النمل ٧٣: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
(افزودن سال نزول) |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
|-|معزی=و همانا پروردگار تو دارای فضلی است بر مردم و لیکن بیشترشان سپاس نگزارند | |-|معزی=و همانا پروردگار تو دارای فضلی است بر مردم و لیکن بیشترشان سپاس نگزارند | ||
|-|</tabber><br /> | |-|</tabber><br /> | ||
{{آيه | سوره = سوره النمل | نزول = | {{آيه | سوره = سوره النمل | نزول = [[نازل شده در سال::8|٨ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::73|٧٣]] | قبلی = النمل ٧٢ | بعدی = النمل ٧٤ | کلمه = [[تعداد کلمات::12|١٢]] | حرف = }} | ||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
«لَذُو فَضْلٍ ...»: (نگا: بقره / . | «لَذُو فَضْلٍ ...»: (نگا: بقره / . |
نسخهٔ ۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۱۱
ترجمه
النمل ٧٢ | آیه ٧٣ | النمل ٧٤ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«لَذُو فَضْلٍ ...»: (نگا: بقره / .
تفسیر
- آيات ۵۹ - ۸۱، سوره نمل
- انتقال از داستانهاى انبياء و اقوامشان به زمان خاتم الانبياء و احتجاج با كفار زمان اوصلى اللّه عليه و آله وسلم
- توضيح اينكه دعاى مضطر چون صادقانه است قطعا اجابت مى شود (امن يجيب المضطر اذادعاه و يكشف السوء)
- بيان فساد گفتار برخى مفسرين در ارتباط با آيه شريفه
- مقيد بودن اجابت به مشيت خدا منافاتى با استغراق ندارد
- خليفه بودن انسان در زمين مستلزم كشف سوء او و رفع موانع از پيش پاى اوست
- مقصود از اينكه فرمود: ((يبدء الخلق ثم يعيده ))
- بطور كلى در عالم وجود بطلان و نيستى راه ندارد
- نفى الوهيت آلهه مشركين از طريق نفى ربوبيت آنها و انحصار ربوبيت در خداى سبحان
- برهانى ديگر بر ابطال الوهيت آلهه مشركين با بيان اينكه آنان علمى به غيب و قيامتندارند
- توصيف بى خبرى و استعباد و انكار مشركين نسبت به قيامت
- معناى آيه : ((قل عسى ان يكون ردف لكم بعض الذى تستعجلون )) و مفاد كلمه ((عسى ))و امثال آن در كلام خداى تعالى
- بحث روايتى
- رواياتى در مراد از بندگان در (وسلام على عباد الذين اصطفى )
- روايتى كه در آن از جمله : ((و يجعلكم خلفاء الارض )) وجوب مطلق فرمانبرى از خليفه(حاكم ) استفاده شده و بيان مجعول بودن آن
- نقل و رد روايتى راجع به اينكه پيامبر (صلى اللّه عليه و آله وسلم ) علم غيب نداشته و...
نکات آیه
۱ - خداوند، داراى فضل و رحمت بى کران بر عموم انسان ها (و إنّ ربّک لذو فضل على الناس) تعبیر «فضل» به صورت نکره، بیانگر عظمت و گستردگى آن است و واژه «ناس» - به قرینه مقام - دربرگیرنده همه انسان ها (مؤمن و کافر) است.
۲ - تأخیر عذاب کافران و اعطاى مهلت به آنان، ناشى از فضل و رحمت الهى (و یقولون متى هذا الوعد ... و إنّ ربّک لذو فضل على الناس) این آیه در ادامه آیات قبل و بیانگر حکمت تأخیر انداخته شدن عذاب کافران و اعطاى مهلت به آنان است.
