نَزَع: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
بدون خلاصۀ ویرایش
(Added word proximity by QBot)
 
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
__TOC__
''' [[ویژه:پیوند_به_این_صفحه/نَزَع | آیات شامل این کلمه ]]'''
''' [[ویژه:پیوند_به_این_صفحه/نَزَع | آیات شامل این کلمه ]]'''


خط ۱۱: خط ۱۲:
كندن. «نَزَعَ الشَّىْ‏ءَ مِنْ مَكانِهِ: قَلَعَهُ» در قاموس خارج كردن دست را از گريبان نزع گفته است: «نَزَعَ يَدَهُ: أَخْرَجَها مَنْ جيبه» در مجمع آن را قَلْعُ الشَّىْ‏ء عَنِ الشَّىْ‏ء فرموده است. [آل عمران:26]. مى‏دهى حكومت را به آنكه مى‏خواهى و ميگيرى حكومت را از آنكه مى‏خواهى. [قمر:20]. آن باد مردم را از مقرشان مى‏كند گويى تنه يا ريشه‏هاى كنده شده خرما هستند. [اعراف:108]. دستش را بيرون آورد آنگاه دستش را براى ناظران روشن و سفيدبود. * [نازعات:1-2]. معنى آيات در «دير» گذشت. * [معارج:15-16]. رجوع شود به «شوى». *** مخاصمه و مجادله را از آن نزاع و تنازع گويند كه طرفين يكديگر را جذب و قلع مى‏كنند. [طه:62]. دركار خويش منازعه كرده و نجوى را پنهان داشتند. [انفال:46]. در قرآن مجيد پيوسته در مجادله لفظى بكار رفته گويا آن در قتال بكار نمى‏رود.
كندن. «نَزَعَ الشَّىْ‏ءَ مِنْ مَكانِهِ: قَلَعَهُ» در قاموس خارج كردن دست را از گريبان نزع گفته است: «نَزَعَ يَدَهُ: أَخْرَجَها مَنْ جيبه» در مجمع آن را قَلْعُ الشَّىْ‏ء عَنِ الشَّىْ‏ء فرموده است. [آل عمران:26]. مى‏دهى حكومت را به آنكه مى‏خواهى و ميگيرى حكومت را از آنكه مى‏خواهى. [قمر:20]. آن باد مردم را از مقرشان مى‏كند گويى تنه يا ريشه‏هاى كنده شده خرما هستند. [اعراف:108]. دستش را بيرون آورد آنگاه دستش را براى ناظران روشن و سفيدبود. * [نازعات:1-2]. معنى آيات در «دير» گذشت. * [معارج:15-16]. رجوع شود به «شوى». *** مخاصمه و مجادله را از آن نزاع و تنازع گويند كه طرفين يكديگر را جذب و قلع مى‏كنند. [طه:62]. دركار خويش منازعه كرده و نجوى را پنهان داشتند. [انفال:46]. در قرآن مجيد پيوسته در مجادله لفظى بكار رفته گويا آن در قتال بكار نمى‏رود.


===کلمات [[راهنما:نزدیک مکانی|نزدیک مکانی]]===
<qcloud>
هِي:100, فَإِذَا:100, وَ:64, يَدَه:64, مُبِين:64, ثُعْبَان:57, بَيْضَاء:42, قَال:35, لِلنّاظِرِين:35, عَصَاه:35, فَأَلْقَى:28, لِلْمَلَإ:14, الْمَلَأ:14, حَوْلَه:10, مِن:10
</qcloud>
===تکرار در هر سال نزول===
{{#ask:[[رده:آیات قرآن]] [[نازل شده در سال::+]] [[کلمه غیر ربط::نَزَع]]
|?نازل شده در سال
|mainlabel=-
|headers=show
|limit=2000
|format=jqplotchart
|charttype=line
|charttitle=نمودار تکرار در هر سال نزول
|labelaxislabel=سال نزول
|smoothlines=yes
|numbersaxislabel=دفعات تکرار
|distribution=yes
|min=0
|datalabels=value
|distributionsort=none
|ticklabels=yes
|colorscheme=rdbu
|chartlegend=none
}}
[[رده:كلمات قرآن]]
[[رده:كلمات قرآن]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۴:۱۷

آیات شامل این کلمه

«نَزَعَ» از مادّه «نَزْع» در اصل، به معناى برگرفتن چیزى از مکانى است که در آن قرار گرفته. مثلاً گرفتن عبا از دوش، و لباس از تن در لغت عرب، به «نزع» تعبیر مى شود.

همچنین جدا شدن روح از تن را نیز «نزع» مى گویند و به همین مناسبت گاهى به معناى «خارج کردن» نیز آمده است، که در آیه مورد بحث به همین معناست.

ریشه کلمه

قاموس قرآن

كندن. «نَزَعَ الشَّىْ‏ءَ مِنْ مَكانِهِ: قَلَعَهُ» در قاموس خارج كردن دست را از گريبان نزع گفته است: «نَزَعَ يَدَهُ: أَخْرَجَها مَنْ جيبه» در مجمع آن را قَلْعُ الشَّىْ‏ء عَنِ الشَّىْ‏ء فرموده است. [آل عمران:26]. مى‏دهى حكومت را به آنكه مى‏خواهى و ميگيرى حكومت را از آنكه مى‏خواهى. [قمر:20]. آن باد مردم را از مقرشان مى‏كند گويى تنه يا ريشه‏هاى كنده شده خرما هستند. [اعراف:108]. دستش را بيرون آورد آنگاه دستش را براى ناظران روشن و سفيدبود. * [نازعات:1-2]. معنى آيات در «دير» گذشت. * [معارج:15-16]. رجوع شود به «شوى». *** مخاصمه و مجادله را از آن نزاع و تنازع گويند كه طرفين يكديگر را جذب و قلع مى‏كنند. [طه:62]. دركار خويش منازعه كرده و نجوى را پنهان داشتند. [انفال:46]. در قرآن مجيد پيوسته در مجادله لفظى بكار رفته گويا آن در قتال بكار نمى‏رود.


کلمات نزدیک مکانی

تکرار در هر سال نزول

در حال بارگیری...