فَيُحْفِکُم: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
(Added word proximity by QBot) |
||
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
__TOC__ | |||
''' [[ویژه:پیوند_به_این_صفحه/فَيُحْفِکُم | آیات شامل این کلمه ]]''' | ''' [[ویژه:پیوند_به_این_صفحه/فَيُحْفِکُم | آیات شامل این کلمه ]]''' | ||
خط ۹: | خط ۱۰: | ||
احفاء: مبالغه در سئوال يا مبالغه در دانستن حال شخص است (مفردات) در نهايه آمده كه زنى به محضر آن حضرت آمد «فَسَأَلَها فَاَحْفى وَ قالَ اِنَّها كانَتْ تَأتينازَ مَنَ خَديجَة» حضرت از او به طور تفصيل احوال پرسى كرد و فرمود: او در زمان خديجه به منزل ما مىآمد . * [محمّد:37] اموال شما را نمىخواهد و اگر بخواهد و در خواستن مبالغه كند بخل مىورزيد و نمىدهيد. * [اعراف:187] از تو از قيامت مىپرسند گويا به آن دانائى، بگو علم آن پيش پروردگار من است «عنها» به «يسئلونك» متعلّق است و تقدير چنين است «يَسْئَلونَكَ عَنْها كَاَنَّكَ حَفِىُّ» طبرسى گويد: حفىّ به معنى عالم است يعنى آنقدر سئوال كرده تا دانسته است . * [مريم:47] گفت سلام بر تو حتماً از پروردگارم براى تو آمرزش مىخواهم كه او به من مهربان است طبرسى «حفىّ» را مهربان معنى كرده و گويد: حفّى آن است كه در سئوال مبالغه كند و نيز كسى است كه در عطا كردن نعمتها لطف كند. اصل باب به معنى آخر رساندن (مبالغه) است گوئى «تحفيّت بهاى بالغت فى اكرامه» در نهايه هست: «احفى فلان بصاحبه و حفى به و تحفّى: اى بالغ فى بره والسئول عن حاله». | احفاء: مبالغه در سئوال يا مبالغه در دانستن حال شخص است (مفردات) در نهايه آمده كه زنى به محضر آن حضرت آمد «فَسَأَلَها فَاَحْفى وَ قالَ اِنَّها كانَتْ تَأتينازَ مَنَ خَديجَة» حضرت از او به طور تفصيل احوال پرسى كرد و فرمود: او در زمان خديجه به منزل ما مىآمد . * [محمّد:37] اموال شما را نمىخواهد و اگر بخواهد و در خواستن مبالغه كند بخل مىورزيد و نمىدهيد. * [اعراف:187] از تو از قيامت مىپرسند گويا به آن دانائى، بگو علم آن پيش پروردگار من است «عنها» به «يسئلونك» متعلّق است و تقدير چنين است «يَسْئَلونَكَ عَنْها كَاَنَّكَ حَفِىُّ» طبرسى گويد: حفىّ به معنى عالم است يعنى آنقدر سئوال كرده تا دانسته است . * [مريم:47] گفت سلام بر تو حتماً از پروردگارم براى تو آمرزش مىخواهم كه او به من مهربان است طبرسى «حفىّ» را مهربان معنى كرده و گويد: حفّى آن است كه در سئوال مبالغه كند و نيز كسى است كه در عطا كردن نعمتها لطف كند. اصل باب به معنى آخر رساندن (مبالغه) است گوئى «تحفيّت بهاى بالغت فى اكرامه» در نهايه هست: «احفى فلان بصاحبه و حفى به و تحفّى: اى بالغ فى بره والسئول عن حاله». | ||
===کلمات [[راهنما:نزدیک مکانی|نزدیک مکانی]]=== | |||
<qcloud> | |||
وَ:100, يَسْأَلْکُمُوهَا:64, تَبْخَلُوا:64, إِن:55, أَمْوَالَکُم:55, يَسْأَلْکُم:46, يُخْرِج:46, هَا:37, لا:37, أَضْغَانَکُم:37, أَنْتُم:28, هٰؤُلاَء:19, أُجُورَکُم:19, تُدْعَوْن:10, يُؤْتِکُم:10 | |||
</qcloud> | |||
===تکرار در هر سال نزول=== | |||
{{#ask:[[رده:آیات قرآن]] [[نازل شده در سال::+]] [[کلمه غیر ربط::فَيُحْفِکُم]] | |||
|?نازل شده در سال | |||
|mainlabel=- | |||
|headers=show | |||
|limit=2000 | |||
|format=jqplotchart | |||
|charttype=line | |||
|charttitle=نمودار تکرار در هر سال نزول | |||
|labelaxislabel=سال نزول | |||
|smoothlines=yes | |||
|numbersaxislabel=دفعات تکرار | |||
|distribution=yes | |||
|min=0 | |||
|datalabels=value | |||
|distributionsort=none | |||
|ticklabels=yes | |||
|colorscheme=rdbu | |||
|chartlegend=none | |||
}} | |||
[[رده:كلمات قرآن]] | [[رده:كلمات قرآن]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۶:۱۵
ریشه کلمه
قاموس قرآن
احفاء: مبالغه در سئوال يا مبالغه در دانستن حال شخص است (مفردات) در نهايه آمده كه زنى به محضر آن حضرت آمد «فَسَأَلَها فَاَحْفى وَ قالَ اِنَّها كانَتْ تَأتينازَ مَنَ خَديجَة» حضرت از او به طور تفصيل احوال پرسى كرد و فرمود: او در زمان خديجه به منزل ما مىآمد . * [محمّد:37] اموال شما را نمىخواهد و اگر بخواهد و در خواستن مبالغه كند بخل مىورزيد و نمىدهيد. * [اعراف:187] از تو از قيامت مىپرسند گويا به آن دانائى، بگو علم آن پيش پروردگار من است «عنها» به «يسئلونك» متعلّق است و تقدير چنين است «يَسْئَلونَكَ عَنْها كَاَنَّكَ حَفِىُّ» طبرسى گويد: حفىّ به معنى عالم است يعنى آنقدر سئوال كرده تا دانسته است . * [مريم:47] گفت سلام بر تو حتماً از پروردگارم براى تو آمرزش مىخواهم كه او به من مهربان است طبرسى «حفىّ» را مهربان معنى كرده و گويد: حفّى آن است كه در سئوال مبالغه كند و نيز كسى است كه در عطا كردن نعمتها لطف كند. اصل باب به معنى آخر رساندن (مبالغه) است گوئى «تحفيّت بهاى بالغت فى اكرامه» در نهايه هست: «احفى فلان بصاحبه و حفى به و تحفّى: اى بالغ فى بره والسئول عن حاله».