الكهف ١٧: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(افزودن سال نزول)
(QRobot edit)
خط ۳۲: خط ۳۲:
<tabber>
<tabber>
المیزان=
المیزان=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۲۷#link225 | آيات ۹ - ۲۶ سوره كهف]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۲۷#link225 | آيات ۹ - ۲۶ سوره كهف]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۲۷#link226 | وجه اتصال ورابطه آياتى كه داستان اصحاب كهف را حكايت مى كنند با آياتقبل]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۲۷#link226 | وجه اتصال ورابطه آياتى كه داستان اصحاب كهف را حكايت مى كنند با آياتقبل]]
خط ۸۶: خط ۸۷:
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۳۳#link277 | غارهاى ديگر كه اصحاب كهف را به آنها نسبت مى دهند]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۳۳#link277 | غارهاى ديگر كه اصحاب كهف را به آنها نسبت مى دهند]]


}}
|-|نمونه=
|-|نمونه=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۲_بخش۶۱#link121 | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۲_بخش۶۱#link121 | تفسیر آیات]]
}}
|-| تفسیر نور=
===تفسیر نور (محسن قرائتی)===
{{ نمایش فشرده تفسیر|
وَ تَرَى الشَّمْسَ إِذا طَلَعَتْ تَتَزاوَرُ عَنْ كَهْفِهِمْ ذاتَ الْيَمِينِ وَ إِذا غَرَبَتْ تَقْرِضُهُمْ ذاتَ الشِّمالِ وَ هُمْ فِي فَجْوَةٍ مِنْهُ ذلِكَ مِنْ آياتِ اللَّهِ مَنْ يَهْدِ اللَّهُ فَهُوَ الْمُهْتَدِ وَ مَنْ يُضْلِلْ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ وَلِيًّا مُرْشِداً «17»
و (اگر آنجا بودى) خورشيد را مى‌ديدى كه هنگام طلوع، به سمت راست آنان متمايل مى‌شود وچون غروب كند، ايشان را وامى‌گذارد وبه چپ متمايل مى‌گردد و آنان در محلّى وسيع از آن غار قرار داشتند. اين از آيات و نشانه‌هاى خداست.
هر كس را خدا هدايت كند، او هدايت يافته‌ى واقعى است و هر كه را به بيراهه واگذارد وگمراه كند، هرگز براى او ياورى راهنما نخواهى يافت.
===نکته ها===
غار اصحاب كهف، از نظر جغرافيايى نه رو به شرق بود، نه غرب، بلكه در شمال شرقى بود كه هيچگاه نور خورشيد تا عمق غار نمى‌تابيد.
در مورد مكان غار اختلاف است؛ بعضى مى‌گويند در كوههاى اطراف دمشق بوده كه به غار اصحاب كهف مشهور است. برخى هم آن را در اطراف شهر عمان پايتخت اردن مى‌دانند كه تعدادى قبر در آنجاست ونقش يك سگ نيز بر ديوار آن است، وبالاى غار، صومعه‌اى قديمى است ومسلمانان نيز مسجدى ساخته‌اند. «1»
به هر حال ويژگى‌هاى غار، نمونه‌اى از رحمت الهى است كه در آيه قبل به آن وعده داده شده بود.
===پیام ها===
1- هميشه حفاظت الهى به صورت معجزه نيست، گاهى هم عوامل طبيعى ابزار و زمينه‌ى حفاظت است، آنگونه كه در حفاظت اصحاب كهف بود. تَرَى‌
----
«1». تفسير فرقان.
جلد 5 - صفحه 151
الشَّمْسَ‌ ... (نتابيدن مستقيم خورشيد و وجود نسيم و وسعت مكان غار، از عوامل طبيعى براى سلامت اصحاب كهف بود.)
