النساء ٦٣: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(افزودن سال نزول)
(QRobot edit)
خط ۲۶: خط ۲۶:
<tabber>
<tabber>
المیزان=
المیزان=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:المیزان جلد۴_بخش۲۶#link1 | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۴_بخش۲۶#link1 | تفسیر آیات]]
}}
|-|نمونه=
|-|نمونه=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:نمونه جلد۳_بخش۷۴#link346 | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۳_بخش۷۴#link346 | تفسیر آیات]]
}}
|-| تفسیر نور=
===تفسیر نور (محسن قرائتی)===
{{ نمایش فشرده تفسیر|
أُولئِكَ الَّذِينَ يَعْلَمُ اللَّهُ ما فِي قُلُوبِهِمْ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَ عِظْهُمْ وَ قُلْ لَهُمْ فِي أَنْفُسِهِمْ قَوْلًا بَلِيغاً «63»
آنان كسانى‌اند كه خداوند، آنچه را در دل دارند مى‌داند. پس از آنان درگذر و پندشان ده و با آنان سخنى رسا كه در جانشان بنشيند بگوى.
===پیام ها===
1- تلاش منافقان بيهوده است، چون خداوند هم از درون و نياتشان آگاه است و هم بموقع، افشاگرى مى‌كند. «يَعْلَمُ اللَّهُ ما فِي قُلُوبِهِمْ»
2- معذرت خواهى منافقان، صادقانه نيست، وگرنه فرمان اعراض از آنان صادر نمى‌شد. «يَعْلَمُ اللَّهُ ما فِي قُلُوبِهِمْ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ» 3- شيوه‌ى برخورد رهبر با منافقان بايد شيوه‌ى اعراض و موعظه باشد. «فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَ عِظْهُمْ»
جلد 2 - صفحه 97
4- در مقام موعظه، بايد با صراحت، منافقان را نسبت به عواقب كار و سرنوشتشان هشدار داد. «فِي أَنْفُسِهِمْ قَوْلًا بَلِيغاً»
}}
|-|
اثنی عشری=
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
أُولئِكَ الَّذِينَ يَعْلَمُ اللَّهُ ما فِي قُلُوبِهِمْ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَ عِظْهُمْ وَ قُلْ لَهُمْ فِي أَنْفُسِهِمْ قَوْلاً بَلِيغاً (63)
أُولئِكَ الَّذِينَ يَعْلَمُ اللَّهُ ما فِي قُلُوبِهِمْ‌: آن گروه منافقين و حالفين به كذب، كسانيند كه خداى تعالى مى‌داند آنچه در دلهاى ايشان است، از نفاق و دوروئى. پس كتمان و قسم كاذب، ايشان را از عقاب باز ندارد. فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ‌: پس اعراض كن از قبول اعذار ايشان، يا از عقاب آنها به جهت مصلحت در استبقاى ايشان، وَ عِظْهُمْ‌: و با وجود بر اين، پند و نصيحت نما ايشان را، يعنى منع كن از نفاق و دروغ. وَ قُلْ لَهُمْ فِي أَنْفُسِهِمْ‌: و بگو مر آنان را در باب نفوس ناپاكشان، قَوْلًا بَلِيغاً: سخنى رسنده و اثر كننده در قلوب آنها، به مشابه‌اى كه از آن غمناك گردند. و آن توعد است به قتل و استيصال. مراد آن‌
تفسير اثنا عشرى، ج‌2، ص: 489
است كه بگو به ايشان كه اگر از اين توبه نكنيد، شما را به قتل آورم و مستأصل سازم. يا بگو مر ايشان را در باب نفوس و قلوب آنها كه منطوى است بر نفاق گفتارى از روى تأثير، تا ترسيده از نفاق توبه كنند. ضحاك گفته: مراد «قول بليغ» آنست كه بر ملأ، ايشان را موعظه فرما و در خلوت قول بليغ ادا كن. يعنى در باب نصيحت، تهديد و مبالغه نما در خلوت. چه نصيحت در آن مؤثرتر واقع شود به خلاف جلوت. حاصل آنكه حق تعالى امر فرمود به تجافى از ذنوب اهل نفاق و نصح ايشان و مبالغه در آن به ترغيب و ترهيب، و اين مقتضى شفقت انبياست. و در «قولا بليغا» دلالت است بر فضل بلاغت و حثّ بندگان بر اعتماد نمودن بر آنچه از احد اقسام حكمت است.
}}
|-|
روان جاوید=
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
أُولئِكَ الَّذِينَ يَعْلَمُ اللَّهُ ما فِي قُلُوبِهِمْ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَ عِظْهُمْ وَ قُلْ لَهُمْ فِي أَنْفُسِهِمْ قَوْلاً بَلِيغاً (63)
ترجمه‌
آنگروه آنانند كه ميداند خدا آنچه در دلهاى ايشان است پس روى گردان از آنها و پند ده ايشانرا و بگو بآنها در باره خودهاشان گفتارى واضح و مؤثر..
