گمنام

الأحقاف ١٣: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
۱۴٬۴۷۳ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۳ مرداد ۱۳۹۶
QRobot edit
(افزودن سال نزول)
(QRobot edit)
خط ۲۶: خط ۲۶:
<tabber>
<tabber>
المیزان=
المیزان=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۲۲#link189 | آيات ۱ - ۱۴، سوره احقاف]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۲۲#link189 | آيات ۱ - ۱۴، سوره احقاف]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۲۲#link190 | غرض و مفاد كلى سوره مباركه احقاف]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۲۲#link190 | غرض و مفاد كلى سوره مباركه احقاف]]
خط ۴۳: خط ۴۴:
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۲۴#link204 | روايتى درباره نزول آيه : ((و شهد شاهد من بنىاسرائيل ...))]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۲۴#link204 | روايتى درباره نزول آيه : ((و شهد شاهد من بنىاسرائيل ...))]]


}}
|-|نمونه=
|-|نمونه=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:نمونه جلد۲۱_بخش۱۶#link142 | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۲۱_بخش۱۶#link142 | تفسیر آیات]]
}}
|-| تفسیر نور=
===تفسیر نور (محسن قرائتی)===
{{ نمایش فشرده تفسیر|
}}
|-|
اثنی عشری=
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
إِنَّ الَّذِينَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا فَلا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ «13»
بعد از آن نتيجه ايمان و ثبات آن را فرمايد كه:
إِنَّ الَّذِينَ قالُوا: بدرستى كه آنانكه از روى اعتقاد قلبى گفتند: رَبُّنَا اللَّهُ‌: پروردگار ما خداى به حق است، ثُمَّ اسْتَقامُوا: پس پايدارى نمودند و ثبات ورزيدند بر آن و عدول ننمودند از آن تا زمان موت، فَلا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ‌:
پس ترسى نيست بر ايشان از وحشت قيامت و شدائد آن، وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ‌: و نيستند ايشان كه اندوهگين شوند از فوت چيزى كه مرغوب ايشان باشد.
تنبيه: آيه شريفه آگاهى است به آنكه بقا و استدامه در ايمان شرط است در آن، يعنى ايمان آورند به معتقدات حقه ايمانيه و استقامت ورزيدن در آن و به تغيرات روزگار و حوادث، متزلزل و متغير نشوند، اينگونه اشخاص در قيامت‌
جلد 12 - صفحه 75
خوف و حزنى نخواهند داشت.
بزرگان فرموده‌اند: ايمان آوردن چه آسان و نگهداشتن چه مشكل.
در بحار- فرمود حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله: المؤمن اشدّ فى دينه من الجبال الرّاسية و ذلك أنّ الجبل قد ينحت منه و المؤمن لا يقدر احد على ان ينحت من دينه شيئا و ذلك لضنّه بدينه و شحّه عليه: مؤمن سخت‌تر است در دينش از كوههاى فرو رفته در زمين، و اين به جهت آنست كه كوه گاهى تراشيده شود از او، و مؤمن قدرت ندارد كسى بر اينكه بتراشد از دين او چيزى، و اين به سبب بخل به دينش و حرص بر آن است‌ «1».
}}
|-|
روان جاوید=
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِلَّذِينَ آمَنُوا لَوْ كانَ خَيْراً ما سَبَقُونا إِلَيْهِ وَ إِذْ لَمْ يَهْتَدُوا بِهِ فَسَيَقُولُونَ هذا إِفْكٌ قَدِيمٌ «11» وَ مِنْ قَبْلِهِ كِتابُ مُوسى‌ إِماماً وَ رَحْمَةً وَ هذا كِتابٌ مُصَدِّقٌ لِساناً عَرَبِيًّا لِيُنْذِرَ الَّذِينَ ظَلَمُوا وَ بُشْرى‌ لِلْمُحْسِنِينَ «12» إِنَّ الَّذِينَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا فَلا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ «13» أُولئِكَ أَصْحابُ الْجَنَّةِ خالِدِينَ فِيها جَزاءً بِما كانُوا يَعْمَلُونَ «14» وَ وَصَّيْنَا الْإِنْسانَ بِوالِدَيْهِ إِحْساناً حَمَلَتْهُ أُمُّهُ كُرْهاً وَ وَضَعَتْهُ كُرْهاً وَ حَمْلُهُ وَ فِصالُهُ ثَلاثُونَ شَهْراً حَتَّى إِذا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَ بَلَغَ أَرْبَعِينَ سَنَةً قالَ رَبِّ أَوْزِعْنِي أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتِي أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَ عَلى‌ والِدَيَّ وَ أَنْ أَعْمَلَ صالِحاً تَرْضاهُ وَ أَصْلِحْ لِي فِي ذُرِّيَّتِي إِنِّي تُبْتُ إِلَيْكَ وَ إِنِّي مِنَ الْمُسْلِمِينَ «15»
ترجمه‌
و گفتند آنها كه كافر شدند بآنانكه ايمان آوردند اگر بود بهتر پيشى نميگرفتند بر ما بسوى آن و چون هدايت نشدند بآن پس زود است كه بگويند اين حكايات دروغى است از پيشينيان‌
و پيش از آن كتاب موسى است كه پيشوا و رحمت بود و اين كتابيست تصديق كننده با آنكه زبانى است عربى تا بيم دهد آنانرا كه ستم كردند و مژده باشد براى نيكوكاران‌
همانا آنانكه گفتند پروردگار ما خدا است پس ايستادگى كردند پس نيست ترسى بر آنان و نه ايشان اندوهگين ميشوند
آنگروه اهل بهشتند جاودانيان در آن بپاداش آنچه بودند كه ميكردند
و سفارش نموديم انسانرا نسبت به پدر و مادرش به نيكى كردن بارور گرديد او را مادرش بكراهت و دشوارى و نهادش بزحمت و دشوارى و باروريش و از شير گرفتنش سى ماه است تا چون برسد بكمال رشد خود و برسد به چهل سال گويد پروردگارا الهام فرما مرا كه شكر كنم نعمت تو را كه انعام فرمودى بر من و بر پدر و مادرم و اينكه بجا آورم كار نيكى كه بپسندى آنرا و مقرّر فرما صلاح را براى من در اولادم همانا من بازگشتم بسوى تو و همانا من از منقادانم.