2- توفيق ايمان، رها كردن قوم مشرك و پناهندگى به غارى با آن خصوصيات، جز با اراده و هدايت الهى نمى‌شود. ذلِكَ مِنْ آياتِ اللَّهِ‌
}}
|-|
اثنی عشری=
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
وَ تَرَى الشَّمْسَ إِذا طَلَعَتْ تَزاوَرُ عَنْ كَهْفِهِمْ ذاتَ الْيَمِينِ وَ إِذا غَرَبَتْ تَقْرِضُهُمْ ذاتَ الشِّمالِ وَ هُمْ فِي فَجْوَةٍ مِنْهُ ذلِكَ مِنْ آياتِ اللَّهِ مَنْ يَهْدِ اللَّهُ فَهُوَ الْمُهْتَدِ وَ مَنْ يُضْلِلْ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ وَلِيًّا مُرْشِداً «17»
بعد از آن از حال آنها اخبار مى‌فرمايد:
وَ تَرَى الشَّمْسَ إِذا طَلَعَتْ‌: و مى‌بينى تو اى بيننده، آفتاب را چون طلوع‌
----
«1» سوره جاثيه آيه 24.
جلد 8 - صفحه 26
كند. تَزاوَرُ عَنْ كَهْفِهِمْ‌: ميل كند از غار ايشان. ذاتَ الْيَمِينِ‌: به طرف راست آن غار، چه غار در مقابل قطب شمال واقع شده، و به اين جهت شعاع آفتاب بر ايشان نتابد تا ابدان آنها را متغير و متبدل سازد. وَ إِذا غَرَبَتْ‌: و چون خواستى غروب، يعنى بعد از زوال، تَقْرِضُهُمْ ذاتَ الشِّمالِ‌: گرديدى و بگذشتى طرف چپ غار، و آفتاب بر ايشان نيفتد و نسيم شمالى بر ايشان نوزد، و لذا لونشان متغير نگردد و جسدشان متعفن نشود و لباس آنان كهنگى پيدا نكند. وَ هُمْ فِي فَجْوَةٍ مِنْهُ‌: و ايشان در فراخى از غارند، يعنى در وسط آن به حيثيتى كه روح و نسيم و خنكى هوا بديشان مى‌رسد و بدين جهت كربت غار و حرارت آفتاب به ايشان ضررى نرساند.
حاصل آنكه: آن مكان نيكوترين محل خوابگاه آنهاست، زيرا غارى است مستقبل بنات النعش واقع شده، آفتاب در حين طلوع و غروب از آن مى‌گردد، و شعاع بر آن نمى‌افتد، و معذلك غار بسيار متسع و ايشان در وسط حقيقى خوابيده‌اند.
ذلِكَ مِنْ آياتِ اللَّهِ‌: اين جا دادن ايشان در غار بر هيئت مذكوره از دلائل قدرت حق تعالى است. يا خبر دادن واقعه اصحاب كهف از آيات داله بر علم و قدرت سبحانى است. مَنْ يَهْدِ اللَّهُ‌: هر كه را راه نمايد خداى تعالى به توفيق و لطف، و قبول نمايد هدايت الهى را، فَهُوَ الْمُهْتَدِ: پس او راه يافته به فلاح و رشاد، و فايز شد به رستگارى روز معاد، مانند اصحاب كهف كه به سبب قبولى ايمان به حسن اختيار، سعادت دنيا و آخرت را دريافتند.
وَ مَنْ يُضْلِلْ‌: و هر كه را واگذارد به جهت فرط عناد و لجاج و انكار، و نظر لطف و توفيق از او بردارد به سبب اعراض از حقّ و سوء اختيار او كفر را و متنبه نشدن به آيات الهى و عبرت نيافتن به مواعظ سبحانى بنابراين چنين كسى به وادى خذلان بماند و راه سعادت نيابد مانند دقيانوس و پيروان او. فَلَنْ تَجِدَ لَهُ وَلِيًّا مُرْشِداً: پس هرگز نيابى مر او را دوستى راه نماينده كه او را به راه راست دلالت كند و از ضلالت به هدايت رساند، يعنى مجالست چنين كسى، دوست راهنمائى ببايد، تا او را از مهالك دنيا و آخرت نجات دهد.
