ریشه دمع: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(افزودن نمودار دفعات)
(Added root proximity by QBot)
خط ۲۹: خط ۲۹:
=== قاموس قرآن ===
=== قاموس قرآن ===
اشك چشم. و جارى شدن اشك. مصدر و اسم هر دو آمده است (مفردات - اقرب) [مائده:83]، [توبه:92] فيض به معنى امتلاء و پر شدن و نيز به معنى جريان پس از پر شدن آمده است چنانكه در اقرب گفته در مجمع ذيل آيه اوّل مى‏گويد: «فَيَضَ الْعَيْنُ مِنَ الدَّمْعِ» پر شدن آن است از اشك و در ذيل آية دوّم فرموده: فيض جارى شدن به سبب امتلا است. على هذا اگر «تفيض» را در دو آيه به معنى پر شدن بگيريم معنى چنين مى‏شود: مى‏بينى چشمشان از اشك پر مى‏شود و اگر به معنى جريان باشد معنى آن است: مى‏بينى چشمشان اشك مى‏ريزد ولى ترجمه تحت اللفظى آن است كه چشمشان از اشك جارى مى‏شود ممكن است اين تركيب مجازى باشد مثل «فاض الوادى» و «جرى الميزاب» كه به معنى آب از دره و آب از ناودان جارى شده است و اين تركيب قهراً براى مبالغه است گوئى چشم از كثرت اشك جارى است چنانكه بيضاوى و زمخشرى گفته است. در كشّاف ذيل آيه اوّل مى‏گويد: يعنى پر مى‏شود از اشك تا جارى شود زيرا فيض پر شدن ظرف و ريختن از جوانب آن است و در ذيل آيه دوّم مى‏گويد: من بيانيّه است اين مثل «تفيض دمعاً» است و «من الدمع» تميز است و اين رساتر است از اينكه گفته شود: اشك جارى است زيرا گوئى چشم خودش اشك روان است .
اشك چشم. و جارى شدن اشك. مصدر و اسم هر دو آمده است (مفردات - اقرب) [مائده:83]، [توبه:92] فيض به معنى امتلاء و پر شدن و نيز به معنى جريان پس از پر شدن آمده است چنانكه در اقرب گفته در مجمع ذيل آيه اوّل مى‏گويد: «فَيَضَ الْعَيْنُ مِنَ الدَّمْعِ» پر شدن آن است از اشك و در ذيل آية دوّم فرموده: فيض جارى شدن به سبب امتلا است. على هذا اگر «تفيض» را در دو آيه به معنى پر شدن بگيريم معنى چنين مى‏شود: مى‏بينى چشمشان از اشك پر مى‏شود و اگر به معنى جريان باشد معنى آن است: مى‏بينى چشمشان اشك مى‏ريزد ولى ترجمه تحت اللفظى آن است كه چشمشان از اشك جارى مى‏شود ممكن است اين تركيب مجازى باشد مثل «فاض الوادى» و «جرى الميزاب» كه به معنى آب از دره و آب از ناودان جارى شده است و اين تركيب قهراً براى مبالغه است گوئى چشم از كثرت اشك جارى است چنانكه بيضاوى و زمخشرى گفته است. در كشّاف ذيل آيه اوّل مى‏گويد: يعنى پر مى‏شود از اشك تا جارى شود زيرا فيض پر شدن ظرف و ريختن از جوانب آن است و در ذيل آيه دوّم مى‏گويد: من بيانيّه است اين مثل «تفيض دمعاً» است و «من الدمع» تميز است و اين رساتر است از اينكه گفته شود: اشك جارى است زيرا گوئى چشم خودش اشك روان است .
===ریشه‌های [[راهنما:نزدیک مکانی|نزدیک مکانی]]===
<qcloud htmlpre='ریشه_'>
من:100, ما:59, فيض:54, هم:48, عين:42, حزن:33, ان:30, لا:27, عرف:27, وجد:25, حقق:22, رئى:22, ولى:22, ه:19, نفق:19, قول:19, انن:19, رسل:19, ربب:16, الى:16, على:16, نا:13, کم:13, نزل:13, امن:10, حمل:10
</qcloud>


== کلمات مشتق شده در قرآن ==
== کلمات مشتق شده در قرآن ==

نسخهٔ ‏۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۷:۰۱

تکرار در قرآن: ۲(بار)

لیست کلمات مشتق شده


در حال بارگیری...


قاموس قرآن

اشك چشم. و جارى شدن اشك. مصدر و اسم هر دو آمده است (مفردات - اقرب) [مائده:83]، [توبه:92] فيض به معنى امتلاء و پر شدن و نيز به معنى جريان پس از پر شدن آمده است چنانكه در اقرب گفته در مجمع ذيل آيه اوّل مى‏گويد: «فَيَضَ الْعَيْنُ مِنَ الدَّمْعِ» پر شدن آن است از اشك و در ذيل آية دوّم فرموده: فيض جارى شدن به سبب امتلا است. على هذا اگر «تفيض» را در دو آيه به معنى پر شدن بگيريم معنى چنين مى‏شود: مى‏بينى چشمشان از اشك پر مى‏شود و اگر به معنى جريان باشد معنى آن است: مى‏بينى چشمشان اشك مى‏ريزد ولى ترجمه تحت اللفظى آن است كه چشمشان از اشك جارى مى‏شود ممكن است اين تركيب مجازى باشد مثل «فاض الوادى» و «جرى الميزاب» كه به معنى آب از دره و آب از ناودان جارى شده است و اين تركيب قهراً براى مبالغه است گوئى چشم از كثرت اشك جارى است چنانكه بيضاوى و زمخشرى گفته است. در كشّاف ذيل آيه اوّل مى‏گويد: يعنى پر مى‏شود از اشك تا جارى شود زيرا فيض پر شدن ظرف و ريختن از جوانب آن است و در ذيل آيه دوّم مى‏گويد: من بيانيّه است اين مثل «تفيض دمعاً» است و «من الدمع» تميز است و اين رساتر است از اينكه گفته شود: اشك جارى است زيرا گوئى چشم خودش اشك روان است .

ریشه‌های نزدیک مکانی

کلمات مشتق شده در قرآن

کلمه تعداد تکرار در قرآن
الدَّمْعِ‌ ۲

ریشه‌های مرتبط