النبإ ٥: تفاوت میان نسخهها
از الکتاب
QRobot edit
(افزودن سال نزول) |
(QRobot edit) |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
<tabber> | <tabber> | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۱۹#link166 | آيات ۱ - ۱۶، سوره نباء]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۱۹#link166 | آيات ۱ - ۱۶، سوره نباء]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۱۹#link167 | بيان محتواى كلى سوره مباركه نباء]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۱۹#link167 | بيان محتواى كلى سوره مباركه نباء]] | ||
خط ۳۵: | خط ۳۶: | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۰#link173 | (رواياتى در بيان برخى آيات گذشته )]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۰#link173 | (رواياتى در بيان برخى آيات گذشته )]] | ||
}} | |||
|-|نمونه= | |-|نمونه= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:نمونه جلد۲۶_بخش۱#link3 | آيه و ترجمه]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۲۶_بخش۱#link3 | آيه و ترجمه]] | ||
*[[تفسیر:نمونه جلد۲۶_بخش۱#link4 | تفسير:]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۲۶_بخش۱#link4 | تفسير:]] | ||
خط ۴۱: | خط ۴۴: | ||
*[[تفسیر:نمونه جلد۲۶_بخش۱#link6 | ۱ - مساءله ((ولايت )) و ((نبا عظيم )):]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۲۶_بخش۱#link6 | ۱ - مساءله ((ولايت )) و ((نبا عظيم )):]] | ||
*[[تفسیر:نمونه جلد۲۶_بخش۱#link7 | ۲ - اين همه تكيه بر معاد براى چيست ؟]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۲۶_بخش۱#link7 | ۲ - اين همه تكيه بر معاد براى چيست ؟]] | ||
}} | |||
|-| تفسیر نور= | |||
===تفسیر نور (محسن قرائتی)=== | |||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
عَمَّ يَتَساءَلُونَ «1» عَنِ النَّبَإِ الْعَظِيمِ «2» الَّذِي هُمْ فِيهِ مُخْتَلِفُونَ «3» كَلَّا سَيَعْلَمُونَ «4» ثُمَّ كَلَّا سَيَعْلَمُونَ «5» | |||
درباره چه از يكديگر مىپرسند؟ از خبر بزرگ. همان كه ايشان در باره آن اختلاف دارند. چنين نيست؛ زود است كه بدانند. باز چنين نيست؛ زود است كه بدانند. | |||
جلد 10 - صفحه 359 | |||
===نکته ها=== | |||
واژه «نبأ» به معناى خبرِ مهم و حتمى است كه از آيات بعد فهميده مىشود مراد از آن خبر برپاشدن قيامت و رستاخيز است. | |||
در روايات، حضرت على عليه السلام به عنوان يكى از مصاديقِ «نَبَأٌ عَظِيمٌ» معرّفى شده است. «1» | |||
درباره معاد، كفار چند گروهند: «الَّذِي هُمْ فِيهِ مُخْتَلِفُونَ» بعضى آنرا محال و برخى بعيد دانسته و برخى ترديد مىورزند و برخى ديگر لجاجت مىكنند. | |||
سؤال، گاهى براى فهميدن مطلب است كه مورد تأييد و تأكيد قرآن است، چنانكه مىفرمايد: «فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ» «2»* امّا گاهى سؤال، براى ايجاد تشكيك و ترديد در ذهن ديگران است، آنهم در امور قطعى و حتمى مانند وقوع قيامت كه قرآن در اين آيات، آن را مورد مذمّت قرار مىدهد. | |||
===پیام ها=== | |||
1- شروع سخن با طرح سؤال، در تأثير كلام مؤثّر است. «عَمَّ يَتَساءَلُونَ» | |||
2- تشكيك در قيامت، كار كافران است. «يَتَساءَلُونَ عَنِ النَّبَإِ الْعَظِيمِ» | |||
3- اگر سوال طبيعى بود بايد جواب داد: يسئلونك ... قل ولى اگر شيطنت بود. | |||
برخورد لازم است. «كَلَّا سَيَعْلَمُونَ» | |||
4- در برابر طعنه و كنايه به مقدّسات و باورهاى قطعى، با قاطعيّت بايد سخن گفت. «كَلَّا» | |||
5- در برابر ترديد، بايد حرف حق را تكرار كرد. كَلَّا سَيَعْلَمُونَ ... كَلَّا سَيَعْلَمُونَ | |||
