أَنْسَاب: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
(Added word proximity by QBot) |
||
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
__TOC__ | |||
''' [[ویژه:پیوند_به_این_صفحه/أَنْسَاب | آیات شامل این کلمه ]]''' | ''' [[ویژه:پیوند_به_این_صفحه/أَنْسَاب | آیات شامل این کلمه ]]''' | ||
خط ۷: | خط ۸: | ||
[فرقان:54]. نسب و نسبت اشتراكى است از طرف يكى از والدين نسب طولى مثل اشتراك از حيث پدران و فرزندان و نسب عرضى مانند نسبى كه ميان عموزادگان و برادرزادگان است (مفردات - اقرب) در مجمع گفته نسب راجع به ولادت نزديك است در قاموس گويد: «النَّسَبُ وَالِنسْبَةُ: اَلْقِرابَة» مراد از نسب در آيه مرد واز صهر زناست چنانكه در «صهر» گذشت يعنى: خدااوست كه از آب بشر آفريد و او را دو قسم صاحب نسب (مذكر و صاحب اختلاط (مونث) قرارداد. [صافات:158]. ميان خدا و جن نسبت و قرابتى قراردادند در «بنت» مشروحا گفتهايم كه ظاهرا مراد آن است مشركان جن را پسران خدا مىدانستند. * [مؤمنون:101]. چون نفخ صور شود در آن روز قرابتها ميان مردم نيست و از هم سوال نمىكنند. ناگفته نماند: روز قيامت همه مردمان در عرض هم از خاك خواهند روييد لذا در خلقت قيامت نسبت و قرابتى وجود ندارد من و پدر من هردو در عرض هم از خاك روييدهايم ديگر پدر و پسر معنى ندارد ولى چنانكه در «قيامت» بررسى كرديم روز قيامت مردم يكديگر را خواهند شناخت. آيه در مرتبه دوم مفيد آن است كه يارى و همكاريهاى نسبى كه در دنيا ميان مردم حكمفرماست در آخرت وجود ندارد و حساب همه روى عمل خويش است و طورى حساب نسب در آخرت بى فايده است كه در باره آن از يكديگر سوالى نمىكنندظاهرا تقدير آيه «وِلايَتَساءَلُونَ عَنِ الْاَنْسابِ» است. در بسيارى از روايات اهل سنت هست كه رسول خدا «صلى الله عليه و اله» فرموده: «كُلُّ حَسَبٍ وَنَسَبٍ مُنْقَطِعٌ يَوْمَ الْقِيامَةِ اِلّا حَسَبى وَ نَسَبى» در مجمع آن را بلفظ «قالَ النَّبِىُّ» نقل كرده است به نظر نگارنده آيه شريفه از تخصيص ابا دارد شايد مراد از روايت نسبت عملى و ايمان است كه ابدى است الميزان آن را چنين توجيه كرده كه: شايد از آثار نسب آن جناب آن است كه ذريهاش موفق به عمل صالح مى شوند كه در آخرت به حال آنها نافع باشد. اگر اين را قبول كنيم بايدگفت: باز با امثال، جعفر كذابها تخصيص يافته است. | [فرقان:54]. نسب و نسبت اشتراكى است از طرف يكى از والدين نسب طولى مثل اشتراك از حيث پدران و فرزندان و نسب عرضى مانند نسبى كه ميان عموزادگان و برادرزادگان است (مفردات - اقرب) در مجمع گفته نسب راجع به ولادت نزديك است در قاموس گويد: «النَّسَبُ وَالِنسْبَةُ: اَلْقِرابَة» مراد از نسب در آيه مرد واز صهر زناست چنانكه در «صهر» گذشت يعنى: خدااوست كه از آب بشر آفريد و او را دو قسم صاحب نسب (مذكر و صاحب اختلاط (مونث) قرارداد. [صافات:158]. ميان خدا و جن نسبت و قرابتى قراردادند در «بنت» مشروحا گفتهايم كه ظاهرا مراد آن است مشركان جن را پسران خدا مىدانستند. * [مؤمنون:101]. چون نفخ صور شود در آن روز قرابتها ميان مردم نيست و از هم سوال نمىكنند. ناگفته نماند: روز قيامت همه مردمان در عرض هم از خاك خواهند روييد لذا در خلقت قيامت نسبت و قرابتى وجود ندارد من و پدر من هردو در عرض هم از خاك روييدهايم ديگر پدر و پسر معنى ندارد ولى چنانكه در «قيامت» بررسى كرديم روز قيامت مردم يكديگر را خواهند شناخت. آيه در مرتبه دوم مفيد آن است كه يارى و همكاريهاى نسبى كه در دنيا ميان مردم حكمفرماست در آخرت وجود ندارد و حساب همه روى عمل خويش است و طورى حساب نسب در آخرت بى فايده است كه در باره آن از يكديگر سوالى نمىكنندظاهرا تقدير آيه «وِلايَتَساءَلُونَ عَنِ الْاَنْسابِ» است. در