الصافات ١٧٦: تفاوت میان نسخهها
(افزودن سال نزول) |
(QRobot edit) |
||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
__TOC__ | __TOC__ | ||
== نزول == | |||
جویبر از ابن عباس روایت کند که کفار به رسول خدا صلى الله علیه و آله گفتند: یا محمد به ما بنمایان آن عذاب و شکنجه اى را که ما را از آن میترسانى و در آمدن چنین عذابى شتاب کن، سپس این آیه نازل گردید.<ref> لباب النقول فی اسباب النزول از سیوطى.</ref> | |||
== تفسیر == | == تفسیر == | ||
<tabber> | <tabber> | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۲۰#link166 | آيات ۱۴۹ - ۱۸۲ سوره صافات]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۲۰#link166 | آيات ۱۴۹ - ۱۸۲ سوره صافات]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۲۰#link167 | ردّ اعتقاد مشركين به دختر داشتن خدا و خويشاوندى بين او و جنّ ]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۲۰#link167 | ردّ اعتقاد مشركين به دختر داشتن خدا و خويشاوندى بين او و جنّ ]] | ||
خط ۳۶: | خط ۴۱: | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۲۱#link174 | چند روايت در ذيل آيه : و انا لنحن الصافون ...]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۲۱#link174 | چند روايت در ذيل آيه : و انا لنحن الصافون ...]] | ||
}} | |||
|-|نمونه= | |-|نمونه= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۹_بخش۶۱#link87 | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۱۹_بخش۶۱#link87 | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-| تفسیر نور= | |||
===تفسیر نور (محسن قرائتی)=== | |||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
فَتَوَلَّ عَنْهُمْ حَتَّى حِينٍ «174» وَ أَبْصِرْهُمْ فَسَوْفَ يُبْصِرُونَ «175» أَ فَبِعَذابِنا يَسْتَعْجِلُونَ «176» | |||
پس تا مدّتى (معيّن از كفّار) روى بگردان. و (عناد و لجاجت) آنان را بنگر، پس به زودى (كيفر عنادشان را) خواهند ديد. پس آيا نسبت به نزول عذاب ما عجله دارند؟ | |||
}} | |||
|-| | |||
اثنی عشری= | |||
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
أَ فَبِعَذابِنا يَسْتَعْجِلُونَ (176) | |||
چون كفار وعيد (فَسَوْفَ يُبْصِرُونَ) را شنيدند، گفتند آيا آنچه اين شخص مىگويد كى محقق شود و در چه زمان وقوع يابد؛ آيه شريفه نازل شد: | |||
أَ فَبِعَذابِنا يَسْتَعْجِلُونَ: آيا به عذاب ما طلب تعجيل مىكنند و در آن شتاب زدگى مىنمايند، | |||
}} | |||
|-| | |||
روان جاوید= | |||
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ لَقَدْ سَبَقَتْ كَلِمَتُنا لِعِبادِنَا الْمُرْسَلِينَ (171) إِنَّهُمْ لَهُمُ الْمَنْصُورُونَ (172) وَ إِنَّ جُنْدَنا لَهُمُ الْغالِبُونَ (173) فَتَوَلَّ عَنْهُمْ حَتَّى حِينٍ (174) وَ أَبْصِرْهُمْ فَسَوْفَ يُبْصِرُونَ (175) | |||
أَ فَبِعَذابِنا يَسْتَعْجِلُونَ (176) فَإِذا نَزَلَ بِساحَتِهِمْ فَساءَ صَباحُ الْمُنْذَرِينَ (177) وَ تَوَلَّ عَنْهُمْ حَتَّى حِينٍ (178) وَ أَبْصِرْ فَسَوْفَ يُبْصِرُونَ (179) سُبْحانَ رَبِّكَ رَبِّ الْعِزَّةِ عَمَّا يَصِفُونَ (180) | |||
وَ سَلامٌ عَلَى الْمُرْسَلِينَ (181) وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ (182) | |||
ترجمه | |||
