هود ٥٩: تفاوت میان نسخهها
(افزودن سال نزول) |
(QRobot edit) |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
<tabber> | <tabber> | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۶#link296 | آيات ۶۰ - ۵۰، سوره هود]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۶#link296 | آيات ۶۰ - ۵۰، سوره هود]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۶#link297 | سخنان جناب هود (عليه السلام ) به قوم خود (قوم عاد)]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۶#link297 | سخنان جناب هود (عليه السلام ) به قوم خود (قوم عاد)]] | ||
خط ۴۰: | خط ۴۱: | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۷#link308 | گفتارى پيرامون داستان هود، قوم عاد، تكذيب هود ونزول عذاب]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۳۷#link308 | گفتارى پيرامون داستان هود، قوم عاد، تكذيب هود ونزول عذاب]] | ||
}} | |||
|-|نمونه= | |-|نمونه= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:نمونه جلد۹_بخش۵۵#link94 | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۹_بخش۵۵#link94 | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-| تفسیر نور= | |||
===تفسیر نور (محسن قرائتی)=== | |||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ تِلْكَ عادٌ جَحَدُوا بِآياتِ رَبِّهِمْ وَ عَصَوْا رُسُلَهُ وَ اتَّبَعُوا أَمْرَ كُلِّ جَبَّارٍ عَنِيدٍ «59» | |||
و آن قوم عاد، آيات پروردگارشان را منكر شدند و پيامبرانِ او را نافرمانى كرده و از فرمان هر ستمگر لجوجى پيروى نمودند. | |||
===پیام ها=== | |||
1- تاريخ پيشينيان فرا روى شماست، چرا عبرت نمىگيريد؟ «تِلْكَ» | |||
2- انكار يك پيامبر، به منزلهى انكار تمامى انبياست. «2» «عَصَوْا رُسُلَهُ» | |||
3- خطراتى كه يك جامعه را تهديد مىكند عبارتند از: | |||
الف: كفر به آيات الهى. «جَحَدُوا بِآياتِ رَبِّهِمْ» | |||
ب: نافرمانى از انبيا و رهبران حقّ. «عَصَوْا رُسُلَهُ» | |||
ج: پيروى از طاغوتها. «اتَّبَعُوا أَمْرَ كُلِّ جَبَّارٍ» | |||
4- كسى كه پيرو پيامبران معصوم عليهم السلام نباشد، پيرو ستمگران لجوج خواهد شد. | |||
عَصَوْا رُسُلَهُ ... اتَّبَعُوا أَمْرَ كُلِّ جَبَّارٍ | |||
5- اجبار جبّاران، به خاطر اطاعت كردن تودهها است. «اتّبعوا ... جبّار» | |||
---- | |||
«1». امر الهى همان است كه در سورهى فصّلت، آيهى 15 مىخوانيم: «فَأَرْسَلْنا عَلَيْهِمْ رِيحاً صَرْصَراً فِي أَيَّامٍ نَحِساتٍ» ما باد تندى را در روزهاى شومى فرستاديم. | |||
«2». قوم عاد ظاهراً يك پيامبر بيشتر نداشته وآن هم حضرت هود بوده است. تفسير الميزان. | |||
تفسير نور(10جلدى)، ج4، ص: 80 | |||
}} | |||
|-| | |||
اثنی عشری= | |||
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ تِلْكَ عادٌ جَحَدُوا بِآياتِ رَبِّهِمْ وَ عَصَوْا رُسُلَهُ وَ اتَّبَعُوا أَمْرَ كُلِّ جَبَّارٍ عَنِيدٍ (59) | |||
پس از آن ذكر فرمايد كفر عاد را: | |||
وَ تِلْكَ عادٌ: و آن قبيله عاديان يا آن اثرهائى كه در احقاف مىبينيد آثار قبيله عاد است. جَحَدُوا بِآياتِ رَبِّهِمْ: انكار كردند و كافر شدند به آيات پروردگارشان. وَ عَصَوْا رُسُلَهُ: و نافرمانى نمودند پيغمبران الهى را. گرچه فقط مخالفت پيغمبر خود، هود را نمودند، لكن چون تمام انبيا در دعوت به حقّ شريكند، لذا تكذيب يك پيغمبر، مستلزم تكذيب تمام انبياء خواهد بود. و ايضا هر نبى، امت خود را امر فرموده بود به ايمان به جميع انبياء. وَ اتَّبَعُوا أَمْرَ كُلِّ جَبَّارٍ عَنِيدٍ: و پيروى كردند فرمان هر گردنكش ستيزهكار را، يعنى عاصى شدند در حق كسى كه ايشان را به حق دعوت مىكرد، و مطيع گشتند آنان را كه به كفر و گمراهى ايشان را مىخواندند از رؤساى كفّره. | |||
