الْأَعْمَى: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(افزودن نمودار دفعات)
(Added word proximity by QBot)
 
خط ۱: خط ۱:
__TOC__
''' [[ویژه:پیوند_به_این_صفحه/الْأَعْمَى | آیات شامل این کلمه ]]'''
''' [[ویژه:پیوند_به_این_صفحه/الْأَعْمَى | آیات شامل این کلمه ]]'''


خط ۹: خط ۱۰:
*[[ال]]
*[[ال]]


===کلمات [[راهنما:نزدیک مکانی|نزدیک مکانی]]===
<qcloud>
وَ:100, لا:36, يَسْتَوِي:34, الْبَصِير:31, عَلَى:31, مَا:29, حَرَج:27, هَل:24, لَيْس:20, قُل:19, اللّه:17, الْأَعْرَج:16, الظّلُمَات:16, جَاءَه:15, تَوَلّى:15, أَم:15, أَن:15, عَلِيم:15, يُدْرِيک:15, أَلِيما:15, أَ:14, عَذَابا:14, سَمِيع:14, يَعْلَمُون:14, الْمَصِير:14, لَعَلّه:14, يَزّکّى:13, إِلَي:13, فَلا:13, ضَرّا:13, عَبَس:13, أَو:13, يُعَذّبْکُم:13, الّذِين:13, قَبْل:13, يَذّکّر:13, النّاس:13, آمَنُوا:13, إِلَى:13, النّور:13, تَسْتَوِي:13, يُوحَى:13, تَتَفَکّرُون:13, أَکْثَر:12, أَنْذِر:12, مِن:12, لَهُن:12, نَفْعا:11, بِه:11, لِنَفْسِه:11, لٰکِن:11, خَيْر:11, إِلاّ:11, عَمِلُوا:11, تَوَلّيْتُم:11, أَتّبِع:11, لِأَنْفُسِهِم:11, الصّالِحَات:11, يَمْلِکُون:10, إِن:10
</qcloud>
===تکرار در هر سال نزول===
{{#ask:[[رده:آیات قرآن]] [[نازل شده در سال::+]] [[کلمه غیر ربط::الْأَعْمَى]]
{{#ask:[[رده:آیات قرآن]] [[نازل شده در سال::+]] [[کلمه غیر ربط::الْأَعْمَى]]
|?نازل شده در سال
|?نازل شده در سال

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۴:۰۶

آیات شامل این کلمه

ریشه کلمه

قاموس قرآن

كورى. به فقدان بصيرت و جهل و ضلالت و اشتباه نيز اطلاق مى‏شود. مثل [فتح:17]. [نور:61]. [عبس:2-1]. كه هر دو در كورى ظاهرى است و مثل [فصّلت:17]. كه در ضلالت و گمراهى به كار رفته و مثل [انعام:104]. در وصف فاقد چشم گويند:اعمى چنانكه گذشت و در وصف فاقد بصيرت گويند:اعمى و عم چنانكه راغب گفته، جمع«عم» عمون است مثل [نمل:66]. طبرسى ذيل آيه [اعراف:64]. فرموده:آنگاه كه شخص اعمى القلب باشد گويند:«رجل عم». جمع اعمى عمى بر وزن قفل و عميان بر وزن سلطان آيد مثل [بقره:18]. و [فرقان:73]. [قصص:66-65]. كور شدن خبرها كنايه از آن است كه جوابى و خبرى پيدا نمى‏كنند. ممكن است «عَمِيَتْ» را در آيه مخفى ماندن و اشتباه معنى كرد چنانكه در مجمع فرموده در اقرب الموارد هست:«عمى عليه الامر: التبس واشتبه». يعنى:روزى خدا ندايشان كند و گويد: چه جوابى به پيامبران داديد (آنگاه كه شما را به ايمان و عمل دعوت كردند) خبرها بر آنان كور و مخفى مى‏شوند و جوابى پيدا نمى‏كنند و از يكديگر نيز نمى‏پرسندچه جوابى بدهيم زيرا همه در مخفى ماندن جواب و نداشتن عذر مساوى اند. [هود:28]. «عُمِيّتْ» در آيه به معنى كور شدن كنايه از مشتبه شدن است،ظاهراً مراد از بينة معجزه و از رحمت نبوّت است. يعنى اى قوم خبرم دهيد اگر متكى به معجزه‏اى از خدا باشم و مرا پيامبرى دهد و آن بر شما پس از روشن شدن مشتبه و مخفى ماند آيا با آنكه مكروه مى‏داريد شمارا به نبوّت مجبور مى‏كنيم؟ و «لااِكْراهَ فِى الّدينِ». [اسراء:72]. اعماى اول وصف است به معنى فاقدالبصيرة و گمراه ولى اعماى دوم ممكن است بقرينه «اضل» اسم تفضيل باشد يعنى هر كه در اين دنيا از هدايت كور ماند و گمراه شد او در قيامت كورتر و گمراه‏تر است.

کلمات نزدیک مکانی

تکرار در هر سال نزول

در حال بارگیری...