جلد 8 - صفحه 27
تبصره: اين واقعه عجيبه و آيات شريفه، آگاهى است در مرحله قبول ايمان و ثبات در آن كه تمامى مردمان مختارند، و پس از اقدام و اقبال به آن البته مشمول شوند الطاف خاصه الهى را. و همچنين در مرتبه اعراض از حق و اصرار بر كفر و عناد و لجاج، هر آينه باز دارد الطاف سبحانى را و مستوجب گرداند سخط و غضب ربانى را.
}}
|-|
روان جاوید=
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
وَ تَرَى الشَّمْسَ إِذا طَلَعَتْ تَزاوَرُ عَنْ كَهْفِهِمْ ذاتَ الْيَمِينِ وَ إِذا غَرَبَتْ تَقْرِضُهُمْ ذاتَ الشِّمالِ وَ هُمْ فِي فَجْوَةٍ مِنْهُ ذلِكَ مِنْ آياتِ اللَّهِ مَنْ يَهْدِ اللَّهُ فَهُوَ الْمُهْتَدِ وَ مَنْ يُضْلِلْ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ وَلِيًّا مُرْشِداً «17» وَ تَحْسَبُهُمْ أَيْقاظاً وَ هُمْ رُقُودٌ وَ نُقَلِّبُهُمْ ذاتَ الْيَمِينِ وَ ذاتَ الشِّمالِ وَ كَلْبُهُمْ باسِطٌ ذِراعَيْهِ بِالْوَصِيدِ لَوِ اطَّلَعْتَ عَلَيْهِمْ لَوَلَّيْتَ مِنْهُمْ فِراراً وَ لَمُلِئْتَ مِنْهُمْ رُعْباً «18»
ترجمه‌
و مى‌بينى آفتاب را چون طلوع كند بر ميگردد از غارشان بجانب راست و چون غروب نمايد تجاوز كند از ايشان بجانب چپ و آنها در فضاى وسيعى باشند از آن اين از نشانه‌هاى قدرت خدا است كسيرا كه راهنمائى كند خدا پس او است راه يافته و كسيرا كه گمراه كند پس هرگز نمى‌يابى براى او دوستى راهنما
و مى‌پندارى ايشانرا بيداران با آنكه ايشانند خفتگان و ميگردانيمشان بجانب راست و جانب چپ و سگشان گستراننده است دو ساعدش را بر آن آستانه اگر مطّلع شوى بر ايشان هر آينه روى گردانى از آنها بفرار و هر آينه مملوّ شوى از آنان بترس.