تبصره: علامه مجلسى قدس الله سره در حيات القلوب به سند حسن روايت نموده كه: «1» معتصم امر كرد در بطانيه چاهى حفر كنند. تا سيصد قامت كندند، آب ظاهر نشد، واگذاشتند. زمان متوكل امر كرد اين قدر حفر كنند تا آب ظاهر | |||
---- | |||
«1» حياة القلوب ج 1 ص 57 باب پنجم ذيل فصل اول. | |||
جلد 6 - صفحه 92 | |||
شود. پس كندند به حدى كه هر صد قامت يك چرخ گذاشتند تا به سنگى رسيدند، چون آن را به كلنگ شكستند، باد سردى بيرون آمد، هركه نزديك چاه بود هلاك نمود. خبر به متوكل، تمام علما حيران، و سرّ آن را ندانستند. پس نامهاى در اين باب خدمت امام على النقى نوشتند، حضرت فرمود: اينها شهرهاى احقاف و قوم عاد بودند، خداى تعالى ايشان را به باد تند سرد تماما هلاك نمود. | |||
پيغمبرشان هود، و شهرهاى آنها آبادان و با خير و فراوان بودند، حق سبحانه باران را هفت سال حبس كرد تا به خشكسالى افتادند، و خير از بلاد آنها برطرف شد. | |||
هود فرمود: طلب آمرزش كنيد از پروردگار خود و توبه نمائيد تا باران را از آسمان ريزان و شما را قوّتى بر قوّت بيفزايد و اعراض نكنيد از حق كه در اين حال كافر خواهيد شد. پس چون ايمان نياوردند و طغيانشان زياد شد، خدا وحى فرمود كه عذاب در فلان وقت خواهد آمد، بادى كه در آن عذابى دردناك است. زمان موعود ابرى ظاهر، شاد شدند كه باران بر آنها بارد، هود فرمود: بلكه همان عذابى است كه تعجيل و طلب مىكرديد. | |||
}} | |||
|-| | |||
روان جاوید= | |||
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ لَمَّا جاءَ أَمْرُنا نَجَّيْنا هُوداً وَ الَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ بِرَحْمَةٍ مِنَّا وَ نَجَّيْناهُمْ مِنْ عَذابٍ غَلِيظٍ (58) وَ تِلْكَ عادٌ جَحَدُوا بِآياتِ رَبِّهِمْ وَ عَصَوْا رُسُلَهُ وَ اتَّبَعُوا أَمْرَ كُلِّ جَبَّارٍ عَنِيدٍ (59) وَ أُتْبِعُوا فِي هذِهِ الدُّنْيا لَعْنَةً وَ يَوْمَ الْقِيامَةِ أَلا إِنَّ عاداً كَفَرُوا رَبَّهُمْ أَلا بُعْداً لِعادٍ قَوْمِ هُودٍ (60) | |||
ترجمه | |||
و چون آمد فرمان ما نجات داديم هود را و آنانكه ايمان آوردند با او برحمتى از خودمان و نجات داديم ايشانرا از عذاب سخت | |||
و اين قبيله عاد انكار كردند آيتهاى پروردگارشان را و نافرمانى كردند پيغمبران او را و پيروى كردند فرمان | |||
---- | |||
جلد 3 صفحه 92 | |||
هر گردنكش ستيزه كار را | |||
و در پى آورده شدند در اين دنيا لعنت را و در روز قيامت آگاه باشيد همانا قبيله عاد كافر شدند بپروردگارشان آگاه باشيد كه دورى از رحمت است براى قبيله عاد كه قوم هودند. | |||
تفسير | |||
گفته شده است اهل نجات چهار هزار نفر بودند كه مشمول رحمت شدند و بقيّه آنها بباد تند سرد كه هفت شب و هشت روز بر آنها وزيد هلاك شدند و اينكه صيغه نجّينا تكرار شده براى بيان آنستكه اهل ايمان علاوه بر آنكه از عذاب دنيا نجات يافتند از عذاب شديد آخرت هم مأمون شدند و اشاره بآنكه اهل عصيان بهر دو عذاب گرفتار گشتند و اينكه كلمه رسل بصيغه جمع ذكر شده با آنكه بحسب ظاهر آنها معصيت امر حضرت هود را نمودند براى اشاره بآنستكه مخالفت با پيغمبر وقت مخالفت با تمام انبياء است چون همه آنها آمر بمعروف و ناهى از منكر و داعى بتوحيد و رادع از شرك و ناشر