التوبة ١٢٥: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
(افزودن جزییات آیه) |
||
(۲ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::أَمّا|أَمَّا]] [[کلمه غیر ربط::أَمّا| ]] [[شامل این ریشه::أما| ]][[ریشه غیر ربط::أما| ]][[شامل این کلمه::الّذِين|الَّذِينَ]] [[شامل این ریشه::الذين| ]][[شامل این کلمه::فِي|فِي]] [[شامل این ریشه::فى| ]][[شامل این کلمه::قُلُوبِهِم|قُلُوبِهِمْ]] [[کلمه غیر ربط::قُلُوبِهِم| ]] [[شامل این ریشه::قلب| ]][[ریشه غیر ربط::قلب| ]][[شامل این ریشه::هم| ]][[ریشه غیر ربط::هم| ]][[شامل این کلمه::مَرَض|مَرَضٌ]] [[کلمه غیر ربط::مَرَض| ]] [[شامل این ریشه::مرض| ]][[ریشه غیر ربط::مرض| ]][[شامل این کلمه::فَزَادَتْهُم|فَزَادَتْهُمْ]] [[کلمه غیر ربط::فَزَادَتْهُم| ]] [[شامل این ریشه::زيد| ]][[ریشه غیر ربط::زيد| ]][[شامل این ریشه::ف| ]][[ریشه غیر ربط::ف| ]][[شامل این ریشه::هم| ]][[ریشه غیر ربط::هم| ]][[شامل این کلمه::رِجْسا|رِجْساً]] [[کلمه غیر ربط::رِجْسا| ]] [[شامل این ریشه::رجس| ]][[ریشه غیر ربط::رجس| ]][[شامل این کلمه::إِلَى|إِلَى]] [[شامل این ریشه::الى| ]][[شامل این کلمه::رِجْسِهِم|رِجْسِهِمْ]] [[کلمه غیر ربط::رِجْسِهِم| ]] [[شامل این ریشه::رجس| ]][[ریشه غیر ربط::رجس| ]][[شامل این ریشه::هم| ]][[ریشه غیر ربط::هم| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::مَاتُوا|مَاتُوا]] [[کلمه غیر ربط::مَاتُوا| ]] [[شامل این ریشه::موت| ]][[ریشه غیر ربط::موت| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::هُم|هُمْ]] [[شامل این ریشه::هم| ]][[شامل این کلمه::کَافِرُون|کَافِرُونَ]] [[کلمه غیر ربط::کَافِرُون| ]] [[شامل این ریشه::کفر| ]][[ریشه غیر ربط::کفر| ]]'''}} | {{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::أَمّا|أَمَّا]] [[کلمه غیر ربط::أَمّا| ]] [[شامل این ریشه::أما| ]][[ریشه غیر ربط::أما| ]][[شامل این کلمه::الّذِين|الَّذِينَ]] [[شامل این ریشه::الذين| ]][[شامل این کلمه::فِي|فِي]] [[شامل این ریشه::فى| ]][[شامل این کلمه::قُلُوبِهِم|قُلُوبِهِمْ]] [[کلمه غیر ربط::قُلُوبِهِم| ]] [[شامل این ریشه::قلب| ]][[ریشه غیر ربط::قلب| ]][[شامل این ریشه::هم| ]][[ریشه غیر ربط::هم| ]][[شامل این کلمه::مَرَض|مَرَضٌ]] [[کلمه غیر ربط::مَرَض| ]] [[شامل این ریشه::مرض| ]][[ریشه غیر ربط::مرض| ]][[شامل این کلمه::فَزَادَتْهُم|فَزَادَتْهُمْ]] [[کلمه غیر ربط::فَزَادَتْهُم| ]] [[شامل این ریشه::زيد| ]][[ریشه غیر ربط::زيد| ]][[شامل این ریشه::ف| ]][[ریشه غیر ربط::ف| ]][[شامل این ریشه::هم| ]][[ریشه غیر ربط::هم| ]][[شامل این کلمه::رِجْسا|رِجْساً]] [[کلمه غیر ربط::رِجْسا| ]] [[شامل این ریشه::رجس| ]][[ریشه غیر ربط::رجس| ]][[شامل این کلمه::إِلَى|إِلَى]] [[شامل این ریشه::الى| ]][[شامل این کلمه::رِجْسِهِم|رِجْسِهِمْ]] [[کلمه غیر ربط::رِجْسِهِم| ]] [[شامل این ریشه::رجس| ]][[ریشه غیر ربط::رجس| ]][[شامل این ریشه::هم| ]][[ریشه غیر ربط::هم| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::مَاتُوا|مَاتُوا]] [[کلمه غیر ربط::مَاتُوا| ]] [[شامل این ریشه::موت| ]][[ریشه غیر ربط::موت| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::هُم|هُمْ]] [[شامل این ریشه::هم| ]][[شامل این کلمه::کَافِرُون|کَافِرُونَ]] [[کلمه غیر ربط::کَافِرُون| ]] [[شامل این ریشه::کفر| ]][[ریشه غیر ربط::کفر| ]]'''}} | ||
{| class="ayeh-table mw-collapsible mw-collapsed" | |||
!کپی متن آیه | |||
|- | |||
|وَ أَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزَادَتْهُمْ رِجْساً إِلَى رِجْسِهِمْ وَ مَاتُوا وَ هُمْ کَافِرُونَ | |||
|} | |||
'''ترجمه ''' | '''ترجمه ''' | ||
<tabber> | <tabber> | ||
خط ۱۵: | خط ۱۸: | ||
|-|صادقی تهرانی=و اما کسانی که در دلهاشان بیماریای است، پلیدی بر پلیدیشان افزود و در حال کفر درگذشتند. | |-|صادقی تهرانی=و اما کسانی که در دلهاشان بیماریای است، پلیدی بر پلیدیشان افزود و در حال کفر درگذشتند. | ||
|-|معزی=و اما آنان که در دلهاشان بیماری است پس بیفزودشان پلیدی بر پلیدیشان و مُردند حالی که آنانند کافران | |-|معزی=و اما آنان که در دلهاشان بیماری است پس بیفزودشان پلیدی بر پلیدیشان و مُردند حالی که آنانند کافران | ||
|-|</tabber>< | |-|english=<div id="qenag">But as for those in whose hearts is sickness: it adds disgrace to their disgrace, and they die as unbelievers.</div> | ||
