شَقِي: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
بدون خلاصۀ ویرایش
(Added word proximity by QBot)
 
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
__TOC__
''' [[ویژه:پیوند_به_این_صفحه/شَقِي | آیات شامل این کلمه ]]'''
''' [[ویژه:پیوند_به_این_صفحه/شَقِي | آیات شامل این کلمه ]]'''


خط ۱۰: خط ۱۱:
شقاوت: بدبختى. خلاف سعادت. مصدر آن شقو، شقوة، شقاوت و شقاء آمده است [مؤمنون:106]. [هود:105]. در الميزان ذيل اين آيه فرموده: سعادت هر شى‏ء آن است به خيرى كه سبب كمال و لذّت است برسد و آن در انسان كه از روح و جسم مرك+ب مى‏باشد آن است كه به حسب قواى بدنى و روحى به خير برسد و ملتّذ گردد. و شقاوتش آن است كه خير فوق را فاقد باشد و از آن محروم گردد، آن دو به حسب اصطلاح عدم و ملكه‏اند. نا گفته نماند: سعادت و شقاوت نتيجه ايمان و عمل و عدم آن دو است در اين صورت سعادت حالت نفسانيى است مه رسيدن به خيرات را ميسّر مى‏كند و شقاوت عكس آن است در مجمع نيز آن دو را حالت و نيرو فرموده است [هود:105-108]. در اين آيه ملاحظه مى‏كنيم ابتدا حكم به شقاوت و سعادت شده سپس وعده جهنّم و بهشت آمده است. ايضاً آيه [ليل:15]. هكذا حدبث «من شقى شقى فى بطن امّه و من سعد سعد فى بطن امّه» ايضاً آيه [طه:123]. كه شقاوت بعد از ضلالت آمده زيرا ار نتائج آن است. در الميزان ذيل آيه [مريم:4]. فرموده: گويا مراد از شقاوت محروم شدن از خيرات و يا خود شقاوت است. احتمال اولشان مطابق نظر ما است. بنابراين شقاوت، عدم قابليت رحمت است مه ار عصيان و عدم ايمان به وجود آيد. به عكس سعادت اين راجع به آخرت ولى راجع به دنيا مى‏شود گفت: شقاوت عدم نيل به خواسته‏ها و آرزوها است چنانكه سعادت خلاف آن مى‏باشد. [مريم:4]، [مريم:32]. گوئى مراد از شقاوت در اين دو آيه محروم بودن از خيرات و يا در آيه محروم بودن از خيرات و يا در آيه‏اول حرمان و در دومى شقاوت است. مى‏شود از آيه فهميد كه عقوق والدين سبب شقاوت است . [طه:1-3].، [طه:117]. راغب ار بعضى نقل مى‏كند: گاهى شقاوت به جاى رنج و مشقت گذاشته مى‏شود مثل «شقيت فى كذا» يعنى در اين كار به مشقت افتادم هر شقاوت مشقت است ولى هر مشقّت شقاوت نيست. پس مشقّت از شقاوت اعم است. شقاء: در قاموس و اقرب به معنى سختى و عسرت نيز آمده است. على هذا بهتر است «تشقى» در هر دو آيه به معنى مشقت باشد يعنى: ما قرآن را به تو نازل نكرده‏ايم تا در تبليغ مردم به زحمت افتى يا خودت را به زحمت افكنى آن فقط به اهل خشيت ياد آورى است - شيطان شما را از بهشت خارج نكند به زحمت مى‏افتى.
شقاوت: بدبختى. خلاف سعادت. مصدر آن شقو، شقوة، شقاوت و شقاء آمده است [مؤمنون:106]. [هود:105]. در الميزان ذيل اين آيه فرموده: سعادت هر شى‏ء آن است به خيرى كه سبب كمال و لذّت است برسد و آن در انسان كه از روح و جسم مرك+ب مى‏باشد آن است كه به حسب قواى بدنى و روحى به خير برسد و ملتّذ گردد. و شقاوتش آن است كه خير فوق را فاقد باشد و از آن محروم گردد، آن دو به حسب اصطلاح عدم و ملكه‏اند. نا گفته نماند: سعادت و شقاوت نتيجه ايمان و عمل و عدم آن دو است در اين صورت سعادت حالت نفسانيى است مه رسيدن به خيرات را ميسّر مى‏كند و شقاوت عكس آن است در مجمع نيز آن دو را حالت و نيرو فرموده است [هود:105-108]. در اين آيه ملاحظه مى‏كنيم ابتدا حكم به شقاوت و سعادت شده سپس وعده جهنّم و بهشت آمده است. ايضاً آيه [ليل:15]. هكذا حدبث «من شقى شقى فى بطن امّه و من سعد سعد فى بطن امّه» ايضاً آيه [طه:123]. كه شقاوت بعد از ضلالت آمده زيرا ار نتائج آن است. در الميزان ذيل آيه [مريم:4]. فرموده: گويا مراد از شقاوت محروم شدن از خيرات و يا خود شقاوت است. احتمال اولشان مطابق نظر ما است. بنابراين شقاوت، عدم قابليت رحمت است مه ار عصيان و عدم ايمان به وجود آيد. به عكس سعادت اين راجع به آخرت ولى راجع به دنيا مى‏شود گفت: شقاوت عدم نيل به خواسته‏ها و آرزوها است چنانكه سعادت خلاف آن مى‏باشد. [مريم:4]، [مريم:32]. گوئى مراد از شقاوت در اين دو آيه محروم بودن از خيرات و يا در آيه محروم بودن از خيرات و يا در آيه‏اول حرمان و در دومى شقاوت است. مى‏شود از آيه فهميد كه عقوق والدين سبب شقاوت است . [طه:1-3].، [طه:117]. راغب ار بعضى نقل مى‏كند: گاهى شقاوت به جاى رنج و مشقت گذاشته مى‏شود مثل «شقيت فى كذا» يعنى در اين كار به مشقت افتادم هر شقاوت مشقت است ولى هر مشقّت شقاوت نيست. پس مشقّت از شقاوت اعم است. شقاء: در قاموس و اقرب به معنى سختى و عسرت نيز آمده است. على هذا بهتر است «تشقى» در هر دو آيه به معنى مشقت باشد يعنى: ما قرآن را به تو نازل نكرده‏ايم تا در تبليغ مردم به زحمت افتى يا خودت را به زحمت افكنى آن فقط به اهل خشيت ياد آورى است - شيطان شما را از بهشت خارج نكند به زحمت مى‏افتى.


