جَنَحُوا: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
(Added word proximity by QBot) |
||
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
__TOC__ | |||
''' [[ویژه:پیوند_به_این_صفحه/جَنَحُوا | آیات شامل این کلمه ]]''' | ''' [[ویژه:پیوند_به_این_صفحه/جَنَحُوا | آیات شامل این کلمه ]]''' | ||
«جَنَحُوا» از مادّه «جُنُوح» به معناى «تمایل» آمده و به پر و بال پرندگان نیز جناح گفته مى شود; زیرا هر یک از بال هاى آنها به یک طرف متمایل است. بنابراین، در تفسیر آیه، هم از ریشه لغت مى توان استفاده کرد و هم از مفهوم ثانوى آن. | |||
=== ریشه کلمه === | === ریشه کلمه === | ||
*[[ریشه جنح | جنح]] (۳۴ بار) [[کلمه با ریشه:: جنح| ]] | *[[ریشه جنح | جنح]] (۳۴ بار) [[کلمه با ریشه:: جنح| ]] | ||
=== قاموس قرآن === | |||
بال. راغب گويد: جناح، بال پرنده است [انعام:38] و نه پرندهاى كه به دو بالش پرواز مىكند. و دو طرف شىء را دو جناح آن گويند مثل دو جناح كشتى، دو جناح لشگر، دو جناح صحرا و دو جناح (جانب) انسان و فعل جنح در [انفال:61] به معنى ميل كردن است گويند: «جَنَحَتِ السَّفينَةُ» يعنى كشتى به يك طرف ميل كرد. و گناهى كه انسان را از حقّ مايل و كنار مىكند جناح (به ضمّ اوّل) ناميده شده است (مفردات به اختصار). راجع به اصل كلمه آنچه نقل شد كافى است اينك به چند آيه نظر مىافكنيم . 1- [انفال:61] اگر كفّار به مسالمت ميل كردند تو به آن ميل و توكّل بر خدا كن. از كليّت آيه شريفه استنباط مىشود كه در اسلام جنگ تعرّضى با كفّار نيست بلكه جنگ دفاعى است و هرگاه كفّار نيست بلكه جنگ دفاعى است و هرگاه كفّار به فكر همزيستى مسالمتآميز باشند اسلام با آنهاكارى ندارد اين مطلب در «قتال» بررسى خواهد شد. انشااللّه . 2- [اسراء:24] بال مذلّت را از مهربانى بر آن دو به خوابان و بگو پروردگارا بر آن دو رحم كن . بچّه پرندگان وقتيكه پدر و مادرشان بلانه بازگشت و طعام آورد، بالهاى خود را مىخوابانند و حركت مىدهند و دهان خود را باز مىكنند تا حسّ رحمت و مهربانى مادر تحريك شده تا به آنها دانه بدهد. گاهعى مادر از كثرت رحمت بالهاى خود را مىگشايد و ميخواباند و بچّههاى خود را زير بالها مىگيرد تا گرم و محفوظ شوند. آيه شريفه هردو احتمال را دارد بنابر احتمال اوّل معنى آن است: به پدر و مادر فروتنى و تواضع كن و خودت راكوچك نشان بده تا رحمت آنها را تحريك كنى، در اين صورت «مِنَ الرَّحمَةِ» از پدر و مادر است و بنا بر احتمال دوّم مراد آنست كه از آنها حمايت كن و آنها را زير بال خودت بگير و در اين صورت «مِنَ الرَحْمَةِ» از جانب فرزند است. ولى بقرينه «مِنَ الذُلّه »احتمال اوّل بهتر و بلكه نزديك به يقين است امّا به قرينه آيه ما قبل «اِمّآ يَبْلُغَنَّ عِنْدِكَ الْكَبِرَ اَحَدُ هُما اَوْ كِلا هُما» احتمال دوّم بهتر مىباشد زيرا در صورت