۳ - چشاندن بخشى از کیفر دنیایى به کافران، نمودى از رحمت الهى و وسیله اى براى هدایت آنان (ردف لکم بعض الذى تستعجلون . و إنّ ربّک لذو فضل على الناس) همان طور که در آیه پیش گفته شد، مراد از «الذى تستعجلون» مى تواند تنها عذاب دنیوى باشد. بنابراین عبارت «بعض الذى تستعجلون» به معناى گوشه اى از مجازات دنیایى است. با توجه به مطلب یاد شده مى توان گفت که یادآورى بذل و رحمت الهى بر مردم، پس از بیان «ردف لکم بعض الذى تستعجلون» از آن جهت است که مشاهده گوشه اى از مجازات الهى، بیدارگر و هشدار دهنده است; برخلاف نزول تمامى عذاب که در آن مجالى براى توبه و انابه باقى نمى ماند.
۴ - ربوبیت خداوند، مقتضى شمول و فراگیر بودن فضل و رحمتش برتمامى مردمان (و إنّ ربّک لذو فضل على الناس)
۵ - پیامبراکرم(ص)، جلوه اى از فضل و رحمت بى کران خدا بر مردم (و إنّ ربّک لذو فضل على الناس) به کار رفتن واژه «ربّ» - به جاى هر اسم و صفتى دیگر - و اضافه شدن آن به کاف - که خطاب به پیامبر(ص) است - مى تواند از آن جهت باشد که تربیت و پرورش شخصیتى چون پیامبر(ص) از سوى خدا، خود نمود بارزى از فضل گسترده او بر مردم است.
۶ - بیشتر مردم گرفتار ناسپاسى نسبت به خدا، على رغم فضل و رحمت او بر آنان (و إنّ ربّک لذو فضل على الناس و لکنّ أکثرهم لایشکرون)
۷ - جامعه بشرى، داراى اقلیتى شاکر و سپاسگزار خداوند (و لکنّ أکثرهم لایشکرون)
۸ - لزوم شکر و سپاس در برابر رحمت و فضل الهى (و إنّ ربّک لذو فضل ... و لکنّ أکثرهم لایشکرون) ملامت ناسپاسان از سوى خداوند، نشانگر آن است که پروردگار، از انسان ها خواهان شکر و سپاس است.
۹ - بیشتر تبه کاران، غافل از مهلت هاى خداوند و روى گردان از هشدارهاى او (و یقولون متى هذا الوعد ... قل عسى أن یکون ردف لکم ... و لکنّ أکثرهم لایشکرون) با توجه به این که فضل الهى در آیه مورد بحث، ناظر به تأخیر عذاب مجرمان و مهلت دادن به آنان است، جمله «أکثرهم لایشکرون» بدین معنا خواهد بود که: بیشتر آنان از این لطف الهى، عبرت نمى گیرند و به حق روى نمى آورند.
۱۰ - بناى خداوند بر فضل و رحمت نسبت به خلق و ناسپاسى هاى مردم زمینه ساز عذاب (و إنّ ربّک لذو فضل ... و لکنّ أکثرهم لایشکرون) مقدم شدن «فضل و رحمت» بر «شکر و ناسپاسى» مى رساند که فضل الهى، داراى اصالت و خواست خدا است; ولى این ناسپاسى ها است که مردم را از آن محروم مى سازد و سبب نزول عذاب مى شود.
موضوعات مرتبط
- اکثریت: کفران اکثریت ۶
- خدا: آثار ربوبیت خدا ۴; آثار فضل خدا ۲; اهمیت فضل خدا ۸; رحمت خدا ۳، ۶، ۱۰; زمینه فضل خدا ۴; فضل خدا ۶ ، ۱۰; معرضان از هشدارهاى خدا ۹; نشانه هاى فضل خدا ۵; وسعت فضل خدا ۱، ۴
- رحمت: نشانه هاى رحمت ۳، ۵
- شاکران: کمى شاکران ۷
- شکر: اهمیت شکر ۸
- عذاب: زمینه عذاب ۱۰
- غفلت: غفلت از مهلت هاى خدا ۹
- کافران: زمینه هدایت کافران ۳; کیفر دنیوى کافران ۳; منشأ تأخیر عذاب کافران ۲; منشأ مهلت به کافران ۲
- کفران: آثار کفران نعمت ۱۰
- مجرمان: غفلت اکثریت مجرمان ۹
- محمد(ص): رحمت محمد(ص) ۵; فضایل محمد(ص) ۵