{{آيه | سوره = سوره التوبة | نزول = | |-|</tabber> | ||
<div class="audiotable"> | |||
<div id="quran_sound">ترتیل: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/parhizgar/009125.mp3"></sound></div> | |||
<div id="trans_sound">ترجمه: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/makarem/009125.mp3"></sound></div> | |||
</div> | |||
{{آيه | سوره = سوره التوبة | نزول = [[نازل شده در سال::19|٧ هجرت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::125|١٢٥]] | قبلی = التوبة ١٢٤ | بعدی = التوبة ١٢٦ | کلمه = [[تعداد کلمات::15|١٥]] | حرف = }} | |||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
«مَرَضٌ»: مراد نفاق است (نگا: بقره / و محمّد / ). «رِجْساً»: خباثت. پلیدی (نگا: اعراف / و توبه / . مراد کفر و نفاق است. | «مَرَضٌ»: مراد نفاق است (نگا: بقره / و محمّد / ). «رِجْساً»: خباثت. پلیدی (نگا: اعراف / و توبه / . مراد کفر و نفاق است. | ||
خط ۳۲: | خط ۴۰: | ||
<tabber> | <tabber> | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۹_بخش۴۶#link307 | آيات ۱۲۹ - ۱۲۴، سوره توبه]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۹_بخش۴۶#link307 | آيات ۱۲۹ - ۱۲۴، سوره توبه]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۹_بخش۴۶#link308 | حال مؤ منين و منافقين در موقع نزول سوره قرآنى]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۹_بخش۴۶#link308 | حال مؤ منين و منافقين در موقع نزول سوره قرآنى]] | ||
خط ۳۹: | خط ۴۸: | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۹_بخش۴۷#link312 | روايتى در مورد پاك بودن پدران پيامبر(ص ) از زنا]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۹_بخش۴۷#link312 | روايتى در مورد پاك بودن پدران پيامبر(ص ) از زنا]] | ||
}} | |||
|-|نمونه= | |-|نمونه= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:نمونه جلد۸_بخش۵۲#link132 | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۸_بخش۵۲#link132 | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-| تفسیر نور= | |||
===تفسیر نور (محسن قرائتی)=== | |||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ أَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزادَتْهُمْ رِجْساً إِلَى رِجْسِهِمْ وَ ماتُوا وَ هُمْ كافِرُونَ «125» | |||
و امّا آنان كه در دلهايشان بيمارى است، (آيات قرآن) پليدى بر پليدى آنان افزايد و در حال كفر بميرند. | |||
جلد 3 - صفحه 527 | |||
===نکته ها=== | |||
اگر لاشهى مردهاى در استخر بيفتد، هرچه باران بيشتر بر آن ببارد، بدبوتر مىشود. اين بوى بد به خاطر باران نيست، بلكه به خاطر آن مردار است. روحِ لجاجت و تكبّر در انسان، سبب مىشود كه با نزول آيات قرآن، بيماردلان، متكبّرتر شوند و لجاجت، تعصّب و عناد بيشترى از خود نشان دهند. | |||
امام صادق عليه السلام فرمود: مراد از «رِجْساً إِلَى رِجْسِهِمْ»، «شكّاً الى شكّهم» است. «1» | |||
===پیام ها=== | |||
1- بيمارىهاى روحى، مثل بيمارىهاى جسمى است، اگر به فكر چاره نباشيم، گسترش يافته، انسان را نابود مىكند. «فَزادَتْهُمْ رِجْساً إِلَى رِجْسِهِمْ» | |||
2- كفر، حقپوشى و ناسپاسى، بيمارى خطرناكِ روح و دل انسانهاست. فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ ... كافِرُونَ | |||
3- منافق، بدعاقبت است. «ماتُوا وَ هُمْ كافِرُونَ» | |||
}} | |||
|-| | |||
اثنی عشری= | |||
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ أَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزادَتْهُمْ رِجْساً إِلَى رِجْسِهِمْ وَ ماتُوا وَ هُمْ كافِرُونَ (125) | |||
ج5، ص 238 | |||
وَ أَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ: و اما آن كسانى كه در دلهاى آنها بيمارى شك و نفاق و حقد و حسد و بغض اسلام است. فَزادَتْهُمْ رِجْساً إِلَى رِجْسِهِمْ: پس زياد مىكند آن سوره ايشان را كفرى منضم به كفر آنها، يعنى در سورههاى ديگر شك داشتند، پس شك آنها در اين سوره با آن شك ملحق، و موجب زيادتى كفر ايشان شد. وَ ماتُوا وَ هُمْ كافِرُونَ: و مردند در حالى كه كافر بودند يعنى اين صفت در آنها راسخ و ثابت و مستحكم شد تا وقتى كه مردند و ابدا تنبه و عبرتى نيافتند. | |||
