الزخرف ٢٤: تفاوت میان نسخهها
(افزودن سال نزول) |
(QRobot edit) |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
<tabber> | <tabber> | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۱۱#link97 | آيات ۱۵ - ۲۵ سوره زخرف]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۱۱#link97 | آيات ۱۵ - ۲۵ سوره زخرف]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۱۱#link98 | ردّ و ابطال اين پندار مشركين كه خدا فرزند دارد و ملائكه دختران خدايند]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۱۱#link98 | ردّ و ابطال اين پندار مشركين كه خدا فرزند دارد و ملائكه دختران خدايند]] | ||
خط ۳۳: | خط ۳۴: | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۱۱#link102 | تقليد كوركورانه همواره مستند امم مشرك بوده است]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۱۱#link102 | تقليد كوركورانه همواره مستند امم مشرك بوده است]] | ||
}} | |||
|-|نمونه= | |-|نمونه= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:نمونه جلد۲۱_بخش۲#link15 | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۲۱_بخش۲#link15 | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-| تفسیر نور= | |||
===تفسیر نور (محسن قرائتی)=== | |||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
قالَ أَ وَ لَوْ جِئْتُكُمْ بِأَهْدى مِمَّا وَجَدْتُمْ عَلَيْهِ آباءَكُمْ قالُوا إِنَّا بِما أُرْسِلْتُمْ بِهِ كافِرُونَ «24» | |||
(پيامبرشان) گفت: آيا اگر آئينى هدايت بخشتر از آنچه پدرانتان را بر آن يافتيد برايتان بياورم (حاضريد دست از راه نياكان برداريد) گفتند: ما به آنچه بدان فرستاده شدهايد كافريم. | |||
}} | |||
|-| | |||
اثنی عشری= | |||
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
قالَ أَ وَ لَوْ جِئْتُكُمْ بِأَهْدى مِمَّا وَجَدْتُمْ عَلَيْهِ آباءَكُمْ قالُوا إِنَّا بِما أُرْسِلْتُمْ بِهِ كافِرُونَ «24» | |||
قالَ أَ وَ لَوْ جِئْتُكُمْ: گفت پيغمبر بعد از استماع كلام ايشان: آيا متابعت پدران نادان خود كنيد اگرچه آوردهام شما را، بِأَهْدى مِمَّا وَجَدْتُمْ: دينى درستتر و به هدايت نزديكتر از آنچه يافتهايد، عَلَيْهِ آباءَكُمْ: بر آن پدران خود را. | |||
نكته: | |||
لفظ «اهدى» به جهت حسن تلطف است در استدعاى آنها به حق، يعنى اگر بالفرض آنچه شما دعوى مىكنيد حق و موصل به اهتداء است، آنچه من آوردهام به شما حق و اصوب است به طريق هدايت و ارشاد و به متابعت اولى و اوجب باشد. | |||
لكن آنها به سبب فرط عناد و انكار، قالُوا إِنَّا بِما أُرْسِلْتُمْ بِهِ: گفتند در جواب پيغمبران بدرستى كه ما به آنچه فرستاده شدهايد به آن، كافِرُونَ: كافر هستيم. | |||
چون منتهى نشدند و در كفر و عناد افزودند: | |||
جلد 11 - صفحه 464 | |||
}} | |||
|-| | |||
روان جاوید= | |||
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
