ریشه عزل: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (Move page script صفحهٔ ریشه عزل‌ را به ریشه عزل که تغییرمسیر بود منتقل کرد)
 
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۴: خط ۴:


__TOC__
__TOC__
{{#ask:[[رده:آیات قرآن]] [[نازل شده در سال::+]] [[ریشه غیر ربط::عزل‌]]
|?نازل شده در سال
|mainlabel=-
|headers=show
|limit=2000
|format=jqplotchart
|charttype=line
|charttitle=نمودار تکرار در هر سال نزول
|labelaxislabel=سال نزول
|smoothlines=yes
|numbersaxislabel=دفعات تکرار
|distribution=yes
|min=0
|datalabels=value
|distributionsort=none
|ticklabels=yes
|colorscheme=rdbu
|chartlegend=none
}}


=== قاموس قرآن ===
=== قاموس قرآن ===
كنار كردن. [احزاب:51]. آيه ظاهراً درباره زنانى است كه نفس خويش را به رسول خدا هبه مى‏كردند و آن حضرت درباره قبول و ردّ آنها مختار بود و حتى مى‏توانست آن را كه قبول نكرده بعداً قبول كند يعنى بر تو حرجى نيست در آن زن كه مايل باشى از زنانى كه قبلاً از خويش كنار كرده‏اى. رجوع شود به «رجاء». اعتزال: كنار شدن. «اِعْتَزَلَ الشَّىْ‏ءَ وَ عَنِ الشَّىْ‏ءِ: تَنَحّى». [بقره:222]. از زنان در وقت حيض اجتناب كنيد (مقاربت ننمائيد). [شعراء:212]. يعنى جنّ از شنيدن سخنان عالم بالا بر كنار و ممنوع‏اند رجوع شود به «جنّ». چنانكه از لغت و آيات نقل شد آن با «عن» و بى «عن» هر دو مى‏آيد. مَعَْزل (بر وزن محمل) اسم مكان است [هود:42]. نوح پسرش را خواند و او در كنارى بود گويند: «هُوَ بِمَعْزِلٍ عَنِ الْحَقِّ» يعنى او از حق کنار است. گفته‏اند: یعنی پسر نوح از دين پدرش به كنار بود ولى لفظ «فى» و «نادى» نشان مى‏دهد كه مراد مكان دور است نه دورى از دين، و چون به معنى كناره‏گيرى از كارى باشد با «با» آيد چنانكه نقل شد.
كنار كردن. [احزاب:51]. آيه ظاهراً درباره زنانى است كه نفس خويش را به رسول خدا هبه مى‏كردند و آن حضرت درباره قبول و ردّ آنها مختار بود و حتى مى‏توانست آن را كه قبول نكرده بعداً قبول كند يعنى بر تو حرجى نيست در آن زن كه مايل باشى از زنانى كه قبلاً از خويش كنار كرده‏اى. رجوع شود به «رجاء». اعتزال: كنار شدن. «اِعْتَزَلَ الشَّىْ‏ءَ وَ عَنِ الشَّىْ‏ءِ: تَنَحّى». [بقره:222]. از زنان در وقت حيض اجتناب كنيد (مقاربت ننمائيد). [شعراء:212]. يعنى جنّ از شنيدن سخنان عالم بالا بر كنار و ممنوع‏اند رجوع شود به «جنّ». چنانكه از لغت و آيات نقل شد آن با «عن» و بى «عن» هر دو مى‏آيد. مَعَْزل (بر وزن محمل) اسم مكان است [هود:42]. نوح پسرش را خواند و او در كنارى بود گويند: «هُوَ بِمَعْزِلٍ عَنِ الْحَقِّ» يعنى او از حق کنار است. گفته‏اند: یعنی پسر نوح از دين پدرش به كنار بود ولى لفظ «فى» و «نادى» نشان مى‏دهد كه مراد مكان دور است نه دورى از دين، و چون به معنى كناره‏گيرى از كارى باشد با «با» آيد چنانكه نقل شد.
===ریشه‌های [[راهنما:نزدیک مکانی|نزدیک مکانی]]===
<qcloud htmlpre='ریشه_'>
الى:100, لقى:90, ف:90, لم:90, کم:70, ان:70, سلم:60, ها:60, کفف:50, فى:50, هم:40, رکس:40, فتن:30, يدى:30, اخذ:20, ردد:10
</qcloud>


== کلمات مشتق شده در قرآن ==
== کلمات مشتق شده در قرآن ==

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۶ دی ۱۳۹۵، ساعت ۰۴:۳۷

تکرار در قرآن: ۱۰(بار)

لیست کلمات مشتق شده


در حال بارگیری...


قاموس قرآن

كنار كردن. [احزاب:51]. آيه ظاهراً درباره زنانى است كه نفس خويش را به رسول خدا هبه مى‏كردند و آن حضرت درباره قبول و ردّ آنها مختار بود و حتى مى‏توانست آن را كه قبول نكرده بعداً قبول كند يعنى بر تو حرجى نيست در آن زن كه مايل باشى از زنانى كه قبلاً از خويش كنار كرده‏اى. رجوع شود به «رجاء». اعتزال: كنار شدن. «اِعْتَزَلَ الشَّىْ‏ءَ وَ عَنِ الشَّىْ‏ءِ: تَنَحّى». [بقره:222]. از زنان در وقت حيض اجتناب كنيد (مقاربت ننمائيد). [شعراء:212]. يعنى جنّ از شنيدن سخنان عالم بالا بر كنار و ممنوع‏اند رجوع شود به «جنّ». چنانكه از لغت و آيات نقل شد آن با «عن» و بى «عن» هر دو مى‏آيد. مَعَْزل (بر وزن محمل) اسم مكان است [هود:42]. نوح پسرش را خواند و او در كنارى بود گويند: «هُوَ بِمَعْزِلٍ عَنِ الْحَقِّ» يعنى او از حق کنار است. گفته‏اند: یعنی پسر نوح از دين پدرش به كنار بود ولى لفظ «فى» و «نادى» نشان مى‏دهد كه مراد مكان دور است نه دورى از دين، و چون به معنى كناره‏گيرى از كارى باشد با «با» آيد چنانكه نقل شد.

ریشه‌های نزدیک مکانی

کلمات مشتق شده در قرآن

کلمه تعداد تکرار در قرآن
فَاعْتَزِلُوا ۱
اعْتَزَلُوکُمْ‌ ۱
يَعْتَزِلُوکُمْ‌ ۱
مَعْزِلٍ‌ ۱
اعْتَزَلْتُمُوهُمْ‌ ۱
أَعْتَزِلُکُمْ‌ ۱
اعْتَزَلَهُمْ‌ ۱
لَمَعْزُولُونَ‌ ۱
عَزَلْتَ‌ ۱
فَاعْتَزِلُونِ‌ ۱

ریشه‌های مرتبط