تفسير
جماعت يهود يا مشركين مكّه باهل ايمان گفتند يا در باره آنها با خودشان صحبت كردند كه اگر ايمان يا قرآن خوب و مفيد بود مردمان‌
----
جلد 4 صفحه 650
فرومايه پست سبقت نميگرفتند بقبول بر ما و گفته‌اند مقصود يهود عبد اللّه بن سلام و امثال او بودند كه اسلام آورده بودند و در آيات سابقه ذكر شد و خداوند در ردّ آنها فرموده چون قابل هدايت نبودند اين سخن را گفتند و پس از اين خواهند گفت قرآن بيش از يك افسانه دروغ قديمى نيست با آنكه قبل از قرآن تورية حضرت موسى پيشوا و مقتدا و نور و رحمت براى مردم بود و فعلا اين قرآن اصول معارفش با آن موافق و تصديق كننده است كتب سماوى قبل را و بزبان عربى فصيح نازل شده براى آنكه بيم دهد ستمكاران را از عذاب و مژده دهد نيكوكاران را بثواب و تخصيص تورية بذكر از بين كتب سماوى شايد بملاحظه بودن روى سخن به يهود باشد يا كثرت افرادشان در عربستان با آنكه مشركين مكّه از آن اعراض نمودند و يهود كاملا بآن عمل ننمودند و كسانيكه در مقام علم موحّد و متوكّل بخدا شدند و در وادى عمل استقامت و ثبات قدم بخرج دادند و منحرف از جادّه شرع نشدند گفته‌اند در آخرت ترس و بيمى از آتيه و حزن و اندوهى از گذشته ندارند و بنظر حقير در دنيا هم ندارند چون كسيكه ميداند خدا را دارد از كه ترس دارد و از چه غم دارد و كلمه ثمّ براى تراخى رتبه عمل از علم است خدا فرموده آنگروه مصاحب و ملازم و مخلّد و مؤبّد در بهشتند به استحقاق جزاى اعمالشان در چند روز دنيا و در ذيل اين آيه شمه‌ئى در سوره حم سجده گذشت و توصيه و سفارش فرمود خداوند در آيات عديده بفرزندان آدم عليه السّلام كه بپدر و مادر خود احسان و نيكى كنند و در مجمع از امير المؤمنين عليه السّلام نقل نموده كه حسنا قرائت فرموده است يعنى براى آن دو كار خوب انجام دهند و شرح اين قسمت در اوائل سوره بقره و غيره گذشته است و چون حقّ مادر ظاهرا زيادتر و رعايت او لازم‌تر است خداوند شمه‌ئى از زحمات او را تذكر داده كه مادر بعنف و مشقّت او را از شش ماه تا نه ماه در شكم خود حمل كرده و بعد از آن بزحمت و سختى او را وضع نموده و بعدا شير داده در دو سال كه با مدّت اقلّ حمل سى ماه ميشود و الّا زيادتر تا آنكه چون بحدّ بلوغ و رشد و كمال جسمى برسد و از آن بكمال عقل و ادراك معانى فائز گردد كه چهل سال است از خدا بخواهد كه توفيق شكر نعمت خود را بر او و بر پدر و مادرش باو بدهد و آنكه موفّق فرمايد او را بأعمال صالحه‌
----
جلد 4 صفحه 651
كه مرضىّ خدا باشد و بخواهد از خدا كه بر نفع او اولاد صالح باو عنايت فرمايد يا پاره‌ئى از اولاد او را بصلاح و تقوى آراسته فرمايد و از معاصى يا ذكر غير خدا توبه كند و منقاد و مطيع اوامر حق باشد و با خلاص در اين راه قدم بردارد و در چند روايت معتبره اين آيات با ولادت حضرت سيد الشهداء (ع) شش ماهه و مقرّر شدن ائمه عليهم السلام در ذريّه او و محزون شدن حضرت زهرا سلام اللّه عليها در حين حمل و وضع آنحضرت از شنيدن خبر شهادتش تطبيق شده و در بعضى تصريح بنزول در باره آنحضرت شده است و در خصال از امام صادق عليه السّلام بلوغ اشدّ بسى و سه سال و تكميل آن بچهل سال تحديد شده و فرموده از چهل و يك سال شروع بنقص ميشود و از پنجاه ببعد مانند كسى است كه در حال جان كندن باشد.
