الصافات ٥٥: تفاوت میان نسخهها
(افزودن سال نزول) |
(QRobot edit) |
||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
<tabber> | <tabber> | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۵#link123 | آيات ۱۲ - ۷۰ سوره صافات]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۵#link123 | آيات ۱۲ - ۷۰ سوره صافات]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۵#link124 | حكايت استهزاء مشركين آيات خدا و دعوت پيامبر را و استبعادشان رستاخير خود و پدرانشانرا]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۵#link124 | حكايت استهزاء مشركين آيات خدا و دعوت پيامبر را و استبعادشان رستاخير خود و پدرانشانرا]] | ||
خط ۴۵: | خط ۴۶: | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۷#link136 | رواياتى درباره مسؤ ول بودن انسان ، و درذيل برخى آيات گذشته]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۷#link136 | رواياتى درباره مسؤ ول بودن انسان ، و درذيل برخى آيات گذشته]] | ||
}} | |||
|-|نمونه= | |-|نمونه= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۹_بخش۵۵#link27 | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۱۹_بخش۵۵#link27 | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-| تفسیر نور= | |||
===تفسیر نور (محسن قرائتی)=== | |||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
قالَ هَلْ أَنْتُمْ مُطَّلِعُونَ «54» فَاطَّلَعَ فَرَآهُ فِي سَواءِ الْجَحِيمِ «55» | |||
گويد: آيا شما (بهشتيان) مىتوانيد (بر حال او) اطلاع يابيد؟ پس از حال او اطلاع مىيابد، پس او را در ميان دوزخ مىبيند. | |||
}} | |||
|-| | |||
اثنی عشری= | |||
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
فَاطَّلَعَ فَرَآهُ فِي سَواءِ الْجَحِيمِ (55) | |||
بعد از آن روزنهاى از بهشت به جهنم گشايند و مؤمن را گويند نگاه كن: | |||
فَاطَّلَعَ فَرَآهُ: پس او فرو نگرد، پس بيند همنشين خود را، فِي سَواءِ الْجَحِيمِ: در ميان جهنم. | |||
}} | |||
|-| | |||
روان جاوید= | |||
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
قالَ قائِلٌ مِنْهُمْ إِنِّي كانَ لِي قَرِينٌ (51) يَقُولُ أَ إِنَّكَ لَمِنَ الْمُصَدِّقِينَ (52) أَ إِذا مِتْنا وَ كُنَّا تُراباً وَ عِظاماً أَ إِنَّا لَمَدِينُونَ (53) قالَ هَلْ أَنْتُمْ مُطَّلِعُونَ (54) فَاطَّلَعَ فَرَآهُ فِي سَواءِ الْجَحِيمِ (55) | |||
قالَ تَاللَّهِ إِنْ كِدْتَ لَتُرْدِينِ (56) وَ لَوْ لا نِعْمَةُ رَبِّي لَكُنْتُ مِنَ الْمُحْضَرِينَ (57) أَ فَما نَحْنُ بِمَيِّتِينَ (58) إِلاَّ مَوْتَتَنَا الْأُولى وَ ما نَحْنُ بِمُعَذَّبِينَ (59) إِنَّ هذا لَهُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ (60) | |||
ترجمه | |||
گفت گويندهاى از آنان همانا بود براى من همنشينى | |||
ميگفت آيا همانا تو از تصديق كنندگانى | |||
كه آيا چون مرديم و گشتيم خاكى و استخوانهائى | |||
---- | |||
جلد 4 صفحه 432 | |||
آيا هر آينه ما جزا داده شدگانيم | |||
گفت آيا شما از او اطلاع دارندگانيد | |||
پس مطّلع شد پس ديد او را در وسط جهنم | |||
گفت بخدا قسم همانا نزديك بود كه هلاك گردانى مرا | |||
و اگر نبود نعمت پروردگارم هر آينه بودم از احضار شدگان | |||
آيا پس نيستيم ما ديگر مردگان | |||
جز مردن اوّل بارمان و نيستيم ما عذابشدگان | |||
همانا اينست آن كاميابى بزرگ. | |||
تفسير | |||
