طه ٩٦: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
(افزودن سال نزول) |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
|-|معزی=گفت دیدم آنچه را ندیدندش پس برگرفتم مشتی از جای پای فرستاده را پس افکندمش و بدینسان آراست برای من دلم | |-|معزی=گفت دیدم آنچه را ندیدندش پس برگرفتم مشتی از جای پای فرستاده را پس افکندمش و بدینسان آراست برای من دلم | ||
|-|</tabber><br /> | |-|</tabber><br /> | ||
{{آيه | سوره = سوره طه | نزول = | {{آيه | سوره = سوره طه | نزول = [[نازل شده در سال::7|٧ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::96|٩٦]] | قبلی = طه ٩٥ | بعدی = طه ٩٧ | کلمه = [[تعداد کلمات::17|١٧]] | حرف = }} | ||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
معنی دیگر آیه که تنها نقل قول از زبان سامری است عبارت است از: سامری گفت: چیزی را من دیدهام که آنان ندیدهاند (که جبرئیل فرشته وحی است) و از جای پای (اسب) جبرئیل مشتی (خاک) برگرفتم و آن را (به درون گوساله) ریختم، و نفْس من این چنین کار را در نظرم آراست. «بَصُرْتُ»: دیدم. مراد از دیدن در اینجا، فهم کردن و پیبردن و دانستن فنون مجسّمهسازی و تمثالگری است. «فَقَبَضْتُ قَبْضَةً»: مشتی را برگرفتم. مراد برداشتن مقداری از تورات و عمل کردن بدان است. «أَثَرِ الرَّسُولِ»: اثر پیغمبر. مراد از (أَثَر) تورات، و مراد از (الرَّسُول) موسی است. «نَبَذْتُ»: انداختم. رها کردم. «سَوَّلَتْ»: آن را زینت داد و گرامی و شیرین کرد (نگا: یوسف / و ). | معنی دیگر آیه که تنها نقل قول از زبان سامری است عبارت است از: سامری گفت: چیزی را من دیدهام که آنان ندیدهاند (که جبرئیل فرشته وحی است) و از جای پای (اسب) جبرئیل مشتی (خاک) برگرفتم و آن را (به درون گوساله) ریختم، و نفْس من این چنین کار را در نظرم آراست. «بَصُرْتُ»: دیدم. مراد از دیدن در اینجا، فهم کردن و پیبردن و دانستن فنون مجسّمهسازی و تمثالگری است. «فَقَبَضْتُ قَبْضَةً»: مشتی را برگرفتم. مراد برداشتن مقداری از تورات و عمل کردن بدان است. «أَثَرِ الرَّسُولِ»: اثر پیغمبر. مراد از (أَثَر) تورات، و مراد از (الرَّسُول) موسی است. «نَبَذْتُ»: انداختم. رها کردم. «سَوَّلَتْ»: آن را زینت داد و گرامی و شیرین کرد (نگا: یوسف / و ). |
نسخهٔ ۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۰۴
ترجمه
طه ٩٥ | آیه ٩٦ | طه ٩٧ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
معنی دیگر آیه که تنها نقل قول از زبان سامری است عبارت است از: سامری گفت: چیزی را من دیدهام که آنان ندیدهاند (که جبرئیل فرشته وحی است) و از جای پای (اسب) جبرئیل مشتی (خاک) برگرفتم و آن را (به درون گوساله) ریختم، و نفْس من این چنین کار را در نظرم آراست. «بَصُرْتُ»: دیدم. مراد از دیدن در اینجا، فهم کردن و پیبردن و دانستن فنون مجسّمهسازی و تمثالگری است. «فَقَبَضْتُ قَبْضَةً»: مشتی را برگرفتم. مراد برداشتن مقداری از تورات و عمل کردن بدان است. «أَثَرِ الرَّسُولِ»: اثر پیغمبر. مراد از (أَثَر) تورات، و مراد از (الرَّسُول) موسی است. «نَبَذْتُ»: انداختم. رها کردم. «سَوَّلَتْ»: آن را زینت داد و گرامی و شیرین کرد (نگا: یوسف / و ).
