السّحْر: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(Edited by QRobot)
 
(Added word proximity by QBot)
 
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
__TOC__
''' [[ویژه:پیوند_به_این_صفحه/السّحْر | آیات شامل این کلمه ]]'''
''' [[ویژه:پیوند_به_این_صفحه/السّحْر | آیات شامل این کلمه ]]'''


=== ریشه کلمه ===
=== ریشه کلمه ===
*[[ریشه سحر | سحر]] (۶۳ بار) [[کلمه با ریشه:: سحر| ]]
*[[ریشه سحر | سحر]] (۶۳ بار) [[کلمه با ریشه:: سحر| ]]
=== قاموس قرآن ===
به كسر (س) جادو. راغب گويد: سحر به چند معنى گفته مى‏شود اول حيله‏ها و تخيلات بى حقيقت است كه شعبده باز با تردستى چشم شخصرا از كارى كه مى‏كند منحرف مى‏نمايد... طبرسى فرموده: سحر و كهانت و حيله نظير هم اند از جمله سحر تصرفى است كه در چشم واقع مى‏شود تا گمان كند كار همانطور است كه مى‏بيند حال آنكه آن طور نيست و و سحر عملى خفى است كه شى‏ء را بر خلاف صورت و جنس آن مصوّر مى‏كند در ظاهر نه در حقيقت. نا گفته نماند سخن اخير مجمع قابل مناقشه است دقت در آيات قرآن نشان مى‏دهد كه اثر سحر فقط در چشم و ذهن طرف است نه تصرّف در صورت و جنس شى‏ء. به عبارت ديگر ساحر در چشم و خيال بيننده تصرّف مى‏كند كه ريسمان را مار گمان كند نه اينكه ريسمان را به حركت در مى‏آورد آنگاه كه انسان به محل تاريك نگاه مى‏كند و قيافه مخوفى در نظرش مجسّم مى‏شود چشم او اشتباه مى‏كند نه اينكه فلان درخت مثلاً به آن صورت در آمده است. قرآن فرمايد [اعراف:116]. آيه صريح است در اينكه در چشم‏ها تصرّف كرده‏اند نه اينكه در واقعاً ريسمانها را به حركت آورده باشند. همچنين آيه [طه:66]. اين نيز روشن است كه به خيال موسى چنين مى‏امد كه آنها به سرعت حركت مى‏كنند نه اينكه آنها حركت مى‏كرده‏اند. ايضاً [بقره:102]. نشان مى‏دهد كه در اذهان تصرّف كرده زوج را به زوجه تصرف كرده باشند. با اين بيان فرق سحر و معجزه روشن مى‏شود زيرا معجزه انقلاب حقيقى خارج و واقعيت است مثلا در قضيّه عصاى موسى و آتش ابراهيم و شكافتن دريا براى بنى اسرائيل و ناقه صالح و غيره. در خارج عصا مار و دريا شكافته و آتش سرد شده بود. ساحر: سحر كننده. جمع آن در قرآن ساحرون (يونس‏77) و سحرة (طه‏70) آمده است. سحّار صيغه مبالغه است [شعراء:37]. تسحير گوئى دلالت بر مبالغه دارد طبرسى ذيل آيه [شعراء:153]. آن را سحر بعد از سحر خوانده و در اقرب آن را از اساس نهج البلاغه نقل كرده است. آيا سحر در رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم اثر داشت؟ قرآن كريم قول كفار را كه آن حضرت را مسحور مى‏گفتند به صورت ردّ نقل مى‏كند [اسراء:47]. ايضاً [فرقان:8]. اين آيات روشن مى‏كند كه آن حضرت مسحور نبوده در اين صورت آنچه در مجمع از عايشه و ابن عباس نقل شده كه لبيد بن اعصم يهودى رسول خداصلى اللّه عليه و آله و سلم را سحر كرد و آن حضرت مريض شد تا جبرئيل معوذتين را آورد و سحر گشوده شد و حضرت شفايافت پندارى بيش نيست طبرسى ره پس از نقل آن مسحور است گوئى در عقل او اختلافى رخ داده خداوند اين مطلب را با «وَقالَ الظّالِمُونَ اِنْ تَتَّبِعُونَ اِلّا رَجُلاً مَسْحُوراً. اُنْظُرْ كَيْفَ...» ردّ كرده است بلى ممكن است يهودى و تخترانش خواسته‏اند چنين كارى بكنند ولى نتوانستند و خداوند آن حضرت را از كيد آنها مطلع فرموده است. مرحوم فيض رواياتى در اين زمينه در صافى تفسير سوره علق نقل كرده است ولى اگر آنها را قبول كنيم بايد بگوئيم: نعوذباللّه آن حضرت مسحور بوده است با آنكه قرآن مجيد در نفى آن صراحت دارد. محققين به اين نقلها اشاره‏كرده و ردّ نموده‏اند. ولى آيه «يُخَيِّلُ اِلَيْهِ مِنْ سِحْرِ هِمْاَنَّها تَسْعى» كه گذشت حاكى از نفوذ سحر آن حضرت مى‏دانست كه اين كار سحر است.