در ذيل آيات سابقه ذكر شد كه اهل بهشت با يكديگر صحبت ميكنند و خداوند در اين آيات شمهاى از آنرا بيان فرموده باين تقريب كه يكى از ايشان گويد من در دنيا همنشين بدى داشتم كه بر سبيل انكار بمن ميگفت واقعا تو باور كردى كه وقتى ما مرديم و خاك شديم دو مرتبه زنده ميشويم براى پاداش اعمال بد و خوب چنين امرى محال است آيا شما رفقاى من در بهشت جائى را كه مشرف باشد بآن شخص داريد كه بتوانيم از حال او باخبر شويم آنها گويند بلى ما هر چه بخواهيم بحكم خدا آماده ميگردد پس بخواست خدا مشرف ميشود آن گوينده بهمنشين خود و ميبيند او را در وسط جهنّم و بعضى گفتهاند بعد از آنكه گوينده گفت من يك همنشينى در دنيا داشتم كه چنين ميگفت خدايا ملكى باو و رفقايش در بهشت ميفرمايد شما مطّلع بر او هستيد و آنها ميگويند خير و خدا مشرف ميفرمايد آنها را باو در جهنّم چون اصل اطّلاع مشرف شدن بچيزى است براى ديدن آن و در هر حال پس از ديدن او رفيقش را در وسط جهنّم باو ميگويد قسم بخدا نزديك بود مرا مانند خودت بقعر جهنّم افكنى و هلاك كنى و اگر حفظ الهى نبود هر آينه مرا هم مانند تو در اينجا ملك دوزخ احضار مينمود و بعدا رفقاى بهشتى از نهايت فرح و خوشحالى با يكديگر ميگويند از روى تعجّب از موفقيّت خودشان بنعيم ابدى كه آيا ما ديگر نميميريم همان مردن اوّلى فقط براى ما بود در دنيا و ديگر هرگز معذّب نخواهيم شد بعذابى با آنكه يقين دارند چنين خواهند بود و اخيرا تصديق مينمايند و ميگويند كه حقّا كاميابى بزرگ اين بود كه بتوفيق الهى نصيب ما شد و براى چنين نتيجهاى بايد كار كنند كاركنان قمّى ره از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه چون اهل بهشت داخل بهشت شوند و اهل آتش داخل آتش مرگ را بصورت قوچى بياورند و ذبح نمايند بين بهشت و دوزخ پس | |||
---- | |||
جلد 4 صفحه 433 | |||
منادى ندا كند كه ديگر خلود است و مرگ هرگز نخواهد بود و اهل بهشت باين آيات فلمثل هذا فليعمل العاملون مترنّم شوند و كلمه ان در ان كدت مخفّفه از مثقّله است بدلالت مصاحبت لام ابتدا با آن و گفتهاند احضار بطور اطلاق استعمال نميشود مگر در شرّ و اينجا مراد احضار در جهنّم است. | |||
}} | |||
|-| | |||
اطیب البیان= | |||
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
فَاطَّلَعَ فَرَآهُ فِي سَواءِ الجَحِيمِ (55) | |||
پس اطلاع پيدا كرد ديد او را در ميان جحيم. | |||
فرداي قيامت اهل بهشت اهل جهنم را ميبينند و اهل جهنم اهل بهشت را مشاهده ميكنند و با يكديگر تكلم ميكنند چنانچه ميفرمايد فَكَشَفنا عَنكَ غِطاءَكَ فَبَصَرُكَ اليَومَ حَدِيدٌ ق آيه 22 و ميفرمايد وَ نادي أَصحابُ الجَنَّةِ أَصحابَ النّارِ أَن قَد وَجَدنا ما وَعَدَنا رَبُّنا حَقًّا فَهَل وَجَدتُم ما وَعَدَ رَبُّكُم حَقًّا قالُوا نَعَم فَأَذَّنَ مُؤَذِّنٌ بَينَهُم أَن لَعنَةُ اللّهِ عَلَي الظّالِمِينَ اعراف آيه 42 وَ نادي أَصحابُ النّارِ أَصحابَ الجَنَّةِ أَن أَفِيضُوا عَلَينا مِنَ الماءِ أَو مِمّا رَزَقَكُمُ اللّهُ قالُوا إِنَّ اللّهَ حَرَّمَهُما عَلَي الكافِرِينَ اعراف آيه 48 و غير اينها از آيات مثل آيه شريفه يَومَ يَقُولُ المُنافِقُونَ وَ المُنافِقاتُ لِلَّذِينَ آمَنُوا انظُرُونا نَقتَبِس مِن نُورِكُم قِيلَ ارجِعُوا وَراءَكُم فَالتَمِسُوا نُوراً فَضُرِبَ بَينَهُم بِسُورٍ لَهُ بابٌ باطِنُهُ فِيهِ الرَّحمَةُ وَ ظاهِرُهُ مِن قِبَلِهِ العَذابُ يُنادُونَهُم أَ لَم نَكُن مَعَكُم قالُوا بَلي وَ لكِنَّكُم فَتَنتُم أَنفُسَكُم وَ تَرَبَّصتُم وَ ارتَبتُم وَ غَرَّتكُمُ الأَمانِيُّ حَتّي جاءَ أَمرُ اللّهِ وَ غَرَّكُم بِاللّهِ الغَرُورُ فَاليَومَ لا يُؤخَذُ مِنكُم فِديَةٌ وَ لا مِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا مَأواكُمُ النّارُ هِيَ مَولاكُم وَ بِئسَ المَصِيرُ حديد آيه 13 و 14 اينکه است مكالمات اهل جنت و نار با يكديگر و من جمله از آيات در همين سوره که با قرينش مكالمه ميكند. | |||