أَمْ آتَيْناهُمْ كِتاباً مِنْ قَبْلِهِ فَهُمْ بِهِ مُسْتَمْسِكُونَ «21» بَلْ قالُوا إِنَّا وَجَدْنا آباءَنا عَلى أُمَّةٍ وَ إِنَّا عَلى آثارِهِمْ مُهْتَدُونَ «22» وَ كَذلِكَ ما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ فِي قَرْيَةٍ مِنْ نَذِيرٍ إِلاَّ قالَ مُتْرَفُوها إِنَّا وَجَدْنا آباءَنا عَلى أُمَّةٍ وَ إِنَّا عَلى آثارِهِمْ مُقْتَدُونَ «23» قالَ أَ وَ لَوْ جِئْتُكُمْ بِأَهْدى مِمَّا وَجَدْتُمْ عَلَيْهِ آباءَكُمْ قالُوا إِنَّا بِما أُرْسِلْتُمْ بِهِ كافِرُونَ «24» فَانْتَقَمْنا مِنْهُمْ فَانْظُرْ كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ «25» | |||
ترجمه | |||
يا داديم بآنها كتابى پس آنها بآن چنگ زنندگانند | |||
بلكه گفتند همانا ما يافتيم پدرانمان را بر طريقهاى و همانا ما بر اثرهاى قدمشان راه يافتگانيم | |||
و همچنين نفرستاديم پيش از تو در بلدى بيم دهندهئى را مگر آن كه گفتند متنعّمانش همانا ما يافتيم پدرانمان را بر طريقهاى و همانا ما بر اثرهاى قدمشان پيروى كنندگانيم | |||
گفت آيا و اگر چه آورده باشم نزد شما چيزى را كه هدايت كنندهتر باشد از آنچه يافتيد بر آن پدرانتان را گفتند همانا ما بآنچه فرستاده شديد بآن كافرانيم | |||
پس انتقام كشيديم از آنها پس بنگر چگونه بود انجام كار تكذيب كنندگان. | |||
تفسير | |||
خداوند متعال در تعقيب مقال اهل شرك مكّه كه ملائكه را دختران خدا خوانده بودند و در آيات سابقه براى ردّ آنها خدا فرموده بود آيا در وقت خلقت ملائكه آنها حاضر و ناظر بودند كه بدانند ملائكه دخترند ميفرمايد يا ما براى آنها كتابى ارسال نموده بوديم پيش از قرآن كه در آن كتاب اين معنى ذكر شده باشد تا مستمسك براى آنها باشد و بآن استدلال بر مدّعاى خودشان | |||
---- | |||
جلد 4 صفحه 599 | |||
نمايند نه چنين است بلكه گفتند ما يافتيم پدران خود را ثابت بر طريقه مستمرّهاى و ما از آنها پيروى و متابعت مينمائيم و بهدايت پيشينيان خودمان مهتدى و راه يافته ميباشيم و اين تقليد و تبعيّت كور كورانه بدون منطق و دليل اختصاص باينها ندارد پيش از تو هم اى پيغمبر خاتم هيچ پيغمبر بيم دهنده از عذاب خدا را ما در بلدى از بلاد نفرستاديم مگر آنكه رؤساء و ثروتمندان و شهوت پرستان آنها مانند اينها گفتند ما از دين پدران خودمان دست برنميداريم و آن پيغمبر در جواب فرمود و اگر چه دينى كه من آوردهام براى شما بهتر و بهدايت نزديكتر از دين پدرانتان باشد آنها گفتند ما اصلا منكر دين شما كه توحيد خدا است ميباشيم و پس از آنكه معلوم شد سرگرمى بلذائذ دنيا و تعصّب بيجا و غرور و نخوت ناروا آنها را بكلّى از تحصيل حقّ و حقيقت و فكر در طريق معرفت منصرف نموده و حاضر نيستند قدمى از اين راه را بپيمايند ما باقسام و انواع مختلف از آنها انتقام كشيديم و بعذابهاى گوناگونشان معذّب نموديم پس بنگر كه چگونه بود عاقبت امر تكذيب كنندگان پيغمبران گذشته و بدانكه تكذيب كنندگان تو را هم ما بسزاى اعمالشان خواهيم رسانيد و بعضى بجاى قال او لو جئتكم قل او لو جئتكم قرائت نمودهاند و بنابر اين حكايت امر خدا است به پيغمبر سابق يا خطاب به پيغمبر ما كه در جواب كفّار معاصر خود بفرمايد و تعبير بأهدى با آنكه دين پدران آنها بهيچ وجه موجب هدايت نبوده از باب مماشاة و اشاره باين نكته است كه اگر فرضا دين سابق حقّ باشد و دين بهترى بيايد شرط عقل قبول دين لاحق است كه بهدايت نزديكتر باشد چه رسد بجائيكه دين قديم بكلّى باطل و از هدايت دور باشد. | |||