6- قيامت دورنيست. «سَيَعْلَمُونَ» (حرف سين رمز نزديك بودن است) | |||
7- قيامت، روز كشف حقائق است. «سَيَعْلَمُونَ» | |||
---- | |||
«1». تفسير نورالثقلين. | |||
«2». نحل، 43. | |||
تفسير نور(10جلدى)، ج10، ص: 360 | |||
}} | |||
|-| | |||
اثنی عشری= | |||
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
ثُمَّ كَلاَّ سَيَعْلَمُونَ «5» | |||
ثُمَّ كَلَّا سَيَعْلَمُونَ: پس عن قريب عالم شوند در آخرت، به خبث عقيده و [و] بطلان قول خود. | |||
نكته- تكرير ردع با وعيد، جهت تشديد و مبالغه و اشعار است به آنكه وعيد دوم شديدتر و سختتر خواهد بود از اول. و اكثر برآنند كه اول نزد نزع و دوم در قيامت است. | |||
پس حق سبحانه تعداد نعم خود مىفرمايد بر ايشان بدانچه معاينه مىبينند از | |||
---- | |||
«1» تفسير برهان (چ علميه- قم)، ج 4، ص 419 روايت 1. و نيز اصول كافى، چاپ دار الكتب الاسلاميه، ج 1، ص 207، روايت 3. | |||
«2» عيون اخبار الرضا (عليه السّلام)، (چ نجف 1390 ق) ج 2، ص 6، روايت 13. | |||
جلد 14 - صفحه 11 | |||
عجايب صنع، كه دالّ است بر كمال قدرت سبحانى، تا تنبيه باشد بر وجه استدلال بر صدقيّت آنچه در او اختلاف مىكنند؛ و مىفرمايد: | |||
نعمت اوّل: | |||
}} | |||
|-| | |||
روان جاوید= | |||
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ | |||
عَمَّ يَتَساءَلُونَ «1» عَنِ النَّبَإِ الْعَظِيمِ «2» الَّذِي هُمْ فِيهِ مُخْتَلِفُونَ «3» كَلاَّ سَيَعْلَمُونَ «4» | |||
ثُمَّ كَلاَّ سَيَعْلَمُونَ «5» أَ لَمْ نَجْعَلِ الْأَرْضَ مِهاداً «6» وَ الْجِبالَ أَوْتاداً «7» وَ خَلَقْناكُمْ أَزْواجاً «8» وَ جَعَلْنا نَوْمَكُمْ سُباتاً «9» | |||
وَ جَعَلْنَا اللَّيْلَ لِباساً «10» وَ جَعَلْنَا النَّهارَ مَعاشاً «11» وَ بَنَيْنا فَوْقَكُمْ سَبْعاً شِداداً «12» وَ جَعَلْنا سِراجاً وَهَّاجاً «13» وَ أَنْزَلْنا مِنَ الْمُعْصِراتِ ماءً ثَجَّاجاً «14» | |||
لِنُخْرِجَ بِهِ حَبًّا وَ نَباتاً «15» وَ جَنَّاتٍ أَلْفافاً «16» | |||
ترجمه | |||
از چه سؤال ميكنند از يكديگر | |||
از خبر بزرگى | |||
كه آنان در آن اختلاف دارند | |||
نه چنين است زود است كه بدانند | |||
پس نه چنين است زود است كه بدانند | |||
آيا قرار نداديم زمين را فرشى گسترده | |||
و كوهها را ميخها | |||
و آفريديم شما را جفتها مرد و زن | |||
و قرار داديم خوابتان را آسايش | |||
و قرار داديم شب را پوشش | |||
و قرار داديم روز را وقت معيشت | |||
و بنا كرديم بالاى سر شما هفت طبقه محكم | |||
و قرار داديم چراغى درخشان | |||
و فرو فرستاديم از ابرهاى متراكم بفشار بر يكديگر آب ريزان پى در پى را | |||
تا بيرون آوريم بآن حبوبات و گياه را | |||
و بوستانهائى كه بهم پيچيده باشد درختان آنها. | |||
تفسير | |||
گفتهاند بعد از بعثت حضرت ختمى مرتبت و اخبار او از توحيد خدا و حشر مردم در روز جزا و تلاوت آيات قرآن كفّار مكه از يكديگر بر سبيل تعجّب و انكار سؤال مينمودند كه اين چه سخنانى است محمّد ميگويد لذا خداوند براى اهميّت دادن بقضيّه و آنچه از آن سؤال مينمودند ميفرمايد از چه امر اين مردم از يكديگر سؤال ميكنند و بيان ميفرمايد از خبر بزرگى كه در آن اختلاف دارند و عمّ در اصل عن ما بوده نون قلب بميم و در ميم ادغام شده و الف براى اتّصال ما بحرف جرّ حذف شده و گفتهاند عمده نظر آنها باخبار پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم از اوضاع | |||
---- | |||
جلد 5 صفحه 331 | |||