*[[ال]]
*[[ال]]
===کلمات [[راهنما:نزدیک مکانی|نزدیک مکانی]]===
<qcloud>
وَ:100, مَا:42, اللّه:41, عَلّمَکُم:36, إِنّه:34, مِن:34, الّذِي:33, إِن:31, لَکَبِيرُکُم:30, أَيْدِيَکُم:30, قَال:27, أَرْجُلَکُم:24, لَکُم:24, النّاس:22, فَلَأُقَطّعَن:22, فَتَأْتُون:22, فَلَسَوْف:22, بِه:22, يُعَلّمُون:21, آذَن:21, أَنْتُم:21, جِئْتُم:21, عَلَيْه:21, أَ:21, تَعْلَمُون:21, أُنْزِل:19, لَأُقَطّعَن:19, سَيُبْطِلُه:19, خَيْر:19, أَکْرَهْتَنَا:19, مِثْلُکُم:19, کَفَرُوا:19, تُبْصِرُون:19, خِلاَف:18, بَشَر:18, رَبّي:18, أَن:18, مُوسَى:18, الشّيَاطِين:18, عَلَى:18, لٰکِن:16, أَبْقَى:16, إِلاّ:16, يَعْلَم:16, الْمَلَکَيْن:16, لا:15, مَن:15, قَبْل:15, بِبَابِل:15, أَلْقَوْا:15, هٰذَا:15, خَطَايَانَا:15, فِي:15, الْقَوْل:15, هَارُوت:13, هَل:13, سُلَيْمَان:13, يَأْت:13, مُلْقُون:13, يُصْلِح:13, فَلَمّا:13, لَنَا:13, لَأُصَلّبَنّکُم:12, لَه:12, عَمَل:12, ظَلَمُوا:12, کَفَر:12, لِيَغْفِر:12, الْمُفْسِدِين:10, الّذِين:10, مَارُوت:10, بِرَبّنَا:10
</qcloud>
===تکرار در هر سال نزول===
{{#ask:[[رده:آیات قرآن]] [[نازل شده در سال::+]] [[کلمه غیر ربط::السّحْر]]
|?نازل شده در سال
|mainlabel=-
|headers=show
|limit=2000
|format=jqplotchart
|charttype=line
|charttitle=نمودار تکرار در هر سال نزول
|labelaxislabel=سال نزول
|smoothlines=yes
|numbersaxislabel=دفعات تکرار
|distribution=yes
|min=0
|datalabels=value
|distributionsort=none
|ticklabels=yes
|colorscheme=rdbu
|chartlegend=none
}}
[[رده:كلمات قرآن]]
[[رده:كلمات قرآن]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۳:۲۱