}} | |||
|-| | |||
اطیب البیان= | |||
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
قالَ أَ وَ لَو جِئتُكُم بِأَهدي مِمّا وَجَدتُم عَلَيهِ آباءَكُم قالُوا إِنّا بِما أُرسِلتُم بِهِ كافِرُونَ «24» | |||
فرمود آن رسول آيا باز اقتداء ميكنيد به طريقه آباء خود و لو آمده باشم شما را به طريقهاي که بيشتر شما را هدايت كند از آنچه از آباء خود به دست آوردهايد گفتند در جواب رسولان محققا ما به آنچه شما فرستاده شدهايد هر آينه كافر هستيم. | |||
قالَ فاعل قال همان رسول است که در آيه قبل فرمود وَ كَذلِكَ ما أَرسَلنا | |||
جلد 16 - صفحه 20 | |||
مِن قَبلِكَ فِي قَريَةٍ مِن نَذِيرٍ. | |||
أَ وَ لَو جِئتُكُم يعني باز هم به طريقه آباء خود مشي ميكنيد و لو اينكه من آمده باشم شما را به طريقهاي که. | |||
بِأَهدي مِمّا وَجَدتُم عَلَيهِ آباءَكُم تعبير به اهدي دلالت ندارد بر اينکه که طريقه آباء هم موجب هدايت شما است و اينکه طريقه من بيشتر هدايت ميكند بلكه طريقه آباء عين ضلالت است و اينکه مثل اينکه است که بگويي «الايمان احسن من الكفر و العبادة خير من المعصية و الاحسان افضل من الظلم» و نحو اينها. | |||
در جواب آن رسولان قالُوا إِنّا بِما أُرسِلتُم بِهِ كافِرُونَ از نفي شرك و اعتقاد بتوحيد و برسالت شما و آنچه شما بگوئيد كافر هستيم چون شما را كذاب و مفتري و ساحر و مجنون ميدانيم و طريقه آباء خود را از دست نميدهيم بگفتههاي شما. | |||
}} | |||
|-| | |||
برگزیده تفسیر نمونه= | |||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
] | |||
(آیه 24)- این آیه پاسخی را که انبیای پیشین به آنها میدادند به وضوح بیان میکند، میگوید: «پیامبرشان به آنان گفت: آیا اگر من آئینی روشنتر و هدایت کنندهتر از آنچه پدرانتان را بر آن یافتید آورده باشم» باز هم آن را انکار میکنید؟! (قالَ أَ وَ لَوْ جِئْتُکُمْ بِأَهْدی مِمَّا وَجَدْتُمْ عَلَیْهِ آباءَکُمْ). | |||
ج4، ص366 | |||
این مؤدبانهترین تعبیری است که میتوان در مقابل قومی لجوج و مغرور بیان کرد که عواطف آنها به هیچ وجه جریحهدار نشود و این گونه تعبیرات قرآنی، ادب در بحث و محاجّه را مخصوصا در مقابل جاهلان مغرور به ما میآموزد. | |||
ولی با این همه به قدری آنها غرق در جهل و تعصب و لجاج بودند که این گفتار حساب شده و مؤدبانه نیز در آنها مؤثر واقع نشد، آنها فقط در پاسخ انبیائشان «گفتند: ما به آنچه شما به آن مبعوث هستید کافریم»! (قالُوا إِنَّا بِما أُرْسِلْتُمْ بِهِ کافِرُونَ). | |||
}} | |||
|-|تسنیم= | |-|تسنیم= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|</tabber> | |-|</tabber> | ||
نسخهٔ ۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۵:۵۲
ترجمه
الزخرف ٢٣ | آیه ٢٤ | الزخرف ٢٥ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«أُرْسِلْتُم بِهِ»: همراه با آن فرستاده شدهاید و برای تبلیغ آن برانگیخته شدهاید.