155 | |||
}} | |||
|-| | |||
برگزیده تفسیر نمونه= | |||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
] | |||
(آیه 55)- «اینجاست که نگاهی (به سوی دوزخ) میکند ناگهان او را در | |||
ج4، ص143 | |||
میان دوزخ میبیند»! (فَاطَّلَعَ فَرَآهُ فِی سَواءِ الْجَحِیمِ). | |||
}} | |||
|-|تسنیم= | |-|تسنیم= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|</tabber> | |-|</tabber> | ||
نسخهٔ ۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۵:۱۵
ترجمه
الصافات ٥٤ | آیه ٥٥ | الصافات ٥٦ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«سَوَآءِ»: وسط. (نگا: دخان / ). این آیه و آیات دیگری در قرآن بیانگر این واقعیّت است که در قیامت قدرت دید فوقالعادهای به بهشتیان عطاء میشود که فاصله مکانی برای ایشان چندان مطرح نیست (نگا: اعراف / ) و مطالب و مقاصد هم بدون ثغور و حدود است (نگا: انبیاء / فصّلت / ، زخرف / ، واقعه / ، مرسلات / ).
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۱۲ - ۷۰ سوره صافات
- حكايت استهزاء مشركين آيات خدا و دعوت پيامبر را و استبعادشان رستاخير خود و پدرانشانرا
- اشاره به وجه تسميه قيامت به يوم الفصل
- مراد از الذين ظلموا در آيه : احشرواالذين ظلموا...
- ازواج و ماكانوا يعبدون من دون الله
- وجه تعبير به هدايت در فاهدوهم الى صراط الجحيم
- مراد از سؤ ال در وقنوهم انهم مسؤ ولون سؤ ال از چيست ؟
- اعتراض كفار به بزرگان و رهبران خود در قيامت كه شما باعث گمراهى ما بوديد و جوابرؤ ساى كفر به پيروان خود
- تابع و متبوع در عذاب مشتركند
- مقصود از عبادالله المخلصين و اينكه رزق معلوم دارند و...
- توصيف شراب بهشتى و حوريانى كه براى مخلصين آماده مى شود.
- گفتگوى اهل بهشت با يكديگر
- شجره زقوم و وصف آن
- رواياتى درباره مسؤ ول بودن انسان ، و درذيل برخى آيات گذشته
تفسیر نور (محسن قرائتی)
قالَ هَلْ أَنْتُمْ مُطَّلِعُونَ «54» فَاطَّلَعَ فَرَآهُ فِي سَواءِ الْجَحِيمِ «55»
گويد: آيا شما (بهشتيان) مىتوانيد (بر حال او) اطلاع يابيد؟ پس از حال او اطلاع مىيابد، پس او را در ميان دوزخ مىبيند.
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
فَاطَّلَعَ فَرَآهُ فِي سَواءِ الْجَحِيمِ (55)
بعد از آن روزنهاى از بهشت به جهنم گشايند و مؤمن را گويند نگاه كن:
فَاطَّلَعَ فَرَآهُ: پس او فرو نگرد، پس بيند همنشين خود را، فِي سَواءِ الْجَحِيمِ: در ميان جهنم.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
قالَ قائِلٌ مِنْهُمْ إِنِّي كانَ لِي قَرِينٌ (51) يَقُولُ أَ إِنَّكَ لَمِنَ الْمُصَدِّقِينَ (52) أَ إِذا مِتْنا وَ كُنَّا تُراباً وَ عِظاماً أَ إِنَّا لَمَدِينُونَ (53) قالَ هَلْ أَنْتُمْ مُطَّلِعُونَ (54) فَاطَّلَعَ فَرَآهُ فِي سَواءِ الْجَحِيمِ (55)
قالَ تَاللَّهِ إِنْ كِدْتَ لَتُرْدِينِ (56) وَ لَوْ لا نِعْمَةُ رَبِّي لَكُنْتُ مِنَ الْمُحْضَرِينَ (57) أَ فَما نَحْنُ بِمَيِّتِينَ (58) إِلاَّ مَوْتَتَنَا الْأُولى وَ ما نَحْنُ بِمُعَذَّبِينَ (59) إِنَّ هذا لَهُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ (60)
ترجمه
گفت گويندهاى از آنان همانا بود براى من همنشينى
ميگفت آيا همانا تو از تصديق كنندگانى
كه آيا چون مرديم و گشتيم خاكى و استخوانهائى
جلد 4 صفحه 432
آيا هر آينه ما جزا داده شدگانيم
گفت آيا شما از او اطلاع دارندگانيد
پس مطّلع شد پس ديد او را در وسط جهنم
گفت بخدا قسم همانا نزديك بود كه هلاك گردانى مرا
و اگر نبود نعمت پروردگارم هر آينه بودم از احضار شدگان
آيا پس نيستيم ما ديگر مردگان
جز مردن اوّل بارمان و نيستيم ما عذابشدگان
همانا اينست آن كاميابى بزرگ.