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۸۰ - ۹۸ سوره طه
- بيان آيات مربوط به آخرين فصل از داستان موسى (عليه السلام )
- معناى آيه :((و انى لغفار لمن تاب و آمن و عمل صالحا ثم اهتدى ((
- بيان مراد از اضافه كردن قيد ((ثم اهتدى (( برايمان به خدا وعمل صالح
- بخش ديگرى از داستان موسى (ع ): رفتن به كوه طور، گوساله پرستى بنىاسرائيل و...
- معناى پاسخ سامرى از بازخواست موسى (قال بصرت بمالم يبصروا به ...)
- وجوه مختلفى كه مفسرين در معناى (بصرت بمالم يبصروا...) گفته اند
- حضرت موسى (ع ) براى پيامبرى مجازاتى شديد در نظر مى گيرد
- سرنوشت خداى ساختگى سامرى !
- بحث روايتى
- روايتى كه بنابرآن مقصود از جمله : ((ثم اهتدى (( در آيه : ((و انى لغفار لمن تاب...(( ولايت اهل بيت (عليهم السلام ) است
- بيان عدم اختصاص آيه بنى اسرائيل و رد كلام آلوسى در روح المعانى
- اشاره به سه معناى ((ولايت (( و اينكه مراد از ولايت اهل بيت (عليهم السلام ) كدامين است
- روايت مفصلى در داستان سامرى و گوساله پرستى بنىاسرائيل از تقسير قمى
- حديثى از ابن عباس در نقل جريان سامرى و نقد حديث
- روايتى در ذيل آيه (اشربوا فى قلوبهم العجل بكفرهم ) كه متضمن مطالب عجيبى است
- روايتى درباره سامرى و برداشتن او خاك را از پاى اسب جبرئيل و اشكالاتى كه به آن وارد است
- جز مخالف با كتاب خدا حجيت ندارد
- روايات آحاد حتى در صورت صحت سند در غير احكام شرعيه حجيت ندارند
- نقد رواياتى كه صداى گوساله سامرى را مستند به خدا و آزمايش الهى مى دانند
نکات آیه
۱ - سامرى، مدعى داشتن دیدى ممتاز و درک حقایق و دانستنى هایى که دیگران بر آن آگاهى نداشتند. (قال بصرت بما لم یبصروا به ) فعل «بصر» زمانى در مورد دیدن با چشم به کار مى رود که درک قلبى نیز ضمیمه آن شده باشد و استعمال آن در مواردى که فاقد درک قلبى است، بسیار کم م باشد (مفردات راغب). دراین که مراد سامرى از این سخن چه بوده، احتمالاتى ذکر شده است; از جمله این که من به فنون و حقایقى آگاهى یافتم که زمینه ساز استفاده بیشتر من از آثار رسالت شده بود و دیگران از آن زمینه محروم بودند.
۲ - سامرى، از دانش و مزیتى علمى بر بنى اسرائیل برخوردار بود. (قال بصرت بما لم یبصروا به )
۳ - سامرى، به کمک علم و آگاهى خود، به اندکى از آثار و تعالیم یکى از رسولان الهى دست یافت و بخشى از آن را در اختیار گرفت. (بصرت ... فقبضت قبضة من أثر الرسول ) محتمل است مراد از «أثرالرسول» دانش و اسرارى باشد که در دست موسى و هارون(ع) و یا پیامبران پیش از آن دو بوده است; که گوشه اى از آن به دست سامرى افتاده بود و وى با تسویلات نفسانى، آن را در راه گمراه ساختن مردم به کار گرفته بود. «ال» در «الرسول» دلالت دارد که فرد مورد نظر سامرى، براى حضرت موسى(ع) نیز شناخته شده بود; ولى گویا سامرى به منظور پى نبردن دیگران به حقیقت ماجرا، نام رسول و اثر او را براى عموم بنى اسرائیل مشخص نساخت.
۴ - سوء استفاده از دین و تعالیم آسمانى، براى گمراه ساختن بنى اسرائیل و ترویج گوساله پرستى در بین آنان، از جمله اعترافات سامرى در نزد موسى(ع) (فنبذتها ) «نبذ» در «نبذتها»، ممکن است در معناى حقیقى آن; یعنى، دورافکندن آثار رسالت به کار رفته باشد و نیز ممکن است مجاز و به معناى سوء استفاده از تعالیم رسولان الهى باشد. براساس معناى دوم، سامرى اعتراف مى کند که با استفاده نابه جا از آموخته هاى خویش، آن را ضایع ساخته و نابود کرده است.
