ریشه نتق: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
خط ۴: | خط ۴: | ||
__TOC__ | __TOC__ | ||
{{#ask:[[رده:آیات قرآن]] [[نازل شده در سال::+]] [[ریشه غیر ربط::نتق]] | |||
|?نازل شده در سال | |||
|mainlabel=- | |||
|headers=show | |||
|limit=2000 | |||
|format=jqplotchart | |||
|charttype=line | |||
|charttitle=نمودار تکرار در هر سال نزول | |||
|labelaxislabel=سال نزول | |||
|smoothlines=yes | |||
|numbersaxislabel=دفعات تکرار | |||
|distribution=yes | |||
|min=0 | |||
|datalabels=value | |||
|distributionsort=none | |||
|ticklabels=yes | |||
|colorscheme=rdbu | |||
|chartlegend=none | |||
}} | |||
=== قاموس قرآن === | === قاموس قرآن === | ||
كندن چيزى از ريشهاش. چنانكه در مجمع از ابوعبيده نقل شده، به قولى در اصل به معنى رفع و بلند كردن است، به زن ناتق گويند كه فرزندان خويش را بلند مىكند و به قول بعضى اصل آن جذب است ولى رفع مورد تصديق قرآن است زيرا گاهى در مورد نتق «رفع» بكار رفته چنانكه خواهد آمد [اعراف:171]. آنگاه كه كوه را بالاى آنها بلند كرديم گويى سايبان است، گمان كردند كه بر آنها خواهد افتاد، گفتيم: آنچه را كه از احكام و كتاب دادهايم جدى بگيريد... از اين آيه روشن مىشود كه از جمله معجزات موسى «عليهالسلام»آن بود كه كوه بالاى سر بنى اسرائيل قرار گرفت و همچون سايبان بر آنها سايه افكند تا بوسيله ديدن آن معجزه دردين خويش عامل و راسخ باشند نظير اين است آيه [بقره:63]. [بقره:93]. ايضا [نساء:145]. در المنار ذيل آيه 63 بقره از محمد عبده نقل مىكند: كه او در تفسير آيه از مفسران پيروى كرد و قبول نمود كه آن معجزهاى بوده از معجزات موسى «عليهالسلام». ولى معلوم نيست رشيدرضا چرا در اين آيه و آيه «نَتَفْنَا الْجَبَلَ» از حمل بظاهر ترسيده و احتمال داده كه كوه زلزله كرده و خيال كردهاند كه به سرشان خواهد افتاد و گفته سايبان بلند شده باشد بلكه اگر در كنار كوه باشند نيز سايه آنها را احاطه كرده و سايبان صدق خواهد نمود. به نظر مىآيد از غربىها ترسيده باشد حال آنكه در بنى اسرائيل اينگونه چيزها كم نبوده از قبيل مارشدن عصا، شكافتن دريا، شكافتن سنگ و غيره. ناگفته نماند: ظهور آيه كه چهار بار در آيات مكرر شده است نشان مىدهد كه بالارفتن كوه براى اجبار به ايمان نبوده بلكه براى نشان دادن عظمت و قدرت خدا و تشويق آنها به ايمان و عمل بوده استوگرنه با آيه [بقره:256]. جور نخواهد آمد و ادعاى آنكه نفى اكراه فقط در اسلام است قابل قبول نيست. اين لفظ تنها يكبار در قرآن مجيد بكار رفته است. | كندن چيزى از ريشهاش. چنانكه در مجمع از ابوعبيده نقل شده، به قولى در اصل به معنى رفع و بلند كردن است، به زن ناتق گويند كه فرزندان خويش را بلند مىكند و به قول بعضى اصل آن جذب است ولى رفع مورد تصديق قرآن است زيرا گاهى در مورد نتق «رفع» بكار رفته چنانكه خواهد آمد [اعراف:171]. آنگاه كه كوه را بالاى آنها بلند كرديم گويى سايبان است، گمان كردند كه بر آنها خواهد افتاد، گفتيم: آنچه را كه از احكام و كتاب دادهايم جدى بگيريد... از اين آيه روشن مىشود كه از جمله معجزات موسى «عليهالسلام»آن بود كه كوه بالاى سر بنى اسرائيل قرار گرفت و همچون سايبان بر آنها سايه افكند تا بوسيله ديدن آن معجزه دردين خويش عامل و راسخ باشند نظير اين است آيه [بقره:63]. [بقره:93]. ايضا [نساء:145]. در