لِلْمُقْوِين: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
(Added word proximity by QBot) |
||
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
__TOC__ | |||
''' [[ویژه:پیوند_به_این_صفحه/لِلْمُقْوِين | آیات شامل این کلمه ]]''' | ''' [[ویژه:پیوند_به_این_صفحه/لِلْمُقْوِين | آیات شامل این کلمه ]]''' | ||
خط ۷: | خط ۸: | ||
*[[ریشه ل | ل]] (۳۸۴۲ بار) [[کلمه با ریشه:: ل| ]] | *[[ریشه ل | ل]] (۳۸۴۲ بار) [[کلمه با ریشه:: ل| ]] | ||
=== قاموس قرآن === | |||
[واقعة:73]. در مصباح گفته: قَواء به فتح اول بيابان خالى است «اَقْوَتِ الدَّارُ» يعنى خانه خالى شد. در اقرب آمده «اَقْوى فُلانٌ» به سه معنى است يعنى فلانى به بيابان نازل شد. فقير گرديد. غنى شد، در هر دو ضد به كار رود. پس مقوى به معنى نازل در بيابان و فقير و غنى است به نظرم مراد از آن در قرآن اغنياء و فقراء هر دو است يعنى: ما آتش را تذكارى براى آتش آخرت و متاعى براى فقراء و اغنيا كرديم (يعنى براى همه) چنانكه در مجمع آمده. به قولى مراد از آن مسافرين نازل در صحرااند. اين لفظ تنها يكبار در قرآن آمده است. | |||
===کلمات [[راهنما:نزدیک مکانی|نزدیک مکانی]]=== | |||
<qcloud> | |||
فَسَبّح:100, بِاسْم:87, نَحْن:87, مَتَاعا:87, رَبّک:74, وَ:74, فَلا:61, تَذْکِرَة:61, الْعَظِيم:61, جَعَلْنَاهَا:49, أُقْسِم:49, الْمُنْشِئُون:36, بِمَوَاقِع:36, أَم:10 | |||
</qcloud> | |||
===تکرار در هر سال نزول=== | |||
{{#ask:[[رده:آیات قرآن]] [[نازل شده در سال::+]] [[کلمه غیر ربط::لِلْمُقْوِين]] | |||
|?نازل شده در سال | |||
|mainlabel=- | |||
|headers=show | |||
|limit=2000 | |||
|format=jqplotchart | |||
|charttype=line | |||
|charttitle=نمودار تکرار در هر سال نزول | |||
|labelaxislabel=سال نزول | |||
|smoothlines=yes | |||
|numbersaxislabel=دفعات تکرار | |||
|distribution=yes | |||
|min=0 | |||
|datalabels=value | |||
|distributionsort=none | |||
|ticklabels=yes | |||
|colorscheme=rdbu | |||
|chartlegend=none | |||
}} | |||
[[رده:كلمات قرآن]] | [[رده:كلمات قرآن]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۶:۲۷
در معناى «مُقوِین» دو تفسیر آمده: نخست این که از مادّه «قواء» (بر وزن کتاب) به معناى «بیابان خشک و خالى» است، بنابراین، «مُقوِین» به کسانى مى گویند که در بیابان ها گام مى نهند، و از آنجا که افراد بادیه نشین غالباً فقیرند، گاه، این تعبیر در معناى «فقیر» نیز به کار رفته است. تفسیر دوم این که از مادّه «قوّت» و به معناى «نیرومندان» است، بنابراین، واژه مزبور از لغاتى است که در دو معناى متضاد به کار مى رود.
ریشه کلمه
قاموس قرآن
[واقعة:73]. در مصباح گفته: قَواء به فتح اول بيابان خالى است «اَقْوَتِ الدَّارُ» يعنى خانه خالى شد. در اقرب آمده «اَقْوى فُلانٌ» به سه معنى است يعنى فلانى به بيابان نازل شد. فقير گرديد. غنى شد، در هر دو ضد به كار رود. پس مقوى به معنى نازل در بيابان و فقير و غنى است به نظرم مراد از آن در قرآن اغنياء و فقراء هر دو است يعنى: ما آتش را تذكارى براى آتش آخرت و متاعى براى فقراء و اغنيا كرديم (يعنى براى همه) چنانكه در مجمع آمده. به قولى مراد از آن مسافرين نازل در صحرااند. اين لفظ تنها يكبار در قرآن آمده است.