الصافات ١٥٠: تفاوت میان نسخهها
(افزودن سال نزول) |
(QRobot edit) |
||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
<tabber> | <tabber> | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۲۰#link166 | آيات ۱۴۹ - ۱۸۲ سوره صافات]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۲۰#link166 | آيات ۱۴۹ - ۱۸۲ سوره صافات]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۲۰#link167 | ردّ اعتقاد مشركين به دختر داشتن خدا و خويشاوندى بين او و جنّ ]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۲۰#link167 | ردّ اعتقاد مشركين به دختر داشتن خدا و خويشاوندى بين او و جنّ ]] | ||
خط ۴۱: | خط ۴۲: | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۲۱#link174 | چند روايت در ذيل آيه : و انا لنحن الصافون ...]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۲۱#link174 | چند روايت در ذيل آيه : و انا لنحن الصافون ...]] | ||
}} | |||
|-|نمونه= | |-|نمونه= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۹_بخش۶۱#link81 | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۱۹_بخش۶۱#link81 | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-| تفسیر نور= | |||
===تفسیر نور (محسن قرائتی)=== | |||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
أَمْ خَلَقْنَا الْمَلائِكَةَ إِناثاً وَ هُمْ شاهِدُونَ «150» أَلا إِنَّهُمْ مِنْ إِفْكِهِمْ لَيَقُولُونَ «151» وَلَدَ اللَّهُ وَ إِنَّهُمْ لَكاذِبُونَ «152» | |||
يا ما فرشتگان را زن آفريديم و آنان ناظر بودند؟! آگاه باشيد كه آنان از سر تهمت مىگويند: «خدا فرزند آورده»! و البتّه آنان دروغگويند. | |||
}} | |||
|-| | |||
اثنی عشری= | |||
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
أَمْ خَلَقْنَا الْمَلائِكَةَ إِناثاً وَ هُمْ شاهِدُونَ (150) | |||
أَمْ خَلَقْنَا الْمَلائِكَةَ إِناثاً: يا آنكه آيا ما آفريدهايم ملائكه را زنان، وَ هُمْ شاهِدُونَ: و حال آنكه ايشان حاضر بودند وقت خلق شدن آنان، يعنى چون ايشان نزد آفريدن ملائكه حاضر نبودند، چگونه حكم به انوثيت ايشان مىكنند. | |||
بيان: | |||
اطلاق انوثيت نه از روى معرفت و علم و شهود است بلكه از غايت جهل باشد، و گذشته از شرك مرتكب چند چيز ديگر شدهاند كه هر يك موجب خلود آنهاست در جهنم: 1- تجسم در باره ذات سبحانى، زيرا ولادت مخصوص است به اجسام. 2- تفضيل نفوس خود بر خالق سبحان، چه اخس جنسين را مخصوص او، و ارفع را براى خود اختيار كردهاند. 3- استهانت ملائكه كه اكرم مخلوقات و اقرب بدرگاه سبحانى، زيرا به تأنيث ايشان قائل شدهاند و حق سبحانه به جهت شناعت و فظاعت اين گفتار، ابطال و انكار ايشان در آيات كثيره فرمايد از جمله: | |||
}} | |||
|-| | |||
روان جاوید= | |||
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
فَاسْتَفْتِهِمْ أَ لِرَبِّكَ الْبَناتُ وَ لَهُمُ الْبَنُونَ (149) أَمْ خَلَقْنَا الْمَلائِكَةَ إِناثاً وَ هُمْ شاهِدُونَ (150) أَلا إِنَّهُمْ مِنْ إِفْكِهِمْ لَيَقُولُونَ (151) وَلَدَ اللَّهُ وَ إِنَّهُمْ لَكاذِبُونَ (152) أَصْطَفَى الْبَناتِ عَلَى الْبَنِينَ (153) | |||
ما لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ (154) أَ فَلا تَذَكَّرُونَ (155) أَمْ لَكُمْ سُلْطانٌ مُبِينٌ (156) فَأْتُوا بِكِتابِكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ (157) وَ جَعَلُوا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ الْجِنَّةِ نَسَباً وَ لَقَدْ عَلِمَتِ الْجِنَّةُ إِنَّهُمْ لَمُحْضَرُونَ (158) | |||
