الصافات ٢٨: تفاوت میان نسخهها
(افزودن سال نزول) |
(QRobot edit) |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
<tabber> | <tabber> | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۵#link123 | آيات ۱۲ - ۷۰ سوره صافات]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۵#link123 | آيات ۱۲ - ۷۰ سوره صافات]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۵#link124 | حكايت استهزاء مشركين آيات خدا و دعوت پيامبر را و استبعادشان رستاخير خود و پدرانشانرا]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۵#link124 | حكايت استهزاء مشركين آيات خدا و دعوت پيامبر را و استبعادشان رستاخير خود و پدرانشانرا]] | ||
خط ۴۱: | خط ۴۲: | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۷#link136 | رواياتى درباره مسؤ ول بودن انسان ، و درذيل برخى آيات گذشته]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۷#link136 | رواياتى درباره مسؤ ول بودن انسان ، و درذيل برخى آيات گذشته]] | ||
}} | |||
|-|نمونه= | |-|نمونه= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۹_بخش۵۴#link15 | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۱۹_بخش۵۴#link15 | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-| تفسیر نور= | |||
===تفسیر نور (محسن قرائتی)=== | |||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
قالُوا إِنَّكُمْ كُنْتُمْ تَأْتُونَنا عَنِ الْيَمِينِ «28» قالُوا بَلْ لَمْ تَكُونُوا مُؤْمِنِينَ «29» | |||
(پيروان به رهبران) گويند: بى شك شما بوديد كه از روى قهر و غلبه (براى گرايش ما به كفر و شرك) به سراغ ما مىآمديد. (گروه ديگر در پاسخ) گويند: (اين چنين نيست) بلكه شما خود اهل ايمان نبوديد. | |||
جلد 8 - صفحه 24 | |||
===نکته ها=== | |||
«مُسْتَسْلِمُونَ» از باب استفعال يا براى مبالغه در تسليم و به معناى تسليم كامل است، يا به اين معناست كه مشركان به جاى حمايت، يكديگر را تسليم قهر الهى مىكنند. | |||
«يمين» يا از «يمن» به معناى خير وبركت است، يعنى شما از در خيرخواهى به سراغ ما آمديد و ما را منحرف كرديد و يا كنايه از قدرت وقهر است، زيرا دست راست رمز قدرت است. | |||
در آيات متعدّدى از قرآن، گفتگوى دوزخيان با يكديگر و دوزخيان با شيطان و با مؤمنان و با فرشتگان و با خداوند كه در آنها انواع استمدادها براى رهايى مطرح شده، آمده است ولى در همهى موارد پاسخ منفى مىشنوند و در برخى موارد تقصير را به گردن يكديگر مىاندازند و مىگويند: اگر شما نبوديد ما ايمان داشتيم «لَوْ لا أَنْتُمْ لَكُنَّا مُؤْمِنِينَ» ولى پاسخ مىشنوند كه چنين نيست، بلكه شما خود ايمان آورنده نبوديد. «بَلْ لَمْ تَكُونُوا مُؤْمِنِينَ» | |||
===پیام ها=== | |||
1- در قيامت، مجرمان نمىتوانند هيچ يارى و كمكى به يكديگر بكنند. «ما لَكُمْ لا تَناصَرُونَ» | |||
2- گردنكشان، در قيامت تسليم خواهند شد. «بَلْ هُمُ الْيَوْمَ مُسْتَسْلِمُونَ» | |||
3- مجرمين در قيامت خود را تبرئه و گناه خود را به گردن ديگران مىاندازند. | |||
«تَأْتُونَنا عَنِ الْيَمِينِ» | |||
