۸٬۹۳۳
ویرایش
(Edited by QRobot) |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{تغییر صفحه | قبلی=تفسیر:المیزان جلد۱۵ بخش۴۱ | بعدی = تفسیر:المیزان جلد۱۵ بخش۴۳}} | |||
__TOC__ | __TOC__ | ||
خط ۷۰: | خط ۷۲: | ||
<span id='link365'><span> | <span id='link365'><span> | ||
==آيات ۴۵۵۳، سوره نمل == | ==آيات ۴۵۵۳، سوره نمل == | ||
وَ لَقَدْ أَرْسلْنَا إِلى ثَمُودَ أَخَاهُمْ صلِحاً أَنِ اعْبُدُوا | وَ لَقَدْ أَرْسلْنَا إِلى ثَمُودَ أَخَاهُمْ صلِحاً أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ فَإِذَا هُمْ فَرِيقَانِ يخْتَصِمُونَ(۴۵) | ||
قَالَ يَقَوْمِ لِمَ تَستَعْجِلُونَ | قَالَ يَقَوْمِ لِمَ تَستَعْجِلُونَ بِالسيِّئَةِ قَبْلَ الْحَسنَةِ لَوْ لا تَستَغْفِرُونَ اللَّهَ لَعَلَّكمْ تُرْحَمُونَ(۴۶) | ||
قَالُوا اطيرْنَا بِك وَ بِمَن | قَالُوا اطيرْنَا بِك وَ بِمَن مَّعَك قَالَ طئرُكُمْ عِندَ اللَّهِ بَلْ أَنتُمْ قَوْمٌ تُفْتَنُونَ(۴۷) | ||
وَ كانَ فى الْمَدِينَةِ تِسعَةُ رَهْطٍ يُفْسِدُونَ فى الاَرْضِ وَ لا يُصلِحُونَ(۴۸) | وَ كانَ فى الْمَدِينَةِ تِسعَةُ رَهْطٍ يُفْسِدُونَ فى الاَرْضِ وَ لا يُصلِحُونَ(۴۸) | ||
قَالُوا تَقَاسمُوا | قَالُوا تَقَاسمُوا بِاللَّهِ لَنُبَيِّتَنَّهُ وَ أَهْلَهُ ثُمَّ لَنَقُولَنَّ لِوَلِيِّهِ مَا شهِدْنَا مَهْلِك أَهْلِهِ وَ إِنَّا لَصدِقُونَ(۴۹) | ||
وَ مَكَرُوا مَكراً وَ مَكَرْنَا مَكراً وَ هُمْ لا يَشعُرُونَ(۵۰) | وَ مَكَرُوا مَكراً وَ مَكَرْنَا مَكراً وَ هُمْ لا يَشعُرُونَ(۵۰) | ||
فَانظرْ كَيْف كانَ عَقِبَةُ مَكْرِهِمْ | فَانظرْ كَيْف كانَ عَقِبَةُ مَكْرِهِمْ أَنَّا دَمَّرْنَهُمْ وَ قَوْمَهُمْ أَجْمَعِينَ(۵۱) | ||
فَتِلْك بُيُوتُهُمْ خَاوِيَةَ بِمَا ظلَمُوا | فَتِلْك بُيُوتُهُمْ خَاوِيَةَ بِمَا ظلَمُوا إِنَّ فى ذَلِك لاَيَةً لِّقَوْمٍ يَعْلَمُونَ(۵۲) | ||
وَ أَنجَيْنَا | وَ أَنجَيْنَا الَّذِينَ ءَامَنُوا وَ كانُوا يَتَّقُونَ(۵۳) | ||
ترجمه آيات | ترجمه آيات | ||
و به ثموديان برادرشان صالح را فرستاديم كه خداى يكتا را بپرستيد آن وقت دو گروه شدند كه با يكديگر مخاصمه مى كردند ( ۴۵) | و به ثموديان برادرشان صالح را فرستاديم كه خداى يكتا را بپرستيد آن وقت دو گروه شدند كه با يكديگر مخاصمه مى كردند ( ۴۵) | ||
خط ۹۸: | خط ۱۰۰: | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه : ۵۳۲ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه : ۵۳۲ </center> | ||