سُبْحانَ اللَّهِ عَمَّا يَصِفُونَ (159) إِلاَّ عِبادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ (160) | |||
ترجمه | |||
پس طلب رأى كن از آنها كه آيا براى پروردگار تو است دختران و براى آنها است پسران | |||
يا آفريديم فرشتگان را از جنس زنان و آنها بودند حاضران | |||
آگاه باش كه آنها بافتراى نارواشان ميگويند | |||
فرزند آورد خدا و همانا آنها دروغگويانند | |||
آيا برگزيد دختران را بر پسران | |||
چيست شما را چگونه حكم ميكنيد | |||
آيا پس پند نميگيريد | |||
يا براى شما حجّتى آشكار است | |||
پس بياوريد كتابتانرا اگر هستيد راستگويان | |||
و قرار دادند ميان او و جنّيان نسبتى و بتحقيق دانستند جنّيان كه همانا آنها احضار شدگانند | |||
منزّه است خداوند از آنچه توصيف ميكنند | |||
مگر بندگان خدا كه خالص شدگانند. | |||
تفسير | |||
خداوند متعال بعد از نقل شمّهئى از احوال انبياء عطف توجه بكفّار قريش كه قائل بودند بآنكه ملائكه دختران خدايند فرموده به پيغمبر خود ميفرمايد سؤال كن ببين چه ميگويند آيا سزاوار است كه براى پروردگار تو و تمام خلق دختران باشد و براى آنها پسران با آنكه دختر داشتن را آنها براى خودشان ننگ و عار ميپندارند و احيانا ميكشند آن بيگناهانرا يا آنكه وقتى ما خلق مينموديم ملائكه را آنها حاضر بودند و ميديدند كه دختر خلقشان كرديم آگاه باش كه اين از دروغهاى واضح آنها است كه ميگويند خدا توليد ولد نموده و بدانكه اصلا آنها مردمان دروغگوئى هستند آيا ممكن است خدا اختيار كند دختران را بر پسران با آنكه مردم عاقل اختيار ميكنند پسران را و ترجيح ميدهند | |||
---- | |||
جلد 4 صفحه 451 | |||
آنها را بر دختران بگو چه شده است شما را و چرا عقل از سرتان بيرون رفته و چگونه اين عقائد باطله را پيدا كرده و بآن حكم ميكنيد آيا فكر نميكنيد و متذكّر نميشويد كه توالد و تناسل از لوازم جسم و جسمانى است و خداوند مبرّى از جسمانيّت و لوازم آنست و آيا شما دليل واضحى بر ادّعاى خودتان داريد كه در يكى از كتب آسمانى ذكر شده ملائكه دختران خدايند پس بياوريد آنكتابرا اگر راست ميگوئيد و بعضى اصطفى بكسر همزه و حذف همزه استفهام قرائت نمودهاند براى دلالت كلمهام كه بعد ذكر شده بر آن يا براى اضمار قول يعنى آنها دروغگويانند در قولشان كه ميگويند اختيار نمود دختران را بر پسران و نيز قرار دادند كفار مكّه بين خدا و بين جنّيان نسبت پدرى و فرزندى چنانچه قمّى ره فرموده كه گفتند جنيان دختران خدايند يا قرار دادند بين خدا و ملائكه كه از انظار مستورند و باين جهت اطلاق جن بر آنها شد نسبت مذكوره را يا قائل شدند كه خداوند با جنّيان ازدواج نموده و نسبت سببى پيدا كرده و ملائكه از آن وصلت وجود پيدا كردهاند يا قائل شدند كه خداوند با شيطان كه از جن است نسبت برادرى دارد چون او فاعل خير و آن عامل شرّ است يا پريان كه يك نوع از جن هستند در نهايت وجاهت دختران خدايند و امثال اين مزخرفات كه هر عاقلى ميداند كه چرند است و نيز اجنّه يا ملائكه ميدانند كه صاحبان اين عقيده باطل روز قيامت در آتش جهنّم حاضر كرده خواهند شد منزّه است ذات اقدس خداوند از آنچه توصيف ميكنند اهل مكّه او را بآن مگر بندگانيكه خداوند توفيق معرفت و خلوص نيّت بايشان عطا كرده كه ميدانند خداوند را بچه صفاتى تقديس و از چه تنزيه نمايند و محتمل است استثناء منقطع باشد و مراد آنكه كفّار در عذاب حاضر كرده خواهند شد ولى بندگان مخلص خدا در بهشت جاىگزين ميباشند. | |||
}} | |||
|-| | |||
اطیب البیان= | |||