تفسیر
- آيات ۱۵ - ۲۵ سوره زخرف
- ردّ و ابطال اين پندار مشركين كه خدا فرزند دارد و ملائكه دختران خدايند
- وجه اينكه ملائكه با عبارت ((عباد الرحمن )) توصيف شده اند
- احتجاج مشركين براى بت پرستى خود با خلط بين اراده تكوينى و تشريعى خداى تعالى
- مغالطه مشركين در خلط بين و اراده تشريعى خدا
- تقليد كوركورانه همواره مستند امم مشرك بوده است
تفسیر نور (محسن قرائتی)
قالَ أَ وَ لَوْ جِئْتُكُمْ بِأَهْدى مِمَّا وَجَدْتُمْ عَلَيْهِ آباءَكُمْ قالُوا إِنَّا بِما أُرْسِلْتُمْ بِهِ كافِرُونَ «24»
(پيامبرشان) گفت: آيا اگر آئينى هدايت بخشتر از آنچه پدرانتان را بر آن يافتيد برايتان بياورم (حاضريد دست از راه نياكان برداريد) گفتند: ما به آنچه بدان فرستاده شدهايد كافريم.
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
قالَ أَ وَ لَوْ جِئْتُكُمْ بِأَهْدى مِمَّا وَجَدْتُمْ عَلَيْهِ آباءَكُمْ قالُوا إِنَّا بِما أُرْسِلْتُمْ بِهِ كافِرُونَ «24»
قالَ أَ وَ لَوْ جِئْتُكُمْ: گفت پيغمبر بعد از استماع كلام ايشان: آيا متابعت پدران نادان خود كنيد اگرچه آوردهام شما را، بِأَهْدى مِمَّا وَجَدْتُمْ: دينى درستتر و به هدايت نزديكتر از آنچه يافتهايد، عَلَيْهِ آباءَكُمْ: بر آن پدران خود را.
نكته:
لفظ «اهدى» به جهت حسن تلطف است در استدعاى آنها به حق، يعنى اگر بالفرض آنچه شما دعوى مىكنيد حق و موصل به اهتداء است، آنچه من آوردهام به شما حق و اصوب است به طريق هدايت و ارشاد و به متابعت اولى و اوجب باشد.
لكن آنها به سبب فرط عناد و انكار، قالُوا إِنَّا بِما أُرْسِلْتُمْ بِهِ: گفتند در جواب پيغمبران بدرستى كه ما به آنچه فرستاده شدهايد به آن، كافِرُونَ: كافر هستيم.
چون منتهى نشدند و در كفر و عناد افزودند:
جلد 11 - صفحه 464
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
أَمْ آتَيْناهُمْ كِتاباً مِنْ قَبْلِهِ فَهُمْ بِهِ مُسْتَمْسِكُونَ «21» بَلْ قالُوا إِنَّا وَجَدْنا آباءَنا عَلى أُمَّةٍ وَ إِنَّا عَلى آثارِهِمْ مُهْتَدُونَ «22» وَ كَذلِكَ ما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ فِي قَرْيَةٍ مِنْ نَذِيرٍ إِلاَّ قالَ مُتْرَفُوها إِنَّا وَجَدْنا آباءَنا عَلى أُمَّةٍ وَ إِنَّا عَلى آثارِهِمْ مُقْتَدُونَ «23» قالَ أَ وَ لَوْ جِئْتُكُمْ بِأَهْدى مِمَّا وَجَدْتُمْ عَلَيْهِ آباءَكُمْ قالُوا إِنَّا بِما أُرْسِلْتُمْ بِهِ كافِرُونَ «24» فَانْتَقَمْنا مِنْهُمْ فَانْظُرْ كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ «25»
ترجمه
يا داديم بآنها كتابى پس آنها بآن چنگ زنندگانند
بلكه گفتند همانا ما يافتيم پدرانمان را بر طريقهاى و همانا ما بر اثرهاى قدمشان راه يافتگانيم
و همچنين نفرستاديم پيش از تو در بلدى بيم دهندهئى را مگر آن كه گفتند متنعّمانش همانا ما يافتيم پدرانمان را بر طريقهاى و همانا ما بر اثرهاى قدمشان پيروى كنندگانيم
گفت آيا و اگر چه آورده باشم نزد شما چيزى را كه هدايت كنندهتر باشد از آنچه يافتيد بر آن پدرانتان را گفتند همانا ما بآنچه فرستاده شديد بآن كافرانيم
پس انتقام كشيديم از آنها پس بنگر چگونه بود انجام كار تكذيب كنندگان.