از همينجا معلوم مى شود كه در حقيقت ، قوم صالح سه فريق شدند: فريقى از آنان از ايمان به خدا استكبار ورزيدند، فريق دوم طايفه اى از مستضعفين ، كه پيرو همان مستكبرين شدند، طايفه سوم ، يكدسته از مستضعفين كه به وى ايمان آوردند. | از همينجا معلوم مى شود كه در حقيقت ، قوم صالح سه فريق شدند: فريقى از آنان از ايمان به خدا استكبار ورزيدند، فريق دوم طايفه اى از مستضعفين ، كه پيرو همان مستكبرين شدند، طايفه سوم ، يكدسته از مستضعفين كه به وى ايمان آوردند. | ||
قَالَ يَقَوْمِ لِمَ تَستَعْجِلُونَ | قَالَ يَقَوْمِ لِمَ تَستَعْجِلُونَ بِالسيِّئَةِ قَبْلَ الْحَسنَةِ... | ||
معناى «'''استعجال به سيئه قبل از حسنه '''»، اين است كه : قبل از رحمت الهى كه سببش ايمان و استغفار است به درخواست عذاب مبادرت كنند. | معناى «'''استعجال به سيئه قبل از حسنه '''»، اين است كه : قبل از رحمت الهى كه سببش ايمان و استغفار است به درخواست عذاب مبادرت كنند. | ||
و با اين معنا روشن مى شود كه صالح اين توبيخ را وقتى كرد كه ايشان ناقه را كشته و به وى گفته بودند: «'''يا صالح ائتنا بما تعدنا ان كنت من الصادقين '''» | و با اين معنا روشن مى شود كه صالح اين توبيخ را وقتى كرد كه ايشان ناقه را كشته و به وى گفته بودند: «'''يا صالح ائتنا بما تعدنا ان كنت من الصادقين '''» | ||
بنا بر اين ، جمله «'''لو لا تستغفرون اللّه لعلكم ترحمون '''» تحريك و تشويق به ايمان و توبه است ، تا شايد خدا به ايشان رحم كند و عذابى كه به ايشان وعده داده به وعدهاى كه دروغ نمى شود از آنان بر دارد. | بنا بر اين ، جمله «'''لو لا تستغفرون اللّه لعلكم ترحمون '''» تحريك و تشويق به ايمان و توبه است ، تا شايد خدا به ايشان رحم كند و عذابى كه به ايشان وعده داده به وعدهاى كه دروغ نمى شود از آنان بر دارد. | ||
قَالُوا اطيرْنَا بِك وَ بِمَن | قَالُوا اطيرْنَا بِك وَ بِمَن مَّعَك قَالَ طئرُكُمْ عِندَ اللَّهِ بَلْ أَنتُمْ قَوْمٌ تُفْتَنُونَ | ||
مقصود از «'''تطيّر'''» و «'''طائر'''» در گفتگوى صالح عليه السّلام و قوم ثمود: «'''قالوااطيرنابك و بمن معك ...'''» | مقصود از «'''تطيّر'''» و «'''طائر'''» در گفتگوى صالح عليه السّلام و قوم ثمود: «'''قالوااطيرنابك و بمن معك ...'''» | ||
كلمه : «'''اطيرنا'''» در اصل «'''تطيرنا'''» بوده ، كه صيغه متكلم مع الغير از باب تفعل است ، كه مصدرش تطير مى شود و تطير به معناى فال بد زدن به چيزى و شوم دانستن آن است ، خواهى پرسيد، ثلاثى مجرد آن «'''طير'''» است كه به معناى مرغ است ، پس چرا در باب تفعل معناى فال بد زدن را مى دهد؟ در جواب مى گوييم : چون مردم غالبا با مرغ فال مى زدند و لذا شوم دانستن چيزى را تطير خواندند و همچنين به طورى كه گفته اند بهره هر كسى را از شر، طائر او ناميدند. | كلمه : «'''اطيرنا'''» در اصل «'''تطيرنا'''» بوده ، كه صيغه متكلم مع الغير از باب تفعل است ، كه مصدرش تطير مى شود و تطير به معناى فال بد زدن به چيزى و شوم دانستن آن است ، خواهى پرسيد، ثلاثى مجرد آن «'''طير'''» است كه به معناى مرغ است ، پس چرا در باب تفعل معناى فال بد زدن را مى دهد؟ در جواب مى گوييم : چون مردم غالبا با مرغ فال مى زدند و لذا شوم دانستن چيزى را تطير خواندند و همچنين به طورى كه گفته اند بهره هر كسى را از شر، طائر او ناميدند. | ||