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
أَم خَلَقنَا المَلائِكَةَ إِناثاً وَ هُم شاهِدُونَ (150) | |||
آيا ما خلق كرديم ملائكه را زنان و آنها مشاهده ميكردند موقعي که ما ملائكه را خلق كرديم. | |||
حقيقت ملائكه را حكماء گفتند (الملك جسم نوري يتشكل بأشكال مختلفة حتّي الانبياء و الاوصياء سوي الكلب و الخنزير و الجن جسم ناري يتشكل باشكال مختلفة حتي الكلب و الخنزير سوي الانبياء و الاوصياء) و ما ميگوييم ملك روح مجرد از ماده دون الصورة مثل قالب مثالي و عقلاني صرف است و از امير المؤمنين است که (الانسان مركب من العقل و الشهوة فمن غلب عقله علي شهوته فهو اشرف من- الملائكة) زيرا ملائكه عقلاني صرف هستند مزاحمتي مثل شهوات نفسانيه ندارند | |||
(و من غلب شهوته علي عقله فهو اخس من البهائم) | |||
زيرا بهائم عقلي که جلوگيري از شهوات كند ندارد و انسان با اينكه عقل دارد شهوات نفسانيه را متابعت ميكند | |||
آدميزاده طرفه معجونيست || كز فرشته سرشته وز حيوان | |||
گر كند ميل اينکه شود پس از اينکه || ور كند ميل آن شود به از آن | |||
}} | |||
|-| | |||
برگزیده تفسیر نمونه= | |||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
] | |||
(آیه 150)- سپس به دلیل حسی مسأله پرداخته، باز به طریق استفهام انکاری میگوید: «آیا ما فرشتگان را مؤنث آفریدیم و آنها ناظر بودند»؟ (أَمْ خَلَقْنَا الْمَلائِکَةَ إِناثاً وَ هُمْ شاهِدُونَ). | |||
بدون شک جواب آنها در این زمینه منفی بود، چه این که هیچ کدام نمیتوانستند حضور خود را به هنگام خلقت فرشتگان ادعا کنند. | |||
}} | |||
|-|تسنیم= | |-|تسنیم= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|</tabber> | |-|</tabber> | ||
نسخهٔ ۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۵:۲۲
ترجمه
الصافات ١٤٩ | آیه ١٥٠ | الصافات ١٥١ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«شَاهِدُونَ»: جمع شاهد، حاضر و ناظر (نگا: کهف / ، زخرف / ).
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۱۴۹ - ۱۸۲ سوره صافات
- ردّ اعتقاد مشركين به دختر داشتن خدا و خويشاوندى بين او و جنّ
- رد اعتماد مشركين مبنى بر اينكه جن اولاد خداوند هستند
- توضيحى درباره استثناى عباد مخلصين در آيه : سبحان الله عما يصفون الا عباداللهالمخلصين
- و اينكه چرا خدا از وصف واصفان جز وصف عباد مخلصين منزه است
- بيان مفاد آيه : فانكم و ما تعبدون ما انتم عليه بفاتنين الا منهوصال الجحيم
- ردّ و ابطال پندار مشركين درباره اينكه ملائكه دختران خدايند، با بيان موقف و موقعيتملائكه در عالم خلقت واعمال صادره از ايشان
- مقصود از اينكه انبياء عليهم السلام منصور هستند و جند خدا غالبند
- چند روايت در ذيل آيه : و انا لنحن الصافون ...
تفسیر نور (محسن قرائتی)
أَمْ خَلَقْنَا الْمَلائِكَةَ إِناثاً وَ هُمْ شاهِدُونَ «150» أَلا إِنَّهُمْ مِنْ إِفْكِهِمْ لَيَقُولُونَ «151» وَلَدَ اللَّهُ وَ إِنَّهُمْ لَكاذِبُونَ «152»
يا ما فرشتگان را زن آفريديم و آنان ناظر بودند؟! آگاه باشيد كه آنان از سر تهمت مىگويند: «خدا فرزند آورده»! و البتّه آنان دروغگويند.
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
أَمْ خَلَقْنَا الْمَلائِكَةَ إِناثاً وَ هُمْ شاهِدُونَ (150)
أَمْ خَلَقْنَا الْمَلائِكَةَ إِناثاً: يا آنكه آيا ما آفريدهايم ملائكه را زنان، وَ هُمْ شاهِدُونَ: و حال آنكه ايشان حاضر بودند وقت خلق شدن آنان، يعنى چون ايشان نزد آفريدن ملائكه حاضر نبودند، چگونه حكم به انوثيت ايشان مىكنند.