۵ - سامرى، با بى اعتنایى به آموخته هاى ویژه و الهى خود و دورافکندن آنها، به ساختن گوساله و گمراه سازى مردم پرداخت. (فنبذتها و کذلک سوّلت لى نفسى) از جمله معانى محتمل در آیه بالا، این است که مراد از «نبذتها» بى اعتنایى به آموخته ها (بصرت... قبضت) باشد; یعنى، اعتراف سامرى چنین بوده است که من دانش و آموخته هاى الهى خود را - که از رسولان فراگرفته بودم - به دور افکندم و درپى آن مفتون نفس خویش شده انجام دادم آنچه کردم.
۶ - ارتداد سامرى، سبب انحراف بنى اسرائیل بود. (فنبذتها )
۷ - خطاکارى و تسویل نفس (تزیین داده شدن عمل از سوى نفس)، از جمله اعترافات سامرى در هنگام محاکمه (قال بصرت ... و کذلک سوّلت لى نفسى ) «تسویل» به معناى نیکو و زیبا جلوه دادن و محبوب ساختن چیزى در دیدگاه دیگرى است، تا او وادار به گفتن سخنى مخصوص و یا انجام کارى خاص شود (لسان العرب). برخى نیز آن را از «سول» به معناى استرخا (نرمى و آسانى) مشتق دانسته و به معناى آسان ساختن گرفته اند.
۸ - فریب کارى هاى نفس و جلوه پردازى هاى نفسانى، وادار کننده سامرى به ایجاد انحراف گوساله پرستى در بنى اسرائیل بود. (و کذلک سوّلت لى نفسى ) «کذلک» در این موارد براى تشبیه چیزى به خود آن است. بنابراین مراد سامرى از این تشبیه، این است که براى تسویلات نفسانى من، مثالى بهتر از همین تسویل - که دعوت مردم به گوساله پرستى است - وجود ندارد.
۹ - تسویلات و وسوسه هاى نفس، زمینه ساز به کارگیرى دین و دانش براى ایجاد انحراف و گمراه ساختن مردم (بصرت ... فنبذتها و کذلک سوّلت لى نفسى ) آنچه که سامرى در اختیار داشت و موجب گمراهى او و مردم بسیارى شد، علوم و معارفى بود که وى آن را در راه گمراه کردن مردم به کار گرفت.
۱۰ - تسویلات نفس (زیبانمایى کارهاى زشت و ناروا)، خطرى در کمین افراد و جوامع (و کذلک سوّلت لى نفسى )
۱۱ - خوب و زیبانمایى کارهاى ناروا، از جمله ویژگى هاى نفس انسان (و کذلک سوّلت لى نفسى )
۱۲ - لزوم هشیارى انسان در برابر تسویلات نفس خویش (و کذلک سوّلت لى نفسى )
موضوعات مرتبط
- اقرار: اقرار به تزیین عمل ناپسند ۷
- انبیا: دستیابى به علم انبیا ۳
- بنى اسرائیل: تاریخ بنى اسرائیل ۴، ۶، ۷، ۸; عوامل گمراهى بنى اسرائیل ۶; عوامل گوساله پرستى بنى اسرائیل ۸
- جامعه: آسیب شناسى اجتماعى ۹، ۱۰; عوامل انحطاط جامعه ۱۰
- خدا: بى اعتنایى به تعالیم خدا ۵
- دین: زمینه سوءاستفاده از دین ۹; سوءاستفاده از دین ۴
- سامرى: آثار ارتداد سامرى ۶; آثار هواپرستى سامرى ۸; ابزار اضلال سامرى ۴; ادعاهاى سامرى ۱; اضلال سامرى ۵، ۷، ۸; اقرار سامرى ۴، ۷; روش تبلیغ سامرى ۴; سوءاستفاده سامرى ۴; علم سامرى ۱، ۲; فضایل سامرى ۲; قصه سامرى ۳، ۴، ۵، ۶، ۷; مجسمه سازى سامرى ۵; منشأ علم سامرى ۳
- عمل: آثار تزیین عمل ناپسند ۱۰; تزیین عمل ناپسند ۱۱
- مردم: زمینه اضلال مردم ۹
- هوی وهوس: آثار هوی وهوس ۹; اهمیت هوشیارى در برابر هوی وهوس ۱۲; نقش هوی وهوس ۱۱