عَزَلْت: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(Edited by QRobot)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳: خط ۳:
=== ریشه کلمه ===
=== ریشه کلمه ===
*[[ریشه عزل‌ | عزل‌]] (۱۰ بار) [[کلمه با ریشه:: عزل‌| ]]
*[[ریشه عزل‌ | عزل‌]] (۱۰ بار) [[کلمه با ریشه:: عزل‌| ]]
=== قاموس قرآن ===
كنار كردن. [احزاب:51]. آيه ظاهراً درباره زنانى است كه نفس خويش را به رسول خدا هبه مى‏كردند و آن حضرت درباره قبول و ردّ آنها مختار بود و حتى مى‏توانست آن را كه قبول نكرده بعداً قبول كند يعنى بر تو حرجى نيست در آن زن كه مايل باشى از زنانى كه قبلاً از خويش كنار كرده‏اى. رجوع شود به «رجاء». اعتزال: كنار شدن. «اِعْتَزَلَ الشَّىْ‏ءَ وَ عَنِ الشَّىْ‏ءِ: تَنَحّى». [بقره:222]. از زنان در وقت حيض اجتناب كنيد (مقاربت ننمائيد). [شعراء:212]. يعنى جنّ از شنيدن سخنان عالم بالا بر كنار و ممنوع‏اند رجوع شود به «جنّ». چنانكه از لغت و آيات نقل شد آن با «عن» و بى «عن» هر دو مى‏آيد. مَعَْزل (بر وزن محمل) اسم مكان است [هود:42]. نوح پسرش را خواند و او در كنارى بود گويند: «هُوَ بِمَعْزِلٍ عَنِ الْحَقِّ» يعنى او از حق کنار است. گفته‏اند: یعنی پسر نوح از دين پدرش به كنار بود ولى لفظ «فى» و «نادى» نشان مى‏دهد كه مراد مكان دور است نه دورى از دين، و چون به معنى كناره‏گيرى از كارى باشد با «با» آيد چنانكه نقل شد.


[[رده:كلمات قرآن]]
[[رده:كلمات قرآن]]

نسخهٔ ‏۳۰ تیر ۱۳۹۳، ساعت ۱۵:۰۲

آیات شامل این کلمه

ریشه کلمه

قاموس قرآن

كنار كردن. [احزاب:51]. آيه ظاهراً درباره زنانى است كه نفس خويش را به رسول خدا هبه مى‏كردند و آن حضرت درباره قبول و ردّ آنها مختار بود و حتى مى‏توانست آن را كه قبول نكرده بعداً قبول كند يعنى بر تو حرجى نيست در آن زن كه مايل باشى از زنانى كه قبلاً از خويش كنار كرده‏اى. رجوع شود به «رجاء». اعتزال: كنار شدن. «اِعْتَزَلَ الشَّىْ‏ءَ وَ عَنِ الشَّىْ‏ءِ: تَنَحّى». [بقره:222]. از زنان در وقت حيض اجتناب كنيد (مقاربت ننمائيد). [شعراء:212]. يعنى جنّ از شنيدن سخنان عالم بالا بر كنار و ممنوع‏اند رجوع شود به «جنّ». چنانكه از لغت و آيات نقل شد آن با «عن» و بى «عن» هر دو مى‏آيد. مَعَْزل (بر وزن محمل) اسم مكان است [هود:42]. نوح پسرش را خواند و او در كنارى بود گويند: «هُوَ بِمَعْزِلٍ عَنِ الْحَقِّ» يعنى او از حق کنار است. گفته‏اند: یعنی پسر نوح از دين پدرش به كنار بود ولى لفظ «فى» و «نادى» نشان مى‏دهد كه مراد مكان دور است نه دورى از دين، و چون به معنى كناره‏گيرى از كارى باشد با «با» آيد چنانكه نقل شد.