بيان:
اطلاق انوثيت نه از روى معرفت و علم و شهود است بلكه از غايت جهل باشد، و گذشته از شرك مرتكب چند چيز ديگر شدهاند كه هر يك موجب خلود آنهاست در جهنم: 1- تجسم در باره ذات سبحانى، زيرا ولادت مخصوص است به اجسام. 2- تفضيل نفوس خود بر خالق سبحان، چه اخس جنسين را مخصوص او، و ارفع را براى خود اختيار كردهاند. 3- استهانت ملائكه كه اكرم مخلوقات و اقرب بدرگاه سبحانى، زيرا به تأنيث ايشان قائل شدهاند و حق سبحانه به جهت شناعت و فظاعت اين گفتار، ابطال و انكار ايشان در آيات كثيره فرمايد از جمله:
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
فَاسْتَفْتِهِمْ أَ لِرَبِّكَ الْبَناتُ وَ لَهُمُ الْبَنُونَ (149) أَمْ خَلَقْنَا الْمَلائِكَةَ إِناثاً وَ هُمْ شاهِدُونَ (150) أَلا إِنَّهُمْ مِنْ إِفْكِهِمْ لَيَقُولُونَ (151) وَلَدَ اللَّهُ وَ إِنَّهُمْ لَكاذِبُونَ (152) أَصْطَفَى الْبَناتِ عَلَى الْبَنِينَ (153)
ما لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ (154) أَ فَلا تَذَكَّرُونَ (155) أَمْ لَكُمْ سُلْطانٌ مُبِينٌ (156) فَأْتُوا بِكِتابِكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ (157) وَ جَعَلُوا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ الْجِنَّةِ نَسَباً وَ لَقَدْ عَلِمَتِ الْجِنَّةُ إِنَّهُمْ لَمُحْضَرُونَ (158)
سُبْحانَ اللَّهِ عَمَّا يَصِفُونَ (159) إِلاَّ عِبادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ (160)
ترجمه
پس طلب رأى كن از آنها كه آيا براى پروردگار تو است دختران و براى آنها است پسران
يا آفريديم فرشتگان را از جنس زنان و آنها بودند حاضران
آگاه باش كه آنها بافتراى نارواشان ميگويند
فرزند آورد خدا و همانا آنها دروغگويانند
آيا برگزيد دختران را بر پسران
چيست شما را چگونه حكم ميكنيد
آيا پس پند نميگيريد
يا براى شما حجّتى آشكار است
پس بياوريد كتابتانرا اگر هستيد راستگويان
و قرار دادند ميان او و جنّيان نسبتى و بتحقيق دانستند جنّيان كه همانا آنها احضار شدگانند
منزّه است خداوند از آنچه توصيف ميكنند
مگر بندگان خدا كه خالص شدگانند.
تفسير
خداوند متعال بعد از نقل شمّهئى از احوال انبياء عطف توجه بكفّار قريش كه قائل بودند بآنكه ملائكه دختران خدايند فرموده به پيغمبر خود ميفرمايد سؤال كن ببين چه ميگويند آيا سزاوار است كه براى پروردگار تو و تمام خلق دختران باشد و براى آنها پسران با آنكه دختر داشتن را آنها براى خودشان ننگ و عار ميپندارند و احيانا ميكشند آن بيگناهانرا يا آنكه وقتى ما خلق مينموديم ملائكه را آنها حاضر بودند و ميديدند كه دختر خلقشان كرديم آگاه باش كه اين از دروغهاى واضح آنها است كه ميگويند خدا توليد ولد نموده و بدانكه اصلا آنها مردمان دروغگوئى هستند آيا ممكن است خدا اختيار كند دختران را بر پسران با آنكه مردم عاقل اختيار ميكنند پسران را و ترجيح ميدهند
جلد 4 صفحه 451
آنها را بر دختران بگو چه شده است شما را و چرا عقل از سرتان بيرون رفته و چگونه اين عقائد باطله را پيدا كرده و بآن حكم ميكنيد آيا فكر نميكنيد و متذكّر نميشويد كه توالد و تناسل از لوازم جسم و جسمانى است و خداوند مبرّى از جسمانيّت و لوازم آنست و آيا شما دليل واضحى بر ادّعاى خودتان داريد كه در يكى از كتب آسمانى ذكر شده ملائكه دختران خدايند پس بياوريد آنكتابرا اگر راست ميگوئيد و بعضى اصطفى بكسر همزه و حذف همزه استفهام قرائت نمودهاند براى دلالت كلمهام كه بعد ذكر شده بر آن يا براى اضمار قول يعنى آنها دروغگويانند در قولشان كه ميگويند اختيار نمود دختران را بر پسران و نيز قرار دادند كفار مكّه بين خدا و بين جنّيان نسبت پدرى و فرزندى چنانچه قمّى ره فرموده كه گفتند جنيان دختران خدايند يا قرار دادند بين خدا و ملائكه كه از انظار مستورند و باين جهت اطلاق جن بر آنها شد نسبت مذكوره را يا قائل شدند كه خداوند با جنّيان ازدواج نموده و نسبت سببى پيدا كرده و ملائكه از آن وصلت وجود پيدا كردهاند يا قائل شدند كه خداوند با شيطان كه از جن است نسبت برادرى دارد چون او فاعل خير و آن عامل شرّ است يا پريان كه يك نوع از جن هستند در نهايت وجاهت دختران خدايند و امثال اين مزخرفات كه هر عاقلى ميداند كه چرند است و نيز اجنّه يا ملائكه ميدانند كه صاحبان اين عقيده باطل روز قيامت در آتش جهنّم حاضر كرده خواهند شد منزّه است ذات اقدس خداوند از آنچه توصيف ميكنند اهل مكّه او را بآن مگر بندگانيكه خداوند توفيق معرفت و خلوص نيّت بايشان عطا كرده كه ميدانند خداوند را بچه صفاتى تقديس و از چه تنزيه نمايند و محتمل است استثناء منقطع باشد و مراد آنكه كفّار در عذاب حاضر كرده خواهند شد ولى بندگان مخلص خدا در بهشت جاىگزين ميباشند.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
أَم خَلَقنَا المَلائِكَةَ إِناثاً وَ هُم شاهِدُونَ (150)
آيا ما خلق كرديم ملائكه را زنان و آنها مشاهده ميكردند موقعي که ما ملائكه را خلق كرديم.
