زَعَم: تفاوت میان نسخهها
(افزودن نمودار دفعات) |
(Added word proximity by QBot) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
__TOC__ | |||
''' [[ویژه:پیوند_به_این_صفحه/زَعَم | آیات شامل این کلمه ]]''' | ''' [[ویژه:پیوند_به_این_صفحه/زَعَم | آیات شامل این کلمه ]]''' | ||
خط ۱۰: | خط ۱۱: | ||
===کلمات [[راهنما:نزدیک مکانی|نزدیک مکانی]]=== | |||
<qcloud> | |||
اللّه:100, وَ:93, حَمِيد:72, الّذِين:65, غَنِي:65, کَفَرُوا:58, أَن:52, لَن:45, يُبْعَثُوا:38, اسْتَغْنَى:38, قُل:31, تَوَلّوْا:24, بَلَى:24, رَبّي:10 | |||
</qcloud> | |||
===تکرار در هر سال نزول=== | |||
{{#ask:[[رده:آیات قرآن]] [[نازل شده در سال::+]] [[کلمه غیر ربط::زَعَم]] | {{#ask:[[رده:آیات قرآن]] [[نازل شده در سال::+]] [[کلمه غیر ربط::زَعَم]] | ||
|?نازل شده در سال | |?نازل شده در سال |
نسخهٔ کنونی تا ۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۶:۳۳
«زَعَمَ» از مادّه «زعم» (بر وزن طعم) به معناى سخنى است که احتمال یا یقین دروغ در آن است، و گاه به پندار باطل نیز اطلاق مى شود; و در آیه مورد بحث، منظور همان معناى اول است. از بعضى از کلمات لغویین نیز استفاده مى شود که این ماده به معناى اخبار به طور مطلق نیز آمده است; هر چند از موارد استعمال این لغت و کلمات مفسران، استفاده مى شود که این واژه با مفهوم دروغ آمیخته است، و لذا گفته اند: «هر چیز کنیه اى دارد و «زعم» کنیه دروغ است».
ریشه کلمه
- زعم (۱۷ بار)
قاموس قرآن
قول باطل دروغ [تغابن:7]. كفّار به دروغ گفتند كه هرگز بر انگيخته نمىشوند بگو قسم به پروردگارم حتماً حتماً بر انگيخته خواهيد شد. در قاموس گويد: زعم به معنى قول باطل و كذب و قول حق است در هر دو ضد بكار مىرود و بيشتر در شىء مشكوك استعمال مىشود. در اقرب الموارد افزورده: از عادت عرب است هر دروغگو كه پيششان سخنى گويد، گويند فلانى زعم كرد و در قرآن هر جا در ذم قائلين آمده است. راغب مىگويد: آن حكايت قولى است كه در آن احتمال دروغ است [سباء:22]. بگو بخوانيد آنان را كه به باطل معبود خوانديد.[اسراء:92]. يا آسمان را چنان كه ادعا كردهاى پاره پاره بر ما فرود آورى. زعيم به معنى كفيل و عهده دار است طبرسى گفته زعيم، كفيل و ضمين نظير هماند و نيز زعيم به معنى رئيس است راغب در تقريب آن گويد: چون عقيده بر اين است كه قول رئيس و كفيل محل احتمال كذب است [يوسف:72]. هر كه آن را بياورد براى اوست بار شترى و من به آن بار ضامنم كه به او داده شود و يا به او كفيلم كه عذابش نكنند. [قلم:40]. زعيم در آيه شايد به معنى متعهد و يا باطلگو باشد. در مجمع آن را كفيل گفته و گويد: بپرس كدامشان متعهد است كه روز قيامت براى آنهاست آن چه براى مؤمنان است. دئر نهج البلاغه خطبه 16 آمده «ذِمَّتى بِما اَقُولُ رَهينَةٌ وَ اَنَا بِهِ زَعيمٌ».