احكام الهى ميباشند و از پيش خود چيزى نياورده و مقصودى ندارند پس معصيت هر يك از ايشان معصيت همه است چنانچه متابعت رؤساء كفر و ضلال و عناد در هر زمانى متابعت تمام آنها است و محروميّت از رحمت الهى و لعن اهل ايمان پيرو و ملازم با آنها است در دنيا و آخرت و اين استحقاق را بعمل خودشان تهيّه نمودهاند و تكرار كلمه الا و لفظ عاد براى تأكيد و تقرير امر و مزيد تنبيه و اعتبار از حال آنها است و تصريح بقوم هود براى امتياز اينها از قوم عاد ارم است كه آنها هم معذّب بعذاب الهى شدند و شمّهاى از احوال اين قبيله و بيان استيصالشان در سوره اعراف گذشت و بعضى جمله اخيره را دعائيّه براى دلالت بر استحقاق آنها دانستهاند يعنى دورى از رحمت باد براى قبيله عاد كه قوم هود بودند. | |||
---- | |||
جلد 3 صفحه 93 | |||
}} | |||
|-| | |||
اطیب البیان= | |||
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ تِلكَ عادٌ جَحَدُوا بِآياتِ رَبِّهِم وَ عَصَوا رُسُلَهُ وَ اتَّبَعُوا أَمرَ كُلِّ جَبّارٍ عَنِيدٍ (59) | |||
و اينکه قبيله و طائفه عاد انكار كردند بآيات پروردگار خود و عصيان و مخالفت كردند رسولان او را و متابعت كردند هر ظالم جابر عنود را وَ تِلكَ عادٌ تعبير بتلك با اينكه عاد مذكر است باعتبار جماعت است و اينها فرقه فرقه بودند. | |||
جَحَدُوا بِآياتِ رَبِّهِم جحود انكار است با اينكه قلبا يقين داشته باشد جَحَدُوا بِها وَ استَيقَنَتها أَنفُسُهُم ظُلماً وَ عُلُوًّا نمل آيه 14 و يهود را جهود گفتند بهمين مناسبت که اغلب آنها حقانيت اسلام را فهميدند لكن از روي عناد و عصبيت و كبر و نخوت انكار كردند و مراد از آيات پروردگار معجزات صادره از رسولان الهي که حمل بر سحر كردند. | |||
وَ عَصَوا رُسُلَهُ حضرت هود عليه السّلام يك رسول بيش نبود تعبير بجمع ممكن است که در زمان انبياء سلف رسولان بسياري بودند که تابع آن رسول بزرگ بودند که آنها را ميفرستاد باطراف مثل علماء در زمان ائمه عليهم السلام که روات بودند و در دوره غيبت که مجتهدين باشند که حضرت رسول صلّي اللّه عليه و آله و سلّم فرمود (علماء امتي) | |||
جلد 11 - صفحه 75 | |||
(كانبياء بني اسرائيل) وَ اتَّبَعُوا أَمرَ كُلِّ جَبّارٍ عَنِيدٍ ضعفاء و زير دستان متابعت رؤساء و بزرگان و امراء و اعيان و اشراف خود را ميكردند و تابع آنها بودند. | |||
}} | |||
|-| | |||
برگزیده تفسیر نمونه= | |||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
] | |||
(آیه 59)- در این آیه گناهان قوم عاد را در سه موضوع خلاصه میکند نخست میفرماید: «و این قوم عاد بود که آیات پروردگارشان را انکار کردند» و با لجاجت، هرگونه دلیل و مدرک روشنی را بر صدق دعوت پیامبرشان منکر شدند (وَ تِلْکَ عادٌ جَحَدُوا بِآیاتِ رَبِّهِمْ). | |||
دیگر این که: آنها از نظر عمل نیز «به عصیان و سرکشی در برابر پیامبران برخاستند» (وَ عَصَوْا رُسُلَهُ). | |||
سومین گناهشان این بود که فرمان خدا را رها کرده «و از فرمان هر جبّار عنیدی پیروی میکردند» (وَ اتَّبَعُوا أَمْرَ کُلِّ جَبَّارٍ عَنِیدٍ). | |||
چه گناهی از این گناهان بالاتر، ترک ایمان، مخالفت پیامبران و گردن نهادن به فرمان جباران عنید. | |||
«جبّار» به کسی میگویند که از روی خشم و غضب میزند و میکشد و نابود میکند، و پیرو فرمان عقل نیست و «عَنِیدٍ» کسی است که با حق و حقیقت، | |||
ج2، ص356 | |||
فوق العاده مخالف است و هیچ گاه زیر بار حق نمیرود. | |||