تفسير
- يكى از الطاف الهيّه نسبت باصحاب كهف اين بود كه غار آنها در سمت جنوب وادى واقع شده بود و راه ورود در آن مقابل قطب شمالى باز بود باين جهت آفتاب در وقت طلوع منحرف از آنها و متمايل بجانب راست غار ميشد و در وقت غروب از بالاى سر آنها عبور ميكرد و در جانب چپ غار قرار ميگرفت و آنها در تمام فصول از تابش آفتاب محفوظ بودند و نسيم شمال بايشان ميوزيد و بدنهاى آنها براى لطافت هوا سالم ميماند و رنگشان تغيير نميكرد و ايشان در فضاى وسيع با روحى از آنغار جاى داشتند كه گفته‌اند كسيكه بر در غار مى‌ايستاد آنها را نمى‌ديد و اين يكى از آيات قدرت الهى است كه سير آفتاب را طورى مقرّر فرموده كه بندگان بتوانند از عمارات تابستانى و زمستانى استفاده نمايند و در هواى گرم آن ناحيه چنين آرامگاه مناسبى براى ايشان لازم بود كه خداوند عنايت فرمود بلى كسيرا كه خدا راهنمائى كند او راه يافته است نه غير او و كسيرا كه خدا بحال خود واگذارد و راهنمائى نفرمايد براى عدم قابليّت و سوء اختيار خود هرگز كسى دوست و ياور و راهنما و مرشد و دليلى براى او نخواهد يافت در توحيد و عيّاشى ره از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه در جواب سؤال از اين آيه فرمود خداوند تعالى گمراه ميفرمايد روز قيامت ستمكاران را از دار كرامت‌
----
جلد 3 صفحه 414
خود و هدايت ميفرمايد اهل ايمان و عمل صالح را به بهشت چنانچه فرموده و گمراه ميكند خدا ستمكاران را و بجا ميآورد آنچه را بخواهد و فرموده همانا كسانيكه ايمان آوردند و كارهاى شايسته انجام دادند هدايت ميكند آنانرا پروردگارشان براى ايمانشان ببهشت جاويد و ظاهرا مراد آنستكه راه بهشت بكفّار ارائه داده نميشود و يكسر بجهنّم ميروند و قمّى ره از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه چشم آنها باز بود لذا كسيكه ميديد گمان ميكرد بيدارند با آنكه خواب بودند و خداوند ايشانرا در موقع لزوم بدست راست و چپ ميگرداند براى آنكه زمين بدن و لباسشان را نپوساند و سگ ايشان كه در ضمن شمه‌اى از احوال اصحاب كهف در بدو قصه ذكر شد كه در راه تبعيّت از ايشان نمود دو دست خود را تا آرنج فرش نموده بود بر زمين آستانه و پيشگاه آن غار اگر كسى ميخواست بآنجانب نظر كند و مطّلع بر احوال آنها شود بى‌اختيار پشت بآنها مينمود و فرار را بر قرار اختيار ميكرد چون سر تا پاى او پر ميشد از هيبت آنسگ و وحشت آنغار و مهابت ايشان از رعب و بيم و هراس از ابن عباس ره نقل شده كه در يكى از غزوات با معاويه بروم رفته بود و بر آنغار عبور كرده بودند معاويه خواست از حال آنها مطّلع شود ابن عباس او را از اين عمل منع كرد و گفت خداوند كسيرا كه بهتر از تو بود منع فرمود آنجا كه فرمود لَوِ اطَّلَعْتَ عَلَيْهِمْ لَوَلَّيْتَ مِنْهُمْ فِراراً ولى معاويه نپذيرفت و چند نفر را مأمور نمود كه داخل غار شوند و چون داخل شدند خداوند بادى فرستاد كه سوختند و خطابات اين آيه چنانچه رسم كلام الهى است متوجّه به پيغمبر اكرم نيست بلكه مراد بيان حال آن جماعت و ناظر است از افراد متعارف و در روايت عياشى ره از امام باقر عليه السّلام تصريح به اين معنى شده و در روايت قمّى ره از امام صادق عليه السّلام كه در بدو قصه ذكر شد اين سگ در زمره حيواناتى كه ببهشت ميروند شمرده شده و گفته‌اند هر كس اين آيه را از كلمه و كلبهم تا آخر بنويسد و همراه داشته باشد يا بخواند از ضرر سگ ايمن گردد انشاء اللّه تعالى و لملّئت بتشديد نيز قرائت شده است.