تنبيه- بزرگان از مفسرين بيان فرموده در اين آيه كه به سبب نزول اين سوره، دو امر براى مؤمنين حاصل شد: اول: ازدياد ايمان. و دوم: استبشار، يعنى استدعاى بشارت يا به ثواب آخرت و يا به عزت و نصرت در دنيا. و مراد اين است كه مؤمنان خوشحالى مىكنند به سبب اين تكاليف زائده، به جهت وصول به مزيد ثواب، بواسطه اين تكاليف؛ و براى منافقين دو امر حاصل شد: يكى زيادتى رجس بر رجس، زيرا تكذيب سورهاى بعد از سورهاى انضمام كفرى است به كفرى. يا حصول حسد و غل و نفاق، عقب امثال آن، ازدياد ملكه ذميمه است عقيب يكديگر. دوم: بقاى آنها بر اين عقايد فاسده و اعمال قبيحه تا مردن، زيرا ملكه راسخه زايل نشود تا آنكه بميرد صاحب آن. | |||
تبصره- خلاف است در آنكه ايمان، قابل زياده و نقصان هست يا نه. | |||
سلف بر اولند، و از جمله دلايل ايشان فرمايش حضرت رسالت صلّى اللّه عليه و آله و سلّم است در حق امير المؤمنين عليه السّلام لو وزن بايمان اهل الارض لرجح ايمان علىّ عليه السّلام. يعنى اگر ايمان على عليه السّلام را مقايسه به ايمان اهل زمين نمايند، هر آينه ترجيح يابد ايمان على عليه السّلام «1». | |||
---- | |||
«1» (منهج ج 4 ص 346). | |||
و ينابيع المودة ص 64 باب 13. | |||
ج5، ص 239 | |||
و نيز در منهج «1» و تفسير رازى (قدس اللّه سره) از حضرت امير المؤمنين عليه السّلام مروى است كه فرمود: الايمان يبدء نقطة بيضاء فى القلب فكلّما ازداد الايمان عظما ازداد ذلك البياض حتّى يبيض القلب كله و انّ النّفاق يبدء نقطة سوداء فكلّما ازداد ذلك السّواد حتّى يسود القلب كلّه. يعنى: ايمان ظاهر كند نقطه سفيدى در قلب، پس هر چه ايمان زايد شود از حيث عظمت زايد گردد آن سفيدى، تا اينكه سفيد كند تمام قلب را. و نفاق ظاهر نمايد نقطه سياهى، پس هر چه زياد گردد آن سياهى، زياد شود تا تمام قلب را سياهى فراگيرد. | |||
و حق آنست كه ايمان متصف به نقص نشود، زيرا آن عبارت است از تصديق به توحيد و عدل و نبوت و امامت و معاد، و عدم تصديق به يكى از اينها، موجب عدم ايمان و مستلزم كفر است. و مراد از زيادتى ايمان در حديثين مذكورين، بر وجه كميت نيست، بلكه بر وجه كيف باشد كه آن به كثرت ادله و حجج عقليه و نقليه است بر آن وجهى كه موجب انكشاف و ظهور تمام شود و به مثابهاى رسد كه مساوى امور ضروريه گردد مانند حرارت آتش و روشنائى آفتاب، چنانكه حضرت امير المؤمنين عليه السّلام فرمود: لو كشف الغطاء ما ازددت يقينا يعنى اگر پرده از پيش من بردارند يقين من زياد نشود. | |||
و بزرگان سه مرتبه براى ايمان و يقين ذكر نموده (علم اليقين، عين اليقين، حق اليقين) كه هر يك را شرح مبسوطى است و آيه شريفه دلالت دارد به زيادتى به حسب كيفيت و همچنين كفر. على بن ابراهيم (قدس اللّه سره) فرمايد: «2» اين آيه رد است بر كسى كه قائل باشد كه ايمان قابل زياده و نقصان نيست. | |||
در كافى «3» و عياشى «4»- حضرت صادق عليه السّلام فرمايد: خداى تعالى | |||
---- | |||
«1» منهج ج 4 ص 346. | |||
«2» تفسير قمى ج 1 ص 308. | |||
«3» ج 2 ص 37 اواخر حديث اول. | |||
«4» تفسير عياشى ج 2 ص 323 و 324 حديث 12. | |||
ج5، ص 240 | |||
واجب فرموده ايمان را بر جوارح بنى آدم، و تقسيم نموده و تفريق كرده در آنها، بعد از آن بيان فرمود آن را. عرض شد: نقصان ايمان و تماميت آن فهميده شد، زيادتى آن از كجا است؟ فرمود: فرمايش الهى «وَ إِذا ما أُنْزِلَتْ سُورَةٌ ...» و آيه «وَ زِدْناهُمْ هُدىً» «1» و اگر تمام ايمان يكى بود و زياده و نقصان نداشت، نبود احدى از مؤمنين را فضلى بر ديگرى، زيرا فضل به سبب ايمان است و در صورت تساوى فضلى نخواهد بود، و هر آينه مساوى شود نعم الهى به هداياى خاصه در ايمان، و هر آينه مساوى شوند مردم در دخول بهشت يا در خير و شر، و تفضيل بعضى به بعضى به درجات باطل گردد، و لكن به تمام ايمان به اعتبار اصل تصديق و عمل به واجبات و ترك منهيات داخل شوند مؤمنين بهشت را، و به زيادتى ايمان ترفيع درجات يابند و به نقصان آن مفرطون داخل آتش شوند. | |||
}} | |||
|-| | |||
روان جاوید= | |||
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قاتِلُوا الَّذِينَ يَلُونَكُمْ مِنَ الْكُفَّارِ وَ لْيَجِدُوا فِيكُمْ غِلْظَةً وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ (123) وَ إِذا ما أُنْزِلَتْ سُورَةٌ فَمِنْهُمْ مَنْ يَقُولُ أَيُّكُمْ زادَتْهُ هذِهِ إِيماناً فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا فَزادَتْهُمْ إِيماناً وَ هُمْ يَسْتَبْشِرُونَ (124) وَ أَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزادَتْهُمْ رِجْساً إِلَى رِجْسِهِمْ وَ ماتُوا وَ هُمْ كافِرُونَ (125) | |||
ترجمه | |||