خط ۱۲۰: | خط ۱۲۲: | ||
<span id='link367'><span> | <span id='link367'><span> | ||
==هم قسم شدن مفسدان براى قتل صالح عليه السّلام واهل او، و مكر خدا و هلاك ساختن آنان == | ==هم قسم شدن مفسدان براى قتل صالح عليه السّلام واهل او، و مكر خدا و هلاك ساختن آنان == | ||
قَالُوا تَقَاسمُوا | قَالُوا تَقَاسمُوا بِاللَّهِ لَنُبَيِّتَنَّهُ وَ أَهْلَهُ ثُمَّ لَنَقُولَنَّ لِوَلِيِّهِ مَا شهِدْنَا مَهْلِك أَهْلِهِ وَ إِنَّا لَصدِقُونَ | ||
كلمه «'''تقاسم '''» به معناى شركت در سوگند است . و كلمه «'''تبييت '''»، به معناى سوء قصد در شب است . و كلمه «'''اهل '''» به معناى آن كسى است كه : يك خانه ، او و مثل او را در خود جمع مى كند و يا خويشاوندى و يا دين آنان را جمع مى نمايد، (پس اهل خانه و اهل دين و اهل بيت ، به معناى كسانى است كه يك خانه و يك دين و يك دودمان آنها را با هم جمع كند) و شايد مراد از «'''اهله '''» در آيه مورد بحث ، همسر و فرزندان باشد، به قرينه اينكه بعد از آن مى فرمايد: «'''ثم نقول لوليه ما شهدنا - آنگاه به وليش مى گوييم ما ناظر نبوديم '''» و جمله «'''و انا لصادقون '''» عطف است بر جمله «'''ما شهدنا'''» و در حقيقت جزو مقول قول و تتمه كلام است . | كلمه «'''تقاسم '''» به معناى شركت در سوگند است . و كلمه «'''تبييت '''»، به معناى سوء قصد در شب است . و كلمه «'''اهل '''» به معناى آن كسى است كه : يك خانه ، او و مثل او را در خود جمع مى كند و يا خويشاوندى و يا دين آنان را جمع مى نمايد، (پس اهل خانه و اهل دين و اهل بيت ، به معناى كسانى است كه يك خانه و يك دين و يك دودمان آنها را با هم جمع كند) و شايد مراد از «'''اهله '''» در آيه مورد بحث ، همسر و فرزندان باشد، به قرينه اينكه بعد از آن مى فرمايد: «'''ثم نقول لوليه ما شهدنا - آنگاه به وليش مى گوييم ما ناظر نبوديم '''» و جمله «'''و انا لصادقون '''» عطف است بر جمله «'''ما شهدنا'''» و در حقيقت جزو مقول قول و تتمه كلام است . | ||
و معناى آيه اين است كه : آن جمعيتى كه فساد مى كردند به خدا سوگند خوردند و گفتند: ما شبانه او و اهل او را مى كشيم ، آنگاه صاحب خون آنان را اگر به خونخواهى برخاست و ما را تعقيب كرد، مى گوييم كه ما حاضر و ناظر در هلاكت اهل او نبوده ايم و ما راست مى گوييم ، و معلوم است كه اگر شاهد و ناظر هلاكت اهل او نباشند، شاهد هلاكت خود او هم نيستند، حالا يا به ملازمه و يا به قول بعضى به اولويت . | و معناى آيه اين است كه : آن جمعيتى كه فساد مى كردند به خدا سوگند خوردند و گفتند: ما شبانه او و اهل او را مى كشيم ، آنگاه صاحب خون آنان را اگر به خونخواهى برخاست و ما را تعقيب كرد، مى گوييم كه ما حاضر و ناظر در هلاكت اهل او نبوده ايم و ما راست مى گوييم ، و معلوم است كه اگر شاهد و ناظر هلاكت اهل او نباشند، شاهد هلاكت خود او هم نيستند، حالا يا به ملازمه و يا به قول بعضى به اولويت . | ||
خط ۱۲۹: | خط ۱۳۱: | ||
وَ مَكَرُوا مَكراً وَ مَكَرْنَا مَكراً وَ هُمْ لا يَشعُرُونَ | وَ مَكَرُوا مَكراً وَ مَكَرْنَا مَكراً وَ هُمْ لا يَشعُرُونَ | ||
اما «'''مكر قوم صالح '''» اين بود كه - بنا بر شهادت سياق قبلى - بر قصد سوء و كشتن صالح و اهل او تواطى و اتفاق كنند و سوگند بخورند و اما مكر خداى تعالى اين بود كه - به شهادت سياق لا حق - هلاكت همه آنان را تقدير كند. | اما «'''مكر قوم صالح '''» اين بود كه - بنا بر شهادت سياق قبلى - بر قصد سوء و كشتن صالح و اهل او تواطى و اتفاق كنند و سوگند بخورند و اما مكر خداى تعالى اين بود كه - به شهادت سياق لا حق - هلاكت همه آنان را تقدير كند. | ||
فَانظرْ كَيْف كانَ عَقِبَةُ مَكْرِهِمْ | فَانظرْ كَيْف كانَ عَقِبَةُ مَكْرِهِمْ أَنَّا دَمَّرْنَهُمْ وَ قَوْمَهُمْ أَجْمَعِينَ | ||
كلمه «'''تدمير'''» به معناى هلاكت كردن است و چند ضمير جمع در آيه به «'''رهط'''» بر مى گردد. و اينكه فرمود: «'''عاقبت مكرشان اهلاك خود و قومشان بود'''»، جهتش اين است كه مكر آنان استدعا و اقتضاى مكر الهى را به عنوان مجازات دارد و همين مستوجب هلاكتشان و هلاكت قومشان گرديد. | كلمه «'''تدمير'''» به معناى هلاكت كردن است و چند ضمير جمع در آيه به «'''رهط'''» بر مى گردد. و اينكه فرمود: «'''عاقبت مكرشان اهلاك خود و قومشان بود'''»، جهتش اين است كه مكر آنان استدعا و اقتضاى مكر الهى را به عنوان مجازات دارد و همين مستوجب هلاكتشان و هلاكت قومشان گرديد. | ||
فَتِلْك بُيُوتُهُمْ خَاوِيَةَ بِمَا ظلَمُوا... | فَتِلْك بُيُوتُهُمْ خَاوِيَةَ بِمَا ظلَمُوا... | ||
كلمه «'''خاويه '''» به معناى خالى است از ماده «'''خوى '''» به معناى خالى بودن ، و بقيه الفاظ آيه روشن است . | كلمه «'''خاويه '''» به معناى خالى است از ماده «'''خوى '''» به معناى خالى بودن ، و بقيه الفاظ آيه روشن است . | ||
وَ أَنجَيْنَا | وَ أَنجَيْنَا الَّذِينَ ءَامَنُوا وَ كانُوا يَتَّقُونَ | ||