پيرمرد و پير زن بودن پدر و مادر: احتياج به حمايت فرزند بيشتر است . ولى در آيات [حجر:88] [شعراء:215] احتمال دوّم حتمى است و رحمت از جانب رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم است 3- [طه:22] جناح به ملاحظه معنى اوّل به معنى دست، بازو، و زير بغل، به كار رفته است، ضمّ به معنى جمع كردن است الميزان احتمال مىدهد كه مراد از جناح در آيه زير بغل باشد يعنى :دستت را به زير بغلت جمع كن تا سفيد و بى علّت خارج شود در اين صورت اين آيه عبارت اخراى آيه [نمل:12] خواهد بود. 4- [قصص:32] درباره «وَاضْمُمَ اِلَيْكَ جَناحَكَ مِنَ الرَّهبِ» احتمال بسيار دادهاند الميزان بعد از نقل احتمالات، احتمال مىدهد كه منظور آنست موسى براى خود تواضع و خشوع را عادت و صفت قرار بدهد و رهبت را از خود دور نكند و اين نظير آنست كه به حضرت رسول صلى اللّه عليه و آله و سلم امر شد كه براى مؤمنان متواضع باشد [حجر:88] (رجوع به الميزان) . نگارنده احتمال مىدهم مراد ان باشد كه هر وقت رعبى و ترسى بر تو عارض شد دستت را بر سينهات بگذار چون اين سخن بعد از اين سخن دستور داده شده كه به پيش فرعون برود. رفتن به بارگاه فرعون قهراً توأم با ترس و لرز خواهد بود لذا امر شد چون او را خوفى فرا گيرد دست بر سينه خود گذارد. 5- [بقره:158] «جناح» 25 بار در قرآن مجيد آمده است و اصل آن چنانكه از راغب نقل شد ميل از حق است و در آيات تقريباً با محذور و مسئوليت و گناه مرادف است مثلا: [بقره:282] مراد آنست كه بر شما محذورى و حرجى نيست كه آنرا ننويسيد. 6- [فاطر:1]. آيه شريفه از چند جهت قابل گفتگوست اوّل: آنكه ملائكه فرستادگان خدايند. بعضىها آن را منحصر بوحى كرده و گفتهاند: ملائكه فرستادگان خدايند. و خدا آنها را با وحى به سوى انبیاء مىفرستند ولى اولا تمام ملائكه وحى آور نيستند حال آنكه «ملائكه» جمع محلّى به الف و لام است و افاده عموم مىكند ثانياً ملائكه مأموريتهاى زيادى دارند و براى هر كارتكوينى و تشريعى از جانب خدا فرستاده مىشود براى قبض روح، براى باران، براى نوشتن اعمال بندگان و تمثيت كارهاى خارج از شمار . بعد از ملهم شدن به اين مطلب ديدم الميزان نيز بر خلاف عدّهاى آن را اعم گرفته و فرموده: موجبى بر اين تخصيص نداريم. قرآن كلمه رسل را بر غير آورندگان وحى اطلاق كرده مثل [انعام:61] [يونس:21] [عنكبوت: 31]. دوّم: مراد از اجنحه (بالها) در آيه چيست؟ ملائكه دو دو، سه سه، چهارچهار، بال دارند يعنى چه؟ عدّه كثيرى از مفسرين امثال طبرسى، فيض، زمخشرى، بيضاوى، ابن كثير، و غيره جناح را به معنى بال گرفته و گفتهاند: بعضى سه بال و بعضى چهار بال، بعضى سه بال و بعضى چهار بال دارند حتى زمخشرى در محلّ قرار گرفتن بال سوّم بحث كرده، يك احتمالش آنست كه محلّ بال سوّم ما بين كتف ملك است. ولى توجّه نكرده كه ملك جسم نيست كتف و ميان دو كتف از كجا خواهد داشت . نظر الميزان آن است كه وجود ملك مجهز است به نيروئيكه از آن استفاده پرنده از بالش بدان وسيله از آسمان به زمين به دستور خدا نازل مىشود... و مجرد اطلاق لفظ لازم نگرفته كه مانند پرنده بال مادّى داشته باشد. نگارنده احتمال نزديك به يقين دارم كه موضوع يك يا چند بال اشاره به مراتب قدرت و كار ملك است نه اينكه بال عادى و نه اينكه در نزول و عروج از نيروئى استفاده مىكند مثل بال پرنده. گرچه آن در جاى خود حق است. مثلا فرشته ايكه فقط يك شغل به او محوّل شده داراى يك جناح و ملكهاى كه دو كار بر او محول شده صاحب دو جناح است و هكذا و اينكه در مجمع البيان و صافى و كشّاف و غيره نقل شده رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم درشب معراج جبرئيل را ديد كه ششصد بال داشت ظاهراً اشاره به آن است كه ششصد كار مختلف از طرف خدا به او رجوع شده است مثلا شخصى هم و وزير است و هم استاد دانشگاه و هم مدير كارخانه و غيره، كارهاى جبرئيل نيز چنين است و يا منظور تفاوت نيروهاى ملائكه است على هذا جناح در آيه به معنى طرف است. فرشته يك طرفى و دو طرفى و يا به معنى دست است فرشته يك دستى و دو دستى يعنى آنكه يك كار و يك مأموريت و آنكه دو كار و دو مأموريت وارد شده كه مراد از آنها تعدد شغل يا تفاوت نيروهاى آنهاست و اللّه العالم. سوّم: «يَزيدُ فى الْخَلْقِ ما يَشاءُ» على الظاهر اشاره بر ملك و جناح آن است يعنى آنچه بخواهد از آفرينش زياد مىكند و بيشتر از چهار منصب مىدهد كه او بر هر چيز قادر است. | |||
===کلمات [[راهنما:نزدیک مکانی|نزدیک مکانی]]=== | |||
<qcloud> | |||
وَ:100, إِن:50, لِلسّلْم:50, تُظْلَمُون:45, فَاجْنَح:45, لا:40, لَهَا:40, أَنْتُم:35, تَوَکّل:30, إِلَيْکُم:25, عَلَى:25, يُوَف:20, اللّه:20, إِنّه:15, هُو:10 | |||
</qcloud> | |||
===تکرار در هر سال نزول=== | |||
{{#ask:[[رده:آیات قرآن]] [[نازل شده در سال::+]] [[کلمه غیر ربط::جَنَحُوا]] | |||
|?نازل شده در سال | |||
|mainlabel=- | |||
|headers=show | |||
|limit=2000 | |||
|format=jqplotchart | |||
|charttype=line | |||
|charttitle=نمودار تکرار در هر سال نزول | |||
|labelaxislabel=سال نزول | |||
|smoothlines=yes | |||
|numbersaxislabel=دفعات تکرار | |||
|distribution=yes | |||
|min=0 | |||
|datalabels=value | |||
|distributionsort=none | |||
|ticklabels=yes | |||
|colorscheme=rdbu | |||
|chartlegend=none | |||
}} | |||
[[رده:كلمات قرآن]] | [[رده:كلمات قرآن]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۴:۲۵
«جَنَحُوا» از مادّه «جُنُوح» به معناى «تمایل» آمده و به پر و بال پرندگان نیز جناح گفته مى شود; زیرا هر یک از بال هاى آنها به یک طرف متمایل است. بنابراین، در تفسیر آیه، هم از ریشه لغت مى توان استفاده کرد و هم از مفهوم ثانوى آن.