اى آنانكه ايمان آوردند كارزار كنيد آنانرا كه نزديكند بشما از كافران و بايد بيابند در شما خشونتى و بدانيد كه خدا با پرهيزكاران است | |||
و چون نازل شود سوره پس بعضى از آنها كسى است كه ميگويد كدام يك از شما زياد نمود او را اين سوره ايمانى بايد گفت امّا آنانكه ايمان آوردند پس زياد نمود ايشانرا ايمانى و ايشان شادمان ميشوند | |||
و امّا آنانكه در دلهاشان مرضى است پس زياد نمود آنها را پليدىئى بپليديشان و مردند با آنكه بودند كافران. | |||
تفسير | |||
ترتيب جهاد با كفار آنستكه شروع شود بجهاد با نزديكترين آنها بحوزه و مملكت اسلام و بتدريج پيشروى شود و تا هر قدر ممكن است بر افراد مسلمانان افزوده و بر آب و خاك آنها توسعه داده شود و اين ترتيب طبيعى هر پيشرفت و عادى هر مملكت گيرى است و بايد كفار در مسلمانان حالت رقّت و رأفت مشاهده ننمايند تا طمع نكنند در استرضاى خاطر ايشان بغير قبول اسلام بلكه بايد غلظت و شدّت و خشونت در گفتار و رفتار و صبر و بردبارى در جهاد را در وجود ايشان بيابند و مسلمانان را موصوف باين صفات احراز نمايند تا موجب رعب و يأس از تسليم مسلمانان براى آنها شود بعلاوه منزجر شوند از اين سلوك مسلمانان با آنها و مرتدع شوند از بقاء بر كفر و نبايد مسلمانان از اثر سوء اين سلوك نگران باشند چون خداوند با كسانيكه اهل تقوى هستند و اين سلوك را با كفار براى رضاى خدا ميكنند همراه است و از آنها نگهدارى و مددكارى مينمايد و بعضى از منافقان وقتى سوره از قرآن نازل ميشود بطور استهزاء و انكار بمسلمانان ميگويند كدام يك از شما ايمانش بواسطه نزول و قرائت اين سوره زياد شد و جوابش آنستكه امّا اهل ايمان زياد شد ايمانشان بزياد شدن علمشان بآنسوره و اعتقادشان بصحّت مفاد آن و آنكه از جانب خدا است و خوشنود شدند بزياد شدن كمال و معرفتشان و | |||
---- | |||
جلد 2 صفحه 639 | |||
ارتفاع درجاتشان و اما اهل نفاق كه مبتلا بمرض شك و شبههاند زياد شد شكشان بشك در آن سوره و زياد شد بزيادتى شك پليدى آنها و افزوده شد اين پليدى بر پليدى سابقشان و رسوخ پيدا نمود در آنها و باقى ماند تا آنكه مردند بحال كفر و در كافى و عياشى از امام صادق (ع) نقل نموده كه فرمود خداوند ايمان را بر اعضاء و جوارح بنى آدم تقسيم و فرض نمود و در آنها متفرّق فرمود گفته شد از اينجا نقصان و تماميّت ايمان معلوم شد زيادى آن چگونه متصور است فرمود چون خدا فرموده و اذا ما انزلت سورة تا آخر آيه و نيز فرموده و زدناهم هدى و اگر ايمان زياد و كم نداشت احدى بر ديگرى فضلى نداشت و در نعمت و منزلت مساوى بودند ولى بتماميت ايمان اهل آن داخل بهشت ميشوند و بمزيّت ايمانشان متفاضل ميشود درجاتشان نزد خدا و بنقصان ايمانشان اهل تقصير داخل آتش ميشوند و قمى ره فرموده اين آيه ردّ كسى است كه توهّم نموده ايمان كم و زياد ندارد. | |||
}} | |||
|-| | |||
اطیب البیان= | |||
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ أَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِم مَرَضٌ فَزادَتهُم رِجساً إِلَي رِجسِهِم وَ ماتُوا وَ هُم كافِرُونَ (125) | |||
و اما كساني که در قلوب آنها مرض است پس نزول سوره موجب زيادتي رجس و پليدي آنها بر رجاستي که داشتند و اينها لياقت ايمان ندارند و ميميرند در حال كفر در مجلد اول آيه 9 از سوره بقره فِي قُلُوبِهِم مَرَضٌ اقسام امراض قلبيه را بيان كرديم و گفتيم مراد قلب صنوبري نيست که اطباء معالجه ميكنند، مراد روح انسانيست که تمام عقائد فاسده و تمام طرق ضلالت و تمام اخلاق رذيله امراض روح است. | |||
وَ أَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِم مَرَضٌ بالاخص مرض نفاق که از تمام امراض سختتر است فَزادَتهُم رِجساً نزول سوره عداوت آنها را بيشتر ميكند و نفاق آنها شديدتر ميشود وَ ماتُوا تا آخر عمر قابل هدايت نيستند وَ هُم كافِرُونَ و اينکه اختصاص بكفار ندارد تمام ارباب ضلال بالاخص مفسرين عامه چنين هستند. | |||
}} | |||
|-| | |||
برگزیده تفسیر نمونه= | |||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
] | |||
(آیه 125)- «و اما آنها که در دلهایشان بیماری (نفاق و جهل و عناد و حسد) است، پلیدی تازهای بر پلیدیشان میافزاید»! (وَ أَمَّا الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزادَتْهُمْ رِجْساً إِلَی رِجْسِهِمْ). | |||
چرا که در برابر هر فرمان تازهای نافرمانی و عصیان جدیدی میکنند و در مقابل هر حقیقت لجاجت جدیدی، و این سبب تراکم عصیانها و لجاجتها، در وجودشان میشود، و چنان ریشههای این صفات زشت در روح آنان قوی میگردد «و سر انجام در حال کفر و بیایمانی از دنیا خواهند رفت» (وَ ماتُوا وَ هُمْ کافِرُونَ). | |||
