القصص ٨١: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
(افزودن سال نزول) |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
|-|معزی=پس فروبردیم او و خانه او را در زمین و نبود برایش دستهای که یاریش کنند جز خدا و نبود از یاریشدگان | |-|معزی=پس فروبردیم او و خانه او را در زمین و نبود برایش دستهای که یاریش کنند جز خدا و نبود از یاریشدگان | ||
|-|</tabber><br /> | |-|</tabber><br /> | ||
{{آيه | سوره = سوره القصص | نزول = | {{آيه | سوره = سوره القصص | نزول = [[نازل شده در سال::19|٧ هجرت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::81|٨١]] | قبلی = القصص ٨٠ | بعدی = القصص ٨٢ | کلمه = [[تعداد کلمات::19|١٩]] | حرف = }} | ||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
«خَسَفْنَا»: فرو بردیم (نگا: نحل / ، اسراء / ). «مِن دُونِ اللهِ»: در مقابل خدا (نگا: کهف / ). «الْمُنتَصِرِینَ»: یاری دهندگان. | «خَسَفْنَا»: فرو بردیم (نگا: نحل / ، اسراء / ). «مِن دُونِ اللهِ»: در مقابل خدا (نگا: کهف / ). «الْمُنتَصِرِینَ»: یاری دهندگان. |
نسخهٔ ۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۱۲
ترجمه
القصص ٨٠ | آیه ٨١ | القصص ٨٢ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«خَسَفْنَا»: فرو بردیم (نگا: نحل / ، اسراء / ). «مِن دُونِ اللهِ»: در مقابل خدا (نگا: کهف / ). «الْمُنتَصِرِینَ»: یاری دهندگان.
تفسیر
- آيات ۷۶ - ۸۴، سوره قصص
- بيان آيات مربوط به قارون كه بهره مندى ازمال و ثروت او را از خدا غافل ساخته به هلاكتش انجاميد
- اشاره اى لطيف به كثرت فراوان ثروت قارون ((ان مفاتحة لتنوء بالصبة اولى القوة))
- گفتگوى مؤ منين با قارون و اندرزدادن به او به اينكه سرمستى نكند و با انفاقاموال براى آخرت توشه بياندوزد
- پاسخ مستكبرانه قارون : اموال من حاصل كاردانى و مهارت خودم مى باشد و كسى در آنسهيم نبوده حق مداخله ندارد
- جواب به قارون با يادآورى اينكه خداوند پيش از او كسانى توانگرتر از او را هلاكساخته است بدون اينكه علم و نيرويشان مانع از هلاكتشان شوند
- وجوهى كه در معنااى جواب قارون (انما اوتيته على علم عندى ) گفته شده است
- ديدگاه يكدسته (دنياپرستان ): تمناى داشتن ثروتى چون ثروت قارون
- دسته اى ديگر (مؤ منان ): ((ثوب اللدخير...))
- بعد از هلاكت قارون ، برآرزومندان ثروت او معلوم گشت كه وسعت و تنگى رزق تابعمشيت خدا است .
- بهشت مختص كسانى است كه در اين دنيا خواهان برترى جوئى و فساد نباشند
- اشاره به اينكه ملاك در ثواب و عقاب ، آثارحاصل از اعمال است
- بحث روايتى (رواياتى درباره داستان قارون و آيات مربوط به آن )
- داستان قارون در تورات حاضر
- چند روايت درباره تواضع و بيان اينكه بسا مى شود كه بند كفش كسى موجب عجب واستعلاى او مى شود
نکات آیه
۱ - اقدام خداوند به از میان برداشتن قارون و فرو بردن وى و خانه اش در درون زمین (فخسفنا به و بداره الأرض)
۲ - هلاکت قارون، بازتاب طغیان و رفتار ظالمانه وى با مردم خویش بود. (إنّ قرون کان من قوم موسى فبغى علیهم ... فخسفنا به و بداره الأرض) برداشت یاد شده با توجه به تفریع «فخسفنا» بر «فبغى علیهم» به دست مى آید.
۳ - فرجام شوم قارون، درس عبرتى است براى همه ثروتمندان مغرور و طغیانگر. (إنّ قارون ... فبغى علیهم ... فخسفنا به و بداره الأرض)
۴ - تهدید مشرکان مغرور و قارون صفت صدر اسلام از سوى خداوند به عذاب ذلّت بار (إنّ قرون کان من قوم موسى فبغى علیهم ... فخسفنا به و بداره الأرض) یادآورى فرجام شوم قارون، پس از بیان بهانه جویى هاى سردمداران مشرک مکه - که همگى از ثروتمندان بودند - نوعى تهدید به آنان است که باید به هوش باشند; زیرا ممکن است خداوند آنان را نیز هم چون قارون با خوارى و ذلت هلاک کند.