تفسير
خداوند تعالى اين جماعت مكّار را رسوا فرمود و شرك و نفاق آنها را به پيغمبر خود اعلام داشت ولى نظر بمصالحيكه در بقاء آنها بود امر فرمود پيغمبر را باعراض و ترك عقوبت آنها و در كافى و عياشى از حضرت كاظم (ع) روايت نموده كه جهت اعراض آن بود كه شقاوت و عذاب آنها مقدر شده بود حقير عرض ميكنم و اين منافى با امر بموعظه بلسان نيست چون براى اتمام حجت بوده و نيز امر فرمود پيغمبر را كه در باره نفوس خبيثه آنها تهديد و تخويف شديدى بفرمايد كه مؤثر باشد در آنها مانند قتل و استيصال اگر بعدا از آنها نفاق بروز نمايد يا آنكه مراد از فى انفسهم آنستكه وقتى خودشان تنها باشند نصح و تحذير شوند كه اثرش بيشتر باشد و بدانند كه فقط منظور نصيحت آنها است.
}}
|-|
اطیب البیان=
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
أُولئِك‌َ الَّذِين‌َ يَعلَم‌ُ اللّه‌ُ ما فِي‌ قُلُوبِهِم‌ فَأَعرِض‌ عَنهُم‌ وَ عِظهُم‌ وَ قُل‌ لَهُم‌ فِي‌ أَنفُسِهِم‌ قَولاً بَلِيغاً (63)
اينها كساني‌ هستند ‌که‌ خداوند خبر ‌از‌ قلوب‌ ‌آنها‌ دارد و عالم‌ بمقصود ‌آنها‌ و ‌در‌ ‌اينکه‌ اعتذاري‌ ‌که‌ گفتند إِن‌ أَرَدنا إِلّا إِحساناً وَ تَوفِيقاً كذب‌ محض‌ ‌است‌ و ‌در‌ باطن‌ منافق‌ و معاند هستند ‌پس‌ ‌از‌ ‌آنها‌ اعراض‌ نما و ‌آنها‌ ‌را‌ موعظه‌ فرما و ‌در‌ مورد ‌آنها‌ فرمايش‌ رسايي‌ فرما.
(اولئك‌) اشاره‌ بمنافقين‌ ‌است‌ ‌که‌ تحاكم‌ ‌الي‌ الطاغوت‌ كردند و مورد اضلال‌ شيطان‌ شدند الَّذِين‌َ يَعلَم‌ُ اللّه‌ُ ما فِي‌ قُلُوبِهِم‌ ‌که‌ باطن‌ ‌آنها‌ ‌غير‌ ظاهر ‌آنها‌ ‌است‌ باطن‌ كافر ظاهر مسلمان‌، ميگويند ‌ما نظرمان‌ احسان‌ و توفيق‌ ‌بين‌ مسلمين‌ ‌است‌ و ‌در‌ باطن‌ غرض‌ ‌آنها‌ تفرقه‌ ‌است‌ چنانچه‌ مفاد يَصُدُّون‌َ عَنك‌َ صُدُوداً ‌است‌.
فَأَعرِض‌ عَنهُم‌ ‌از‌ ‌اينکه‌ جمله‌ استفاده‌ ميشود ‌که‌ حضرت‌ ‌رسول‌ صلّي‌ اللّه‌ ‌عليه‌ و آله‌ و سلّم‌ منافقين‌ ‌را‌ ميشناخت‌ لكن‌ مأمور ‌بود‌ ‌که‌ متعرض‌ ‌آنها‌ نشود و نفاق‌ ‌آنها‌ ‌را‌ ظاهر نكند و لكن‌ بطور كلي‌ موعظه‌ و نصيحت‌ ‌که‌ نفاق‌ بدترين‌ اقسام‌ كفر ‌است‌ چنانچه‌ ‌در‌ قرآن‌ خداوند متعال‌ ميفرمايد إِن‌َّ المُنافِقِين‌َ فِي‌ الدَّرك‌ِ الأَسفَل‌ِ مِن‌َ النّارِ نساء ‌آيه‌ 145 ولي‌ شخصي‌ ‌را‌ معين‌ نميكند ‌که‌ كيانند.
وَ قُل‌ لَهُم‌ فِي‌ أَنفُسِهِم‌ قَولًا بَلِيغاً حجت‌ ‌را‌ ‌بر‌ ‌آنها‌ تمام‌ كند ‌که‌ راه‌ عذري‌ ‌بر‌ احدي‌ ‌از‌ ‌آنها‌ باقي‌ نماند لذا ‌در‌ غدير خم‌ ‌در‌ ‌آن‌ خطبه‌ مفصله‌ چندين‌ مرتبه‌ عرض‌ كرد (اللهم‌ بلغت‌) لِيَهلِك‌َ مَن‌ هَلَك‌َ عَن‌ بَيِّنَةٍ وَ يَحيي‌ مَن‌ حَي‌َّ عَن‌ بَيِّنَةٍ انفال‌ ‌آيه‌ 42، قُل‌ فَلِلّه‌ِ الحُجَّةُ البالِغَةُ انعام‌ ‌آيه‌ 149.
123
}}
|-|
برگزیده تفسیر نمونه=
===برگزیده تفسیر نمونه===
{{نمایش فشرده تفسیر|
}}
|-|تسنیم=
|-|تسنیم=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
|-|نور=
}}
*[[تفسیر:نور  | تفسیر آیات]]
 
|-|</tabber>
|-|</tabber>