آیات شامل این کلمه

ریشه کلمه

قاموس قرآن

به كسر (س) جادو. راغب گويد: سحر به چند معنى گفته مى‏شود اول حيله‏ها و تخيلات بى حقيقت است كه شعبده باز با تردستى چشم شخصرا از كارى كه مى‏كند منحرف مى‏نمايد... طبرسى فرموده: سحر و كهانت و حيله نظير هم اند از جمله سحر تصرفى است كه در چشم واقع مى‏شود تا گمان كند كار همانطور است كه مى‏بيند حال آنكه آن طور نيست و و سحر عملى خفى است كه شى‏ء را بر خلاف صورت و جنس آن مصوّر مى‏كند در ظاهر نه در حقيقت. نا گفته نماند سخن اخير مجمع قابل مناقشه است دقت در آيات قرآن نشان مى‏دهد كه اثر سحر فقط در چشم و ذهن طرف است نه تصرّف در صورت و جنس شى‏ء. به عبارت ديگر ساحر در چشم و خيال بيننده تصرّف مى‏كند كه ريسمان را مار گمان كند نه اينكه ريسمان را به حركت در مى‏آورد آنگاه كه انسان به محل تاريك نگاه مى‏كند و قيافه مخوفى در نظرش مجسّم مى‏شود چشم او اشتباه مى‏كند نه اينكه فلان درخت مثلاً به آن صورت در آمده است. قرآن فرمايد [اعراف:116]. آيه صريح است در اينكه در چشم‏ها تصرّف كرده‏اند نه اينكه در واقعاً ريسمانها را به حركت آورده باشند. همچنين آيه [طه:66]. اين نيز روشن است كه به خيال موسى چنين مى‏امد كه آنها به سرعت حركت مى‏كنند نه اينكه آنها حركت مى‏كرده‏اند. ايضاً [بقره:102]. نشان مى‏دهد كه در اذهان تصرّف كرده زوج را به زوجه تصرف كرده باشند. با اين بيان فرق سحر و معجزه روشن مى‏شود زيرا معجزه انقلاب حقيقى خارج و واقعيت است مثلا در قضيّه عصاى موسى و آتش ابراهيم و شكافتن دريا براى بنى اسرائيل و ناقه صالح و غيره. در خارج عصا مار و دريا شكافته و آتش سرد شده بود. ساحر: سحر كننده. جمع آن در قرآن ساحرون (يونس‏77) و سحرة (طه‏70) آمده است. سحّار صيغه مبالغه است [شعراء:37]. تسحير گوئى دلالت بر مبالغه دارد طبرسى ذيل آيه [شعراء:153]. آن را سحر بعد از سحر خوانده و در اقرب آن را از اساس نهج البلاغه نقل كرده است. آيا سحر در رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم اثر داشت؟ قرآن كريم قول كفار را كه آن حضرت را مسحور مى‏گفتند به صورت ردّ نقل مى‏كند [اسراء:47]. ايضاً [فرقان:8]. اين آيات روشن مى‏كند كه آن حضرت مسحور نبوده در اين صورت آنچه در مجمع از عايشه و ابن عباس نقل شده كه لبيد بن اعصم يهودى رسول خداصلى اللّه عليه و آله و سلم را سحر كرد و آن حضرت مريض شد تا جبرئيل معوذتين را آورد و سحر گشوده شد و حضرت شفايافت پندارى بيش نيست طبرسى ره پس از نقل آن مسحور است گوئى در عقل او اختلافى رخ داده خداوند اين مطلب را با «وَقالَ الظّالِمُونَ اِنْ تَتَّبِعُونَ اِلّا رَجُلاً مَسْحُوراً. اُنْظُرْ كَيْفَ...» ردّ كرده است بلى ممكن است يهودى و تخترانش خواسته‏اند چنين كارى بكنند ولى نتوانستند و خداوند آن حضرت را از كيد آنها مطلع فرموده است. مرحوم فيض رواياتى در اين زمينه در صافى تفسير سوره علق نقل كرده است ولى اگر آنها را قبول كنيم بايد بگوئيم: نعوذباللّه آن حضرت مسحور بوده است با آنكه قرآن مجيد در نفى آن صراحت دارد. محققين به اين نقلها اشاره‏كرده و ردّ نموده‏اند. ولى آيه «يُخَيِّلُ اِلَيْهِ مِنْ سِحْرِ هِمْاَنَّها تَسْعى» كه گذشت حاكى از نفوذ سحر آن حضرت مى‏دانست كه اين كار سحر است.

کلمات نزدیک مکانی

تکرار در هر سال نزول

در حال بارگیری...