مَعَرّة: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
بدون خلاصۀ ویرایش
(Added word proximity by QBot)
 
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
__TOC__
''' [[ویژه:پیوند_به_این_صفحه/مَعَرّة | آیات شامل این کلمه ]]'''
''' [[ویژه:پیوند_به_این_صفحه/مَعَرّة | آیات شامل این کلمه ]]'''


خط ۶: خط ۷:
*[[ریشه عرر | عرر]] (۲ بار) [[کلمه با ریشه:: عرر| ]]
*[[ریشه عرر | عرر]] (۲ بار) [[کلمه با ریشه:: عرر| ]]


=== قاموس قرآن ===
(به ضمّ و فتح اول) مرضى است جلدى كه سوزش و خارش دارد و به عربى جَرَبْ گويند و آن غير از آبله است. اصل آن به معنى عروض است و جرب را از آن عرّ گويند كه به بدن عارض مى‏شود به ضرر معرّه گويند كه مثل جَرْبْ به شخص عارض مى‏شود [فتح:25]. از آنها به شما ضررى برسد. [حج:36]. از قربانى بخوريد و قانع و كسى را كه در معرض سؤال قرار گرفته اطعام كنيد. در مفردات گفته: «المعتّر هو المعترض للسؤال» در الميزان فرموده: قانع فقيرى است كه به آنچه داده‏اى قناعت كند خواه سؤال كند يا نه، معتّر آنست كه پيش تو آمده و تو را قصد كرده است و از كافى از امام صادق «عليه السلام» در ضمن حديثى نقل كرده كه فرمود: «... اَلْقانِعُ الَّذى يَرْضى بِما اَعْطَيْتَهُ وَ لا يَسْخُطُ وَ لا يَكلَحُ وَ لا يَلَوى شَدْقَهُ غَضَباً، وَ الْمُعَتَّرُ الْمارُبِّكَ لِتَطْعَمَهُ». در قرآن مجيد از اين ماده فقط دو كلمه فوق آمده است.
===کلمات [[راهنما:نزدیک مکانی|نزدیک مکانی]]===
<qcloud>
بِغَيْر:100, مِنْهُم:100, عِلْم:89, فَتُصِيبَکُم:89, تَطَئُوهُم:78, لِيُدْخِل:78, اللّه:66, أَن:66, فِي:55, تَعْلَمُوهُم:55, رَحْمَتِه:44, لَم:44, مَن:33, مُؤْمِنَات:33, يَشَاء:21, نِسَاء:21, لَو:10, وَ:10
</qcloud>
===تکرار در هر سال نزول===
{{#ask:[[رده:آیات قرآن]] [[نازل شده در سال::+]] [[کلمه غیر ربط::مَعَرّة]]
|?نازل شده در سال
|mainlabel=-
|headers=show
|limit=2000
|format=jqplotchart
|charttype=line
|charttitle=نمودار تکرار در هر سال نزول
|labelaxislabel=سال نزول
|smoothlines=yes
|numbersaxislabel=دفعات تکرار
|distribution=yes
|min=0
|datalabels=value
|distributionsort=none
|ticklabels=yes
|colorscheme=rdbu
|chartlegend=none
}}
[[رده:كلمات قرآن]]
[[رده:كلمات قرآن]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۶:۱۷

آیات شامل این کلمه

«مَعَرَّة» از مادّه «عرّ» (بر وزن شرّ) و «عُرّ» (بر وزن حرّ) در اصل به معناى بیمارى جرب، یک نوع عارضه شدید پوستى است، که عارض بر انسان یا حیوانات مى شود، سپس توسعه داده شده و به هر گونه زیان و ضررى که به انسان مى رسد اطلاق شده است.

ریشه کلمه

قاموس قرآن

(به ضمّ و فتح اول) مرضى است جلدى كه سوزش و خارش دارد و به عربى جَرَبْ گويند و آن غير از آبله است. اصل آن به معنى عروض است و جرب را از آن عرّ گويند كه به بدن عارض مى‏شود به ضرر معرّه گويند كه مثل جَرْبْ به شخص عارض مى‏شود [فتح:25]. از آنها به شما ضررى برسد. [حج:36]. از قربانى بخوريد و قانع و كسى را كه در معرض سؤال قرار گرفته اطعام كنيد. در مفردات گفته: «المعتّر هو المعترض للسؤال» در الميزان فرموده: قانع فقيرى است كه به آنچه داده‏اى قناعت كند خواه سؤال كند يا نه، معتّر آنست كه پيش تو آمده و تو را قصد كرده است و از كافى از امام صادق «عليه السلام» در ضمن حديثى نقل كرده كه فرمود: «... اَلْقانِعُ الَّذى يَرْضى بِما اَعْطَيْتَهُ وَ لا يَسْخُطُ وَ لا يَكلَحُ وَ لا يَلَوى شَدْقَهُ غَضَباً، وَ الْمُعَتَّرُ الْمارُبِّكَ لِتَطْعَمَهُ». در قرآن مجيد از اين ماده فقط دو كلمه فوق آمده است.


کلمات نزدیک مکانی

تکرار در هر سال نزول

در حال بارگیری...