در اين آيه مؤ منين را بشارت به نجات مى دهد و اگر در رديف آن فرمود «'''و كانوا يتقون '''» براى اين است كه تقوا مانند سپر است براى ايمان و نمى گذارد ايمان لطمه بخورد، همچنان كه فرموده : «'''و العاقبة للمتقين '''» و نيز فرموده : «'''و العاقبة للتقوى '''» | در اين آيه مؤ منين را بشارت به نجات مى دهد و اگر در رديف آن فرمود «'''و كانوا يتقون '''» براى اين است كه تقوا مانند سپر است براى ايمان و نمى گذارد ايمان لطمه بخورد، همچنان كه فرموده : «'''و العاقبة للمتقين '''» و نيز فرموده : «'''و العاقبة للتقوى '''» | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه : ۵۳۶ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه : ۵۳۶ </center> | ||
خط ۱۳۹: | خط ۱۴۱: | ||
==آيات ۵۴ - ۵۸، سوره نمل == | ==آيات ۵۴ - ۵۸، سوره نمل == | ||
وَ لُوطاً إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ أَ تَأْتُونَ الْفَحِشةَ وَ أَنتُمْ تُبْصِرُونَ(۵۴) | وَ لُوطاً إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ أَ تَأْتُونَ الْفَحِشةَ وَ أَنتُمْ تُبْصِرُونَ(۵۴) | ||
أَ | أَ ئنَّكُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجَالَ شهْوَةً مِّن دُونِ النِّساءِ بَلْ أَنتُمْ قَوْمٌ تجْهَلُونَ(۵۵) | ||
فَمَا كانَ جَوَاب قَوْمِهِ إِلا أَن قَالُوا أَخْرِجُوا ءَالَ لُوطٍ | فَمَا كانَ جَوَاب قَوْمِهِ إِلا أَن قَالُوا أَخْرِجُوا ءَالَ لُوطٍ مِّن قَرْيَتِكُمْ إِنَّهُمْ أُنَاسٌ يَتَطهَّرُونَ(۵۶) | ||
فَأَنجَيْنَهُ وَ أَهْلَهُ إِلا امْرَأَتَهُ | فَأَنجَيْنَهُ وَ أَهْلَهُ إِلا امْرَأَتَهُ قَدَّرْنَهَا مِنَ الْغَبرِينَ(۵۷) | ||
وَ أَمْطرْنَا عَلَيْهِم | وَ أَمْطرْنَا عَلَيْهِم مَّطراً فَساءَ مَطرُ الْمُنذَرِينَ(۵۸) | ||
ترجمه آيات | ترجمه آيات | ||
و لوط (را به ياد آر) هنگامى كه به قوم خود گفت : شما كه چشم داريد (و زشتى و نتايج شوم اين كار را مى بينيد) چرا اين كار زشت را مى كنيد (۵۴) | و لوط (را به ياد آر) هنگامى كه به قوم خود گفت : شما كه چشم داريد (و زشتى و نتايج شوم اين كار را مى بينيد) چرا اين كار زشت را مى كنيد (۵۴) | ||
خط ۱۵۹: | خط ۱۶۱: | ||
«'''و انتم تبصرون '''» يعنى اين عمل زشت را در حالى انجام مى دهيد كه مردم هم آن را مى بينند و بنا بر اين معنا، جمله مورد بحث نظير جمله «'''و تاتون فى ناديكم المنكر'''» است . بعضى هم گفته اند: مراد از آن بصيرت قلب است ، يعنى با اينكه دلتان گواه بر اين زشتى و شناعت است ، ليكن اين معنا بعيد است . | «'''و انتم تبصرون '''» يعنى اين عمل زشت را در حالى انجام مى دهيد كه مردم هم آن را مى بينند و بنا بر اين معنا، جمله مورد بحث نظير جمله «'''و تاتون فى ناديكم المنكر'''» است . بعضى هم گفته اند: مراد از آن بصيرت قلب است ، يعنى با اينكه دلتان گواه بر اين زشتى و شناعت است ، ليكن اين معنا بعيد است . | ||
{{تغییر صفحه | قبلی=تفسیر:المیزان جلد۱۵ بخش۴۱ | بعدی = تفسیر:المیزان جلد۱۵ بخش۴۳}} | |||
[[رده:تفسیر المیزان]] | [[رده:تفسیر المیزان]] |
ویرایش