تفسير
خداوند متعال در تعقيب مقال اهل شرك مكّه كه ملائكه را دختران خدا خوانده بودند و در آيات سابقه براى ردّ آنها خدا فرموده بود آيا در وقت خلقت ملائكه آنها حاضر و ناظر بودند كه بدانند ملائكه دخترند ميفرمايد يا ما براى آنها كتابى ارسال نموده بوديم پيش از قرآن كه در آن كتاب اين معنى ذكر شده باشد تا مستمسك براى آنها باشد و بآن استدلال بر مدّعاى خودشان
جلد 4 صفحه 599
نمايند نه چنين است بلكه گفتند ما يافتيم پدران خود را ثابت بر طريقه مستمرّهاى و ما از آنها پيروى و متابعت مينمائيم و بهدايت پيشينيان خودمان مهتدى و راه يافته ميباشيم و اين تقليد و تبعيّت كور كورانه بدون منطق و دليل اختصاص باينها ندارد پيش از تو هم اى پيغمبر خاتم هيچ پيغمبر بيم دهنده از عذاب خدا را ما در بلدى از بلاد نفرستاديم مگر آنكه رؤساء و ثروتمندان و شهوت پرستان آنها مانند اينها گفتند ما از دين پدران خودمان دست برنميداريم و آن پيغمبر در جواب فرمود و اگر چه دينى كه من آوردهام براى شما بهتر و بهدايت نزديكتر از دين پدرانتان باشد آنها گفتند ما اصلا منكر دين شما كه توحيد خدا است ميباشيم و پس از آنكه معلوم شد سرگرمى بلذائذ دنيا و تعصّب بيجا و غرور و نخوت ناروا آنها را بكلّى از تحصيل حقّ و حقيقت و فكر در طريق معرفت منصرف نموده و حاضر نيستند قدمى از اين راه را بپيمايند ما باقسام و انواع مختلف از آنها انتقام كشيديم و بعذابهاى گوناگونشان معذّب نموديم پس بنگر كه چگونه بود عاقبت امر تكذيب كنندگان پيغمبران گذشته و بدانكه تكذيب كنندگان تو را هم ما بسزاى اعمالشان خواهيم رسانيد و بعضى بجاى قال او لو جئتكم قل او لو جئتكم قرائت نمودهاند و بنابر اين حكايت امر خدا است به پيغمبر سابق يا خطاب به پيغمبر ما كه در جواب كفّار معاصر خود بفرمايد و تعبير بأهدى با آنكه دين پدران آنها بهيچ وجه موجب هدايت نبوده از باب مماشاة و اشاره باين نكته است كه اگر فرضا دين سابق حقّ باشد و دين بهترى بيايد شرط عقل قبول دين لاحق است كه بهدايت نزديكتر باشد چه رسد بجائيكه دين قديم بكلّى باطل و از هدايت دور باشد.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
قالَ أَ وَ لَو جِئتُكُم بِأَهدي مِمّا وَجَدتُم عَلَيهِ آباءَكُم قالُوا إِنّا بِما أُرسِلتُم بِهِ كافِرُونَ «24»
فرمود آن رسول آيا باز اقتداء ميكنيد به طريقه آباء خود و لو آمده باشم شما را به طريقهاي که بيشتر شما را هدايت كند از آنچه از آباء خود به دست آوردهايد گفتند در جواب رسولان محققا ما به آنچه شما فرستاده شدهايد هر آينه كافر هستيم.
قالَ فاعل قال همان رسول است که در آيه قبل فرمود وَ كَذلِكَ ما أَرسَلنا
جلد 16 - صفحه 20
مِن قَبلِكَ فِي قَريَةٍ مِن نَذِيرٍ.
أَ وَ لَو جِئتُكُم يعني باز هم به طريقه آباء خود مشي ميكنيد و لو اينكه من آمده باشم شما را به طريقهاي که.