قرآن در دو آیه بالا بر این واقعیت تأکید میکند که تنها وجود برنامهها | |||
ج2، ص266 | |||
و تعلیمات حیاتبخش برای سعادت یک فرد، یا یک گروه کافی نیست، بلکه آمادگی زمینهها نیز باید به عنوان یک شرط اساسی مورد توجه قرار گیرد. | |||
آیات قرآن مانند دانههای حیاتبخش باران است که میدانیم «در باغ، سبزه روید و در شورهزار، خس!» | |||
}} | |||
|-|تسنیم= | |-|تسنیم= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|</tabber> | |-|</tabber> | ||
خط ۸۳: | خط ۲۲۸: | ||
[[رده:آثار پاکى]][[رده:آثار پلیدى]][[رده:نشانه هاى پلیدى]][[رده:آثار نزول قرآن]][[رده:زمینه استفاده از قرآن]][[رده:زمینه تأثیرپذیرى از قرآن]][[رده:فرجام استهزاگران قرآن]][[رده:قرآن و قلبهاى بیمار]][[رده:آثار بیمارى قلب]][[رده:نشانه هاى بیمارى قلب]][[رده:آثار کفر]][[رده:مراتب کفر]][[رده:زمینه مرگ با کفر]][[رده:مرگ با کفر]][[رده:ازدیاد پلیدى منافقان]][[رده:بیمارى قلب منافقان]][[رده:پلیدى منافقان]][[رده:فرجام منافقان]][[رده:منافقان و نزول قرآن]][[رده:آثار نفاق]][[رده:مراتب نفاق]] | [[رده:آثار پاکى]][[رده:آثار پلیدى]][[رده:نشانه هاى پلیدى]][[رده:آثار نزول قرآن]][[رده:زمینه استفاده از قرآن]][[رده:زمینه تأثیرپذیرى از قرآن]][[رده:فرجام استهزاگران قرآن]][[رده:قرآن و قلبهاى بیمار]][[رده:آثار بیمارى قلب]][[رده:نشانه هاى بیمارى قلب]][[رده:آثار کفر]][[رده:مراتب کفر]][[رده:زمینه مرگ با کفر]][[رده:مرگ با کفر]][[رده:ازدیاد پلیدى منافقان]][[رده:بیمارى قلب منافقان]][[رده:پلیدى منافقان]][[رده:فرجام منافقان]][[رده:منافقان و نزول قرآن]][[رده:آثار نفاق]][[رده:مراتب نفاق]] | ||
[[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره التوبة ]] | [[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره التوبة ]] | ||
{{#seo: | |||
|title=آیه 125 سوره توبه | |||
|title_mode=replace | |||
|keywords=آیه 125 سوره توبه,توبه 125,وَ أَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزَادَتْهُمْ رِجْساً إِلَى رِجْسِهِمْ وَ مَاتُوا وَ هُمْ کَافِرُونَ,آثار پاکى,آثار پلیدى,نشانه هاى پلیدى,آثار نزول قرآن,زمینه استفاده از قرآن,زمینه تأثیرپذیرى از قرآن,فرجام استهزاگران قرآن,قرآن و قلبهاى بیمار,آثار بیمارى قلب,نشانه هاى بیمارى قلب,آثار کفر,مراتب کفر,زمینه مرگ با کفر,مرگ با کفر,ازدیاد پلیدى منافقان,بیمارى قلب منافقان,پلیدى منافقان,فرجام منافقان,منافقان و نزول قرآن,آثار نفاق,مراتب نفاق,آیات قرآن سوره التوبة | |||
|description=وَ أَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزَادَتْهُمْ رِجْساً إِلَى رِجْسِهِمْ وَ مَاتُوا وَ هُمْ کَافِرُونَ | |||
|image=Wiki_Logo.png | |||
|image_alt=الکتاب | |||
|site_name=الکتاب | |||
}} |
نسخهٔ کنونی تا ۱ دی ۱۳۹۹، ساعت ۰۵:۰۰
کپی متن آیه |
---|
وَ أَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزَادَتْهُمْ رِجْساً إِلَى رِجْسِهِمْ وَ مَاتُوا وَ هُمْ کَافِرُونَ |
ترجمه
التوبة ١٢٤ | آیه ١٢٥ | التوبة ١٢٦ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«مَرَضٌ»: مراد نفاق است (نگا: بقره / و محمّد / ). «رِجْساً»: خباثت. پلیدی (نگا: اعراف / و توبه / . مراد کفر و نفاق است.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزَادَهُمُ... (۴) وَ لَوْ جَعَلْنَاهُ قُرْآناً... (۰) وَ الَّذِينَ إِذَا ذُکِّرُوا بِآيَاتِ... (۰)
وَ کَذٰلِکَ جَعَلْنَاکُمْ أُمَّةً... (۱) وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ... (۱) وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ... (۱) وَ يَزِيدُ اللَّهُ الَّذِينَ... (۱)
تفسیر
- آيات ۱۲۹ - ۱۲۴، سوره توبه
- حال مؤ منين و منافقين در موقع نزول سوره قرآنى
- هيچ سوره قرآنى بى اثر در دلها نيست ، قلب سليم را ايمان و سرور مى افزايد و قلب مريض را رجس و ضلالت
- توصيف پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله به اينكه نسبت به هدايت مردم حرص و اهتمام شديد دارد
- روايتى درباره نقض و تماميت ايمان و شدت و ضعف آن
- روايتى در مورد پاك بودن پدران پيامبر(ص ) از زنا
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ أَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزادَتْهُمْ رِجْساً إِلَى رِجْسِهِمْ وَ ماتُوا وَ هُمْ كافِرُونَ «125»
و امّا آنان كه در دلهايشان بيمارى است، (آيات قرآن) پليدى بر پليدى آنان افزايد و در حال كفر بميرند.