4- استفاده از قدرت «1» يا تظاهر به خيرخواهى «2» از شيوههاى پيشوايان كفر و شرك براى اغفال ديگران است. «تَأْتُونَنا عَنِ الْيَمِينِ» | |||
5- در روز قيامت، هيچ كس حاضر نيست جرم ديگران را به عهده گيرد. «لَمْ تَكُونُوا مُؤْمِنِينَ» | |||
---- | |||
«1». اگر كلمه «يمين» راى نشانه دست راست و قدرت بگيريم. | |||
«2». اگر كلمه «يمين» راى از «يمن» به معناى خير و بركات بدانيم. | |||
تفسير نور(10جلدى)، ج8، ص: 25 | |||
}} | |||
|-| | |||
اثنی عشری= | |||
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
قالُوا إِنَّكُمْ كُنْتُمْ تَأْتُونَنا عَنِ الْيَمِينِ «28» | |||
قالُوا إِنَّكُمْ كُنْتُمْ: گويند ضالين به مضلين بدرستى كه بوديد شما كه، تَأْتُونَنا عَنِ الْيَمِينِ: مىآمديد به ما از جهت ميمنه و خيرخواهى. چون يمين نسبت به شمال اشرف عضو و امتن آن و عرب به جهت تيمن به آن مصافحه و مماسحه و مناوله مىكند، و جانب شمال را متشأم مىدانند، و در شرع همين طريقه را منظور مىدارند. و يا استعاره براى قوت و قهر باشد، يعنى شما ما را از روى قهر از دين حق بازداشتيد و به دين باطل دعوت كرديد. | |||
}} | |||
|-| | |||
روان جاوید= | |||
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
هذا يَوْمُ الْفَصْلِ الَّذِي كُنْتُمْ بِهِ تُكَذِّبُونَ «21» احْشُرُوا الَّذِينَ ظَلَمُوا وَ أَزْواجَهُمْ وَ ما كانُوا يَعْبُدُونَ «22» مِنْ دُونِ اللَّهِ فَاهْدُوهُمْ إِلى صِراطِ الْجَحِيمِ «23» وَ قِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسْؤُلُونَ «24» ما لَكُمْ لا تَناصَرُونَ «25» | |||
بَلْ هُمُ الْيَوْمَ مُسْتَسْلِمُونَ «26» وَ أَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلى بَعْضٍ يَتَساءَلُونَ «27» قالُوا إِنَّكُمْ كُنْتُمْ تَأْتُونَنا عَنِ الْيَمِينِ «28» قالُوا بَلْ لَمْ تَكُونُوا مُؤْمِنِينَ «29» وَ ما كانَ لَنا عَلَيْكُمْ مِنْ سُلْطانٍ بَلْ كُنْتُمْ قَوْماً طاغِينَ (30) | |||
---- | |||
جلد 4 صفحه 427 | |||
ترجمه | |||
اينست روز جدا شدن حق از باطل كه بوديد آنرا تكذيب ميكرديد | |||
جمع كنيد آنها را كه ستم كردند و امثال آنها را و آنچه را كه بودند ميپرستيدند | |||
از غير خدا پس راهنمائى كنيد آنها را براه دوزخ | |||
و بازداريدشان همانا آنها بازخواست شدگانند | |||
چيست شما را كه يكديگر را يارى نميكنيد | |||
بلكه آنها امروز تسليم شدگانند | |||
و روى آورند بعضيشان بر بعضى از يكديگر ميپرسند | |||
گويند همانا شما بوديد كه مىآمديد ما را از راه قوّت | |||
گويند بلكه نبوديد گروندگان | |||
و نبود ما را بر شما تسلّطى بلكه بوديد گروهى سركشان. | |||
تفسير | |||
پس از آنكه كفّار در ذيل آيه سابقه گفتند اين روز مجازات است خودشان با يكديگر يا ملائكه بآنها گويند اين روز فصل خصومت است بين اهل حق و باطل كه بحكم الهى از يكديگر ممتاز شوند و خطاب از مصدر جلال صادر شود بملائكه كه كسانيرا كه ظلم نمودند بخلق خصوصا بانبياء و اولياء و امثال آنها را كه ظلم نمودند بخودشان در عبادت و اطاعت بتها و شياطين جمعآورى نمائيد و با آنچه عبادت و اطاعت مينمودند آنها را در دنيا بغير حق از قبيل بتها و كسانيكه دعوى خدائى نمودند يا دعوى نبوّت و امامت كردند بباطل دست جمع هدايت نمائيد آنانرا براه