ریشه سفع: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(Edited by QRobot)
 
جز (Move page script صفحهٔ ریشه سفع‌ را به ریشه سفع منتقل کرد)
 
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۴: خط ۴:


__TOC__
__TOC__
{{#ask:[[رده:آیات قرآن]] [[نازل شده در سال::+]] [[ریشه غیر ربط::سفع‌]]
|?نازل شده در سال
|mainlabel=-
|headers=show
|limit=2000
|format=jqplotchart
|charttype=line
|charttitle=نمودار تکرار در هر سال نزول
|labelaxislabel=سال نزول
|smoothlines=yes
|numbersaxislabel=دفعات تکرار
|distribution=yes
|min=0
|datalabels=value
|distributionsort=none
|ticklabels=yes
|colorscheme=rdbu
|chartlegend=none
}}
«سفع» (بر وزن عفو) به گفته بعضى از مفسران، معانى مختلفى دارد: گرفتن و به شدت کشیدن، سیلى به صورت زدن، چهره را سیاه کردن (آن سه قطعه سنگى را که به هنگام گذاردن دیگ بر روى آتش پایه هاى دیگ را تشکیل مى دهد نیز «سفع» مى نامند; چرا که سیاه و دود آلوده است) و بالاخره، علامت گذاردن و خوار کردن. و از همه مناسب تر در اینجا همان معناى اول است، هر چند در آیه مورد بحث، معانى دیگر نیز احتمال دارد (توجّه داشته باشید در اصل «لنسفع» بوده که نون تأکید خفیفه بر آن افزوده شده).
=== قاموس قرآن ===
گرفتن. در صحاح گويد «سفعت بناصيته» يعنى پيشانى او را گرفت [علق:15]. نه چنى است اگر بس نكند حتماً از موى پيشانى او مى‏گيرم. در مجمع گويد:ناصيه موى جلوى سر است به علت متّصل شدن به سر ناصيه گفته شده كه ناصى يناصى به معنى چسبيدن است. «لَنَسْفَعاً» دو تأكيد دارد يكى لام، ديگرى نون دارد يكى لام، ديگرى نون تأكيد خفيفه. در كشاف گويد: با نون تأكيد ثقيله نيز خوانده شده و ابن مسعود «لَاَسْفَعاً» متكلم وحده خوانده است. طبرسى و زمخشرى گويد: سفع به معنى گرفتن و محكم كشيدن كشيدن و در قرآن با الف نوشته شده تا حكم وقف بر الف داشته باشد. و لام آن عهد و عوض از مضاف اليه است. اين كلمه در قرآن فقط يكبار آمده است.
===ریشه‌های [[راهنما:نزدیک مکانی|نزدیک مکانی]]===
<qcloud htmlpre='ریشه_'>
نصو:100, نصى:85, ب:55, نهى:55, لم:48, ل:40, ان:33, رئى:25, کلا:25, کذب:25, خطء:18, وله:18, اله:10
</qcloud>
== کلمات مشتق شده در قرآن ==
== کلمات مشتق شده در قرآن ==
{|class="wikitable sortable"
{|class="wikitable sortable"

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۶ دی ۱۳۹۵، ساعت ۰۳:۵۶

تکرار در قرآن: ۱(بار)

لیست کلمات مشتق شده


در حال بارگیری...


«سفع» (بر وزن عفو) به گفته بعضى از مفسران، معانى مختلفى دارد: گرفتن و به شدت کشیدن، سیلى به صورت زدن، چهره را سیاه کردن (آن سه قطعه سنگى را که به هنگام گذاردن دیگ بر روى آتش پایه هاى دیگ را تشکیل مى دهد نیز «سفع» مى نامند; چرا که سیاه و دود آلوده است) و بالاخره، علامت گذاردن و خوار کردن. و از همه مناسب تر در اینجا همان معناى اول است، هر چند در آیه مورد بحث، معانى دیگر نیز احتمال دارد (توجّه داشته باشید در اصل «لنسفع» بوده که نون تأکید خفیفه بر آن افزوده شده).

قاموس قرآن

گرفتن. در صحاح گويد «سفعت بناصيته» يعنى پيشانى او را گرفت [علق:15]. نه چنى است اگر بس نكند حتماً از موى پيشانى او مى‏گيرم. در مجمع گويد:ناصيه موى جلوى سر است به علت متّصل شدن به سر ناصيه گفته شده كه ناصى يناصى به معنى چسبيدن است. «لَنَسْفَعاً» دو تأكيد دارد يكى لام، ديگرى نون دارد يكى لام، ديگرى نون تأكيد خفيفه. در كشاف گويد: با نون تأكيد ثقيله نيز خوانده شده و ابن مسعود «لَاَسْفَعاً» متكلم وحده خوانده است. طبرسى و زمخشرى گويد: سفع به معنى گرفتن و محكم كشيدن كشيدن و در قرآن با الف نوشته شده تا حكم وقف بر الف داشته باشد. و لام آن عهد و عوض از مضاف اليه است. اين كلمه در قرآن فقط يكبار آمده است.

ریشه‌های نزدیک مکانی

کلمات مشتق شده در قرآن

کلمه تعداد تکرار در قرآن
لَنَسْفَعاً ۱

ریشه‌های مرتبط