جلد 3 - صفحه 527
نکته ها
اگر لاشهى مردهاى در استخر بيفتد، هرچه باران بيشتر بر آن ببارد، بدبوتر مىشود. اين بوى بد به خاطر باران نيست، بلكه به خاطر آن مردار است. روحِ لجاجت و تكبّر در انسان، سبب مىشود كه با نزول آيات قرآن، بيماردلان، متكبّرتر شوند و لجاجت، تعصّب و عناد بيشترى از خود نشان دهند.
امام صادق عليه السلام فرمود: مراد از «رِجْساً إِلَى رِجْسِهِمْ»، «شكّاً الى شكّهم» است. «1»
پیام ها
1- بيمارىهاى روحى، مثل بيمارىهاى جسمى است، اگر به فكر چاره نباشيم، گسترش يافته، انسان را نابود مىكند. «فَزادَتْهُمْ رِجْساً إِلَى رِجْسِهِمْ»
2- كفر، حقپوشى و ناسپاسى، بيمارى خطرناكِ روح و دل انسانهاست. فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ ... كافِرُونَ
3- منافق، بدعاقبت است. «ماتُوا وَ هُمْ كافِرُونَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ أَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزادَتْهُمْ رِجْساً إِلَى رِجْسِهِمْ وَ ماتُوا وَ هُمْ كافِرُونَ (125)
ج5، ص 238
وَ أَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ: و اما آن كسانى كه در دلهاى آنها بيمارى شك و نفاق و حقد و حسد و بغض اسلام است. فَزادَتْهُمْ رِجْساً إِلَى رِجْسِهِمْ: پس زياد مىكند آن سوره ايشان را كفرى منضم به كفر آنها، يعنى در سورههاى ديگر شك داشتند، پس شك آنها در اين سوره با آن شك ملحق، و موجب زيادتى كفر ايشان شد. وَ ماتُوا وَ هُمْ كافِرُونَ: و مردند در حالى كه كافر بودند يعنى اين صفت در آنها راسخ و ثابت و مستحكم شد تا وقتى كه مردند و ابدا تنبه و عبرتى نيافتند.
تنبيه- بزرگان از مفسرين بيان فرموده در اين آيه كه به سبب نزول اين سوره، دو امر براى مؤمنين حاصل شد: اول: ازدياد ايمان. و دوم: استبشار، يعنى استدعاى بشارت يا به ثواب آخرت و يا به عزت و نصرت در دنيا. و مراد اين است كه مؤمنان خوشحالى مىكنند به سبب اين تكاليف زائده، به جهت وصول به مزيد ثواب، بواسطه اين تكاليف؛ و براى منافقين دو امر حاصل شد: يكى زيادتى رجس بر رجس، زيرا تكذيب سورهاى بعد از سورهاى انضمام كفرى است به كفرى. يا حصول حسد و غل و نفاق، عقب امثال آن، ازدياد ملكه ذميمه است عقيب يكديگر. دوم: بقاى آنها بر اين عقايد فاسده و اعمال قبيحه تا مردن، زيرا ملكه راسخه زايل نشود تا آنكه بميرد صاحب آن.
تبصره- خلاف است در آنكه ايمان، قابل زياده و نقصان هست يا نه.
سلف بر اولند، و از جمله دلايل ايشان فرمايش حضرت رسالت صلّى اللّه عليه و آله و سلّم است در حق امير المؤمنين عليه السّلام لو وزن بايمان اهل الارض لرجح ايمان علىّ عليه السّلام. يعنى اگر ايمان على عليه السّلام را مقايسه به ايمان اهل زمين نمايند، هر آينه ترجيح يابد ايمان على عليه السّلام «1».
«1» (منهج ج 4 ص 346).
و ينابيع المودة ص 64 باب 13.
ج5، ص 239
و نيز در منهج «1» و تفسير رازى (قدس اللّه سره) از حضرت امير المؤمنين عليه السّلام مروى است كه فرمود: الايمان يبدء نقطة بيضاء فى القلب فكلّما ازداد الايمان عظما ازداد ذلك البياض حتّى يبيض القلب كله و انّ النّفاق يبدء نقطة سوداء فكلّما ازداد ذلك السّواد حتّى يسود القلب كلّه. يعنى: ايمان ظاهر كند نقطه سفيدى در قلب، پس هر چه ايمان زايد شود از حيث عظمت زايد گردد آن سفيدى، تا اينكه سفيد كند تمام قلب را. و نفاق ظاهر نمايد نقطه سياهى، پس هر چه زياد گردد آن سياهى، زياد شود تا تمام قلب را سياهى فراگيرد.
و حق آنست كه ايمان متصف به نقص نشود، زيرا آن عبارت است از تصديق به توحيد و عدل و نبوت و امامت و معاد، و عدم تصديق به يكى از اينها، موجب عدم ايمان و مستلزم كفر است. و مراد از زيادتى ايمان در حديثين مذكورين، بر وجه كميت نيست، بلكه بر وجه كيف باشد كه آن به كثرت ادله و حجج عقليه و نقليه است بر آن وجهى كه موجب انكشاف و ظهور تمام شود و به مثابهاى رسد كه مساوى امور ضروريه گردد مانند حرارت آتش و روشنائى آفتاب، چنانكه حضرت امير المؤمنين عليه السّلام فرمود: لو كشف الغطاء ما ازددت يقينا يعنى اگر پرده از پيش من بردارند يقين من زياد نشود.
و بزرگان سه مرتبه براى ايمان و يقين ذكر نموده (علم اليقين، عين اليقين، حق اليقين) كه هر يك را شرح مبسوطى است و آيه شريفه دلالت دارد به زيادتى به حسب كيفيت و همچنين كفر. على بن ابراهيم (قدس اللّه سره) فرمايد: «2» اين آيه رد است بر كسى كه قائل باشد كه ايمان قابل زياده و نقصان نيست.