جهنّم و تعبير بهدايت از قبيل بشارت بعذاب براى طعنه و توبيخ است يعنى شما بايد هدايت براه بهشت شويد كارى كرديد كه هدايت براه دوزخ شديد و بردن بتها بدوزخ مكرّر ذكر شده كه براى توهين آنها در نظر بتپرستها و فروزينه آتش است و فرمان توقيف آنها در موقف حشر صادر گردد براى پرسش از عقائد و اعمال و ولايت ائمه اطهار چنانچه در چندين روايت معتبر تصريح شده و در بيشتر آنها ولايت امير المؤمنين عليه السّلام ذكر شده و آنكه كسى تا جواز ولايت آنحضرت را در دست نداشته باشد از صراط عبورش ندهند و در بعضى از پيغمبر صلى اللّه عليه و اله نقل شده كه تجاوز نميكند قدم بندهاى از جاى خود تا پرسش شود از چهار چيز از جوانى او كه در چه صرف نموده و از عمرش كه در چه تمام كرده و از مالش | |||
---- | |||
جلد 4 صفحه 428 | |||
كه از كجا جمع نموده و در چه خرج كرده و از دوستى ما اهلبيت و از طرق عامّه هم اين معنى و آنكه سؤال از ولايت امير المؤمنين عليه السّلام ميشود بثبوت رسيده است و بعدا براى سركوبى و توبيخ و تعيير بآنها گفته ميشود چرا امروز با يكديگر كمك نميكنيد ولى آنروز ديگر آنها كاملا تسليم و منقاد و حاضر براى عذابند چون بكلّى عاجز و از همه جا رانده و ماندهاند يا آنكه حاضرند يكديگر را تسليم نمايند بجاى آنكه نصرت و يارى كنند با هم چون بعضى مستسلمون را بمتسالمون و آنرا به اين معنى تفسير نمودهاند و بنظر حقير وجهى ندارد چون تسالم بمعناى صلح و سازش است و استسلام بمعناى گردن نهادن و تسليم شدن و آنها با يكديگر مخاصمه دارند چنانچه خداوند فرموده پس بعضى از آنها اقبال ببعضى نموده براى ملامت و استيضاح از آنها گويند شما بسر ما آمديد و بزور و قوّت بازوى جانب راست ما را وادار بدين باطل كرديد آنها جواب گويند چنين نبود شما خودتان باطنا ايمان نداشتيد و ما شما را مجبور نميتوانستيم بكنيم بلكه شما خودتان بد ذات و مايل بطغيان و سركشى بوديد لذا زير فرمان انبياء و اوليا نرفتيد و گوش بسخنان ما داديد و الّا ما بر شما سلطنتى نداشتيم و بعضى گفتهاند مراد آنستكه گمراه شدگان بگمراه كنندگان گويند شما از راه نصيحت و خيرخواهى و حقگوئى بر ما وارد شديد و ما را فريب داديد چون عرب بچيزيكه از جانب راست بيايد تيمّن ميجويند و آنها در جواب گويند شما نرفتيد تحصيل عقائد حقه نمائيد لذا قلبا شاك و متزلزل بوديد و طبعا مايل بطغيان و سركشى و تا ما سخنى گفتيم پذيرفتيد و گر نه تسلّطى از ما بر شما وجود نداشت و اجبارى بعمل نيامد كه موجب عذرى براى شما در پيشگاه احديّت باشد. | |||
---- | |||
جلد 4 صفحه 429 | |||
}} | |||
|-| | |||
اطیب البیان= | |||
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
قالُوا إِنَّكُم كُنتُم تَأتُونَنا عَنِ اليَمِينِ «28» | |||
گفتند اتباع برؤساء خود که شما ميآمديد نزد ما از در دوستي و محبت و خير خواهي که معناي عن اليمين است البته تمام دعات باطله بعنوان دوستي و خيرخواهي مرد مرا دعوت بباطل ميكنند که همين معناي نفاق است ظاهر دوست و باطن دشمن جايي که شيطان بحضرت آدم گفت يا آدَمُ هَل أَدُلُّكَ عَلي شَجَرَةِ الخُلدِ وَ مُلكٍ لا يَبلي طه آيه 118 وَ قاسَمَهُما إِنِّي لَكُما لَمِنَ النّاصِحِينَ اعراف آيه 20 و فرعون قالَ فِرعَونُ | |||
