عُنُقِک: تفاوت میان نسخهها
از الکتاب
(Edited by QRobot) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
*[[ریشه عنق | عنق]] (۹ بار) [[کلمه با ریشه:: عنق| ]] | *[[ریشه عنق | عنق]] (۹ بار) [[کلمه با ریشه:: عنق| ]] | ||
*[[ریشه ک | ک]] (۱۴۷۸ بار) [[کلمه با ریشه:: ک| ]] | *[[ریشه ک | ک]] (۱۴۷۸ بار) [[کلمه با ریشه:: ک| ]] | ||
=== قاموس قرآن === | |||
گردن. در اقرب الموارد گفته:عنق محل اتصال سر به بدن است مذكّر و مؤنّث هر دو آيد مذكّر بودن اكثر است جمع آن اعناق مىباشد. [اسراء:29]. دست را به گردنت بسته نكن(در انفاق تقتيرنكن) [رعد:5]. در آيه [انفال:12]. مراد از «فَوْقَ الْاَعْناقِ» ظاهراً سرهات كه بالاى گردن قرار گرفتهاند. [شعراء:4]. راغب گويد به اشراف ناس اعناق القوم گويند و اعناق در آيه به معنى اشراف است. طبرسى آن را يكى از چند احتمال شمرده. ولى ظهور آيه مىرساند كه اعناق به معنى گردنهاست و خضوع اعناق عبارت اخراى خضوع صاحبان اعناق است و خضوع شامل همه است نه فقط براى اشراف مىباشد. | |||
[[رده:كلمات قرآن]] | [[رده:كلمات قرآن]] |
نسخهٔ ۳۰ تیر ۱۳۹۳، ساعت ۱۵:۲۴
ریشه کلمه
قاموس قرآن
گردن. در اقرب الموارد گفته:عنق محل اتصال سر به بدن است مذكّر و مؤنّث هر دو آيد مذكّر بودن اكثر است جمع آن اعناق مىباشد. [اسراء:29]. دست را به گردنت بسته نكن(در انفاق تقتيرنكن) [رعد:5]. در آيه [انفال:12]. مراد از «فَوْقَ الْاَعْناقِ» ظاهراً سرهات كه بالاى گردن قرار گرفتهاند. [شعراء:4]. راغب گويد به اشراف ناس اعناق القوم گويند و اعناق در آيه به معنى اشراف است. طبرسى آن را يكى از چند احتمال شمرده. ولى ظهور آيه مىرساند كه اعناق به معنى گردنهاست و خضوع اعناق عبارت اخراى خضوع صاحبان اعناق است و خضوع شامل همه است نه فقط براى اشراف مىباشد.