در كافى «3» و عياشى «4»- حضرت صادق عليه السّلام فرمايد: خداى تعالى
«1» منهج ج 4 ص 346.
«2» تفسير قمى ج 1 ص 308.
«3» ج 2 ص 37 اواخر حديث اول.
«4» تفسير عياشى ج 2 ص 323 و 324 حديث 12.
ج5، ص 240
واجب فرموده ايمان را بر جوارح بنى آدم، و تقسيم نموده و تفريق كرده در آنها، بعد از آن بيان فرمود آن را. عرض شد: نقصان ايمان و تماميت آن فهميده شد، زيادتى آن از كجا است؟ فرمود: فرمايش الهى «وَ إِذا ما أُنْزِلَتْ سُورَةٌ ...» و آيه «وَ زِدْناهُمْ هُدىً» «1» و اگر تمام ايمان يكى بود و زياده و نقصان نداشت، نبود احدى از مؤمنين را فضلى بر ديگرى، زيرا فضل به سبب ايمان است و در صورت تساوى فضلى نخواهد بود، و هر آينه مساوى شود نعم الهى به هداياى خاصه در ايمان، و هر آينه مساوى شوند مردم در دخول بهشت يا در خير و شر، و تفضيل بعضى به بعضى به درجات باطل گردد، و لكن به تمام ايمان به اعتبار اصل تصديق و عمل به واجبات و ترك منهيات داخل شوند مؤمنين بهشت را، و به زيادتى ايمان ترفيع درجات يابند و به نقصان آن مفرطون داخل آتش شوند.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قاتِلُوا الَّذِينَ يَلُونَكُمْ مِنَ الْكُفَّارِ وَ لْيَجِدُوا فِيكُمْ غِلْظَةً وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ (123) وَ إِذا ما أُنْزِلَتْ سُورَةٌ فَمِنْهُمْ مَنْ يَقُولُ أَيُّكُمْ زادَتْهُ هذِهِ إِيماناً فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا فَزادَتْهُمْ إِيماناً وَ هُمْ يَسْتَبْشِرُونَ (124) وَ أَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزادَتْهُمْ رِجْساً إِلَى رِجْسِهِمْ وَ ماتُوا وَ هُمْ كافِرُونَ (125)
ترجمه
اى آنانكه ايمان آوردند كارزار كنيد آنانرا كه نزديكند بشما از كافران و بايد بيابند در شما خشونتى و بدانيد كه خدا با پرهيزكاران است
و چون نازل شود سوره پس بعضى از آنها كسى است كه ميگويد كدام يك از شما زياد نمود او را اين سوره ايمانى بايد گفت امّا آنانكه ايمان آوردند پس زياد نمود ايشانرا ايمانى و ايشان شادمان ميشوند
و امّا آنانكه در دلهاشان مرضى است پس زياد نمود آنها را پليدىئى بپليديشان و مردند با آنكه بودند كافران.
تفسير
ترتيب جهاد با كفار آنستكه شروع شود بجهاد با نزديكترين آنها بحوزه و مملكت اسلام و بتدريج پيشروى شود و تا هر قدر ممكن است بر افراد مسلمانان افزوده و بر آب و خاك آنها توسعه داده شود و اين ترتيب طبيعى هر پيشرفت و عادى هر مملكت گيرى است و بايد كفار در مسلمانان حالت رقّت و رأفت مشاهده ننمايند تا طمع نكنند در استرضاى خاطر ايشان بغير قبول اسلام بلكه بايد غلظت و شدّت و خشونت در گفتار و رفتار و صبر و بردبارى در جهاد را در وجود ايشان بيابند و مسلمانان را موصوف باين صفات احراز نمايند تا موجب رعب و يأس از تسليم مسلمانان براى آنها شود بعلاوه منزجر شوند از اين سلوك مسلمانان با آنها و مرتدع شوند از بقاء بر كفر و نبايد مسلمانان از اثر سوء اين سلوك نگران باشند چون خداوند با كسانيكه اهل تقوى هستند و اين سلوك را با كفار براى رضاى خدا ميكنند همراه است و از آنها نگهدارى و مددكارى مينمايد و بعضى از منافقان وقتى سوره از قرآن نازل ميشود بطور استهزاء و انكار بمسلمانان ميگويند كدام يك از شما ايمانش بواسطه نزول و قرائت اين سوره زياد شد و جوابش آنستكه امّا اهل ايمان زياد شد ايمانشان بزياد شدن علمشان بآنسوره و اعتقادشان بصحّت مفاد آن و آنكه از جانب خدا است و خوشنود شدند بزياد شدن كمال و معرفتشان و
جلد 2 صفحه 639
ارتفاع درجاتشان و اما اهل نفاق كه مبتلا بمرض شك و شبههاند زياد شد شكشان بشك در آن سوره و زياد شد بزيادتى شك پليدى آنها و افزوده شد اين پليدى بر پليدى سابقشان و رسوخ پيدا نمود در آنها و باقى ماند تا آنكه مردند بحال كفر و در كافى و عياشى از امام صادق (ع) نقل نموده كه فرمود خداوند ايمان را بر اعضاء و جوارح بنى آدم تقسيم و فرض نمود و در آنها متفرّق فرمود گفته شد از اينجا نقصان و تماميّت ايمان معلوم شد زيادى آن چگونه متصور است فرمود چون خدا فرموده و اذا ما انزلت سورة تا آخر آيه و نيز فرموده و زدناهم هدى و اگر ايمان زياد و كم نداشت احدى بر ديگرى فضلى نداشت و در نعمت و منزلت مساوى بودند ولى بتماميت ايمان اهل آن داخل بهشت ميشوند و بمزيّت ايمانشان متفاضل ميشود درجاتشان نزد خدا و بنقصان ايمانشان اهل تقصير داخل آتش ميشوند و قمى ره فرموده اين آيه ردّ كسى است كه توهّم نموده ايمان كم و زياد ندارد.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ أَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِم مَرَضٌ فَزادَتهُم رِجساً إِلَي رِجسِهِم وَ ماتُوا وَ هُم كافِرُونَ (125)
و اما كساني که در قلوب آنها مرض است پس نزول سوره موجب زيادتي رجس و پليدي آنها بر رجاستي که داشتند و اينها لياقت ايمان ندارند و ميميرند در حال كفر در مجلد اول آيه 9 از سوره بقره فِي قُلُوبِهِم مَرَضٌ اقسام امراض قلبيه را بيان كرديم و گفتيم مراد قلب صنوبري نيست که اطباء معالجه ميكنند، مراد روح انسانيست که تمام عقائد فاسده و تمام طرق ضلالت و تمام اخلاق رذيله امراض روح است.