این دو صفت، صفت بارز طاغوتها و مستکبران هر عصر و زمان است، که هرگز گوششان بدهکار حرف حق نیست، و با هر کس مخالف شدند با قساوت و بیرحمی، شکنجه میکنند و میکوبند و از میان میبرند. | |||
}} | |||
|-|تسنیم= | |-|تسنیم= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|</tabber> | |-|</tabber> | ||
نسخهٔ ۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۲:۲۶
ترجمه
هود ٥٨ | آیه ٥٩ | هود ٦٠ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«تِلْکَ»: اشاره به قبیله است و مؤنّث ذکر شده است، و اعاده ضمیر مذکّر به عاد، در افعال (جَحَدُوا، عَصَوْا، إِتَّبَعُوا) با توجّه به لفظ قوم است. یا این که (تِلْکَ) اشاره به آثار باقیمانده عاد است. یعنی این آثار بر جایِ قوم عاد است و بنگرید که چه بر سرشان آمده است. «جَحَدُوا»: انکار کردند. تکفیر نمودند. «عَصَوْا رُسُلَهُ»: از فرمان پیغمبران خدا سرپیچی و سرکشی کردند. ذکر (رُسُل) به صورت جمع، بیانگر این واقعیّت است که سرکشی از فرمان پیغمبری از جمله هود، در اصل سرکشی از فرمان جملگی پیغمبران پیشین و پسین خدا است. زیرا که همه انبیاء مردمان را به توحید خواندهاند و هماهنگ و همگام، در مسیری حرکت کردهاند. «جَبَّارٍ»: سرکش و متمرّد. زورمند و قلدری که دیگران را با زور به کاری که نمیخواهند وادارد. «عَنِیدٍ»: طاغی و یاغی. دشمن حق و حقیقت.
تفسیر
- آيات ۶۰ - ۵۰، سوره هود
- سخنان جناب هود (عليه السلام ) به قوم خود (قوم عاد)
- معناى ((فطر)) و ((فطرة اللّه )) و فرق بين ((فطرت )) و ((خلق ))
- سخن هود به قومش : اگر بسوى خدا برگرديد باران رحمتش را بر شمانازل مى كند
- اعمال صالح باعث ازدياد خيرات و نعمتهاات واعمال زشت بلا و محنت و بدبختى در پى دارد
- جواب رد قوم هود به آن حضرت
- تحدى : پاسخ هود به قوم خود
- هود (ع ) در ادامه پاسخ به جدال كافران : من بر خداتوكل مى كنم
- معناى اين سخن هود (ع ) به قوم خود كه گفت : ((و يستخلف ربى قوما غيركم و لاتضرونه شيئا))
- اشاره به اينكه عصيان و نافرمانى در برابر يك پيغمبر، عصيان در برابر همهپيامبران به شمار مى رود
- سه خصلت قوم هود كه به خاطر آن ملعون دنيا و آخرت شدند: انكار آيات الهى ،نافرمانى انبياء و اطاعت از جباران
- بحث روايتى (روايتى در تفسير جمله : ((ان ربى على صراط مستقيم )) و اشاره بهروايات راجع به قوم هود)
- گفتارى پيرامون داستان هود، قوم عاد، تكذيب هود ونزول عذاب
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ تِلْكَ عادٌ جَحَدُوا بِآياتِ رَبِّهِمْ وَ عَصَوْا رُسُلَهُ وَ اتَّبَعُوا أَمْرَ كُلِّ جَبَّارٍ عَنِيدٍ «59»
و آن قوم عاد، آيات پروردگارشان را منكر شدند و پيامبرانِ او را نافرمانى كرده و از فرمان هر ستمگر لجوجى پيروى نمودند.
پیام ها
1- تاريخ پيشينيان فرا روى شماست، چرا عبرت نمىگيريد؟ «تِلْكَ»
2- انكار يك پيامبر، به منزلهى انكار تمامى انبياست. «2» «عَصَوْا رُسُلَهُ»
3- خطراتى كه يك جامعه را تهديد مىكند عبارتند از:
الف: كفر به آيات الهى. «جَحَدُوا بِآياتِ رَبِّهِمْ»
ب: نافرمانى از انبيا و رهبران حقّ. «عَصَوْا رُسُلَهُ»
ج: پيروى از طاغوتها. «اتَّبَعُوا أَمْرَ كُلِّ جَبَّارٍ»
4- كسى كه پيرو پيامبران معصوم عليهم السلام نباشد، پيرو ستمگران لجوج خواهد شد.
عَصَوْا رُسُلَهُ ... اتَّبَعُوا أَمْرَ كُلِّ جَبَّارٍ
5- اجبار جبّاران، به خاطر اطاعت كردن تودهها است. «اتّبعوا ... جبّار»
«1». امر الهى همان است كه در سورهى فصّلت، آيهى 15 مىخوانيم: «فَأَرْسَلْنا عَلَيْهِمْ رِيحاً صَرْصَراً فِي أَيَّامٍ نَحِساتٍ» ما باد تندى را در روزهاى شومى فرستاديم.
