بِأَمْوَال: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
*[[ریشه ب | ب]] (۲۶۴۹ بار) [[کلمه با ریشه:: ب| ]] | *[[ریشه ب | ب]] (۲۶۴۹ بار) [[کلمه با ریشه:: ب| ]] | ||
*[[ریشه مول | مول]] (۸۶ بار) [[کلمه با ریشه:: مول| ]] | *[[ریشه مول | مول]] (۸۶ بار) [[کلمه با ریشه:: مول| ]] | ||
=== قاموس قرآن === | |||
آنچه انسان مالك شود. در قاموس و اقرب گفته: «اَلْمالُ مامَلَكْتَهُ مِنْكُلِ شَىْءٍ» و نيز گفتهاند مال در نزد اهل باديه چهارپايان است، «مال» مذكر و مونث هر دو آيد گويند «هُوَمالٌ» و «هِىَ مالٌ». [كهف:46]. مقابلهمال بابنون نشان مىدهد كه مراد از مال متاع دنيا است و آنگاه كه گوييم: [نور:33]. نسبت حقيقى است كه متاع دنيا دراصل مال خداست. [اسراء:6]. راغب گويد: مال را از آن مال گويند كه پيوسته مائل و زائل است (از اين گروه به آن گروه ميل مىكند) و از اين جهت عرض خوانده شده (كه عارضى است و دوام ندارد) و بر اين است قول آنكه گفته «اَلْمالُ قَحْبَةٌ تَكُونُ يَوْماً فى بَيْتِ عَطَّارٍ وَيَوْماً فى بَيْتِ بَيْطارٍ». مال مانند زن زناكارى است، روزى درخانه عطار و روزى درخانه جراح است. [يونس:88]. ظاهرا مراد از زينت اثاث البيت وذكر اموال ذكرعام بعد ازخاص است و اينكه بعضى زينت را خوش قيافه بودن گفتهاند درست نيست . * [نساء:4]. در اين آيه مراد از «اَمْوالَكُمْ» ظاهرا اموال سفهاء است ولى نسبت آن به ضمير «كُمْ» از آن است كه سفه مثل مجنون محجور و ممنوع التصرف است. بايد بامالش او را اداره كرد و طعام و پوشاك داد، در اينصورت مال، مال عقلا است ،مال كسانى است كه طريق كسب و خرج آن را مىدانند. در الميزان گفته: مراد از اموال در حقيقت اموال سفهاء است به نوعى از عنايت به اولياء سفهاء نسبت داده شده است. بعضىها آنرا اموال ديگران دانسته وگفتهاند: مراد از آيه آن است كه انسان مال خويش را به سفهاء و اطفال ندهد بلكه اگر واجب النفقهاند به آنها كسوت و طعام بدهد ولى ظاهرا مراد معناى اول است. | |||
[[رده:كلمات قرآن]] | [[رده:كلمات قرآن]] |
نسخهٔ ۳ مرداد ۱۳۹۳، ساعت ۱۶:۲۵
ریشه کلمه
قاموس قرآن
آنچه انسان مالك شود. در قاموس و اقرب گفته: «اَلْمالُ مامَلَكْتَهُ مِنْكُلِ شَىْءٍ» و نيز گفتهاند مال در نزد اهل باديه چهارپايان است، «مال» مذكر و مونث هر دو آيد گويند «هُوَمالٌ» و «هِىَ مالٌ». [كهف:46]. مقابلهمال بابنون نشان مىدهد كه مراد از مال متاع دنيا است و آنگاه كه گوييم: [نور:33]. نسبت حقيقى است كه متاع دنيا دراصل مال خداست. [اسراء:6]. راغب گويد: مال را از آن مال گويند كه پيوسته مائل و زائل است (از اين گروه به آن گروه ميل مىكند) و از اين جهت عرض خوانده شده (كه عارضى است و دوام ندارد) و بر اين است قول آنكه گفته «اَلْمالُ قَحْبَةٌ تَكُونُ يَوْماً فى بَيْتِ عَطَّارٍ وَيَوْماً فى بَيْتِ بَيْطارٍ». مال مانند زن زناكارى است، روزى درخانه عطار و روزى درخانه جراح است. [يونس:88]. ظاهرا مراد از زينت اثاث البيت وذكر اموال ذكرعام بعد ازخاص است و اينكه بعضى زينت را خوش قيافه بودن گفتهاند درست نيست . * [نساء:4]. در اين آيه مراد از «اَمْوالَكُمْ» ظاهرا اموال سفهاء است ولى نسبت آن به ضمير «كُمْ» از آن است كه سفه مثل مجنون محجور و ممنوع التصرف است. بايد بامالش او را اداره كرد و طعام و پوشاك داد، در اينصورت مال، مال عقلا است ،مال كسانى است كه طريق كسب و خرج آن را مىدانند. در الميزان گفته: مراد از اموال در حقيقت اموال سفهاء است به نوعى از عنايت به اولياء سفهاء نسبت داده شده است. بعضىها آنرا اموال ديگران دانسته وگفتهاند: مراد از آيه آن است كه انسان مال خويش را به سفهاء و اطفال ندهد بلكه اگر واجب النفقهاند به آنها كسوت و طعام بدهد ولى ظاهرا مراد معناى اول است.