وَ أَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِم مَرَضٌ بالاخص مرض نفاق که از تمام امراض سختتر است فَزادَتهُم رِجساً نزول سوره عداوت آنها را بيشتر ميكند و نفاق آنها شديدتر ميشود وَ ماتُوا تا آخر عمر قابل هدايت نيستند وَ هُم كافِرُونَ و اينکه اختصاص بكفار ندارد تمام ارباب ضلال بالاخص مفسرين عامه چنين هستند.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 125)- «و اما آنها که در دلهایشان بیماری (نفاق و جهل و عناد و حسد) است، پلیدی تازهای بر پلیدیشان میافزاید»! (وَ أَمَّا الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزادَتْهُمْ رِجْساً إِلَی رِجْسِهِمْ).
چرا که در برابر هر فرمان تازهای نافرمانی و عصیان جدیدی میکنند و در مقابل هر حقیقت لجاجت جدیدی، و این سبب تراکم عصیانها و لجاجتها، در وجودشان میشود، و چنان ریشههای این صفات زشت در روح آنان قوی میگردد «و سر انجام در حال کفر و بیایمانی از دنیا خواهند رفت» (وَ ماتُوا وَ هُمْ کافِرُونَ).
قرآن در دو آیه بالا بر این واقعیت تأکید میکند که تنها وجود برنامهها
ج2، ص266
و تعلیمات حیاتبخش برای سعادت یک فرد، یا یک گروه کافی نیست، بلکه آمادگی زمینهها نیز باید به عنوان یک شرط اساسی مورد توجه قرار گیرد.
آیات قرآن مانند دانههای حیاتبخش باران است که میدانیم «در باغ، سبزه روید و در شورهزار، خس!»
نکات آیه
۱ - افزایش پلیدى منافقان بیماردل، پس از نزول آیه هاى قرآن و شنیدن آن (و إذا ما أنزلت سورة ... و أما الذین فى قلوبهم مرض فزادتهم رجساً إلى رجسهم)
۲ - منافقان، داراى پلیدى باطن و بیمارى دل (و أما الذین فى قلوبهم مرض فزادتهم رجساً إلى رجسهم)
۳ - کفر و نفاق، نشان بیمارى دل و پلیدى باطن است. (الذین فى قلوبهم مرض ... رجسهم ... و هم کفرون)
۴ - سلامت دل و پاکى باطن، از زمینه هاى لازم در تأثیرپذیرى از تعالیم قرآن (فأما الذین ءامنوا فزادتهم إیمناً ... و أما الذین فى قلوبهم مرض فزادتهم رجساً)
۵ - کفر و نفاق، داراى شدت و ضعف و مراتب گوناگون و أما الذین فى قلوبهم مرض فزادتهم رجساً إلى رجسهم
۶ - مردن بر حال کفر، فرجام شوم منافقان استهزاکننده آیات قرآن (و أما الذین فى قلوبهم مرض ... و ماتوا و هم کفرون)
۷ - بیماردلى و پلیدى باطن، زمینه ساز مردن بر حال کفر است. (و أما الذین فى قلوبهم مرض ... و ماتوا و هم کفرون)
روایات و احادیث
۸ - زرارة بن اعین روایت کرد که امام باقر (ع) فرمود: «و اما الذین فى قلوبهم مرض فزادتهم رجساً إلى رجسهم یقول: شکّاً إلى شکّهم ;[۱] اینکه خداوند مى فرماید: «اما کسانى که در قلبهاى آنان مرض است [سوره نازل شده ]رجسى را بر رجس آنان مى افزاید» مراد این است که شکى رابر شک آنان مى افزاید».
موضوعات مرتبط
- پاکى: آثار پاکى ۴
- پلیدى: آثار پلیدى ۷ ; نشانه هاى پلیدى ۳
- قرآن: آثار نزول قرآن ۱ ; زمینه استفاده از قرآن ۴ ; زمینه تأثیرپذیرى از قرآن ۴ ; فرجام استهزاگران قرآن ۶ ; قرآن و قلبهاى بیمار ۸
- قلب: آثار بیمارى قلب ۷ ; نشانه هاى بیمارى قلب ۳
- کفر: آثار کفر ۳ ; مراتب کفر ۵
- مرگ: زمینه مرگ با کفر ۷ ; مرگ با کفر ۶
- منافقان: ازدیاد پلیدى منافقان ۱ ; بیمارى قلب منافقان ۲ ; پلیدى منافقان ۲ ; فرجام منافقان ۶ ; منافقان و نزول قرآن ۱
- نفاق: آثار نفاق ۳ ; مراتب نفاق ۵
منابع
- ↑ تفسیر عیاشى، ج ۲، ص ۱۱۸، ح ۱۶۴ ; نورالثقلین، ج ۲، ص ۲۸۶، ح ۴۲۵.