عَلِم: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(Edited by QRobot)
 
(Added word proximity by QBot)
 
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
__TOC__
''' [[ویژه:پیوند_به_این_صفحه/عَلِم | آیات شامل این کلمه ]]'''
''' [[ویژه:پیوند_به_این_صفحه/عَلِم | آیات شامل این کلمه ]]'''


خط ۴: خط ۵:
*[[ریشه علم‌ | علم‌]] (۸۵۴ بار) [[کلمه با ریشه:: علم‌| ]]
*[[ریشه علم‌ | علم‌]] (۸۵۴ بار) [[کلمه با ریشه:: علم‌| ]]


=== قاموس قرآن ===
دانستن. دانش. [بقره:60]. هر گروه محل آب خوردن خود را دانستند [بقره:32]. علم گاهى به معنى اظهار و روشن كردن آيد مثل [كهف:12]. پيداست كه خدا پيش از برانگيختن اصحاب كهف مى‏دانست كدام گروه از آنها مدّت توقّف خود را بهتر مى‏دانند و بعثت آنها براى اظهار و روشن كردن آن بود. طبرسى ذيل آيه 140 از آل‏عمران «وَلِيَعْلَمَ اللَّهُ الَّذينَ آمَنُوا...» فرموده خدا قبل از اظهار مى‏داند كه آنها از حيث ايمان متمايز مى‏شوند و پس از اظهار مى‏داند ك متمايزاند پس تغيير در معلوم است نه در علم. و به قولى معنى آن است: تا خدا معلوم را ظاهر سازد. در الميزان ذيل «لِنَعْلَمَ اَىُّ الْحِزْبَيْنِ» فرموده: مراد علم فعلى است و آن ظهور شى‏ء و حضورش به وجود خاصّ نزد خداست، علم به اين معنى در قرآن زياد است مثل [حديد:25]. [جن:28]. على هذا همه آيات كه در اين سياق‏اند مراد از علم در آنها اظهار است. *** علم گاهى به معنى دليل و حجّت آيد مثل [كهف:4و5]. يعنى دليلى به اين گفته ندارند [حج:3]. يعنى به غير دليل مجادله مى‏كند [لقمان :15]. [انعام:100]. دليل اينكه علم در اين آيات به معنى دليل و برهان است اولا لسان خود آيات است كه علم به معنى دانستن جور درنمى آيد. ثانياً لفظ سلطان است كه در نظير اين آيات آمده است مثل [يونس:68]. يعنى دليلى بر اين گفته نداريد. [زخرف:61]. ضمير «اِنَّهُ» راجع به عيسى «عليه‏السلام» است در معنى آيه گفته‏اند: چون آن حضرت بدون پدر به دنيا آمده اين نشانه آن است كه در آفريده شدن روز قيامت احتياجى به پدر نيست و انسان از زمين كه به حكم مادر است مى‏رويد على هذا وجود عيسى يكى از نشانه‏هاو شواهد قيامت است. «عالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهادَةِ» از اسماء حسنى است و آن يازده مرتبه به لفظ فوق و دو دفعه به لفظ «عالِمُ الْغَيْبِ» در قرآن مجيد آمده است [رعد:9]. جّن:26]. عَليم: بسيار دانا. صيغه مبالغه است در مجمع از سيبويه نقل كرده: چون اراده مبالغه كنند به جاى فاعل فعيل گويند مثل عليم و رحيم. [بقره:32]. اين كلمه صد و شصت و دو بار در كلام‏اللَّه آمده است صد و پنجاه و شش بار درباره خدا و هشت بار درباره ديگران مثل [اعراف:112]. [يوسف:55]. [يونس:79]. [يوسف:76]. [حجر:53].[شعراء:34-37]. [ذاريات:28]. عّلام: بسيار دانا. صيغه مبالغه است [مائده:109]. و آن چهار بار و همه به صورت «عَلَّامُ الْغُيُوب» در قرآن آمده است [مائده:109-116]. [توبه:78]. [سباء:48].
