مُخْضَرّة: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
=== ریشه کلمه === | === ریشه کلمه === | ||
*[[ریشه خضر | خضر]] (۸ بار) [[کلمه با ریشه:: خضر| ]] | *[[ریشه خضر | خضر]] (۸ بار) [[کلمه با ریشه:: خضر| ]] | ||
=== قاموس قرآن === | |||
سبز بودن [حج:63] آيا نديدى كه خدا از آسمان آب مىباراند و زمين سبز مىشود. خضر (بر وزن كتف) به معنى الخضر و سبز است و مراد از آن در آيه [انعام:99] كشت است يعنى: از آن آب زرع رويانديم و از زرع دانههاى روى هم سوار شده بيرون آورديم. خضر (بر وزن قفل) جمع اخضر است مثل [يوسف:46] و مثل [انسان:21] و مثل [رحمن:76]. * [يس:80] خدائيكه از درخت سبز براى شما آتشى پديد آورد كه از آن مىافروزيد. نا گفته نماند: در هر درخت سبز آتش نهفته است بطوريكه اگر دو چوبتر به هم سائيده شوند مىسوزند و آتش مىگيرند. آتش سوزى جنگلها كه در «عصر» خواهد آمد بواسطه به هم سائيده شدن درختان جنگلى در اثر گردبادهاست. ولى چون الف و لام «الشجر» در آيه شريفه براى عهد ذهنى است لذا از آن درخت معلومى در نظر است. نقل كردهاند: درخت مرخ (بر وزن فلس) و درخت عفار (بر وزن مدار)دو درخت اند كه با سائيدن به يكديگر آتش مىگيرند و مشتعل مىگردند. و از كلمه «فَاِذا اَنْتُم مِنْهُ تُوقِدونَ» روشن مىشود كه عربها با سائيدن آن دو به يكديگر مىافروختهاند. لذا بايد گفت مراد از«الشجر» همان دو درخت است. در آيه شريفه از اين مطلب، تقويت معاد در نظر است يعنى: خدائى كه از درخت سبز وتر آتش سوزان خارج مىكند، مىتواند از استخوان پوسيده آدم زنده بيرون آورد. در قاموس مىگويد: مرخ درختى است كه زود مشتعل مىشود و عفار درختى است كه باآن آتش مىافروزند. | |||
[[رده:كلمات قرآن]] | [[رده:كلمات قرآن]] |
نسخهٔ ۲۵ تیر ۱۳۹۳، ساعت ۱۶:۰۹
ریشه کلمه
- خضر (۸ بار)
قاموس قرآن
سبز بودن [حج:63] آيا نديدى كه خدا از آسمان آب مىباراند و زمين سبز مىشود. خضر (بر وزن كتف) به معنى الخضر و سبز است و مراد از آن در آيه [انعام:99] كشت است يعنى: از آن آب زرع رويانديم و از زرع دانههاى روى هم سوار شده بيرون آورديم. خضر (بر وزن قفل) جمع اخضر است مثل [يوسف:46] و مثل [انسان:21] و مثل [رحمن:76]. * [يس:80] خدائيكه از درخت سبز براى شما آتشى پديد آورد كه از آن مىافروزيد. نا گفته نماند: در هر درخت سبز آتش نهفته است بطوريكه اگر دو چوبتر به هم سائيده شوند مىسوزند و آتش مىگيرند. آتش سوزى جنگلها كه در «عصر» خواهد آمد بواسطه به هم سائيده شدن درختان جنگلى در اثر گردبادهاست. ولى چون الف و لام «الشجر» در آيه شريفه براى عهد ذهنى است لذا از آن درخت معلومى در نظر است. نقل كردهاند: درخت مرخ (بر وزن فلس) و درخت عفار (بر وزن مدار)دو درخت اند كه با سائيدن به يكديگر آتش مىگيرند و مشتعل مىگردند. و از كلمه «فَاِذا اَنْتُم مِنْهُ تُوقِدونَ» روشن مىشود كه عربها با سائيدن آن دو به يكديگر مىافروختهاند. لذا بايد گفت مراد از«الشجر» همان دو درخت است. در آيه شريفه از اين مطلب، تقويت معاد در نظر است يعنى: خدائى كه از درخت سبز وتر آتش سوزان خارج مىكند، مىتواند از استخوان پوسيده آدم زنده بيرون آورد. در قاموس مىگويد: مرخ درختى است كه زود مشتعل مىشود و عفار درختى است كه باآن آتش مىافروزند.