ارْتَابُوا: تفاوت میان نسخهها
(افزودن نمودار دفعات) |
(Added word proximity by QBot) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
__TOC__ | |||
''' [[ویژه:پیوند_به_این_صفحه/ارْتَابُوا | آیات شامل این کلمه ]]''' | ''' [[ویژه:پیوند_به_این_صفحه/ارْتَابُوا | آیات شامل این کلمه ]]''' | ||
خط ۸: | خط ۹: | ||
===کلمات [[راهنما:نزدیک مکانی|نزدیک مکانی]]=== | |||
<qcloud> | |||
أَم:100, يَخَافُون:47, مَرَض:47, قُلُوبِهِم:42, أَن:42, فِي:36, يَحِيف:36, مُذْعِنِين:31, أَ:31, اللّه:31, عَلَيْهِم:26, إِلَيْه:26, وَ:21, يَأْتُوا:21, رَسُولُه:15, بَل:10 | |||
</qcloud> | |||
===تکرار در هر سال نزول=== | |||
{{#ask:[[رده:آیات قرآن]] [[نازل شده در سال::+]] [[کلمه غیر ربط::ارْتَابُوا]] | {{#ask:[[رده:آیات قرآن]] [[نازل شده در سال::+]] [[کلمه غیر ربط::ارْتَابُوا]] | ||
|?نازل شده در سال | |?نازل شده در سال |
نسخهٔ کنونی تا ۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۵:۳۰
ریشه کلمه
- ريب (۳۶ بار)
قاموس قرآن
شكّ. در مجمع گويد: ريب به معنى شك است و بعضى بدترين شك گفتهاند. در اقرب و قاموس شكّ، تهمت،ظنّ و حاجت معنى شده است ولى قرآن آن را در شك به كار برده و شايد در بعضى تهمت و اضطراب قلب نيز مراد باشد چنانكه خواهيم گفت. [نور:50]، [حديد:14]. افعال اين ماده در قرآن مجيد همه از افتعال آمده و ان چنانكه در اقرب گفته به شكّ افتادن و شمّكردن است و اگر با «باء» همراه باشد مثل «ارتاب به فلان» به معنى تهمت زدن مىآيد. در بعضى آيات كلمه «مُريب» صفت «شكّ» آمده مثل [هود:62]، [سباء:54]، [فصّلت:45]. در اين صورت شكّى كه شكّ آوردنده است يعنى چه؟ ممكن است مراد از آن تأكيد باشد يعنى شكّ سخت. و احتمال دارد منظور تهمت و سوء ظن باشد يعنى چنان در شكّيم كه موجب مىشود تو را متّهم كنيم. و به تو سوء ظن داشته باشيم. زمخشرى ريب را قلق و تشويق قلب گفته است و گويد: حقيقت ريبة قلق و اضطراب قلب و از آن است آنچه حسن بن على عليه السلام گويد از رسول خدا صلى اللّه عليه و اله و سلم شنيدم مىفرمود «دع ما يريبك الى مالا يريبك» بنابر قول زمخشرى معنى «شك مريب» شك اضطراب آور است. مرتاب اسم فاعل است به معنى شك كننده [غافر:34]. * [طور:30]در مجمع منون را موت گفته و گويد به معنى دهرهم مىآيد: ريب ظاهراً به معنى قلق و اضطراب است چنانكه از زمخشرى مقل شد و بيضاوى نيز گفته است يعنى بلكه مىگويند شاعر است براى او منتظر مرگ باشيم تا مثلشعراى ديگر بميرد و از او راحت شويم. صحاح. اقرب ريب المنون را حوادث روزگار گفتهاند. (كه شخص را مضطرب مىكنند). * [توبه:110]. ريبه چنانكه راغب و جوهرى گفته اسم مصدر است از ريب يعنى ساختمانى كه ساختهاند پيوسته مايه اضطراب دلهايشان است تاوقتيكه دلهايشان پاره پاره شود.