جلد 15 - صفحه 138 | |||
ما أُرِيكُم إِلّا ما أَري وَ ما أَهدِيكُم إِلّا سَبِيلَ الرَّشادِ مؤمن آيه 30 و در مورد شيطان ميفرمايد وَ زَيَّنَ لَهُمُ الشَّيطانُ ما كانُوا يَعمَلُونَ انعام آيه 43 و نيز ميفرمايد وَ زَيَّنَ لَهُمُ الشَّيطانُ أَعمالَهُم فَصَدَّهُم عَنِ السَّبِيلِ نمل آيه 24 عنكبوت آيه 37 معناي خدعه تزوير تقلب غش نفاق همين است که از در دوستي و ظاهر خوبنما وارد ميشوند مثل مار خوش خط و خال لكن در باطن زهر قتال دارند و نيش ميزنند و همچنين ارباب ضلال و دعات باطله تا يك صورت خوش نمايي نشان دهند نميتوانند ديگران را اضلال كنند بعين مثل آنها مثل دنيا است که زرد و سرخ خود را نمايش ميدهد و هواي نفس تمايل پيدا ميكند و شياطين انس و جني راه نشان ميدهند که گفتند انسان سه دشمن دارد دنيا نفس امارة بالسوء شياطين. | |||
(تنبيه) هر ضرري که باسلام و مسلمين و ائمه طاهرين متوجه شد از همين منافقين و آدمهاي دورو بوده از صدر اسلام اينکه منافقين با ائمه طاهرين چه كردند غصب خلافت قتل غارت حبس ظلم و تعدي و غير اينها در همين عصر حاضر مشاهده كنيد كسبه چه اندازه در اجناس خود تقلب ميكنند بقيه سعايت و نمامي و تفرقه ميانه مسلمانان مياندازند با چه زبان زيبايي چه ضررهاي ديني و دنيوي ميزنند فرداي قيامت بآنها ميگويند قالُوا إِنَّكُم كُنتُم تَأتُونَنا عَنِ اليَمِينِ. | |||
}} | |||
|-| | |||
برگزیده تفسیر نمونه= | |||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
] | |||
(آیه 28)- پیروان گمراه به پیشوایان گمراه کننده خود «میگویند: (شما رهبران گمراهی بودید که به ظاهر) از طریق خیرخواهی و نیکی وارد شدید» اما جز فریب چیزی در کارتان نبود! (قالُوا إِنَّکُمْ کُنْتُمْ تَأْتُونَنا عَنِ الْیَمِینِ). | |||
ما که به حکم فطرت طالب نیکیها و پاکیها و سعادتها بودیم دعوت شما را لبیک گفتیم، آری تمام گناهان ما به گردن شما است، ما جز حسن نیت و پاکدلی سرمایهای نداشتیم و شما دیو سیرتان دروغگو نیز جز فریب و نیرنگ چیزی در بساط نداشتید! | |||
}} | |||
|-|تسنیم= | |-|تسنیم= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|</tabber> | |-|</tabber> | ||
نسخهٔ ۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۵:۱۳
ترجمه
الصافات ٢٧ | آیه ٢٨ | الصافات ٢٩ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«عَنِ الْیَمِینِ»: از طریق خیرخواهی و دلسوزی. از راه دین. از راه قدرت. مراد این است که شما گفتید: ما خیرخواه شما هستیم، و آئینی که دارید حق است، و با زور وادار به گمراهیمان کردید.
تفسیر
- آيات ۱۲ - ۷۰ سوره صافات
- حكايت استهزاء مشركين آيات خدا و دعوت پيامبر را و استبعادشان رستاخير خود و پدرانشانرا
- اشاره به وجه تسميه قيامت به يوم الفصل
- مراد از الذين ظلموا در آيه : احشرواالذين ظلموا...
- ازواج و ماكانوا يعبدون من دون الله
- وجه تعبير به هدايت در فاهدوهم الى صراط الجحيم
- مراد از سؤ ال در وقنوهم انهم مسؤ ولون سؤ ال از چيست ؟
- اعتراض كفار به بزرگان و رهبران خود در قيامت كه شما باعث گمراهى ما بوديد و جوابرؤ ساى كفر به پيروان خود
- تابع و متبوع در عذاب مشتركند
- مقصود از عبادالله المخلصين و اينكه رزق معلوم دارند و...