----
جلد 3 صفحه 415
}}
|-|
اطیب البیان=
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
وَ تَرَي‌ الشَّمس‌َ إِذا طَلَعَت‌ تَتَزاوَرُ عَن‌ كَهفِهِم‌ ذات‌َ اليَمِين‌ِ وَ إِذا غَرَبَت‌ تَقرِضُهُم‌ ذات‌َ الشِّمال‌ِ وَ هُم‌ فِي‌ فَجوَةٍ مِنه‌ُ ذلِك‌َ مِن‌ آيات‌ِ اللّه‌ِ مَن‌ يَهدِ اللّه‌ُ فَهُوَ المُهتَدِ وَ مَن‌ يُضلِل‌ فَلَن‌ تَجِدَ لَه‌ُ وَلِيًّا مُرشِداً «17»
و مي‌بيني‌ ‌يعني‌ ‌اگر‌ مشاهده‌ كني‌ كهف‌ ‌را‌ مييابي‌ ‌که‌ خورشيد ‌در‌ وقت‌ طلوع‌ بطرف‌ راست‌ باب‌ كهف‌ طلوع‌ مي‌كند و ‌در‌ وقت‌ غروب‌ ‌از‌ طرف‌ چپ‌ كهف‌ غروب‌ مي‌كند و ‌آنها‌ ‌در‌ وسعت‌ و راحتي‌ هستند اذيّت‌ ‌از‌ آفتاب‌ نميكشند ‌اينکه‌ ‌از‌ آيات‌ الهي‌ ‌است‌ كسي‌ ‌را‌ ‌که‌ خداوند هدايت‌ فرمايد ‌پس‌ ‌او‌ هدايت‌ ‌شده‌ ‌است‌ و كسي‌ ‌را‌ ‌که‌ ‌در‌ ضلالت‌ انداخته‌ ‌پس‌ هرگز نمييابي‌ ‌از‌ ‌براي‌ ‌او‌ ولّي‌ و ناصري‌ و نه‌ ارشاد كننده‌اي‌ وَ تَرَي‌ الشَّمس‌َ ‌يعني‌ ‌لو‌ رأيتها تري‌ ‌که‌ خورشيد إِذا طَلَعَت‌ وقت‌ طلوع‌ تَتَزاوَرُ عَن‌ كَهفِهِم‌ ‌يعني‌ ميل‌ ميكند بطرف‌ راست‌ كهف‌ ذات‌َ اليَمِين‌ِ چون‌ ‌در‌ كهف‌ مقابل‌ نقطه‌ شمال‌ ‌بود‌ باصطلاح‌ طرف‌ شرق‌ ‌که‌ خورشيد ‌در‌ ابتداء طلوع‌ بطرف‌ راست‌ كهف‌ طلوع‌ ميكرد ‌پس‌ ‌از‌ ارتفاع‌ شمس‌ ديگر ‌در‌ كهف‌ سايه‌ ‌بود‌ ‌تا‌ نزديك‌ غروب‌ بطرف‌ چپ‌ غروب‌ مي‌كرد وَ إِذا غَرَبَت‌ تَقرِضُهُم‌ ذات‌َ الشِّمال‌ِ قرض‌ بمعني‌ قطع‌ ‌است‌ و لذا قيچي‌ ‌را‌ مقراض‌ ميگويند چون‌ قطع‌ مي‌كند و ‌در‌ اينجا بمعني‌ فرو رفتن‌ خورشيد و غروب‌ ‌او‌ ‌است‌ وَ هُم‌ فِي‌ فَجوَةٍ مِنه‌ُ فجوه‌ سعه‌ و راحت‌ ‌است‌ ‌که‌ اذيت‌ ‌از‌ آفتاب‌ نشوند و باد خنك‌ بآنها بوزد ذلِك‌َ مِن‌ آيات‌ِ اللّه‌ِ قدرت‌ نمايي‌ حق‌ ‌که‌ قوم‌ ‌آنها‌ ‌را‌ نيابند و كهف‌ ‌را‌ مشاهده‌ نكنند و اينها ‌در‌ كمال‌ راحتي‌ باشند و حفظ شوند نه‌ گرسنه‌ شوند و نه‌ تشنه‌ مَن‌ يَهدِ اللّه‌ُ فَهُوَ المُهتَدِ كسي‌ ‌که‌ رو بخدا رود و توكل‌ باو كند خداوند تمام‌ كارهاي‌ ‌او‌ ‌را‌ آسان‌ ميكند وَ مَن‌ يَتَوَكَّل‌ عَلَي‌ اللّه‌ِ فَهُوَ حَسبُه‌ُ إِن‌َّ اللّه‌َ بالِغ‌ُ أَمرِه‌ِ طلاق‌ ‌آيه‌ 3.