«2». قوم عاد ظاهراً يك پيامبر بيشتر نداشته وآن هم حضرت هود بوده است. تفسير الميزان.
تفسير نور(10جلدى)، ج4، ص: 80
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ تِلْكَ عادٌ جَحَدُوا بِآياتِ رَبِّهِمْ وَ عَصَوْا رُسُلَهُ وَ اتَّبَعُوا أَمْرَ كُلِّ جَبَّارٍ عَنِيدٍ (59)
پس از آن ذكر فرمايد كفر عاد را:
وَ تِلْكَ عادٌ: و آن قبيله عاديان يا آن اثرهائى كه در احقاف مىبينيد آثار قبيله عاد است. جَحَدُوا بِآياتِ رَبِّهِمْ: انكار كردند و كافر شدند به آيات پروردگارشان. وَ عَصَوْا رُسُلَهُ: و نافرمانى نمودند پيغمبران الهى را. گرچه فقط مخالفت پيغمبر خود، هود را نمودند، لكن چون تمام انبيا در دعوت به حقّ شريكند، لذا تكذيب يك پيغمبر، مستلزم تكذيب تمام انبياء خواهد بود. و ايضا هر نبى، امت خود را امر فرموده بود به ايمان به جميع انبياء. وَ اتَّبَعُوا أَمْرَ كُلِّ جَبَّارٍ عَنِيدٍ: و پيروى كردند فرمان هر گردنكش ستيزهكار را، يعنى عاصى شدند در حق كسى كه ايشان را به حق دعوت مىكرد، و مطيع گشتند آنان را كه به كفر و گمراهى ايشان را مىخواندند از رؤساى كفّره.
تبصره: علامه مجلسى قدس الله سره در حيات القلوب به سند حسن روايت نموده كه: «1» معتصم امر كرد در بطانيه چاهى حفر كنند. تا سيصد قامت كندند، آب ظاهر نشد، واگذاشتند. زمان متوكل امر كرد اين قدر حفر كنند تا آب ظاهر
«1» حياة القلوب ج 1 ص 57 باب پنجم ذيل فصل اول.
جلد 6 - صفحه 92
شود. پس كندند به حدى كه هر صد قامت يك چرخ گذاشتند تا به سنگى رسيدند، چون آن را به كلنگ شكستند، باد سردى بيرون آمد، هركه نزديك چاه بود هلاك نمود. خبر به متوكل، تمام علما حيران، و سرّ آن را ندانستند. پس نامهاى در اين باب خدمت امام على النقى نوشتند، حضرت فرمود: اينها شهرهاى احقاف و قوم عاد بودند، خداى تعالى ايشان را به باد تند سرد تماما هلاك نمود.
پيغمبرشان هود، و شهرهاى آنها آبادان و با خير و فراوان بودند، حق سبحانه باران را هفت سال حبس كرد تا به خشكسالى افتادند، و خير از بلاد آنها برطرف شد.
هود فرمود: طلب آمرزش كنيد از پروردگار خود و توبه نمائيد تا باران را از آسمان ريزان و شما را قوّتى بر قوّت بيفزايد و اعراض نكنيد از حق كه در اين حال كافر خواهيد شد. پس چون ايمان نياوردند و طغيانشان زياد شد، خدا وحى فرمود كه عذاب در فلان وقت خواهد آمد، بادى كه در آن عذابى دردناك است. زمان موعود ابرى ظاهر، شاد شدند كه باران بر آنها بارد، هود فرمود: بلكه همان عذابى است كه تعجيل و طلب مىكرديد.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ لَمَّا جاءَ أَمْرُنا نَجَّيْنا هُوداً وَ الَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ بِرَحْمَةٍ مِنَّا وَ نَجَّيْناهُمْ مِنْ عَذابٍ غَلِيظٍ (58) وَ تِلْكَ عادٌ جَحَدُوا بِآياتِ رَبِّهِمْ وَ عَصَوْا رُسُلَهُ وَ اتَّبَعُوا أَمْرَ كُلِّ جَبَّارٍ عَنِيدٍ (59) وَ أُتْبِعُوا فِي هذِهِ الدُّنْيا لَعْنَةً وَ يَوْمَ الْقِيامَةِ أَلا إِنَّ عاداً كَفَرُوا رَبَّهُمْ أَلا بُعْداً لِعادٍ قَوْمِ هُودٍ (60)
ترجمه
و چون آمد فرمان ما نجات داديم هود را و آنانكه ايمان آوردند با او برحمتى از خودمان و نجات داديم ايشانرا از عذاب سخت
و اين قبيله عاد انكار كردند آيتهاى پروردگارشان را و نافرمانى كردند پيغمبران او را و پيروى كردند فرمان
جلد 3 صفحه 92
هر گردنكش ستيزه كار را
و در پى آورده شدند در اين دنيا لعنت را و در روز قيامت آگاه باشيد همانا قبيله عاد كافر شدند بپروردگارشان آگاه باشيد كه دورى از رحمت است براى قبيله عاد كه قوم هودند.