۵ - حضور نداشتن مردم به هنگام واقعه فرورفتن خانه قارون در دل زمین (فما کان له من فئة ینصرونه) چنان که از آیه بعد استفاده مى شود واقعه «فرو رفتن قارون» هنگام شب رخ داد; یعنى، زمانى که مردم در خانه هایشان آرمیده بودند. بنابراین در آن لحظه کسانى نبودند که بتوانند به یارى قارون بشتابند و قارون در اوج بى کسى در کام زمین فرو رفت. جمله «ما کان له من فئة...» بیانگر این معنا است.
۶ - تنهایى قارون (نبودن خدمه وى) در لحظه فرو رفتن وى با خانه اش در کام زمین (فما کان له من فئة ینصرونه)
۷ - تنها خداوند، شاهد فرورفتن قارون و خانه اش در کام زمین بود. (فما کان له من فئة ... من دون اللّه) «من دون اللّه» استثنا از «من فئة» است; یعنى، در آن لحظه کسى جز خدا حضور نداشت.
۸ - تلاش بى ثمر قارون، براى نجات جان خویش از فرو رفتن در زمین (و ما کان من المنتصرین) مقصود این است که قارون در لحظه فرو رفتن نه کسى را داشت که به او کمک کند و نه خودش مى توانست جان خویش را نجات دهد.
۹ - خوارى، ذلت، عجز و ناتوانى سخت قارون به هنگام فرورفتن در کام زمین (فما کان له من فئة ینصرونه من دون اللّه و ما کان من المنتصرین)
۱۰ - طغیان، سرمستى، فسادانگیزى، فخرفروشى و خودنمایى، از عوامل هلاکت و نابودى (إنّ قرون ... فبغى ... لاتفرح ... و لاتبغ الفساد ... فخرج على قومه فى زینته ... فخسفنا به و بداره الأرض) برداشت یاد شده با توجه به این نکته است که خداوند پس از برشمردن تعدادى از اوصاف ناپسند قارون، مسأله نابودى وى را مطرح فرمود. این نکته مى رساند که اوصاف یاد شده در نابودى وى مؤثر بوده است.
روایات و احادیث
۱۱ - «عن النبى(ص):... إنّ قارون أوّل من اختال فخسف اللّه به و بداره الأرض;[۱] از نبى اکرم(ص) روایت شده است:... قارون اولین کسى بود که تکبر ورزید; پس خدا او و خانه اش را در زمین فرو برد».
موضوعات مرتبط
- بنى اسرائیل: بنى اسرائیل و هلاکت قارون ۵
- تفاخر: آثار تفاخر ۱۰
- ثروتمندان: تهدید ثروتمندان صدراسلام ۴; هشدار به ثروتمندان ۳
- خدا: تهدیدهاى خدا ۴; عذابهاى خدا ۱; گواهى خدا ۷
- خودنمایى: آثار خودنمایى ۱۰
- سرمستى: آثار سرمستى ۱۰
- طغیان: آثار طغیان ۱۰
- طغیانگران: هشدار به طغیانگران ۳
- ظلم: آثار ظلم ۱۰
- عبرت: عوامل عبرت ۳
- عذاب: تهدید به عذاب ذلت بار ۴; مراتب عذاب ۴
- فساد: آثار فساد ۱۰
- قارون: آثار تکبر قارون ۱۱; آثار طغیانگرى قارون ۲; آثار ظلم قارون ۲; بى تأثیرى تلاش قارون ۸; بى یاورى قارون ۶; ذلت قارون ۹; عبرت از فرجام شوم قارون ۳; عجز قارون ۹; عوامل هلاکت قارون ۲; فروروى قارون در زمین ۱، ۵، ۶، ۷، ۸، ۹، ۱۱; قصه قارون ۱، ۵، ۶، ۸، ۹; گواهان هلاکت قارون ۷; نابودى خانه قارون ۱; هلاکت قارون ۱
- متکبران: هشدار به متکبران ۳
- هلاکت: عوامل هلاکت ۱۰
منابع
- ↑ من لایحضره الفقیه، ج ۴، ص ۷، ب ۱، ح ۱; نورالثقلین، ج ۴، ص ۱۴۰، ح ۱۱۳.