}}
|-|
اطیب البیان=
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
إِن‌َّ الَّذِين‌َ قالُوا رَبُّنَا اللّه‌ُ ثُم‌َّ استَقامُوا فَلا خَوف‌ٌ عَلَيهِم‌ وَ لا هُم‌ يَحزَنُون‌َ «13»
محققا محسنين‌ كساني‌ هستند ‌که‌ گفتند پروردگار ‌ما خداي‌ متعال‌ ‌است‌ ‌پس‌ ‌از‌ ‌آن‌ استقامت‌ ورزيدند ‌پس‌ ‌آنها‌ نيست‌ ‌از‌ ‌براي‌ ‌آنها‌ خوفي‌ ‌از‌ عذاب‌ و نيستند ‌آنها‌
جلد 16 - صفحه 143
محزون‌ ‌از‌ كوتاهي‌ ثواب‌.
إِن‌َّ الَّذِين‌َ قالُوا رَبُّنَا اللّه‌ُ منحصرا پروردگار ‌ما اللّه‌ ‌است‌ ‌که‌ هيچگونه‌ شركي‌ ‌در‌ ‌آنها‌ نيست‌ نه‌ شرك‌ ذاتي‌ نه‌ صفاتي‌ نه‌ افعالي‌ و نه‌ عبادتي‌ و نه‌ نظري‌.
ثُم‌َّ استَقامُوا استقامت‌ ‌در‌ دين‌ ‌اينکه‌ ‌است‌ ‌که‌ هيچگونه‌ لغزشي‌ و كوتاهي‌ ‌در‌ امر دين‌ نداشته‌ باشند و ‌اينکه‌ امر بسيار مشكلي‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌از‌ پيغمبر اكرم‌ رسيده‌ ‌که‌ فرمود:
شيّبتني‌ ‌سورة‌ هود لمكان‌ ‌قوله‌: فَاستَقِم‌ كَما أُمِرت‌َ وَ مَن‌ تاب‌َ مَعَك‌َ
‌آيه‌ 14، زيرا استقامت‌ ‌در‌ دين‌ ‌اينکه‌ ‌است‌ ‌که‌ هيچگونه‌ واجبي‌ ‌از‌ ‌او‌ ترك‌ نشود و هيچگونه‌ حرامي‌ مرتكب‌ نشود نه‌ ‌در‌ عقايد لغزش‌ داشته‌ ‌باشد‌ و نه‌ ‌در‌ اخلاق‌ و نه‌ ‌در‌ افعال‌ و ‌اينکه‌ معني‌ منطبق‌ نمي‌شود مگر ‌در‌ معصوم‌.
فَلا خَوف‌ٌ عَلَيهِم‌ نه‌ ‌از‌ عقوبات‌ دنيوي‌ و نه‌ ‌از‌ عذاب‌هاي‌ اخروي‌ ‌در‌ كمال‌ امن‌ و امان‌ هستند.
وَ لا هُم‌ يَحزَنُون‌َ ‌از‌ هيچگونه‌ خير و ثوابي‌ ‌از‌ ‌آنها‌ دريغ‌ نميفرمايد ‌که‌ موجب‌ حزن‌ ‌آنها‌ شود ‌حتي‌ ‌در‌ حق‌ بستگان‌ بآنها و دوستان‌ ‌آنها‌ و شيعيان‌ ‌آنها‌ ‌که‌ داراي‌ مقام‌ شفاعت‌ و مقام‌ محمود ميشوند.
}}
|-|
برگزیده تفسیر نمونه=
===برگزیده تفسیر نمونه===
{{نمایش فشرده تفسیر|
]
(آیه 13)- این آیه در حقیقت تفسیری است برای «محسنین» (نیکو کاران) که در آیه قبل آمده بود، می‌فرماید: «کسانی که گفتند: پروردگار ما اللّه است، سپس استقامت کردند، نه ترسی برای آنهاست و نه اندوهگین می‌شوند» (إِنَّ الَّذِینَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا فَلا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ).
بنابر این «محسنین» کسانی هستند که از نظر اعتقادی در خط توحید، و از نظر عمل در خط استقامت و صبرند.
}}
|-|تسنیم=
|-|تسنیم=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
|-|نور=
}}
*[[تفسیر:نور  | تفسیر آیات]]
 
|-|</tabber>
|-|</tabber>


کاربر ناشناس