و بتحقيق پيشى گرفت سخن ما براى بندگان ما كه فرستاده شدگانند | |||
همانا پيمبران هر آينه ايشان يارى شدگانند | |||
و همانا لشگر ما ايشان غلبه كنندگانند | |||
پس روى بگردان از آنها تا وقتى معلوم | |||
و ببين آنها را پس زود باشد كه به بينند | |||
آيا پس عذاب ما را بشتاب ميخواهند | |||
پس چون فرود آيد بحريم خانههاى آنها پس بد است بامداد بيم دادهشدگان | |||
و رو بگردان از آنها تا وقتى معلوم | |||
و ببين پس زود باشد كه به بينند | |||
منزه است پروردگار تو پروردگار عزّت از آنچه وصف ميكنند | |||
و سلام بر پيمبران | |||
و ستايش مر خدايرا است كه پروردگار جهانيان است. | |||
تفسير | |||
خداوند متعال قبلا وعده داده است به پيغمبران مرسل خود كه بالاخره ايشانرا بر دشمنان ظفر دهد بآنكه فرموده همانا آن پيغمبران هر آينه ايشانند نصرت دادهشدگان بحجّت و غلبه ظاهرى در جنگ چون غلبه با لشگر خدا است در دنيا و آخرت و پيغمبران امراء لشگر الهى هستند و فرمانده كلّ قواء در اين لشگر سر سلسله اولياء و اصفيا خاتم انبياء محمّد مصطفى صلى اللّه عليه و آله و آل اطهار اويند لذا ميفرمايد پس روى گردان از كفّار قريش يعنى كار نداشته باش بآنها و اهل مكّه تا روز فتح و ظفر و ببين اينك سركشى و طغيانشان را پس بزودى مىبينند خفّت و خوارى و جزاى خودشان را چون سوف اينجا براى تهديد است نه تبعيد و نقل شده كه بعد از نزول اين تهديد كفّار مكه گفتند چه زمان است اين عذاب و مغلوبيّت پس نازل شد كه آيا در عذاب ما تعجيل ميكنند پس وقتى كه نازل شد لشگر تو در حوالى مكّه كه بمنزله جلوخان منزل آنها است بد است صبح آنروز براى تهديد شدگان و چون آنها آن تعجيل و سؤال را بر سبيل استهزاء بوعيد الهى نموده بودند مناسب شد خداوند همان دستور اوّل خود را كه به پيغمبر | |||
---- | |||
جلد 4 صفحه 454 | |||
داده بود تكرار فرمايد براى تأكيد بعد از انكار و اشعار بآنكه ببين الآن اوضاع و احوال آنروز را كه براى تحقّق وقوعش در حكم حاضر قرار داده شده كه مشهود ميشود پس خواهند ديد آنها سزاى اعمالشانرا آنروز و روز قيامت و بنابراين معنى مختلف ميشود و تكرار نيست چون كلام دوم ايهام دارد بمعناى ديگر اگر چه ظاهرا همان معناى كلام اول فهميده ميشود و تأكيد ميكند آنرا بعد از استهزاء و انكار آنها و اينكه خداوند وعده بدى حال آنها را در صبح داده گفتهاند براى آنستكه معمول عرب آن بود كه صبح هجوم مينمودند بدشمن و خداوند بر حسب عادت آنها سخن فرموده و با اقواميكه مستحقّ عذاب شدند رفتار نموده چنانچه فرموده انّ موعدهم الصّبح اليس الصّبح بقريب و بنظر حقير خداوند در اين آيات خواسته است اعجاز قرآن را ظاهر فرمايد بوقوع وعده خود در خارج با تمام خصوصيّات لذا اشاره فرموده بورود لشگر اسلام در كنار مكّه معظّمه در زمان فتح بطوريكه مطلع نشوند اهل آن از ورود ايشان مگر صبح روز فتح مسلمين و قتل مشركين و اسارت و ذلّت آنها چنانچه در تواريخ ذكر شده است و بعضى فسوف يبصرون دوم را ببصيرت آنها در وقتى كه بصيرت فائده براى آنها ندارد تفسير نمودهاند و قمّى ره تأييد فرموده است و اخيرا على رغم كفّار و نسبتهاى نارواى آنها خداوند تنزيه فرموده است خود را بعد از اثبات خداوندى و مالكيّت عزّت و نصرت براى خود كه خداوند و مربّى اشرف جهانيان است از صفاتى كه آنان براى او اثبات مينمودند از اولاد و شريك و زن و دختر و غيرها و در توحيد