بسيارى از روايات اهل سنت هست كه رسول خدا «صلى الله عليه و اله» فرموده: «كُلُّ حَسَبٍ وَنَسَبٍ مُنْقَطِعٌ يَوْمَ الْقِيامَةِ اِلّا حَسَبى وَ نَسَبى» در مجمع آن را بلفظ «قالَ النَّبِىُّ» نقل كرده است به نظر نگارنده آيه شريفه از تخصيص ابا دارد شايد مراد از روايت نسبت عملى و ايمان است كه ابدى است الميزان آن را چنين توجيه كرده كه: شايد از آثار نسب آن جناب آن است كه ذريهاش موفق به عمل صالح مى شوند كه در آخرت به حال آنها نافع باشد. اگر اين را قبول كنيم بايدگفت: باز با امثال، جعفر كذابها تخصيص يافته است. | ||
===کلمات [[راهنما:نزدیک مکانی|نزدیک مکانی]]=== | |||
<qcloud> | |||
بَيْنَهُم:100, فَلا:100, يَوْمَئِذ:85, الصّور:85, فِي:70, وَ:70, لا:55, نُفِخ:55, فَمَن:40, يَتَسَاءَلُون:40, يُبْعَثُون:40, فَإِذَا:40, ثَقُلَت:25, يَوْم:25, مَوَازِينُه:10, إِلَى:10 | |||
</qcloud> | |||
===تکرار در هر سال نزول=== | |||
{{#ask:[[رده:آیات قرآن]] [[نازل شده در سال::+]] [[کلمه غیر ربط::أَنْسَاب]] | |||
|?نازل شده در سال | |||
|mainlabel=- | |||
|headers=show | |||
|limit=2000 | |||
|format=jqplotchart | |||
|charttype=line | |||
|charttitle=نمودار تکرار در هر سال نزول | |||
|labelaxislabel=سال نزول | |||
|smoothlines=yes | |||
|numbersaxislabel=دفعات تکرار | |||
|distribution=yes | |||
|min=0 | |||
|datalabels=value | |||
|distributionsort=none | |||
|ticklabels=yes | |||
|colorscheme=rdbu | |||
|chartlegend=none | |||
}} | |||
[[رده:كلمات قرآن]] | [[رده:كلمات قرآن]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۵:۲۷
ریشه کلمه
- نسب (۳ بار)
قاموس قرآن
[فرقان:54]. نسب و نسبت اشتراكى است از طرف يكى از والدين نسب طولى مثل اشتراك از حيث پدران و فرزندان و نسب عرضى مانند نسبى كه ميان عموزادگان و برادرزادگان است (مفردات - اقرب) در مجمع گفته نسب راجع به ولادت نزديك است در قاموس گويد: «النَّسَبُ وَالِنسْبَةُ: اَلْقِرابَة» مراد از نسب در آيه مرد واز صهر زناست چنانكه در «صهر» گذشت يعنى: خدااوست كه از آب بشر آفريد و او را دو قسم صاحب نسب (مذكر و صاحب اختلاط (مونث) قرارداد. [صافات:158]. ميان خدا و جن نسبت و قرابتى قراردادند در «بنت» مشروحا گفتهايم كه ظاهرا مراد آن است مشركان جن را پسران خدا مىدانستند. * [مؤمنون:101]. چون نفخ صور شود در آن روز قرابتها ميان مردم نيست و از هم سوال نمىكنند. ناگفته نماند: روز قيامت همه مردمان در عرض هم از خاك خواهند روييد لذا در خلقت قيامت نسبت و قرابتى وجود ندارد من و پدر من هردو در عرض هم از خاك روييدهايم ديگر پدر و پسر معنى ندارد ولى چنانكه در «قيامت» بررسى كرديم روز قيامت مردم يكديگر را خواهند شناخت. آيه در مرتبه دوم مفيد آن است كه يارى و همكاريهاى نسبى كه در دنيا ميان مردم حكمفرماست در آخرت وجود ندارد و حساب همه روى عمل خويش است و طورى حساب نسب در آخرت بى فايده است كه در باره آن از يكديگر سوالى نمىكنندظاهرا تقدير آيه «وِلايَتَساءَلُونَ عَنِ الْاَنْسابِ» است. در بسيارى از روايات اهل سنت هست كه رسول خدا «صلى الله عليه و اله» فرموده: «كُلُّ حَسَبٍ وَنَسَبٍ مُنْقَطِعٌ يَوْمَ الْقِيامَةِ اِلّا حَسَبى وَ نَسَبى» در مجمع آن را بلفظ «قالَ النَّبِىُّ» نقل كرده است به نظر نگارنده آيه شريفه از تخصيص ابا دارد شايد مراد از روايت نسبت عملى و ايمان است كه ابدى است الميزان آن را چنين توجيه كرده كه: شايد از آثار نسب آن جناب آن است كه ذريهاش موفق به عمل صالح مى شوند كه در آخرت به حال آنها نافع باشد. اگر اين را قبول كنيم بايدگفت: باز با امثال، جعفر كذابها تخصيص يافته است.