- توصيف شراب بهشتى و حوريانى كه براى مخلصين آماده مى شود.
- گفتگوى اهل بهشت با يكديگر
- شجره زقوم و وصف آن
- رواياتى درباره مسؤ ول بودن انسان ، و درذيل برخى آيات گذشته
تفسیر نور (محسن قرائتی)
قالُوا إِنَّكُمْ كُنْتُمْ تَأْتُونَنا عَنِ الْيَمِينِ «28» قالُوا بَلْ لَمْ تَكُونُوا مُؤْمِنِينَ «29»
(پيروان به رهبران) گويند: بى شك شما بوديد كه از روى قهر و غلبه (براى گرايش ما به كفر و شرك) به سراغ ما مىآمديد. (گروه ديگر در پاسخ) گويند: (اين چنين نيست) بلكه شما خود اهل ايمان نبوديد.
جلد 8 - صفحه 24
نکته ها
«مُسْتَسْلِمُونَ» از باب استفعال يا براى مبالغه در تسليم و به معناى تسليم كامل است، يا به اين معناست كه مشركان به جاى حمايت، يكديگر را تسليم قهر الهى مىكنند.
«يمين» يا از «يمن» به معناى خير وبركت است، يعنى شما از در خيرخواهى به سراغ ما آمديد و ما را منحرف كرديد و يا كنايه از قدرت وقهر است، زيرا دست راست رمز قدرت است.
در آيات متعدّدى از قرآن، گفتگوى دوزخيان با يكديگر و دوزخيان با شيطان و با مؤمنان و با فرشتگان و با خداوند كه در آنها انواع استمدادها براى رهايى مطرح شده، آمده است ولى در همهى موارد پاسخ منفى مىشنوند و در برخى موارد تقصير را به گردن يكديگر مىاندازند و مىگويند: اگر شما نبوديد ما ايمان داشتيم «لَوْ لا أَنْتُمْ لَكُنَّا مُؤْمِنِينَ» ولى پاسخ مىشنوند كه چنين نيست، بلكه شما خود ايمان آورنده نبوديد. «بَلْ لَمْ تَكُونُوا مُؤْمِنِينَ»
پیام ها
1- در قيامت، مجرمان نمىتوانند هيچ يارى و كمكى به يكديگر بكنند. «ما لَكُمْ لا تَناصَرُونَ»
2- گردنكشان، در قيامت تسليم خواهند شد. «بَلْ هُمُ الْيَوْمَ مُسْتَسْلِمُونَ»
3- مجرمين در قيامت خود را تبرئه و گناه خود را به گردن ديگران مىاندازند.
«تَأْتُونَنا عَنِ الْيَمِينِ»
4- استفاده از قدرت «1» يا تظاهر به خيرخواهى «2» از شيوههاى پيشوايان كفر و شرك براى اغفال ديگران است. «تَأْتُونَنا عَنِ الْيَمِينِ»
5- در روز قيامت، هيچ كس حاضر نيست جرم ديگران را به عهده گيرد. «لَمْ تَكُونُوا مُؤْمِنِينَ»
«1». اگر كلمه «يمين» راى نشانه دست راست و قدرت بگيريم.
«2». اگر كلمه «يمين» راى از «يمن» به معناى خير و بركات بدانيم.