تفسير
گفته شده است اهل نجات چهار هزار نفر بودند كه مشمول رحمت شدند و بقيّه آنها بباد تند سرد كه هفت شب و هشت روز بر آنها وزيد هلاك شدند و اينكه صيغه نجّينا تكرار شده براى بيان آنستكه اهل ايمان علاوه بر آنكه از عذاب دنيا نجات يافتند از عذاب شديد آخرت هم مأمون شدند و اشاره بآنكه اهل عصيان بهر دو عذاب گرفتار گشتند و اينكه كلمه رسل بصيغه جمع ذكر شده با آنكه بحسب ظاهر آنها معصيت امر حضرت هود را نمودند براى اشاره بآنستكه مخالفت با پيغمبر وقت مخالفت با تمام انبياء است چون همه آنها آمر بمعروف و ناهى از منكر و داعى بتوحيد و رادع از شرك و ناشر احكام الهى ميباشند و از پيش خود چيزى نياورده و مقصودى ندارند پس معصيت هر يك از ايشان معصيت همه است چنانچه متابعت رؤساء كفر و ضلال و عناد در هر زمانى متابعت تمام آنها است و محروميّت از رحمت الهى و لعن اهل ايمان پيرو و ملازم با آنها است در دنيا و آخرت و اين استحقاق را بعمل خودشان تهيّه نمودهاند و تكرار كلمه الا و لفظ عاد براى تأكيد و تقرير امر و مزيد تنبيه و اعتبار از حال آنها است و تصريح بقوم هود براى امتياز اينها از قوم عاد ارم است كه آنها هم معذّب بعذاب الهى شدند و شمّهاى از احوال اين قبيله و بيان استيصالشان در سوره اعراف گذشت و بعضى جمله اخيره را دعائيّه براى دلالت بر استحقاق آنها دانستهاند يعنى دورى از رحمت باد براى قبيله عاد كه قوم هود بودند.
جلد 3 صفحه 93
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ تِلكَ عادٌ جَحَدُوا بِآياتِ رَبِّهِم وَ عَصَوا رُسُلَهُ وَ اتَّبَعُوا أَمرَ كُلِّ جَبّارٍ عَنِيدٍ (59)
و اينکه قبيله و طائفه عاد انكار كردند بآيات پروردگار خود و عصيان و مخالفت كردند رسولان او را و متابعت كردند هر ظالم جابر عنود را وَ تِلكَ عادٌ تعبير بتلك با اينكه عاد مذكر است باعتبار جماعت است و اينها فرقه فرقه بودند.
جَحَدُوا بِآياتِ رَبِّهِم جحود انكار است با اينكه قلبا يقين داشته باشد جَحَدُوا بِها وَ استَيقَنَتها أَنفُسُهُم ظُلماً وَ عُلُوًّا نمل آيه 14 و يهود را جهود گفتند بهمين مناسبت که اغلب آنها حقانيت اسلام را فهميدند لكن از روي عناد و عصبيت و كبر و نخوت انكار كردند و مراد از آيات پروردگار معجزات صادره از رسولان الهي که حمل بر سحر كردند.
وَ عَصَوا رُسُلَهُ حضرت هود عليه السّلام يك رسول بيش نبود تعبير بجمع ممكن است که در زمان انبياء سلف رسولان بسياري بودند که تابع آن رسول بزرگ بودند که آنها را ميفرستاد باطراف مثل علماء در زمان ائمه عليهم السلام که روات بودند و در دوره غيبت که مجتهدين باشند که حضرت رسول صلّي اللّه عليه و آله و سلّم فرمود (علماء امتي)
جلد 11 - صفحه 75
(كانبياء بني اسرائيل) وَ اتَّبَعُوا أَمرَ كُلِّ جَبّارٍ عَنِيدٍ ضعفاء و زير دستان متابعت رؤساء و بزرگان و امراء و اعيان و اشراف خود را ميكردند و تابع آنها بودند.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 59)- در این آیه گناهان قوم عاد را در سه موضوع خلاصه میکند نخست میفرماید: «و این قوم عاد بود که آیات پروردگارشان را انکار کردند» و با لجاجت، هرگونه دلیل و مدرک روشنی را بر صدق دعوت پیامبرشان منکر شدند (وَ تِلْکَ عادٌ جَحَدُوا بِآیاتِ رَبِّهِمْ).
