ریشه صرع: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (Move page script صفحهٔ ریشه صرع‌ را به ریشه صرع منتقل کرد)
 
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۴: خط ۴:


__TOC__
__TOC__
{{#ask:[[رده:آیات قرآن]] [[نازل شده در سال::+]] [[ریشه غیر ربط::صرع‌]]
|?نازل شده در سال
|mainlabel=-
|headers=show
|limit=2000
|format=jqplotchart
|charttype=line
|charttitle=نمودار تکرار در هر سال نزول
|labelaxislabel=سال نزول
|smoothlines=yes
|numbersaxislabel=دفعات تکرار
|distribution=yes
|min=0
|datalabels=value
|distributionsort=none
|ticklabels=yes
|colorscheme=rdbu
|chartlegend=none
}}


=== قاموس قرآن ===
=== قاموس قرآن ===
به فتح و كسر (ص) به خاك انداختن. «صَرَعَهُ صَرْعاً: طَرَحَهُ عَلزى الْاَرْضِ» رجل صريع يعنى مرد به خاك انداخته شده. قوم صرعى يعنى گروه به خاك انداخته شده‏[حاقة:7]. صرعى جمع صريع است يعنى:آن گروه را به خاك افتاده مى‏بينى گوئى تنه‏هاى نخل سقوط كرده‏اند. در نهج البلاغه حكمت 408 فرموده: «مَنْ صارَعَ الْحَقَّ صَرَعَهُ» هر كه با حق كشتى گيرد گيرد حق او را به خاك مى‏اندازد اين كلمه در قرآن فقط يكبار آمده است. صرع به معنى جنون و حمله از همين است. كه شخص در اثر عدم تعادل اعضاء به خاك مى‏افتد.
به فتح و كسر (ص) به خاك انداختن. «صَرَعَهُ صَرْعاً: طَرَحَهُ عَلزى الْاَرْضِ» رجل صريع يعنى مرد به خاك انداخته شده. قوم صرعى يعنى گروه به خاك انداخته شده‏[حاقة:7]. صرعى جمع صريع است يعنى:آن گروه را به خاك افتاده مى‏بينى گوئى تنه‏هاى نخل سقوط كرده‏اند. در نهج البلاغه حكمت 408 فرموده: «مَنْ صارَعَ الْحَقَّ صَرَعَهُ» هر كه با حق كشتى گيرد گيرد حق او را به خاك مى‏اندازد اين كلمه در قرآن فقط يكبار آمده است. صرع به معنى جنون و حمله از همين است. كه شخص در اثر عدم تعادل اعضاء به خاك مى‏افتد.
===ریشه‌های [[راهنما:نزدیک مکانی|نزدیک مکانی]]===
<qcloud htmlpre='ریشه_'>
ها:100, انن:100, ف:100, فى:89, ک:89, کان:78, قوم:78, هم:66, رئى:55, عجز:55, حسم:44, نخل:44, يوم:33, خوى:33, ثمن:21, ليل:10
</qcloud>


== کلمات مشتق شده در قرآن ==
== کلمات مشتق شده در قرآن ==

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۶ دی ۱۳۹۵، ساعت ۰۳:۵۵

تکرار در قرآن: ۱(بار)

لیست کلمات مشتق شده


در حال بارگیری...


قاموس قرآن

به فتح و كسر (ص) به خاك انداختن. «صَرَعَهُ صَرْعاً: طَرَحَهُ عَلزى الْاَرْضِ» رجل صريع يعنى مرد به خاك انداخته شده. قوم صرعى يعنى گروه به خاك انداخته شده‏[حاقة:7]. صرعى جمع صريع است يعنى:آن گروه را به خاك افتاده مى‏بينى گوئى تنه‏هاى نخل سقوط كرده‏اند. در نهج البلاغه حكمت 408 فرموده: «مَنْ صارَعَ الْحَقَّ صَرَعَهُ» هر كه با حق كشتى گيرد گيرد حق او را به خاك مى‏اندازد اين كلمه در قرآن فقط يكبار آمده است. صرع به معنى جنون و حمله از همين است. كه شخص در اثر عدم تعادل اعضاء به خاك مى‏افتد.

ریشه‌های نزدیک مکانی

کلمات مشتق شده در قرآن

کلمه تعداد تکرار در قرآن
صَرْعَى‌ ۱

ریشه‌های مرتبط