قيامت بوده ولى در روايات ائمه اطهار نبأ عظيم بولايت امير المؤمنين عليه السّلام و وجود مبارك آنحضرت تفسير شده و آنكه نبأ و آيتى بزرگتر از او نيست و آنكه پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بآن تصريح نموده و ظاهرا نبأ عظيم شامل است تمام معارف حقّه را از توحيد و عدل و نبوّت و امامت و معاد روز قيامت و آنچه را مورد اختلاف است در بين مردم و در روايات بيان مصداق شده كه اختصاص بمعاد داده نشود و اختلاف در مقام امير المؤمنين عليه السّلام بيشتر از ساير معارف حقّه شده لذا با آنحضرت انسب است و بعدا خداوند منع فرموده سؤال از يكديگر را و به اشاره وعده مجازات بر آن داده چون فرموده نه چنين است كه تصوّر نمودهاند بعد از اين ميدانند كه حق است آنچه پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم از آن خبر داده و باز تأكيد فرموده اينمعنى را براى مبالغه و بكلمه ثمّ اشاره فرموده به اشدّيّت وعيد دوّم از اوّل و محتمل است اوّل اشاره ببعد از مرگ باشد و دوم اشاره بقيامت و بيان فرموده آيات توحيد و قدرت كامله خود را باين تقريب كه آيا قرار نداديم زمين را بساط گسترده مهيّا براى سكونت و آرامش و تصرّفات شما و نگردانيديم كوهها را ميخهاى محكم زمين تا متزلزل و متمايل به اطراف نگردد و آفريديم شما را جفتها مرد و زن تا با يكديگر مأنوس شويد و نسل شما در زمين باقى بماند و قرار داديم خواب شما را قاطع حس و حركت براى آسايش و استراحت و قرار داديم شب را براى شما مانند پوششى كه مستور دارد شما را از انظار يكديگر اگر بخواهيد از هم مخفى شويد و قمّى ره نقل فرموده كه قرار ميدهد شب را لباس براى روز و قرار داديم روز را وقت معيشت يعنى طلب معاش حلال براى شما و قرار داديم در بالاى سر شما هفت سقف محكم معظم مبرم را كه بمرور ايّام كهنه و خراب نگردد و قرار داديم خورشيد را چراغى پر نور و درخشان و با حرارت كه منافع آن بيشمار است و نازل نموديم از ابرهاى متراكم بفشار بر يكديگر باران شديد پى در پى را تا بيرون آوريم بسبب آن حبوباتى را كه ارزاق مردم است و روئيدنيهائى را كه خوراك حيوانات است و باغهائى را كه درختان سبز و خرّم آن سر در گريبان يكديگر كرده و بهم پيچيده شدهاند اينها همه براى آنستكه شما بوظائف خود عمل نمائيد و مستحق مقام | |||
---- | |||
جلد 5 صفحه 332 | |||
برترى شويد. | |||
}} | |||
|-| | |||
اطیب البیان= | |||
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
ثُمَّ كَلاّ سَيَعلَمُونَ «5» | |||
ثم براي تراخي است پس از مردن در قبر سؤال نكيرين که پس از سؤال: | |||
(من ربك و ما دينك و من نبيك و ما كتابك) | |||
ميپرسند: | |||
من امامك | |||
! و در عالم برزخ در وادي السلام حشر با انبياء و ائمه و صلحا و مؤمنين يا در برهوت حشر با كفار و مشركين و | |||
جلد 17 - صفحه 351 | |||
معاندين و مخالفين، و پس از آن كنار جسر جهنم که علي (ع) قسيم الجنة و النار است و ساير عقبات جهنم از سؤال و ميزان تا دخول در جنت يا جحيم بر تمام معلوم ميشود. | |||
}} | |||
|-| | |||
برگزیده تفسیر نمونه= | |||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
] | |||
(آیه 5)- «باز هم چنین نیست و به زودی میفهمند» (ثم کلا سیعلمون). | |||
«آن روز با خبر میشوند که فریاد وا حسرتای آنها بلند است، و از تفریط و کوتاهی خود سخت پشیمان میشوند». (زمر/ 56) آن روز که امواج عذاب گرداگرد آنها را میگیرد، و تقاضای بازگشت به دنیا را میکنند «آیا راهی به بازگشت وجود دارد». (شوری/ 44) حتی در لحظه مرگ که حجابها از برابر چشم انسان کنار میرود و حقایق عالم دیگر در برابر او آشکار میشود و به برزخ و معاد یقین پیدا میکند در همان لحظه نیز فریادش بلند میشود که: | |||
«مرا بازگردانید تا عمل صالحی انجام دهم». (مؤمنون/ 99 و 100) | |||
}} | |||
|-|تسنیم= | |-|تسنیم= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|</tabber> | |-|</tabber> | ||