از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه خداوند بود و چيزى غير از او نبود و عزيز بود و عزّتى جز عزّت او نبود و اين معناى اين آيه است و بنظر حقير ذكر عزّت خدا اينجا بمناسبت وعده نصرت است و اشاره بآنكه غلبه و عزت و شوكت در اختيار خدا است بهر كس خواسته باشد ميدهد و خواسته است آنرا بالاخره به پيغمبران مرسل خود عنايت فرمايد و در خاتمه سلام را كه نويد سلامتى دائمى و تحيّت است براى عموم انبياء و مرسلين از خود و خلق مقرّر فرموده و آنكه حمد نمايند خداوند را بر آنچه انعام فرموده بآنها از انواع نعمت و حسن عاقبت بنحويكه حمد فرموده است خداوند خود را در كافى از امير المؤمنين عليه السّلام نقل نموده كه كسيكه بخواهد باجر كامل برسد اين | |||
---- | |||
جلد 4 صفحه 455 | |||
سه آيه را از آخر اين سوره در وقت برخاستن از مجلس خود بخواند و ظاهرا كفّاره سيّئاتى كه احيانا از او در آن مجلس صادر شده باشد هم خواهد بود و از امام صادق عليه السّلام روايت شده كه كسيكه در هر روز جمعه سوره صافّات را قرائت نمايد خداوند او را از آفات محفوظ ميفرمايد و از بليّات مصون ميدارد و روزى او را زياد ميكند و مال و اولاد و بدن او را از شرّ شيطان و سلطان مأمون ميگرداند و اگر در آنروز يا آن شب بميرد شهيد مرده و داخل بهشت ميشود و از امام كاظم عليه السّلام روايت شده كه كسيكه جان دادن براى او سخت شود اين سوره را نزد او بخوانند بآسانى جان خواهد داد و الحمد للّه ربّ العالمين و سلام على المرسلين | |||
---- | |||
جلد 4 صفحه 456 | |||
}} | |||
|-| | |||
اطیب البیان= | |||
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
أَ فَبِعَذابِنا يَستَعجِلُونَ (176) فَإِذا نَزَلَ بِساحَتِهِم فَساءَ صَباحُ المُنذَرِينَ (177) | |||
آيا اينکه كفار بعذاب ما تعجيل ميكنند پس موقعي که نازل شد عذاب بر آنها پس بد است صبحگاه انذار شدگان. | |||
اما استعجال آنها در عذاب اينکه بود که ميگفتند مَتي هذَا الوَعدُ إِن كُنتُم صادِقِينَ قُل فَانتَظِرُوا إِنِّي مَعَكُم مِنَ المُنتَظِرِينَ يونس آيه 102. | |||
فَإِذا نَزَلَ بِساحَتِهِم عذاب نازل شد روزگار آنها سياه ميشود. | |||
فَساءَ صَباحُ المُنذَرِينَ بد روزگاري بر آنها پيش ميايد که در هلاكت ميافتند. | |||
}} | |||
|-| | |||
برگزیده تفسیر نمونه= | |||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
] | |||
(آیه 176))- و از آنجا که این خیرهسران بیشرم پیوسته این سخن را تکرار میکردند که وعده عذاب الهی چه شد؟ و اگر راست میگوئی چرا معطلی؟ قرآن با لحنی تهدیدآمیز در پاسخ آنها میگوید: «آیا اینها برای عذاب ما عجله میکنند»؟ | |||
(أَ فَبِعَذابِنا یَسْتَعْجِلُونَ). | |||
گاه میگویند: این وعده الهی چه شد؟ و گاه میگویند این پیروزی کی | |||
ج4، ص169 | |||
خواهد آمد؟ | |||
}} | |||
|-|تسنیم= | |-|تسنیم= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|</tabber> | |-|</tabber> | ||
نسخهٔ ۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۵:۲۴
ترجمه
الصافات ١٧٥ | آیه ١٧٦ | الصافات ١٧٧ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«یَسْتَعْجِلُونَ»: بشتاب میخواهند. زود فرا رسیدن را میخواهند مراد از عذاب مذکور در آیه، عذاب دنیوی (نگا: سجده / ) و عذاب اخروی است (نگا: یونس / ، انبیاء / ، نمل / ، سبأ / ، یس / ).