ریشه کلمه
- جنح (۳۴ بار)
قاموس قرآن
بال. راغب گويد: جناح، بال پرنده است [انعام:38] و نه پرندهاى كه به دو بالش پرواز مىكند. و دو طرف شىء را دو جناح آن گويند مثل دو جناح كشتى، دو جناح لشگر، دو جناح صحرا و دو جناح (جانب) انسان و فعل جنح در [انفال:61] به معنى ميل كردن است گويند: «جَنَحَتِ السَّفينَةُ» يعنى كشتى به يك طرف ميل كرد. و گناهى كه انسان را از حقّ مايل و كنار مىكند جناح (به ضمّ اوّل) ناميده شده است (مفردات به اختصار). راجع به اصل كلمه آنچه نقل شد كافى است اينك به چند آيه نظر مىافكنيم . 1- [انفال:61] اگر كفّار به مسالمت ميل كردند تو به آن ميل و توكّل بر خدا كن. از كليّت آيه شريفه استنباط مىشود كه در اسلام جنگ تعرّضى با كفّار نيست بلكه جنگ دفاعى است و هرگاه كفّار نيست بلكه جنگ دفاعى است و هرگاه كفّار به فكر همزيستى مسالمتآميز باشند اسلام با آنهاكارى ندارد اين مطلب در «قتال» بررسى خواهد شد. انشااللّه . 2- [اسراء:24] بال مذلّت را از مهربانى بر آن دو به خوابان و بگو پروردگارا بر آن دو رحم كن . بچّه پرندگان وقتيكه پدر و مادرشان بلانه بازگشت و طعام آورد، بالهاى خود را مىخوابانند و حركت مىدهند و دهان خود را باز مىكنند تا حسّ رحمت و مهربانى مادر تحريك شده تا به آنها دانه بدهد. گاهعى مادر از كثرت رحمت بالهاى خود را مىگشايد و ميخواباند و بچّههاى خود را زير بالها مىگيرد تا گرم و محفوظ شوند. آيه شريفه هردو احتمال را دارد بنابر احتمال اوّل معنى آن است: به پدر و مادر فروتنى و تواضع كن و خودت راكوچك نشان بده تا رحمت آنها را تحريك كنى، در اين صورت «مِنَ الرَّحمَةِ» از پدر و مادر است و بنا بر احتمال دوّم مراد آنست كه از آنها حمايت كن و آنها را زير بال خودت بگير و در اين صورت «مِنَ الرَحْمَةِ» از جانب فرزند است. ولى بقرينه «مِنَ الذُلّه »احتمال اوّل بهتر و بلكه نزديك به يقين است امّا به قرينه آيه ما قبل «اِمّآ يَبْلُغَنَّ عِنْدِكَ الْكَبِرَ اَحَدُ هُما اَوْ كِلا هُما» احتمال دوّم بهتر مىباشد زيرا در صورت پيرمرد و پير زن بودن پدر و مادر: احتياج به حمايت فرزند بيشتر است . ولى در آيات [حجر:88] [شعراء:215] احتمال دوّم حتمى است و رحمت از جانب رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم است 3- [طه:22] جناح به ملاحظه معنى اوّل به معنى دست، بازو، و زير بغل، به كار رفته است، ضمّ به معنى جمع كردن است الميزان احتمال مىدهد كه مراد از جناح در آيه زير بغل باشد يعنى :دستت را به زير بغلت جمع كن تا سفيد و بى علّت خارج شود در اين صورت اين آيه عبارت اخراى آيه [نمل:12] خواهد بود. 4- [قصص:32] درباره «وَاضْمُمَ اِلَيْكَ جَناحَكَ مِنَ الرَّهبِ» احتمال بسيار دادهاند الميزان بعد از نقل احتمالات، احتمال مىدهد كه منظور آنست موسى براى خود تواضع و خشوع را عادت و صفت قرار بدهد و رهبت را از خود دور نكند و اين نظير آنست كه به حضرت رسول صلى اللّه عليه و آله و سلم امر شد كه براى مؤمنان متواضع باشد [حجر:88] (رجوع به الميزان) . نگارنده احتمال مىدهم مراد ان باشد كه هر وقت رعبى و ترسى بر تو عارض شد دستت را بر سينهات بگذار چون اين سخن بعد از اين سخن دستور داده شده كه به پيش فرعون برود. رفتن به بارگاه فرعون قهراً توأم با ترس و لرز خواهد بود لذا امر شد چون او را خوفى فرا گيرد دست بر سينه خود گذارد. 