دیگر این که: آنها از نظر عمل نیز «به عصیان و سرکشی در برابر پیامبران برخاستند» (وَ عَصَوْا رُسُلَهُ).
سومین گناهشان این بود که فرمان خدا را رها کرده «و از فرمان هر جبّار عنیدی پیروی میکردند» (وَ اتَّبَعُوا أَمْرَ کُلِّ جَبَّارٍ عَنِیدٍ).
چه گناهی از این گناهان بالاتر، ترک ایمان، مخالفت پیامبران و گردن نهادن به فرمان جباران عنید.
«جبّار» به کسی میگویند که از روی خشم و غضب میزند و میکشد و نابود میکند، و پیرو فرمان عقل نیست و «عَنِیدٍ» کسی است که با حق و حقیقت،
ج2، ص356
فوق العاده مخالف است و هیچ گاه زیر بار حق نمیرود.
این دو صفت، صفت بارز طاغوتها و مستکبران هر عصر و زمان است، که هرگز گوششان بدهکار حرف حق نیست، و با هر کس مخالف شدند با قساوت و بیرحمی، شکنجه میکنند و میکوبند و از میان میبرند.
نکات آیه
۱- قوم عاد ، برخوردار از آیات و نشانه هاى بسیار براى درک توحید ربوبى (و تلک عاد جحدوا بأیت ربهم)
۲- اکثریت قاطع قوم عاد ، آیات الهى و نشانه هاى ربوبیت خداوند را انکار کردند. (و تلک عاد جحدوا بأیت ربهم) با اینکه عده اى از مردم عاد ایمان آوردند، خداوند انکار آیات و مخالفت با پیامبران را به همه قوم نسبت مى دهد تا به این نکته اشاره کند که: اکثریت قریب به اتفاق آنان، به کفرورزى اصرار داشتند و مؤمنان در قیاس با آنها، چیزى به شمار نمى آمدند. قابل ذکر است که چون فعل «جحد» به وسیله حرف «با» متعدى شده، معناى «کفر» در آن اشراب شده است.
۳- هود(ع) ، معجزات متعددى را براى اثبات ربوبیت خداوند در اختیار قوم عاد قرار داد.* (و تلک عاد جحدوا بأیت ربهم)
۴- خداوند ، در طول تاریخ قوم عاد ، پیامبران بسیارى را براى هدایت آنان فرستاد. (و تلک عاد ... و عصوا رسله) برداشت فوق ، با توجه به کلمه «رسل» که جمع «رسول» است ، استفاده مى شود.
۵- اکثریت قاطع قوم عاد ، با رسولان الهى مخالفت کرده و از پذیرش رسالت و پیامهاى آنان سرپیچى کردند. (و تلک عاد ... و عصوا رسله)
۶- مخالفت با هر یک از پیامبران الهى ، به منزله مخالفت با همه ایشان است. (و تلک عاد ... و عصوا رسله) بر اساس برخى شواهد، گفته شده است که قوم عاد، پیامبرى جز هود(ع) نداشتند. چنان چه این سخن صحیح باشد جمع آوردن «رسل» در جمله «عصوا رسله» براى رساندن این حقیقت است که هر چند قوم عاد با یک پیامبر مخالفت کردند، ولى مخالفت با یک پیامبر به منزله مخالفت با همه پیامبران الهى است; زیرا آنان یک سخن و یک هدف دارند و آن دعوت به توحید و شاخه هاى آن است.
۷- قوم عاد ، متشکل از سرانى متکبر و سرکش و توده هایى پیرو و مطیع (و اتبعوا أمر کل جبار عنید)
۸- توده هاى قوم عاد ، به پیروى از فرمان سران خویش ، آیات الهى را انکار و با پیامبران مخالفت مى کردند. (و تلک عاد جحدوا بأیت ربهم و عصوا رسله واتبعوا أمر کل جبار عنید)
۹- نظام حاکم بر قوم عاد ، نظامى ظالمانه و استبدادى (و اتبعوا أمر کل جبار عنید)
۱۰- تعالیم هود(ع) ، ناسازگار با منافع سران جبار و سرکش قوم عاد (و اتبعوا أمر کل جبار عنید)
۱۱- تسلط متکبران و سرکشان حق ناپذیر بر توده هاى مردم ، از موانع موفقیت پیامبران (و تلک عاد جحدوا بأیت ربهم ... و اتبعوا أمر کل جبار عنید)
۱۲- ضرورت پرهیز از فرمانبرى و پیروى متکبران و سرکشان حق ناپذیر (و اتبعوا أمر کل جبار عنید)
۱۳- تکبر ، سرکشى و لجاجت سران قوم عاد ، مایه انکار رسالت هود(ع) از سوى آنان و نپذیرفتن تعالیم او (و تلک عاد جحدوا بأیت ربهم و عصوا رسله واتبعوا أمر کل جبار عنید)
۱۴- نپذیرفتن ربوبیت خداوند و مخالفت با پیامبران و برنامه هاى ایشان ، زمینه ساز نظام استبدادى و حاکمیت ستمگران * (و تلک عاد جحدوا بأیت ربهم ... واتبعوا أمر کل جبار عنید) برداشت فوق ، براساس این احتمال است که ترتیب ذکرى جمله «اتبعوا ...» بر جمله هاى سابق ، حاکى از ترتب خارجى آن باشد.