نزول
جویبر از ابن عباس روایت کند که کفار به رسول خدا صلى الله علیه و آله گفتند: یا محمد به ما بنمایان آن عذاب و شکنجه اى را که ما را از آن میترسانى و در آمدن چنین عذابى شتاب کن، سپس این آیه نازل گردید.[۱]
تفسیر
- آيات ۱۴۹ - ۱۸۲ سوره صافات
- ردّ اعتقاد مشركين به دختر داشتن خدا و خويشاوندى بين او و جنّ
- رد اعتماد مشركين مبنى بر اينكه جن اولاد خداوند هستند
- توضيحى درباره استثناى عباد مخلصين در آيه : سبحان الله عما يصفون الا عباداللهالمخلصين
- و اينكه چرا خدا از وصف واصفان جز وصف عباد مخلصين منزه است
- بيان مفاد آيه : فانكم و ما تعبدون ما انتم عليه بفاتنين الا منهوصال الجحيم
- ردّ و ابطال پندار مشركين درباره اينكه ملائكه دختران خدايند، با بيان موقف و موقعيتملائكه در عالم خلقت واعمال صادره از ايشان
- مقصود از اينكه انبياء عليهم السلام منصور هستند و جند خدا غالبند
- چند روايت در ذيل آيه : و انا لنحن الصافون ...
تفسیر نور (محسن قرائتی)
فَتَوَلَّ عَنْهُمْ حَتَّى حِينٍ «174» وَ أَبْصِرْهُمْ فَسَوْفَ يُبْصِرُونَ «175» أَ فَبِعَذابِنا يَسْتَعْجِلُونَ «176»
پس تا مدّتى (معيّن از كفّار) روى بگردان. و (عناد و لجاجت) آنان را بنگر، پس به زودى (كيفر عنادشان را) خواهند ديد. پس آيا نسبت به نزول عذاب ما عجله دارند؟
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
أَ فَبِعَذابِنا يَسْتَعْجِلُونَ (176)
چون كفار وعيد (فَسَوْفَ يُبْصِرُونَ) را شنيدند، گفتند آيا آنچه اين شخص مىگويد كى محقق شود و در چه زمان وقوع يابد؛ آيه شريفه نازل شد:
أَ فَبِعَذابِنا يَسْتَعْجِلُونَ: آيا به عذاب ما طلب تعجيل مىكنند و در آن شتاب زدگى مىنمايند،
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ لَقَدْ سَبَقَتْ كَلِمَتُنا لِعِبادِنَا الْمُرْسَلِينَ (171) إِنَّهُمْ لَهُمُ الْمَنْصُورُونَ (172) وَ إِنَّ جُنْدَنا لَهُمُ الْغالِبُونَ (173) فَتَوَلَّ عَنْهُمْ حَتَّى حِينٍ (174) وَ أَبْصِرْهُمْ فَسَوْفَ يُبْصِرُونَ (175)
أَ فَبِعَذابِنا يَسْتَعْجِلُونَ (176) فَإِذا نَزَلَ بِساحَتِهِمْ فَساءَ صَباحُ الْمُنْذَرِينَ (177) وَ تَوَلَّ عَنْهُمْ حَتَّى حِينٍ (178) وَ أَبْصِرْ فَسَوْفَ يُبْصِرُونَ (179) سُبْحانَ رَبِّكَ رَبِّ الْعِزَّةِ عَمَّا يَصِفُونَ (180)
وَ سَلامٌ عَلَى الْمُرْسَلِينَ (181) وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ (182)
ترجمه
و بتحقيق پيشى گرفت سخن ما براى بندگان ما كه فرستاده شدگانند
همانا پيمبران هر آينه ايشان يارى شدگانند
و همانا لشگر ما ايشان غلبه كنندگانند
پس روى بگردان از آنها تا وقتى معلوم
و ببين آنها را پس زود باشد كه به بينند
آيا پس عذاب ما را بشتاب ميخواهند
پس چون فرود آيد بحريم خانههاى آنها پس بد است بامداد بيم دادهشدگان
و رو بگردان از آنها تا وقتى معلوم
و ببين پس زود باشد كه به بينند
منزه است پروردگار تو پروردگار عزّت از آنچه وصف ميكنند
و سلام بر پيمبران
و ستايش مر خدايرا است كه پروردگار جهانيان است.