بِأَهدي مِمّا وَجَدتُم عَلَيهِ آباءَكُم تعبير به اهدي دلالت ندارد بر اينکه که طريقه آباء هم موجب هدايت شما است و اينکه طريقه من بيشتر هدايت ميكند بلكه طريقه آباء عين ضلالت است و اينکه مثل اينکه است که بگويي «الايمان احسن من الكفر و العبادة خير من المعصية و الاحسان افضل من الظلم» و نحو اينها.
در جواب آن رسولان قالُوا إِنّا بِما أُرسِلتُم بِهِ كافِرُونَ از نفي شرك و اعتقاد بتوحيد و برسالت شما و آنچه شما بگوئيد كافر هستيم چون شما را كذاب و مفتري و ساحر و مجنون ميدانيم و طريقه آباء خود را از دست نميدهيم بگفتههاي شما.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 24)- این آیه پاسخی را که انبیای پیشین به آنها میدادند به وضوح بیان میکند، میگوید: «پیامبرشان به آنان گفت: آیا اگر من آئینی روشنتر و هدایت کنندهتر از آنچه پدرانتان را بر آن یافتید آورده باشم» باز هم آن را انکار میکنید؟! (قالَ أَ وَ لَوْ جِئْتُکُمْ بِأَهْدی مِمَّا وَجَدْتُمْ عَلَیْهِ آباءَکُمْ).
ج4، ص366
این مؤدبانهترین تعبیری است که میتوان در مقابل قومی لجوج و مغرور بیان کرد که عواطف آنها به هیچ وجه جریحهدار نشود و این گونه تعبیرات قرآنی، ادب در بحث و محاجّه را مخصوصا در مقابل جاهلان مغرور به ما میآموزد.
ولی با این همه به قدری آنها غرق در جهل و تعصب و لجاج بودند که این گفتار حساب شده و مؤدبانه نیز در آنها مؤثر واقع نشد، آنها فقط در پاسخ انبیائشان «گفتند: ما به آنچه شما به آن مبعوث هستید کافریم»! (قالُوا إِنَّا بِما أُرْسِلْتُمْ بِهِ کافِرُونَ).
نکات آیه
۱ - بازگو کردن فضیلت و برترى مکتب توحیدى بر آیین اجدادى مشرکان، روش تمامى پیامبران (قل أوَ لو جئتکم بأهدى ممّا وجدتم علیه ءاباءکم)
۲ - تمسک پیامبران به استدلال و خرد، در قبال سنت گرایى و آیین تقلیدى منکران (قل أوَ لو جئتکم بأهدى)
۳ - ملاک صحیح انتخاب دین و آیین، برخوردارى از هدایت برتر است; نه چیز دیگر. (قل أوَ لو جئتکم بأهدى)
۴ - التزام عملى تمامى پیامبران، به جدال احسن و رعایت عواطف و احساسات اجتماعى (قل أوَ لو جئتکم بأهدى ممّا وجدتم علیه ءاباءکم) از تعبیر «بأهدى ممّا وجدتم» این نکته استفاده مى شود که پیامبران، نمى خواستند عواطف مشرکان را جریحه دار کنند. بنابراین پسندیده ترین شیوه را در جدال و بحث (جدال احسن) برگزیده اند.
۵ - لزوم توجه مبلغان دینى، به احساسات عمومى و پرهیز از جریحه دار ساختن آن* (قل أوَ لو جئتکم بأهدى ممّا وجدتم علیه ءاباءکم)
۶ - علاقه شدید پیامبران الهى، نسبت به هدایت و رستگارى انسان ها (قل أوَ لو جئتکم بأهدى ممّا وجدتم علیه ءاباءکم) پیامبران، در برابر مخالفت هاى مؤکد قوم خویش (إنّا وجدنا ... إنّا على آثارهم) با لحنى نرم و ملایم آنان را به مسیر آیین توحید فرامى خواندند، از این مطلب، شیفتگى شدید آنان به هدایت انسان ها استفاده مى شود.
