الأنبياء ٦٥: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
(افزودن سال نزول) |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
|-|معزی=پس سرافکنده آمدند که تو دانستی اینان سخن نگویند | |-|معزی=پس سرافکنده آمدند که تو دانستی اینان سخن نگویند | ||
|-|</tabber><br /> | |-|</tabber><br /> | ||
{{آيه | سوره = سوره الأنبياء | نزول = | {{آيه | سوره = سوره الأنبياء | نزول = [[نازل شده در سال::6|٦ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::65|٦٥]] | قبلی = الأنبياء ٦٤ | بعدی = الأنبياء ٦٦ | کلمه = [[تعداد کلمات::9|٩]] | حرف = }} | ||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
«نُکِسُوا عَلَی رُؤُوسِهِمْ»: گرد سر خود چرخیدند. یعنی از حالت اقرار به اشتباه و خطا، به ستیزه و جدال باطل گرائیدند و هدایت را رها و به ضلالت دست یازیدند. | «نُکِسُوا عَلَی رُؤُوسِهِمْ»: گرد سر خود چرخیدند. یعنی از حالت اقرار به اشتباه و خطا، به ستیزه و جدال باطل گرائیدند و هدایت را رها و به ضلالت دست یازیدند. |
نسخهٔ ۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۰۵
ترجمه
الأنبياء ٦٤ | آیه ٦٥ | الأنبياء ٦٦ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«نُکِسُوا عَلَی رُؤُوسِهِمْ»: گرد سر خود چرخیدند. یعنی از حالت اقرار به اشتباه و خطا، به ستیزه و جدال باطل گرائیدند و هدایت را رها و به ضلالت دست یازیدند.
تفسیر
- آيات ۴۸ - ۷۷ سوره انبياء
- اشاره به وجه تسميه ((تورات (( به : فرقان ، ضياء و ذكر
- مقصود از اينكه قرآن ((ذكر مبارك (( است
- مقصود از اينكه فرمود: ما به ابراهيم رشد او را داديم
- گفتگوى ابراهيم (عليه السلام ) با قوم بت پرست خود
- ابراهيم (ع ) بتها را قطعه قطعه كرد مگر بزرگترين آنها را
- محاجه آن جناب (عليه السلام ) با قوم خود بعد از شكستن بتها:((قال بل فعله كبيرهم ...((
- تنبه مردم بعد از شنيدن كلام ابراهيم (ع )
- اشاره به اينكه ((برد(( و ((سلام (( شدن آتش براى ابراهيم (عليه السلام ) به امرتكوينى خداى تعالى خارج از محدوده اطلاعات ما از سلسله علل و اسباب است
- بيان اينكه در جمله :((و جعلنا هم ائمة يهدون بامرنا(( مراد از هدايت رساندن به مقصد ومراد از ((امر(( امر تكوينى است
- توضيح اينكه مراد از وحى در آيه : ((واوحينا اليهمفعل الخيرات ...(( وحى تسديد است نه وحى تشريع و مؤ يد بودن ائمه به تسديد وتاءييد الهى را افاده مى كند
- بحث روايتى
- چند روايت راجع به اينكه خداوند امامت را در ابراهيم (عليه السلام ) و ذريه او قرار داد
نکات آیه
۱- بت پرستان، در برابر استدلال محکم ابراهیم(ع) بر بطلان شرک، سر افکنده و شرمسار شدند. (ثمّ نکسوا على رءوسهم ) «نکس» به معناى قلب و برگرداندن قسمت بالاى شىء به پایین و برعکس است. جمله «نکسوا على رءوسهم» تمثیل (از نوع تشبیه معقول به محسوس) و کنایه از افرادى است که از شدت شرمسارى و سر افکندگى، سر آنان به طرف پایین بدنشان قرار مى گیرد.
۲- بت پرستان، على رغم قانع شدن از استدلال محکم ابراهیم(ع) بر بطلان شرک، بار دیگر در صدد دفاع از عقیده شرک آمیز خویش برآمدند. (ثمّ نکسوا على رءوسهم لقد علمت ما هؤلاء ینطقون ) برداشت یاد شده براین مبنا استوار است که مقصود از بالا و پایین شدن - که در جمله کنایى «ثمّ نکسوا على رءوسهم» موجود است - زیر و رو شدن عقاید و مواضع اعتقادى بت پرستان باشد; یعنى، آنان در آغاز بر اثر استدلال ابراهیم(ع) به بطلان شرک دست یافتند; ولى باز به عقیده پیشین بازگشتند. و مجدداً به دفاع از آن برداختند.
۳- تغییر شخصیت قوم بت پرست ابراهیم، با روى آوردن مجدد آنان به شرک و بت پرستى (فقالوا إنّکم أنتم الظلمون . ثمّ نکسوا على رءوسهم ) برداشت یاد شده براساس این نکته است که مقصود از زیر و رو شدن در جمله «ثمّ نکسوا على رءوسهم» تغییر عقیده بت پرستان باشد. براین اساس تشبیه کردن چنین تغییرى به واژگون شدن انسان، مى تواند کنایه از تغییر و دگرگونى اساسى شخصیت بت پرستان باشد که براثر این تغییر، عقاید آنان نیز تغییر یافت .
۴- روى گردانى از توحید و گرایش به شرک، دگرگونى شخصیت و هویت انسانى و بازگشت به قهقرا است. (فقالوا إنّکم أنتم الظلمون . ثمّ نکسوا على رءوسهم )
۵- اعتراف قوم بت پرست ابراهیم، به بى بهرگى بت ها از نطق، کلام، علم و عقل (لقد علمت ما هؤلاء ینطقون )
۶- بت پرستان، استدلال هاى ابراهیم(ع) بر بطلان شرک را نادرست انگاشته و او را به خاطر شکستن بت ها مجرم دانستند. (فسلوهم إن کانوا ینطقون ... ثمّ نکسوا على رءوسهم لقد علمت ما هؤلاء ینطقون) جمله «لقد علمت ما هؤلاء ینطقون» پاسخ مشرکان به کلام ابراهیم(ع) (فسئلوهم إن کانوا ینطقون) است; یعنى، تو مى دانى که بت ها از سخن گفتن عاجزاند، پس چرا ما را به سؤال کردن از بت ها حواله مى دهى. لابد سؤال تو براى فرار از اتهام بت شکنى است.
موضوعات مرتبط
- ابراهیم(ع): آثار احتجاج ابراهیم(ع) ۱، ۲; احتجاج ابراهیم(ع) ۶; بت شکنى ابراهیم(ع) ۶; شرک ستیزى ابراهیم(ع) ۶; قصه ابراهیم(ع) ۱، ۶
- ارتجاع: موارد ارتجاع ۴
- بتها: بتها و تکلم ۵; عجز بتها ۵
- توحید: اعراض از توحید ۴
- شخصیت: آسیب شناسى شخصیت ۴; عوامل تغییر شخصیت ۴
- قوم ابراهیم: ارتداد قوم ابراهیم۳; اقرار قوم ابراهیم ۵; بینش قوم ابراهیم ۶; تاریخ قوم ابراهیم ۲، ۳; تغییر شخصیت قوم ابراهیم ۳; تنبه قوم ابراهیم ۱; خجلت قوم ابراهیم ۱; شرک قوم ابراهیم ۲، ۳; لجاجت قوم ابراهیم ۲