تفسير نور(10جلدى)، ج8، ص: 25
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
قالُوا إِنَّكُمْ كُنْتُمْ تَأْتُونَنا عَنِ الْيَمِينِ «28»
قالُوا إِنَّكُمْ كُنْتُمْ: گويند ضالين به مضلين بدرستى كه بوديد شما كه، تَأْتُونَنا عَنِ الْيَمِينِ: مىآمديد به ما از جهت ميمنه و خيرخواهى. چون يمين نسبت به شمال اشرف عضو و امتن آن و عرب به جهت تيمن به آن مصافحه و مماسحه و مناوله مىكند، و جانب شمال را متشأم مىدانند، و در شرع همين طريقه را منظور مىدارند. و يا استعاره براى قوت و قهر باشد، يعنى شما ما را از روى قهر از دين حق بازداشتيد و به دين باطل دعوت كرديد.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
هذا يَوْمُ الْفَصْلِ الَّذِي كُنْتُمْ بِهِ تُكَذِّبُونَ «21» احْشُرُوا الَّذِينَ ظَلَمُوا وَ أَزْواجَهُمْ وَ ما كانُوا يَعْبُدُونَ «22» مِنْ دُونِ اللَّهِ فَاهْدُوهُمْ إِلى صِراطِ الْجَحِيمِ «23» وَ قِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسْؤُلُونَ «24» ما لَكُمْ لا تَناصَرُونَ «25»
بَلْ هُمُ الْيَوْمَ مُسْتَسْلِمُونَ «26» وَ أَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلى بَعْضٍ يَتَساءَلُونَ «27» قالُوا إِنَّكُمْ كُنْتُمْ تَأْتُونَنا عَنِ الْيَمِينِ «28» قالُوا بَلْ لَمْ تَكُونُوا مُؤْمِنِينَ «29» وَ ما كانَ لَنا عَلَيْكُمْ مِنْ سُلْطانٍ بَلْ كُنْتُمْ قَوْماً طاغِينَ (30)
جلد 4 صفحه 427
ترجمه
اينست روز جدا شدن حق از باطل كه بوديد آنرا تكذيب ميكرديد
جمع كنيد آنها را كه ستم كردند و امثال آنها را و آنچه را كه بودند ميپرستيدند
از غير خدا پس راهنمائى كنيد آنها را براه دوزخ
و بازداريدشان همانا آنها بازخواست شدگانند
چيست شما را كه يكديگر را يارى نميكنيد
بلكه آنها امروز تسليم شدگانند
و روى آورند بعضيشان بر بعضى از يكديگر ميپرسند
گويند همانا شما بوديد كه مىآمديد ما را از راه قوّت
گويند بلكه نبوديد گروندگان
و نبود ما را بر شما تسلّطى بلكه بوديد گروهى سركشان.
تفسير
پس از آنكه كفّار در ذيل آيه سابقه گفتند اين روز مجازات است خودشان با يكديگر يا ملائكه بآنها گويند اين روز فصل خصومت است بين اهل حق و باطل كه بحكم الهى از يكديگر ممتاز شوند و خطاب از مصدر جلال صادر شود بملائكه كه كسانيرا كه ظلم نمودند بخلق خصوصا بانبياء و اولياء و امثال آنها را كه ظلم نمودند بخودشان در عبادت و اطاعت بتها و شياطين جمعآورى نمائيد و با آنچه عبادت و اطاعت مينمودند آنها را در دنيا بغير حق از قبيل بتها و كسانيكه دعوى خدائى نمودند يا دعوى نبوّت و امامت كردند بباطل دست جمع هدايت نمائيد آنانرا براه جهنّم و تعبير بهدايت از قبيل بشارت بعذاب براى طعنه و توبيخ است يعنى شما بايد هدايت براه بهشت شويد كارى كرديد كه هدايت براه دوزخ شديد و بردن بتها بدوزخ مكرّر ذكر شده كه براى توهين آنها در نظر بتپرستها و فروزينه آتش است و فرمان توقيف آنها در موقف حشر صادر گردد براى پرسش از عقائد و اعمال و ولايت ائمه اطهار چنانچه در چندين روايت معتبر تصريح شده و در بيشتر آنها ولايت امير المؤمنين عليه السّلام ذكر شده و آنكه كسى تا جواز ولايت آنحضرت را در دست نداشته باشد از صراط عبورش ندهند و در بعضى از پيغمبر صلى اللّه عليه و اله نقل شده كه تجاوز نميكند قدم بندهاى از جاى خود تا پرسش شود از چهار چيز از جوانى او كه در چه صرف نموده و از عمرش كه در چه تمام كرده و از مالش
