم و خواستگار داشتم تزويج كرد و چون سنّم بزرگ شد و داراى فرزندان گرديدم با من ظهار كرد و مثل مادرش گرانيد!! حضرت فرمود: نمىبينيم مگر آن كه بر وى حرام شدهاى. گفت: يا رسول اللّه او طلاقى به زبان نياورد و او پدر فرزندان من است و شروع كرد بگفتن: «اَشْكُو اِلَى اللّه شِدَّةَ حالِى» آنگاه آيات «قَدْ سَمِعَ اللّهُ قَوْلَ الَّتى تُجادِلُكَ فى زَوْجِها و تَشْكى اِلىَ اللّه...» نازل گردى. | |||
[[رده:كلمات قرآن]] | [[رده:كلمات قرآن]] |
نسخهٔ ۲۹ تیر ۱۳۹۳، ساعت ۱۸:۳۶
ریشه کلمه
قاموس قرآن
(به فتح ظ) پشت. معنى اصلى كلمه بنابر قول راغب همين است و معانى ديگر به اعتبار آن مىباشد، بطور استعاره گفتهاند: ظهر الارض و بطنها. يعنى رو يشكم و آن در آيه ذيل به معنى اصلى است. [شرح:2-3]. و در آيه [فاطر:45]. مراد روى زمين است جمع آن در قرآن ظهور است: [بقره:189]. ظِهرىّ: (به كسر ظ) چيزى است كه به پشت انداخته و فراموشش كنند راغب گويد: «ما تَجْعَلَهُ بِظَهْرِكَ فَتَنْساهُ» به نظر جوامع الجامع تبديل فتح آن به كسر در اثر اضافه بياء نسبت است [هود:92]. آيا طائفه من بر شما از خدا عزيزتر است كه او را پشت سر انداخته و بى اعتنا هستيد. اين كلمه در قرآن فقط يك بار آمده است. مظاهر: همپشتى. يارى. [ممتحنه:9]. [بقره:85]. ظهير: همپشت. كمك. [اسراء:88]. [فرقان:55]. كافر بر عليه پروردگارش كمك شيطان است. ظهيره: وقت ظهر و «اظهر فلان» يعنى داخل وقت ظهر شد [نور:58]. [روم:18]. يعنى وقت عشاء و آنگاه كه وارد وقت ظهر مىشويد. ظهور: آشكار شدن. غلبه بالارفتن. مثل [نور:31]. [توبه:8]. [كهف:97]. كه به ترتيب به معنى بروز، غلبه و بالا رفتن است. [حديد:3]. ظاهر از اسماء حسنى است كه در «بطن» گفته شد. ظهار ظهار و مظاهره آن است كه كسى به زنش بگويد: «اَنْتَ عَلَّىَ كَظَهْرِ اُمّى» تو بر من مانند پشت مادرم هستى. و از آيه [احزاب:4]. روشن مىشود كه عرب با گفتن جمله فوق زنش را مثل مادر خويش مىدانست و آن طلاق بود، آيه مىگويد با گفتن اين كلمه زن مادر نمىشود. تفصيل قضيّه ظهار در سوره مجادله است كه فرموده: [مجادله:2-4]. در اين آيات قبح اين عمل بيان شده و نيز زن بدين وسيله حرام مىشود يا بايد طلاق بدهد چنان كه در فقه آمده و يا در صورت رجوع به زن بايد يك برده آزاد كند اگر نتواند دو ماه روزه گيرد و اگر قادر نباشد شصت فقطر را طعام كند آنگاه زن بر وى حلال مىشود. در شأن نزول آيات نوشتهاند: اوس بن صامت زنش را در حال سجده ديد پس از نماز خواست با او مجامعت كند، زن امتناع كرد، اوس به غب شد و از او ظهار نمود. زن پيش رسئل خدا «صلى الّه عليه و آله» آمد و گفت: اوس مرا آن گاه كه جوان بودم و خواستگار داشتم تزويج كرد و چون سنّم بزرگ شد و داراى فرزندان گرديدم با من ظهار كرد و مثل مادرش گرانيد!! حضرت فرمود: نمىبينيم مگر آن كه بر وى حرام شدهاى. گفت: يا رسول اللّه او طلاقى به زبان نياورد و او پدر فرزندان من است و شروع كرد بگفتن: «اَشْكُو اِلَى اللّه شِدَّةَ حالِى» آنگاه آيات «قَدْ سَمِعَ اللّهُ قَوْلَ الَّتى تُجادِلُكَ فى زَوْجِها و تَشْكى اِلىَ اللّه...» نازل گردى.