تفسير
خداوند متعال قبلا وعده داده است به پيغمبران مرسل خود كه بالاخره ايشانرا بر دشمنان ظفر دهد بآنكه فرموده همانا آن پيغمبران هر آينه ايشانند نصرت دادهشدگان بحجّت و غلبه ظاهرى در جنگ چون غلبه با لشگر خدا است در دنيا و آخرت و پيغمبران امراء لشگر الهى هستند و فرمانده كلّ قواء در اين لشگر سر سلسله اولياء و اصفيا خاتم انبياء محمّد مصطفى صلى اللّه عليه و آله و آل اطهار اويند لذا ميفرمايد پس روى گردان از كفّار قريش يعنى كار نداشته باش بآنها و اهل مكّه تا روز فتح و ظفر و ببين اينك سركشى و طغيانشان را پس بزودى مىبينند خفّت و خوارى و جزاى خودشان را چون سوف اينجا براى تهديد است نه تبعيد و نقل شده كه بعد از نزول اين تهديد كفّار مكه گفتند چه زمان است اين عذاب و مغلوبيّت پس نازل شد كه آيا در عذاب ما تعجيل ميكنند پس وقتى كه نازل شد لشگر تو در حوالى مكّه كه بمنزله جلوخان منزل آنها است بد است صبح آنروز براى تهديد شدگان و چون آنها آن تعجيل و سؤال را بر سبيل استهزاء بوعيد الهى نموده بودند مناسب شد خداوند همان دستور اوّل خود را كه به پيغمبر
جلد 4 صفحه 454
داده بود تكرار فرمايد براى تأكيد بعد از انكار و اشعار بآنكه ببين الآن اوضاع و احوال آنروز را كه براى تحقّق وقوعش در حكم حاضر قرار داده شده كه مشهود ميشود پس خواهند ديد آنها سزاى اعمالشانرا آنروز و روز قيامت و بنابراين معنى مختلف ميشود و تكرار نيست چون كلام دوم ايهام دارد بمعناى ديگر اگر چه ظاهرا همان معناى كلام اول فهميده ميشود و تأكيد ميكند آنرا بعد از استهزاء و انكار آنها و اينكه خداوند وعده بدى حال آنها را در صبح داده گفتهاند براى آنستكه معمول عرب آن بود كه صبح هجوم مينمودند بدشمن و خداوند بر حسب عادت آنها سخن فرموده و با اقواميكه مستحقّ عذاب شدند رفتار نموده چنانچه فرموده انّ موعدهم الصّبح اليس الصّبح بقريب و بنظر حقير خداوند در اين آيات خواسته است اعجاز قرآن را ظاهر فرمايد بوقوع وعده خود در خارج با تمام خصوصيّات لذا اشاره فرموده بورود لشگر اسلام در كنار مكّه معظّمه در زمان فتح بطوريكه مطلع نشوند اهل آن از ورود ايشان مگر صبح روز فتح مسلمين و قتل مشركين و اسارت و ذلّت آنها چنانچه در تواريخ ذكر شده است و بعضى فسوف يبصرون دوم را ببصيرت آنها در وقتى كه بصيرت فائده براى آنها ندارد تفسير نمودهاند و قمّى ره تأييد فرموده است و اخيرا على رغم كفّار و نسبتهاى نارواى آنها خداوند تنزيه فرموده است خود را بعد از اثبات خداوندى و مالكيّت عزّت و نصرت براى خود كه خداوند و مربّى اشرف جهانيان است از صفاتى كه آنان براى او اثبات مينمودند از اولاد و شريك و زن و دختر و غيرها و در توحيد از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه خداوند بود و چيزى غير از او نبود و عزيز بود و عزّتى جز عزّت او نبود و اين معناى اين آيه است و بنظر حقير ذكر عزّت خدا اينجا بمناسبت وعده نصرت است و اشاره بآنكه غلبه و عزت و شوكت در اختيار خدا است بهر كس خواسته باشد ميدهد و خواسته است آنرا بالاخره به پيغمبران مرسل خود عنايت فرمايد و در خاتمه سلام را كه نويد سلامتى دائمى و تحيّت است براى عموم انبياء و مرسلين از خود و خلق مقرّر فرموده و آنكه حمد نمايند خداوند را بر آنچه انعام فرموده بآنها از انواع نعمت و حسن عاقبت بنحويكه حمد فرموده است خداوند خود را در كافى از امير المؤمنين عليه السّلام نقل نموده كه كسيكه بخواهد باجر كامل برسد اين