حقيقت ملائكه را حكماء گفتند (الملك جسم نوري يتشكل بأشكال مختلفة حتّي الانبياء و الاوصياء سوي الكلب و الخنزير و الجن جسم ناري يتشكل باشكال مختلفة حتي الكلب و الخنزير سوي الانبياء و الاوصياء) و ما ميگوييم ملك روح مجرد از ماده دون الصورة مثل قالب مثالي و عقلاني صرف است و از امير المؤمنين است که (الانسان مركب من العقل و الشهوة فمن غلب عقله علي شهوته فهو اشرف من- الملائكة) زيرا ملائكه عقلاني صرف هستند مزاحمتي مثل شهوات نفسانيه ندارند
(و من غلب شهوته علي عقله فهو اخس من البهائم)
زيرا بهائم عقلي که جلوگيري از شهوات كند ندارد و انسان با اينكه عقل دارد شهوات نفسانيه را متابعت ميكند
آدميزاده طرفه معجونيستبرگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 150)- سپس به دلیل حسی مسأله پرداخته، باز به طریق استفهام انکاری میگوید: «آیا ما فرشتگان را مؤنث آفریدیم و آنها ناظر بودند»؟ (أَمْ خَلَقْنَا الْمَلائِکَةَ إِناثاً وَ هُمْ شاهِدُونَ).
بدون شک جواب آنها در این زمینه منفی بود، چه این که هیچ کدام نمیتوانستند حضور خود را به هنگام خلقت فرشتگان ادعا کنند.
نکات آیه
۱ - پیامبر(ص)، مأمور زیر سؤال بردن عقاید مشرکان (أم خلقنا الملئکة إنثًا)
۲ - مشرکان، معتقد بودند که ملائکه از جنس زن هستند. (أم خلقنا الملئکة إنثًا)
۳ - ملائکه، از جنس زنان نیستند. (أم خلقنا الملئکة إنثًا) برداشت یاد شده به خاطر این نکته است که پس از «أم» - که به معناى «بل» است - همزه استفهامى انکارى مقدر بوده و تقدیر آن چنین است: «أم أخلقنا الملائکة إناثاً».
۴ - عقیده مشرکان به این که ملائکه از جنس زن هستند، امرى شگفت آور است. (أم خلقنا الملئکة إنثًا) برداشت یاد شده با توجه به این نکته است که استفهام مقدر در جمله «أم خلقنا...»، از نوع استفهام انکارى و تعجبى است.
۵ - اعتقاد به از جنس زن بودن ملائکه، اعتقادى بى پایه و بدون دلیل و شاهد (أم خلقنا الملئکة إنثًا و هم شهدون)
۶ - ادعاى بدون دلیل و شاهد در مسائل اعتقادى و معارف الهى، مردود و محکوم است. (أم خلقنا الملئکة إنثًا و هم شهدون)
موضوعات مرتبط
- ادعا: ادعاى باطل ۶
- عقیده: اهمیت برهان در عقیده ۶; بى منطقى عقیده به انوثت ملائکه ۵; شگفتى عقیده به انوثت ملائکه ۴; عقیده به انوثت ملائکه ۲
- محمد(ص): رسالت محمد(ص) ۱
- مشرکان: عقیده مشرکان ۲، ۴
- ملائکه: جنس ملائکه ۳