جلد 4 صفحه 428
كه از كجا جمع نموده و در چه خرج كرده و از دوستى ما اهلبيت و از طرق عامّه هم اين معنى و آنكه سؤال از ولايت امير المؤمنين عليه السّلام ميشود بثبوت رسيده است و بعدا براى سركوبى و توبيخ و تعيير بآنها گفته ميشود چرا امروز با يكديگر كمك نميكنيد ولى آنروز ديگر آنها كاملا تسليم و منقاد و حاضر براى عذابند چون بكلّى عاجز و از همه جا رانده و ماندهاند يا آنكه حاضرند يكديگر را تسليم نمايند بجاى آنكه نصرت و يارى كنند با هم چون بعضى مستسلمون را بمتسالمون و آنرا به اين معنى تفسير نمودهاند و بنظر حقير وجهى ندارد چون تسالم بمعناى صلح و سازش است و استسلام بمعناى گردن نهادن و تسليم شدن و آنها با يكديگر مخاصمه دارند چنانچه خداوند فرموده پس بعضى از آنها اقبال ببعضى نموده براى ملامت و استيضاح از آنها گويند شما بسر ما آمديد و بزور و قوّت بازوى جانب راست ما را وادار بدين باطل كرديد آنها جواب گويند چنين نبود شما خودتان باطنا ايمان نداشتيد و ما شما را مجبور نميتوانستيم بكنيم بلكه شما خودتان بد ذات و مايل بطغيان و سركشى بوديد لذا زير فرمان انبياء و اوليا نرفتيد و گوش بسخنان ما داديد و الّا ما بر شما سلطنتى نداشتيم و بعضى گفتهاند مراد آنستكه گمراه شدگان بگمراه كنندگان گويند شما از راه نصيحت و خيرخواهى و حقگوئى بر ما وارد شديد و ما را فريب داديد چون عرب بچيزيكه از جانب راست بيايد تيمّن ميجويند و آنها در جواب گويند شما نرفتيد تحصيل عقائد حقه نمائيد لذا قلبا شاك و متزلزل بوديد و طبعا مايل بطغيان و سركشى و تا ما سخنى گفتيم پذيرفتيد و گر نه تسلّطى از ما بر شما وجود نداشت و اجبارى بعمل نيامد كه موجب عذرى براى شما در پيشگاه احديّت باشد.
جلد 4 صفحه 429
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
قالُوا إِنَّكُم كُنتُم تَأتُونَنا عَنِ اليَمِينِ «28»
گفتند اتباع برؤساء خود که شما ميآمديد نزد ما از در دوستي و محبت و خير خواهي که معناي عن اليمين است البته تمام دعات باطله بعنوان دوستي و خيرخواهي مرد مرا دعوت بباطل ميكنند که همين معناي نفاق است ظاهر دوست و باطن دشمن جايي که شيطان بحضرت آدم گفت يا آدَمُ هَل أَدُلُّكَ عَلي شَجَرَةِ الخُلدِ وَ مُلكٍ لا يَبلي طه آيه 118 وَ قاسَمَهُما إِنِّي لَكُما لَمِنَ النّاصِحِينَ اعراف آيه 20 و فرعون قالَ فِرعَونُ
جلد 15 - صفحه 138
ما أُرِيكُم إِلّا ما أَري وَ ما أَهدِيكُم إِلّا سَبِيلَ الرَّشادِ مؤمن آيه 30 و در مورد شيطان ميفرمايد وَ زَيَّنَ لَهُمُ الشَّيطانُ ما كانُوا يَعمَلُونَ انعام آيه 43 و نيز ميفرمايد وَ زَيَّنَ لَهُمُ الشَّيطانُ أَعمالَهُم فَصَدَّهُم عَنِ السَّبِيلِ نمل آيه 24 عنكبوت آيه 37 معناي خدعه تزوير تقلب غش نفاق همين است که از در دوستي و ظاهر خوبنما وارد ميشوند مثل مار خوش خط و خال لكن در باطن زهر قتال دارند و نيش ميزنند و همچنين ارباب ضلال و دعات باطله تا يك صورت خوش نمايي نشان دهند نميتوانند ديگران را اضلال كنند بعين مثل آنها مثل دنيا است که زرد و سرخ خود را نمايش ميدهد و هواي نفس تمايل پيدا ميكند و شياطين انس و جني راه نشان ميدهند که گفتند انسان سه دشمن دارد دنيا نفس امارة بالسوء شياطين.