جلد 4 صفحه 455
سه آيه را از آخر اين سوره در وقت برخاستن از مجلس خود بخواند و ظاهرا كفّاره سيّئاتى كه احيانا از او در آن مجلس صادر شده باشد هم خواهد بود و از امام صادق عليه السّلام روايت شده كه كسيكه در هر روز جمعه سوره صافّات را قرائت نمايد خداوند او را از آفات محفوظ ميفرمايد و از بليّات مصون ميدارد و روزى او را زياد ميكند و مال و اولاد و بدن او را از شرّ شيطان و سلطان مأمون ميگرداند و اگر در آنروز يا آن شب بميرد شهيد مرده و داخل بهشت ميشود و از امام كاظم عليه السّلام روايت شده كه كسيكه جان دادن براى او سخت شود اين سوره را نزد او بخوانند بآسانى جان خواهد داد و الحمد للّه ربّ العالمين و سلام على المرسلين
جلد 4 صفحه 456
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
أَ فَبِعَذابِنا يَستَعجِلُونَ (176) فَإِذا نَزَلَ بِساحَتِهِم فَساءَ صَباحُ المُنذَرِينَ (177)
آيا اينکه كفار بعذاب ما تعجيل ميكنند پس موقعي که نازل شد عذاب بر آنها پس بد است صبحگاه انذار شدگان.
اما استعجال آنها در عذاب اينکه بود که ميگفتند مَتي هذَا الوَعدُ إِن كُنتُم صادِقِينَ قُل فَانتَظِرُوا إِنِّي مَعَكُم مِنَ المُنتَظِرِينَ يونس آيه 102.
فَإِذا نَزَلَ بِساحَتِهِم عذاب نازل شد روزگار آنها سياه ميشود.
فَساءَ صَباحُ المُنذَرِينَ بد روزگاري بر آنها پيش ميايد که در هلاكت ميافتند.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 176))- و از آنجا که این خیرهسران بیشرم پیوسته این سخن را تکرار میکردند که وعده عذاب الهی چه شد؟ و اگر راست میگوئی چرا معطلی؟ قرآن با لحنی تهدیدآمیز در پاسخ آنها میگوید: «آیا اینها برای عذاب ما عجله میکنند»؟
(أَ فَبِعَذابِنا یَسْتَعْجِلُونَ).
گاه میگویند: این وعده الهی چه شد؟ و گاه میگویند این پیروزی کی
ج4، ص169
خواهد آمد؟
نکات آیه
۱ - مشرکان و کافران صدراسلام، خواهان مشاهده عذاب الهى بودند. (أفبعذابنا یستعجلون)
۲ - سرزنش شدن مشرکان و کافران معاند از سوى خداوند، به جهت شتاب آنان در نزول عذاب و شکست (أفبعذابنا یستعجلون)
۳ - خداوند، به مشرکان و کافران صدراسلام وعده عذاب داد. (أفبعذابنا یستعجلون)
موضوعات مرتبط
- اسلام: تاریخ صدر اسلام ۱
- خدا: سرزنشهاى خدا ۲; وعیدهاى خدا ۳
- شکست: تعجیل در شکست ۲
- عذاب: تعجیل در عذاب ۲; درخواست رؤیت عذاب ۱
- کافران: خواسته هاى کافران صدراسلام ۱; سرزنش کافران ۲; عجله کافران ۲; عذاب کافران صدراسلام ۳
- مشرکان: خواسته هاى مشرکان صدراسلام ۱; سرزنش مشرکان ۲; عجله مشرکان ۲; عذاب مشرکان صدراسلام ۳
منابع
- ↑ لباب النقول فی اسباب النزول از سیوطى.