5- [بقره:158] «جناح» 25 بار در قرآن مجيد آمده است و اصل آن چنانكه از راغب نقل شد ميل از حق است و در آيات تقريباً با محذور و مسئوليت و گناه مرادف است مثلا: [بقره:282] مراد آنست كه بر شما محذورى و حرجى نيست كه آنرا ننويسيد. 6- [فاطر:1]. آيه شريفه از چند جهت قابل گفتگوست اوّل: آنكه ملائكه فرستادگان خدايند. بعضىها آن را منحصر بوحى كرده و گفتهاند: ملائكه فرستادگان خدايند. و خدا آنها را با وحى به سوى انبیاء مىفرستند ولى اولا تمام ملائكه وحى آور نيستند حال آنكه «ملائكه» جمع محلّى به الف و لام است و افاده عموم مىكند ثانياً ملائكه مأموريتهاى زيادى دارند و براى هر كارتكوينى و تشريعى از جانب خدا فرستاده مىشود براى قبض روح، براى باران، براى نوشتن اعمال بندگان و تمثيت كارهاى خارج از شمار . بعد از ملهم شدن به اين مطلب ديدم الميزان نيز بر خلاف عدّهاى آن را اعم گرفته و فرموده: موجبى بر اين تخصيص نداريم. قرآن كلمه رسل را بر غير آورندگان وحى اطلاق كرده مثل [انعام:61] [يونس:21] [عنكبوت: 31]. دوّم: مراد از اجنحه (بالها) در آيه چيست؟ ملائكه دو دو، سه سه، چهارچهار، بال دارند يعنى چه؟ عدّه كثيرى از مفسرين امثال طبرسى، فيض، زمخشرى، بيضاوى، ابن كثير، و غيره جناح را به معنى بال گرفته و گفتهاند: بعضى سه بال و بعضى چهار بال، بعضى سه بال و بعضى چهار بال دارند حتى زمخشرى در محلّ قرار گرفتن بال سوّم بحث كرده، يك احتمالش آنست كه محلّ بال سوّم ما بين كتف ملك است. ولى توجّه نكرده كه ملك جسم نيست كتف و ميان دو كتف از كجا خواهد داشت . نظر الميزان آن است كه وجود ملك مجهز است به نيروئيكه از آن استفاده پرنده از بالش بدان وسيله از آسمان به زمين به دستور خدا نازل مىشود... و مجرد اطلاق لفظ لازم نگرفته كه مانند پرنده بال مادّى داشته باشد. نگارنده احتمال نزديك به يقين دارم كه موضوع يك يا چند بال اشاره به مراتب قدرت و كار ملك است نه اينكه بال عادى و نه اينكه در نزول و عروج از نيروئى استفاده مىكند مثل بال پرنده. گرچه آن در جاى خود حق است. مثلا فرشته ايكه فقط يك شغل به او محوّل شده داراى يك جناح و ملكهاى كه دو كار بر او محول شده صاحب دو جناح است و هكذا و اينكه در مجمع البيان و صافى و كشّاف و غيره نقل شده رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم درشب معراج جبرئيل را ديد كه ششصد بال داشت ظاهراً اشاره به آن است كه ششصد كار مختلف از طرف خدا به او رجوع شده است مثلا شخصى هم و وزير است و هم استاد دانشگاه و هم مدير كارخانه و غيره، كارهاى جبرئيل نيز چنين است و يا منظور تفاوت نيروهاى ملائكه است على هذا جناح در آيه به معنى طرف است. فرشته يك طرفى و دو طرفى و يا به معنى دست است فرشته يك دستى و دو دستى يعنى آنكه يك كار و يك مأموريت و آنكه دو كار و دو مأموريت وارد شده كه مراد از آنها تعدد شغل يا تفاوت نيروهاى آنهاست و اللّه العالم. سوّم: «يَزيدُ فى الْخَلْقِ ما يَشاءُ» على الظاهر اشاره بر ملك و جناح آن است يعنى آنچه بخواهد از آفرينش زياد مىكند و بيشتر از چهار منصب مىدهد كه او بر هر چيز قادر است.