تفسير
در ذيل آيات سابقه ذكر شد كه اهل بهشت با يكديگر صحبت ميكنند و خداوند در اين آيات شمهاى از آنرا بيان فرموده باين تقريب كه يكى از ايشان گويد من در دنيا همنشين بدى داشتم كه بر سبيل انكار بمن ميگفت واقعا تو باور كردى كه وقتى ما مرديم و خاك شديم دو مرتبه زنده ميشويم براى پاداش اعمال بد و خوب چنين امرى محال است آيا شما رفقاى من در بهشت جائى را كه مشرف باشد بآن شخص داريد كه بتوانيم از حال او باخبر شويم آنها گويند بلى ما هر چه بخواهيم بحكم خدا آماده ميگردد پس بخواست خدا مشرف ميشود آن گوينده بهمنشين خود و ميبيند او را در وسط جهنّم و بعضى گفتهاند بعد از آنكه گوينده گفت من يك همنشينى در دنيا داشتم كه چنين ميگفت خدايا ملكى باو و رفقايش در بهشت ميفرمايد شما مطّلع بر او هستيد و آنها ميگويند خير و خدا مشرف ميفرمايد آنها را باو در جهنّم چون اصل اطّلاع مشرف شدن بچيزى است براى ديدن آن و در هر حال پس از ديدن او رفيقش را در وسط جهنّم باو ميگويد قسم بخدا نزديك بود مرا مانند خودت بقعر جهنّم افكنى و هلاك كنى و اگر حفظ الهى نبود هر آينه مرا هم مانند تو در اينجا ملك دوزخ احضار مينمود و بعدا رفقاى بهشتى از نهايت فرح و خوشحالى با يكديگر ميگويند از روى تعجّب از موفقيّت خودشان بنعيم ابدى كه آيا ما ديگر نميميريم همان مردن اوّلى فقط براى ما بود در دنيا و ديگر هرگز معذّب نخواهيم شد بعذابى با آنكه يقين دارند چنين خواهند بود و اخيرا تصديق مينمايند و ميگويند كه حقّا كاميابى بزرگ اين بود كه بتوفيق الهى نصيب ما شد و براى چنين نتيجهاى بايد كار كنند كاركنان قمّى ره از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه چون اهل بهشت داخل بهشت شوند و اهل آتش داخل آتش مرگ را بصورت قوچى بياورند و ذبح نمايند بين بهشت و دوزخ پس
جلد 4 صفحه 433
منادى ندا كند كه ديگر خلود است و مرگ هرگز نخواهد بود و اهل بهشت باين آيات فلمثل هذا فليعمل العاملون مترنّم شوند و كلمه ان در ان كدت مخفّفه از مثقّله است بدلالت مصاحبت لام ابتدا با آن و گفتهاند احضار بطور اطلاق استعمال نميشود مگر در شرّ و اينجا مراد احضار در جهنّم است.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
فَاطَّلَعَ فَرَآهُ فِي سَواءِ الجَحِيمِ (55)
پس اطلاع پيدا كرد ديد او را در ميان جحيم.