===کلمات [[راهنما:نزدیک مکانی|نزدیک مکانی]]===
<qcloud>
وَ:100, فَمِنْهُم:100, فَأَمّا:87, سَعِيد:87, بِإِذْنِه:87, الّذِين:74, إِلاّ:74, شَقُوا:61, نَفْس:61, فَفِي:49, تَکَلّم:49, لا:36, النّار:36, لَهُم:23, يَأْت:23, يَوْم:10
</qcloud>
===تکرار در هر سال نزول===
{{#ask:[[رده:آیات قرآن]] [[نازل شده در سال::+]] [[کلمه غیر ربط::شَقِي]]
|?نازل شده در سال
|mainlabel=-
|headers=show
|limit=2000
|format=jqplotchart
|charttype=line
|charttitle=نمودار تکرار در هر سال نزول
|labelaxislabel=سال نزول
|smoothlines=yes
|numbersaxislabel=دفعات تکرار
|distribution=yes
|min=0
|datalabels=value
|distributionsort=none
|ticklabels=yes
|colorscheme=rdbu
|chartlegend=none
}}
[[رده:كلمات قرآن]]
[[رده:كلمات قرآن]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۴:۴۰

آیات شامل این کلمه

«شَقِىّ» از مادّه «شقاوت» به معناى فراهم بودن اسباب گرفتارى، مجازات و بلاست و «شَقِىّ» به کسى گفته مى شود که اسباب گرفتارى، بلا و مجازات براى خود فراهم مى سازد; و بعضى آن را به کسى که قبول نصیحت نمى کند تفسیر کرده اند و پیدا است که این دو معنا از هم جدا نیست.

ریشه کلمه

قاموس قرآن

شقاوت: بدبختى. خلاف سعادت. مصدر آن شقو، شقوة، شقاوت و شقاء آمده است [مؤمنون:106]. [هود:105]. در الميزان ذيل اين آيه فرموده: سعادت هر شى‏ء آن است به خيرى كه سبب كمال و لذّت است برسد و آن در انسان كه از روح و جسم مرك+ب مى‏باشد آن است كه به حسب قواى بدنى و روحى به خير برسد و ملتّذ گردد. و شقاوتش آن است كه خير فوق را فاقد باشد و از آن محروم گردد، آن دو به حسب اصطلاح عدم و ملكه‏اند. نا گفته نماند: سعادت و شقاوت نتيجه ايمان و عمل و عدم آن دو است در اين صورت سعادت حالت نفسانيى است مه رسيدن به خيرات را ميسّر مى‏كند و شقاوت عكس آن است در مجمع نيز آن دو را حالت و نيرو فرموده است [هود:105-108]. در اين آيه ملاحظه مى‏كنيم ابتدا حكم به شقاوت و سعادت شده سپس وعده جهنّم و بهشت آمده است. ايضاً آيه [ليل:15]. هكذا حدبث «من شقى شقى فى بطن امّه و من سعد سعد فى بطن امّه» ايضاً آيه [طه:123]. كه شقاوت بعد از ضلالت آمده زيرا ار نتائج آن است. در الميزان ذيل آيه [مريم:4]. فرموده: گويا مراد از شقاوت محروم شدن از خيرات و يا خود شقاوت است. احتمال اولشان مطابق نظر ما است. بنابراين شقاوت، عدم قابليت رحمت است مه ار عصيان و عدم ايمان به وجود آيد. به عكس سعادت اين راجع به آخرت ولى راجع به دنيا مى‏شود گفت: شقاوت عدم نيل به خواسته‏ها و آرزوها است چنانكه سعادت خلاف آن مى‏باشد. [مريم:4]، [مريم:32]. گوئى مراد از شقاوت در اين دو آيه محروم بودن از خيرات و يا در آيه محروم بودن از خيرات و يا در آيه‏اول حرمان و در دومى شقاوت است. مى‏شود از آيه فهميد كه عقوق والدين سبب شقاوت است . [طه:1-3].، [طه:117]. راغب ار بعضى نقل مى‏كند: گاهى شقاوت به جاى رنج و مشقت گذاشته مى‏شود مثل «شقيت فى كذا» يعنى در اين كار به مشقت افتادم هر شقاوت مشقت است ولى هر مشقّت شقاوت نيست. پس مشقّت از شقاوت اعم است. شقاء: در قاموس و اقرب به معنى سختى و عسرت نيز آمده است. على هذا بهتر است «تشقى» در هر دو آيه به معنى مشقت باشد يعنى: ما قرآن را به تو نازل نكرده‏ايم تا در تبليغ مردم به زحمت افتى يا خودت را به زحمت افكنى آن فقط به اهل خشيت ياد آورى است - شيطان شما را از بهشت خارج نكند به زحمت مى‏افتى.


کلمات نزدیک مکانی

تکرار در هر سال نزول

در حال بارگیری...