قَعَد: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
بدون خلاصۀ ویرایش
(Added word proximity by QBot)
 
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
__TOC__
''' [[ویژه:پیوند_به_این_صفحه/قَعَد | آیات شامل این کلمه ]]'''
''' [[ویژه:پیوند_به_این_صفحه/قَعَد | آیات شامل این کلمه ]]'''


خط ۷: خط ۸:
نشستن. [جن:9]. ما در مقاعد آسمان براى استراق سمع مى‏نشستيم. به كوتاهى از كار نيز اطلاق مى‏شود مثل [توبه:90]. آنكه به خدا و رسول دروغ گفتند كوتاهى كردند [توبه:83]. قعود: جمع قاعد نيز آمده است مثل سجود جمع ساجد [آل عمران:191]. قيام جمع قائم و قعود جمع قاعد است يعنى آنكه خدا را درحال ايستاده و نشسته و خوابيده ياد مى‏كنند. قعيد: صفت مشبهه و مفيد دوام است لذا طبرسى در [ق:17]. فرموده مراد از قعيد ملازمى است كه پيوسته هست نه قاعد ضد قائم و اهل لغت آن را حافظ گفته‏اند. مقعد: مصدر ميمى و اسم مكان هر دو آمده است مثل [توبه:81]. كه مصدر ميمى است و مثل [قمر:55]. كه اسم مكان مى‏باشد يعنى: در مجلس راستين نزد پادشاه توانا. مقاعد: جمع مقعد است [آل عمران:121]. و چون از نزد عائله ات خارج شدى براى مومنان مواضعى براى جنگ آماده مى‏كردى. قواعد: جمع قائده است [نور:60]. زنان بازنشسته كه رغبتى به نكاح ندارند[بقره:127]. آن در آيه جمع قاعده به معنى پايه هاست يعنى آنگاه كه ابراهيم پايه‏هاى كعبه را بالا مى‏برد.
نشستن. [جن:9]. ما در مقاعد آسمان براى استراق سمع مى‏نشستيم. به كوتاهى از كار نيز اطلاق مى‏شود مثل [توبه:90]. آنكه به خدا و رسول دروغ گفتند كوتاهى كردند [توبه:83]. قعود: جمع قاعد نيز آمده است مثل سجود جمع ساجد [آل عمران:191]. قيام جمع قائم و قعود جمع قاعد است يعنى آنكه خدا را درحال ايستاده و نشسته و خوابيده ياد مى‏كنند. قعيد: صفت مشبهه و مفيد دوام است لذا طبرسى در [ق:17]. فرموده مراد از قعيد ملازمى است كه پيوسته هست نه قاعد ضد قائم و اهل لغت آن را حافظ گفته‏اند. مقعد: مصدر ميمى و اسم مكان هر دو آمده است مثل [توبه:81]. كه مصدر ميمى است و مثل [قمر:55]. كه اسم مكان مى‏باشد يعنى: در مجلس راستين نزد پادشاه توانا. مقاعد: جمع مقعد است [آل عمران:121]. و چون از نزد عائله ات خارج شدى براى مومنان مواضعى براى جنگ آماده مى‏كردى. قواعد: جمع قائده است [نور:60]. زنان بازنشسته كه رغبتى به نكاح ندارند[بقره:127]. آن در آيه جمع قاعده به معنى پايه هاست يعنى آنگاه كه ابراهيم پايه‏هاى كعبه را بالا مى‏برد.


===کلمات [[راهنما:نزدیک مکانی|نزدیک مکانی]]===
<qcloud>
وَ:100, الّذِين:72, لَهُم:49, کَذَبُوا:49, لِيُؤْذَن:44, اللّه:44, الْأَعْرَاب:38, مِن:33, رَسُولَه:33, الْمُعَذّرُون:27, سَيُصِيب:27, جَاء:21, کَفَرُوا:16, مِنْهُم:10
</qcloud>
===تکرار در هر سال نزول===
{{#ask:[[رده:آیات قرآن]] [[نازل شده در سال::+]] [[کلمه غیر ربط::قَعَد]]
|?نازل شده در سال
|mainlabel=-
|headers=show
|limit=2000
|format=jqplotchart
|charttype=line
|charttitle=نمودار تکرار در هر سال نزول
|labelaxislabel=سال نزول
|smoothlines=yes
|numbersaxislabel=دفعات تکرار
|distribution=yes
|min=0
|datalabels=value
|distributionsort=none
|ticklabels=yes
|colorscheme=rdbu
|chartlegend=none
}}
[[رده:كلمات قرآن]]
[[رده:كلمات قرآن]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۴:۳۰

آیات شامل این کلمه

ریشه کلمه

قاموس قرآن

نشستن. [جن:9]. ما در مقاعد آسمان براى استراق سمع مى‏نشستيم. به كوتاهى از كار نيز اطلاق مى‏شود مثل [توبه:90]. آنكه به خدا و رسول دروغ گفتند كوتاهى كردند [توبه:83]. قعود: جمع قاعد نيز آمده است مثل سجود جمع ساجد [آل عمران:191]. قيام جمع قائم و قعود جمع قاعد است يعنى آنكه خدا را درحال ايستاده و نشسته و خوابيده ياد مى‏كنند. قعيد: صفت مشبهه و مفيد دوام است لذا طبرسى در [ق:17]. فرموده مراد از قعيد ملازمى است كه پيوسته هست نه قاعد ضد قائم و اهل لغت آن را حافظ گفته‏اند. مقعد: مصدر ميمى و اسم مكان هر دو آمده است مثل [توبه:81]. كه مصدر ميمى است و مثل [قمر:55]. كه اسم مكان مى‏باشد يعنى: در مجلس راستين نزد پادشاه توانا. مقاعد: جمع مقعد است [آل عمران:121]. و چون از نزد عائله ات خارج شدى براى مومنان مواضعى براى جنگ آماده مى‏كردى. قواعد: جمع قائده است [نور:60]. زنان بازنشسته كه رغبتى به نكاح ندارند[بقره:127]. آن در آيه جمع قاعده به معنى پايه هاست يعنى آنگاه كه ابراهيم پايه‏هاى كعبه را بالا مى‏برد.


کلمات نزدیک مکانی

تکرار در هر سال نزول

در حال بارگیری...