وَ مَن‌ يُضلِل‌ كسي‌ ‌که‌ اعراض‌ كند و رو بهوا و هوس‌ و شيطان‌ رود ‌خدا‌ ‌هم‌
جلد 12 - صفحه 337
اسباب‌ ضلالت‌ ‌در‌ دسترس‌ ‌او‌ قرار ميدهد ‌که‌ بسوء اختيار ‌در‌ ضلالت‌ بيفتد فَلَن‌ تَجِدَ هرگز نمييابي‌ لَه‌ُ وَلِيًّا مُرشِداً نه‌ ناصر دارند و نه‌ ارشاد كننده‌.
}}
|-|
برگزیده تفسیر نمونه=
===برگزیده تفسیر نمونه===
{{نمایش فشرده تفسیر|
(آیه 17)- موقعیت دقیق اصحاب کهف: در این آیه و آیه بعد قرآن به ریزه کاریهای مربوط به زندگی عجیب اصحاب کهف در آن غار پرداخته و به شش خصوصیت اشاره کرده است:
1- دهانه غار رو به شمال گشوده می‌شد و چون قطعا در نیمکره شمالی زمین بوده است نور آفتاب به درون آن مستقیما نمی‌تابید چنانکه قرآن می‌گوید:
«و (اگر در آنجا بودی) خورشید را می‌دیدی که به هنگام طلوع به سمت راست غارشان متمایل می‌گردد و به هنگام غروب به سمت چپ (وَ تَرَی الشَّمْسَ إِذا طَلَعَتْ تَتَزاوَرُ عَنْ کَهْفِهِمْ ذاتَ الْیَمِینِ وَ إِذا غَرَبَتْ تَقْرِضُهُمْ ذاتَ الشِّمالِ).
و به این ترتیب نور مستقیم آفتاب که تداوم آن ممکن است موجب پوسیدگی و فرسودگی شود به بدن آنها نمی‌تابید، ولی نور غیر مستقیم به قدر کافی وجود داشت.
2- «و آنها در محل وسیعی از (آن غار) قرار داشتند» (وَ هُمْ فِی فَجْوَةٍ مِنْهُ).
اشاره به این که دهانه غار که معمولا تنگ است جایگاه آنها نبود، بلکه قسمتهای وسط غار را انتخاب کرده بودند که هم از چشم بینندگان دور بود، و هم از تابش مستقیم آفتاب.
در اینجا قرآن رشته سخن را قطع می‌کند، و به یک نتیجه گیری معنوی می‌پردازد، چرا که ذکر همه این داستانها برای همین منظور است.
می‌گوید: «این از آیات خداست، هر کس را خدا هدایت کند، هدایت یافته
ج3، ص31
واقعی اوست، و هر کس را گمراه نماید هرگز ولی و راهنمایی برای او نخواهی یافت» (ذلِکَ مِنْ آیاتِ اللَّهِ مَنْ یَهْدِ اللَّهُ فَهُوَ الْمُهْتَدِ وَ مَنْ یُضْلِلْ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ وَلِیًّا مُرْشِداً).
آری! آنها که در راه خدا گام بگذارند و برای او به جهاد برخیزند در هر قدمی آنان را مشمول لطف خود می‌سازد، نه فقط در اساس کار، که در جزئیات هم لطفش شامل حال آنهاست.
}}
|-|تسنیم=
|-|تسنیم=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
|-|نور=
}}
*[[تفسیر:نور  | تفسیر آیات]]
 
|-|</tabber>
|-|</tabber>