(تنبيه) هر ضرري که باسلام و مسلمين و ائمه طاهرين متوجه شد از همين منافقين و آدمهاي دورو بوده از صدر اسلام اينکه منافقين با ائمه طاهرين چه كردند غصب خلافت قتل غارت حبس ظلم و تعدي و غير اينها در همين عصر حاضر مشاهده كنيد كسبه چه اندازه در اجناس خود تقلب ميكنند بقيه سعايت و نمامي و تفرقه ميانه مسلمانان مياندازند با چه زبان زيبايي چه ضررهاي ديني و دنيوي ميزنند فرداي قيامت بآنها ميگويند قالُوا إِنَّكُم كُنتُم تَأتُونَنا عَنِ اليَمِينِ.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 28)- پیروان گمراه به پیشوایان گمراه کننده خود «میگویند: (شما رهبران گمراهی بودید که به ظاهر) از طریق خیرخواهی و نیکی وارد شدید» اما جز فریب چیزی در کارتان نبود! (قالُوا إِنَّکُمْ کُنْتُمْ تَأْتُونَنا عَنِ الْیَمِینِ).
ما که به حکم فطرت طالب نیکیها و پاکیها و سعادتها بودیم دعوت شما را لبیک گفتیم، آری تمام گناهان ما به گردن شما است، ما جز حسن نیت و پاکدلی سرمایهای نداشتیم و شما دیو سیرتان دروغگو نیز جز فریب و نیرنگ چیزی در بساط نداشتید!
نکات آیه
۱ - تلاش مشرکان فریب خورده براى تبرئه خویش از هرگونه نقش داشتن در امر گمراهى خود (قالوا إنّکم کنتم تأتوننا)
۲ - مشرکان فریب خورده، پیشوایان خود را مسؤول گمراهى خویش در قیامت معرفى خواهند کرد. (قالوا إنّکم کنتم تأتوننا)
۳ - پیشوایان شرک با تظاهر به خیرخواهى، عامل اصلى فریب خوردن و دور شدن از مسیر خیر و حق در دیدگاه مشرکانِ گمراه شده (قالوا إنّکم کنتم تأتوننا عن الیمین) «یمین» مى تواند مشتق از «یمن» (خیر و برکت) باشد. بر این اساس، معناى آیه چنین مى شود: شما از سر خیرخواهى به سراغ ما مى آمدید. اما متعدى شدن فعل «تأتوننا» به «عن» - که براى مجاوزت است - موجب مى شود که این کلمه متضمن معناى «تصددننا» - که متناسب با معناى مجاوزت است - باشد. بر این اساس، پیام اصلى آیه چنین خواهد بود: شما بودید که در ظاهر از سر خیرخواهى به سراغ ما آمده و ما را از مسیر حق و خیر گمراه مى کردید.
۴ - مشرکان گمراه شده، در قیامت اعمال قدرت سران شرک را عامل گمراهى و فریب خود معرّفى خواهند کرد. (قالوا إنّکم کنتم تأتوننا عن الیمین) برداشت یاد شده براساس این دیدگاه است که «یمین» (جهت راست) کنایه از قدرت و قوت باشد; زیرا معمولا سمت راست قوى تر است. ازاین رو بیشتر مردم کارهاى مهم و سنگین را با دست راست انجام مى دهند. گفتنى است که دو آیه بعد (و ما کان لنا علیکم من سلطان) و نیز آمدن واژه «یمین» به این معنا در آیه ۹۳ همین سوره (فراغ علیهم ضربا بالیمین) مؤید مطلب یاد شده است.
۵ - استفاده از قدرت و تظاهر به خیرخواهى، از روش هاى پیشوایان کفر و شرک براى فریب و گمراهى توده ها (قالوا إنّکم کنتم تأتوننا عن الیمین)
موضوعات مرتبط
- رهبران: تظاهر به خیرخواهى رهبران شرک ۳، ۵; روش اغواگرى رهبران شرک ۵; روش اغواگرى رهبران کفر ۵; نقش رهبران شرک ۲، ۴
- مشرکان: اظهار بى گناهى مشرکان ۱; بینش مشرکان ۳، ۴; تلاش مشرکان ۱; عوامل گمراهى مشرکان ۱، ۲، ۳، ۴; مشرکان در قیامت ۲