بِضِيَاء: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
(Added word proximity by QBot) |
||
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
__TOC__ | |||
''' [[ویژه:پیوند_به_این_صفحه/بِضِيَاء | آیات شامل این کلمه ]]''' | ''' [[ویژه:پیوند_به_این_صفحه/بِضِيَاء | آیات شامل این کلمه ]]''' | ||
خط ۸: | خط ۹: | ||
نور: چنانكه در مفردات و قاموس و اقرب گفته. مصدر نيز به كار رفته است: «ضاءَ الْقَمَرُ ضَوْءً: اَنارَوَ اَشْرَقَ» ضياء نيز به معنى نور است [قصص:71]. يعنى: كيست معبودى جز خدا كه به شما نورى بياورد. به تصريح اهل لغت «اضاء» از باب افعال لازم و متعدى به كار رفته. قرآن مجيد اين مطلب را تأييد مىكند مثل: [بقره:20]. كه لازم آمده يعنى نزديك است برق چشمهانشان را بر بايد هر وقت بر آنها روشن شد در آن راه مىروند. و مثل [بقره:17]. كه متعدى به كار رفته يعنى: چون آن چه را كه در اطرافش هست: چون آنچه را كه در اطرافش هست روشن كرد. در آيه [انبياء:48]و به تورات ضياء اطلاق شده زيرا كه چون نور راه زندگى را روشن مىكند مثل: [مائده:15]. و نحو [انعام:91]. * [يونس:5]. در اقرب الموارد گويد: به قولى ضياء آن است كه بالذات باشد مثل نور خورشيد. و نارو نور آن است كه بااعرض و اكتسابى باشد در مجمع فرمايد: ضياء در كشف تاريكىها از نور ابلغ است زمخشرى نيز مثل مجمع گفته. بيضاوى قول اقرب الموارد را نقل مىكند. شايد از اين سخن استظهار شود: علت به كار رفتن ضياء در شمس و نور در قمر اكتسابى بودن نور قمر از خورشيد است در آيه [نوح:16]، [فرقان:61]. ملاحظه مىشود باز به قمر نور اطلاق شده و به خورشيد سراج با ملاحظه كلمه «شمس» در قرآن، خواهيم ديد كه به آن نور اطلاق نشده است. | نور: چنانكه در مفردات و قاموس و اقرب گفته. مصدر نيز به كار رفته است: «ضاءَ الْقَمَرُ ضَوْءً: اَنارَوَ اَشْرَقَ» ضياء نيز به معنى نور است [قصص:71]. يعنى: كيست معبودى جز خدا كه به شما نورى بياورد. به تصريح اهل لغت «اضاء» از باب افعال لازم و متعدى به كار رفته. قرآن مجيد اين مطلب را تأييد مىكند مثل: [بقره:20]. كه لازم آمده يعنى نزديك است برق چشمهانشان را بر بايد هر وقت بر آنها روشن شد در آن راه مىروند. و مثل [بقره:17]. كه متعدى به كار رفته يعنى: چون آن چه را كه در اطرافش هست: چون آنچه را كه در اطرافش هست روشن كرد. در آيه [انبياء:48]و به تورات ضياء اطلاق شده زيرا كه چون نور راه زندگى را روشن مىكند مثل: [مائده:15]. و نحو [انعام:91]. * [يونس:5]. در اقرب الموارد گويد: به قولى ضياء آن است كه بالذات باشد مثل نور خورشيد. و نارو نور آن است كه بااعرض و اكتسابى باشد در مجمع فرمايد: ضياء در كشف تاريكىها از نور ابلغ است زمخشرى نيز مثل مجمع گفته. بيضاوى قول اقرب الموارد را نقل مىكند. شايد از اين سخن استظهار شود: علت به كار رفتن ضياء در شمس و نور در قمر اكتسابى بودن نور قمر از خورشيد است در آيه [نوح:16]، [فرقان:61]. ملاحظه مىشود باز به قمر نور اطلاق شده و به خورشيد سراج با ملاحظه كلمه «شمس» در قرآن، خواهيم ديد كه به آن نور اطلاق نشده است. | ||
===کلمات [[راهنما:نزدیک مکانی|نزدیک مکانی]]=== | |||
<qcloud> | |||
أَ:100, يَأْتِيکُم:61, اللّه:55, فَلا:55, تَسْمَعُون:49, قُل:49, غَيْر:49, إِلٰه:42, مَن:36, رَأَيْتُم:36, الْقِيَامَة:29, إِن:29, يَوْم:23, جَعَل:23, إِلَى:16, سَرْمَدا:10 | |||
</qcloud> | |||
===تکرار در هر سال نزول=== | |||
{{#ask:[[رده:آیات قرآن]] [[نازل شده در سال::+]] [[کلمه غیر ربط::بِضِيَاء]] | |||
|?نازل شده در سال | |||
|mainlabel=- | |||
|headers=show | |||
|limit=2000 | |||
|format=jqplotchart | |||
|charttype=line | |||
|charttitle=نمودار تکرار در هر سال نزول | |||
|labelaxislabel=سال نزول | |||
|smoothlines=yes | |||
|numbersaxislabel=دفعات تکرار | |||
|distribution=yes | |||
|min=0 | |||
|datalabels=value | |||
|distributionsort=none | |||
|ticklabels=yes | |||
|colorscheme=rdbu | |||
|chartlegend=none | |||
}} | |||
[[رده:كلمات قرآن]] | [[رده:كلمات قرآن]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۵:۴۳
ریشه کلمه
قاموس قرآن
نور: چنانكه در مفردات و قاموس و اقرب گفته. مصدر نيز به كار رفته است: «ضاءَ الْقَمَرُ ضَوْءً: اَنارَوَ اَشْرَقَ» ضياء نيز به معنى نور است [قصص:71]. يعنى: كيست معبودى جز خدا كه به شما نورى بياورد. به تصريح اهل لغت «اضاء» از باب افعال لازم و متعدى به كار رفته. قرآن مجيد اين مطلب را تأييد مىكند مثل: [بقره:20]. كه لازم آمده يعنى نزديك است برق چشمهانشان را بر بايد هر وقت بر آنها روشن شد در آن راه مىروند. و مثل [بقره:17]. كه متعدى به كار رفته يعنى: چون آن چه را كه در اطرافش هست: چون آنچه را كه در اطرافش هست روشن كرد. در آيه [انبياء:48]و به تورات ضياء اطلاق شده زيرا كه چون نور راه زندگى را روشن مىكند مثل: [مائده:15]. و نحو [انعام:91]. * [يونس:5]. در اقرب الموارد گويد: به قولى ضياء آن است كه بالذات باشد مثل نور خورشيد. و نارو نور آن است كه بااعرض و اكتسابى باشد در مجمع فرمايد: ضياء در كشف تاريكىها از نور ابلغ است زمخشرى نيز مثل مجمع گفته. بيضاوى قول اقرب الموارد را نقل مىكند. شايد از اين سخن استظهار شود: علت به كار رفتن ضياء در شمس و نور در قمر اكتسابى بودن نور قمر از خورشيد است در آيه [نوح:16]، [فرقان:61]. ملاحظه مىشود باز به قمر نور اطلاق شده و به خورشيد سراج با ملاحظه كلمه «شمس» در قرآن، خواهيم ديد كه به آن نور اطلاق نشده است.