۱۵- پذیرش ربوبیت خدا و پیروى از برنامه هاى پیامبران ، مانع از حاکمیت و سلطه ستمگران و سرکشان * (و تلک عاد جحدوا بأیت ربهم ... واتبعوا أمر کل جبار عنید)
۱۶- انکار کنندگان ربوبیت خدا ، مخالفان پیامبران و پیروى کنندگان از سرکشان ، در معرض عذابهاى دنیوى اند. (و لما جاء أمرنا ... و تلک عاد جحدوا بأیت ربهم ... واتبعوا أمر کل جبار عنید)
۱۷- انکار ربوبیت خدا ، مخالفت با پیامبران و برنامه هاى آنان و پیروى از ستمگران و سرکشان ، درپى دارنده عذاب سهمگین قیامت (و نجّینهم من عذاب غلیظ. و تلک عاد جحدوا ... واتبعوا أمر کل جبار عنید) آیه مورد بحث ، بیانگر گناهانى است که قوم عاد را به عذاب دنیوى و اخروى گرفتار ساخت.
موضوعات مرتبط
- آیات خدا: مکذبان آیات خدا ۲، ۸
- اطاعت: آثار اطاعت از انبیا ۱۵
- انبیا: آثار مخالفت با انبیا ۱۴، ۱۷; پیروى از مخالفان انبیا ۸; عذاب دنیوى مخالفان انبیا ۱۶; مخالفان انبیا ۵; مخالفت با انبیا ۶; موانع موفقیت انبیا ۱۱
- ایمان: آثار ایمان ۱۵; ایمان به ربوبیت خدا ۱۵
- تکبر: آثار تکبر ۱۳
- حکومت: زمینه حکومت استبدادى ۱۴
- خدا: آثار تکذیب ربوبیت خدا ۱۴، ۱۷; دلایل ربوبیت خدا ۳
- ربوبیت خدا: عذاب دنیوى مکذبان ربوبیت خدا ۱۶; مکذبان ربوبیت خدا ۲
- رسولان خدا: ۴
- ظالمان: آثار پیروى از ظالمان ۱۷; زمینه حاکمیت ظالمان ۱۴; موانع حاکمیت ظالمان ۱۵
- ظلم: آثار ظلم ۱۷
- عذاب: اهل عذاب ۱۶; مراتب عذاب ۱۷; موجبات عذاب اخروى ۱۷
- عصیان: آثار عصیان ۱۳، ۱۷; عصیان از انبیا ۵
- عصیانگران: ۵ اجتناب از پیروى عصیانگران ۱۲; عذاب دنیوى پیروان عصیانگران ۱۶; موانع حاکمیت عصیانگران ۱۵
- قوم عاد: اکثریت قوم عاد ۲، ۵; پیامبر قوم عاد ۴; تاریخ قوم عاد ۱، ۲، ۴، ۵، ۷، ۸، ۱۳; تکبر حاکمان قوم عاد ۱۳; حکومت استبدادى قوم عاد ۹; ساختار سیاسى قوم عاد ۹; ساختار قوم عاد ۷; طبقات اجتماعى قوم عاد ۷، ۸; عصیان حاکمان قوم عاد ۱۳; عصیان قوم عاد ۵; عصیانگران قوم عاد ۷; قوم عاد و آیات خدا ۱، ۲، ۸; قوم عاد و توحید ربوبى ۱; قوم عاد و ربوبیت خدا ۲; کفر قوم عاد ۲; متکبران قوم عاد ۷; مخالفت قوم عاد ۵، ۸
- متکبران: آثار سلطه متکبران ۱۱; اجتناب از پیروى متکبران ۱۲
- هود(ع): تعالیم هود(ع) ۱۰; تعدد معجزه هود(ع) ۳; ظلم ستیزى هود(ع) ۱۰; عوامل تکذیب هود(ع) ۱۳