المنار ذيل آيه 63 بقره از محمد عبده نقل مىكند: كه او در تفسير آيه از مفسران پيروى كرد و قبول نمود كه آن معجزهاى بوده از معجزات موسى «عليهالسلام». ولى معلوم نيست رشيدرضا چرا در اين آيه و آيه «نَتَفْنَا الْجَبَلَ» از حمل بظاهر ترسيده و احتمال داده كه كوه زلزله كرده و خيال كردهاند كه به سرشان خواهد افتاد و گفته سايبان بلند شده باشد بلكه اگر در كنار كوه باشند نيز سايه آنها را احاطه كرده و سايبان صدق خواهد نمود. به نظر مىآيد از غربىها ترسيده باشد حال آنكه در بنى اسرائيل اينگونه چيزها كم نبوده از قبيل مارشدن عصا، شكافتن دريا، شكافتن سنگ و غيره. ناگفته نماند: ظهور آيه كه چهار بار در آيات مكرر شده است نشان مىدهد كه بالارفتن كوه براى اجبار به ايمان نبوده بلكه براى نشان دادن عظمت و قدرت خدا و تشويق آنها به ايمان و عمل بوده استوگرنه با آيه [بقره:256]. جور نخواهد آمد و ادعاى آنكه نفى اكراه فقط در اسلام است قابل قبول نيست. اين لفظ تنها يكبار در قرآن مجيد بكار رفته است. | ||
===ریشههای [[راهنما:نزدیک مکانی|نزدیک مکانی]]=== | |||
<qcloud htmlpre='ریشه_'> | |||
جبل:100, صلح:100, اذ:100, اجر:87, فوق:87, ضيع:74, هم:74, لا:61, ه:61, کان:61, نا:49, ظلل:36, ان:36, ظنن:23, صلو:23, انن:10 | |||
</qcloud> | |||
== کلمات مشتق شده در قرآن == | == کلمات مشتق شده در قرآن == |
نسخهٔ کنونی تا ۱۶ دی ۱۳۹۵، ساعت ۰۳:۴۵
تکرار در قرآن: ۱(بار)
قاموس قرآن
كندن چيزى از ريشهاش. چنانكه در مجمع از ابوعبيده نقل شده، به قولى در اصل به معنى رفع و بلند كردن است، به زن ناتق گويند كه فرزندان خويش را بلند مىكند و به قول بعضى اصل آن جذب است ولى رفع مورد تصديق قرآن است زيرا گاهى در مورد نتق «رفع» بكار رفته چنانكه خواهد آمد [اعراف:171]. آنگاه كه كوه را بالاى آنها بلند كرديم گويى سايبان است، گمان كردند كه بر آنها خواهد افتاد، گفتيم: آنچه را كه از احكام و كتاب دادهايم جدى بگيريد... از اين آيه روشن مىشود كه از جمله معجزات موسى «عليهالسلام»آن بود كه كوه بالاى سر بنى اسرائيل قرار گرفت و همچون سايبان بر آنها سايه افكند تا بوسيله ديدن آن معجزه دردين خويش عامل و راسخ باشند نظير اين است آيه [بقره:63]. [بقره:93]. ايضا [نساء:145]. در المنار ذيل آيه 63 بقره از محمد عبده نقل مىكند: كه او در تفسير آيه از مفسران پيروى كرد و قبول نمود كه آن معجزهاى بوده از معجزات موسى «عليهالسلام». ولى معلوم نيست رشيدرضا چرا در اين آيه و آيه «نَتَفْنَا الْجَبَلَ» از حمل بظاهر ترسيده و احتمال داده كه كوه زلزله كرده و خيال كردهاند كه به سرشان خواهد افتاد و گفته سايبان بلند شده باشد بلكه اگر در كنار كوه باشند نيز سايه آنها را احاطه كرده و سايبان صدق خواهد نمود. به نظر مىآيد از غربىها ترسيده باشد حال آنكه در بنى اسرائيل اينگونه چيزها كم نبوده از قبيل مارشدن عصا، شكافتن دريا، شكافتن سنگ و غيره. ناگفته نماند: ظهور آيه كه چهار بار در آيات مكرر شده است نشان مىدهد كه بالارفتن كوه براى اجبار به ايمان نبوده بلكه براى نشان دادن عظمت و قدرت خدا و تشويق آنها به ايمان و عمل بوده استوگرنه با آيه [بقره:256]. جور نخواهد آمد و ادعاى آنكه نفى اكراه فقط در اسلام است قابل قبول نيست. اين لفظ تنها يكبار در قرآن مجيد بكار رفته است.
ریشههای نزدیک مکانی
کلمات مشتق شده در قرآن
کلمه | تعداد تکرار در قرآن |
---|---|
نَتَقْنَا | ۱ |