۷ - هدایت و رستگارى کامل، تنها در پرتو تعالیم وحى و پیامبران الهى است. (أوَ لو جئتکم بأهدى ممّا وجدتم)
۸ - اصرار و پافشارى مرفهان خوش گذران بر کفر، در برابر پیام ملاطفت آمیز و توحیدى پیامبران (قال مترفوها ... قل أوَ لو ... قالوا إنّا بما أرسلتم به کفرون)
۹ - عناصر قدرتمند و مرفّه، سردمداران انحراف و کفر در جوامع کافر و شرک پیشه (قال مترفوها ... قالوا إنّا بما أرسلتم به کفرون) از این که در جوامع شرک پیشه، تنها سخن مرفهان ذکر گردیده - با آن که اندیشه شرک مختص آنان نبوده است - مى توان استفاده کرد که آنان، نقش اصلى را در تعیین گرایش هاى جامعه داشته اند.
۱۰ - عنصر رفاه و استکبار، مایه انکار تمامى پیامبران و مقابله با همه ادیان الهى (قالوا إنّا بما أرسلتم به کفرون)
۱۱ - پیروى از سنت هاى جاهلى، عامل اصلى ایمان نیاوردن کافران و موضع گیرى در برابر پیامبران (إنّا وجدنا ءاباءنا على أمّة ... قالوا إنّا بما أرسلتم به کفرون)
۱۲ - محتواى پیام وحى، محور اصلى درگیرى مستکبران تاریخ در برابر پیامبران (قال مترفوها ... قالوا إنّا بما أرسلتم به کفرون) از این که مترفان در پاسخ دعوت انبیا، مخالفت خویش را با پیام آنان ابراز کردند، برداشت یاد شده استفاده مى شود.
۱۳ - اهتمام طبقه مرفه جوامع، به حفظ سنت هاى قومى و ابقاى باورهاى کهن (إلاّ قال مترفوها إنّا وجدنا ءاباءنا على أمّة ... إنّا بما أرسلتم به کفرون) برداشت یاد شده بدین احتمال است که ذکر «إنّا» و تکرار آن، اشاره به خصیصه مرفهان باشد که منافع آنان در حفظ باورهاى خرافى کهن و اندیشه شرک مى باشد و در نتیجه پایبندى ایشان را به آنها مى رساند.
موضوعات مرتبط
- استکبار: آثار استکبار ۱۰
- افکارعمومى: اهمیت افکارعمومى ۵
- انبیا: تاریخ انبیا ۱۲; روش تبلیغ انبیا ۱، ۲; سنتگرایى مکذبان انبیا ۲; سوءاستفاده از مهربانى انبیا ۸; عقلانیت موضعگیریهاى انبیا ۲; علایق انبیا ۶; مجادله انبیا ۴; مردم دارى انبیا ۶; مسؤولیت انبیا ۴; منشأ تکذیب انبیا ۱۰; منشأ مبارزه با انبیا ۱۲; موضعگیرى علیه انبیا ۱۱; نقش انبیا ۷; هدایتگرى انبیا ۶، ۷
- انسان: رستگارى انسان ها ۶; هدایت انسان ها ۶
- توحید: تبلیغ توحید ۱
- جامعه: جوامع کافر ۹; جوامع مشرک ۹
- جاهلیت: آثار پیروى از رسوم جاهلیت ۱۱
- دین: آسیب شناسى دینى ۱۰; ملاک انتخاب دین ۳
- رستگارى: عوامل رستگارى ۷
- رفاه: آثار رفاه ۱۰
- رهبران: رهبران کفر ۹; رهبران گمراهى ۹
- قدرتمندان: نقش قدرتمندان ۹
- کافران: موانع ایمان کافران ۱۱
- مبلغان: مسؤولیت مبلغان ۵
- مجادله: مجادله احسن ۴
- مرفهان: ارتجاع مرفهان ۱۳; اصرار بر کفر مرفهان ۸; تعصب قومى مرفهان ۱۳; لجاجت مرفهان ۸; نقش مرفهان ۹
- مستکبران: مبارزه مستکبران ۱۲
- وحى: نقش وحى ۷، ۱۲
- هدایت: اهمیت هدایت ۳; عوامل هدایت ۷