فرداي قيامت اهل بهشت اهل جهنم را ميبينند و اهل جهنم اهل بهشت را مشاهده ميكنند و با يكديگر تكلم ميكنند چنانچه ميفرمايد فَكَشَفنا عَنكَ غِطاءَكَ فَبَصَرُكَ اليَومَ حَدِيدٌ ق آيه 22 و ميفرمايد وَ نادي أَصحابُ الجَنَّةِ أَصحابَ النّارِ أَن قَد وَجَدنا ما وَعَدَنا رَبُّنا حَقًّا فَهَل وَجَدتُم ما وَعَدَ رَبُّكُم حَقًّا قالُوا نَعَم فَأَذَّنَ مُؤَذِّنٌ بَينَهُم أَن لَعنَةُ اللّهِ عَلَي الظّالِمِينَ اعراف آيه 42 وَ نادي أَصحابُ النّارِ أَصحابَ الجَنَّةِ أَن أَفِيضُوا عَلَينا مِنَ الماءِ أَو مِمّا رَزَقَكُمُ اللّهُ قالُوا إِنَّ اللّهَ حَرَّمَهُما عَلَي الكافِرِينَ اعراف آيه 48 و غير اينها از آيات مثل آيه شريفه يَومَ يَقُولُ المُنافِقُونَ وَ المُنافِقاتُ لِلَّذِينَ آمَنُوا انظُرُونا نَقتَبِس مِن نُورِكُم قِيلَ ارجِعُوا وَراءَكُم فَالتَمِسُوا نُوراً فَضُرِبَ بَينَهُم بِسُورٍ لَهُ بابٌ باطِنُهُ فِيهِ الرَّحمَةُ وَ ظاهِرُهُ مِن قِبَلِهِ العَذابُ يُنادُونَهُم أَ لَم نَكُن مَعَكُم قالُوا بَلي وَ لكِنَّكُم فَتَنتُم أَنفُسَكُم وَ تَرَبَّصتُم وَ ارتَبتُم وَ غَرَّتكُمُ الأَمانِيُّ حَتّي جاءَ أَمرُ اللّهِ وَ غَرَّكُم بِاللّهِ الغَرُورُ فَاليَومَ لا يُؤخَذُ مِنكُم فِديَةٌ وَ لا مِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا مَأواكُمُ النّارُ هِيَ مَولاكُم وَ بِئسَ المَصِيرُ حديد آيه 13 و 14 اينکه است مكالمات اهل جنت و نار با يكديگر و من جمله از آيات در همين سوره که با قرينش مكالمه ميكند.
155
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 55)- «اینجاست که نگاهی (به سوی دوزخ) میکند ناگهان او را در
ج4، ص143
میان دوزخ میبیند»! (فَاطَّلَعَ فَرَآهُ فِی سَواءِ الْجَحِیمِ).
نکات آیه
۱ - اطلاع یافتن بهشتیان، از سرنوشت هم نشینان کافر دنیایى خویش در قیامت (إنّى کان لى قرین ... قال هل أنتم مطّلعون . فاطّلع) «فا» در فاطّلع» فصیحه و عطف بر جمله مقدر است که تقدیر آن چنین مى باشد: «هل أنتم مطّلعون حتّى اطّلع أنا أیضاً فاطّلعوا و اطّلع هو بعد ذلک; آیا شما اطلاع دارید تا من هم مطلع شوم؟ پس اطلاع یافتند و سپس او نیز اطلاع یافت».
۲ - بهشتیان، هم نشینان کافر دنیایى خود را، در وسط دوزخ مشاهده خواهند کرد. (فرءاه فى سواء الجحیم) «سواء» به معناى وسط است.
۳ - منکران قیامت، در وسط دوزخ جاى خواهند داشت. (فرءاه فى سواء الجحیم)
۴ - دوزخ، مجازات منکران قیامت (أءنّا لمدینون ... فاطّلع فرءاه فى سواء الجحیم)
۵ - عذاب دوزخ از هر سوى منکران قیامت را فرا خواهد گرفت. (فرءاه فى سواء الجحیم) برداشت یاد شده از قرار داشتن کافران در وسط دوزخ - و نه در حاشیه آن - به دست مى آید.
۶ - «جحیم» از نام هاى جهنم (الجحیم)
۷ - آتش دوزخ، آتشى است پرحرارت و پرشعله. (الجحیم) «جحیم» (از ماده «جحم») به معناى شدت شعله و حرارت آتش است.
موضوعات مرتبط
- بهشتیان: علم بهشتیان ۱; همنشینان دنیوى بهشتیان ۱
- جهنم: احاطه آتش جهنم ۴; جحیم ۵; حرارت آتش جهنم ۶; شعله آتش جهنم ۶; موجبات جهنم ۳; نامهاى جهنم ۵; وسط جهنم ۲; ویژگیهاى آتش جهنم ۶
- جهنمیان :۲
- قیامت: کیفر مکذبان قیامت ۳; مکذبان قیامت در جهنم ۲، ۴