===کلمات [[راهنما:نزدیک مکانی|نزدیک مکانی]]===
<qcloud>
وَ:100, اللّه:54, قَد:34, أَن:34, کُل:33, مِن:33, عَيْنا:24, أُنَاس:24, أَنّکُم:24, لا:23, مَشْرَبَهُم:22, عَشْرَة:22, فَتَاب:21, لَو:21, عَلَيْکُم:20, لِبَاس:20, اثْنَتَا:20, مِنْکُم:19, فِي:19, مِنْه:18, صَلاَتَه:18, إِذَا:18, أَنْفُسِکُم:18, لَهُن:18, مَا:18, تَيَسّر:18, الْقُرْآن:18, تُحْصُوه:18, فَاقْرَءُوا:18, لَن:18, النّهَار:18, يَعْقِلُون:17, سَيَکُون:17, الّذِين:17, آيَاتِنَا:17, فِيکُم:17, أَلِيم:17, عَنْکُم:17, فِيهِم:17, کُنْتُم:16, ضَعْفا:16, خَيْرا:16, تَسْبِيحَه:16, بِعَذَاب:16, اللّيْل:16, أَنْتُم:16, شَيْئا:16, أَکْنَنْتُم:16, صَافّات:16, سَتَذْکُرُونَهُن:16, فَإِن:15, تَخْتَانُون:15, خَفّف:15, الطّيْر:15, فَبَشّرْه:15, اتّخَذَهَا:15, يُقَدّر:15, مَرْضَى:15, کُلُوا:15, الْحَجَر:15, أَو:15, لَأَسْمَعَهُم:15, لٰکِن:14, الْأَرْض:14, يَسْمَعْهَا:14, لَکُم:14, هُزُوا:14, النّسَاء:14, يَکُن:14, الْبُکْم:14, يَفْقَهُون:14, الْآن:14, أَنْفُسَکُم:14, ظَلّلْنَا:14, خِطْبَة:13, عَلِيم:13, عَلَيْهِم:13, لَم:13, اشْرَبُوا:13, آخَرُون:13, أُولٰئِک:13, فَانْفَجَرَت:13, فَانْبَجَسَت:13, بِعَصَاک:13, الصّم:13, أَسْمَعَهُم:12, کَأَن:12, قَوْم:12, بِمَا:12, يَضْرِبُون:12, مِائَة:12, الْغَمَام:12, لَهُم:12, هُن:12, مَعَک:12, تُوَاعِدُوهُن:12, رِزْق:11, اضْرِب:11, سِرّا:11, صَابِرَة:11, لَتَوَلّوْا:11, يَفْعَلُون:11, السّمَاوَات:11, بِه:11, نِسَائِکُم:11, عَذَاب:11, أَنْزَلْنَا:10, إِلاّ:10, عَفَا:10, يَغْلِبُوا:10, إِلَى:10, مُهِين:10, عَرّضْتُم:10
</qcloud>
===تکرار در هر سال نزول===
{{#ask:[[رده:آیات قرآن]] [[نازل شده در سال::+]] [[کلمه غیر ربط::عَلِم]]
|?نازل شده در سال
|mainlabel=-
|headers=show
|limit=2000
|format=jqplotchart
|charttype=line
|charttitle=نمودار تکرار در هر سال نزول
|labelaxislabel=سال نزول
|smoothlines=yes
|numbersaxislabel=دفعات تکرار
|distribution=yes
|min=0
|datalabels=value
|distributionsort=none
|ticklabels=yes
|colorscheme=rdbu
|chartlegend=none
}}
[[رده:كلمات قرآن]]
[[رده:كلمات قرآن]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۳:۱۸

آیات شامل این کلمه

ریشه کلمه

قاموس قرآن

دانستن. دانش. [بقره:60]. هر گروه محل آب خوردن خود را دانستند [بقره:32]. علم گاهى به معنى اظهار و روشن كردن آيد مثل [كهف:12]. پيداست كه خدا پيش از برانگيختن اصحاب كهف مى‏دانست كدام گروه از آنها مدّت توقّف خود را بهتر مى‏دانند و بعثت آنها براى اظهار و روشن كردن آن بود. طبرسى ذيل آيه 140 از آل‏عمران «وَلِيَعْلَمَ اللَّهُ الَّذينَ آمَنُوا...» فرموده خدا قبل از اظهار مى‏داند كه آنها از حيث ايمان متمايز مى‏شوند و پس از اظهار مى‏داند ك متمايزاند پس تغيير در معلوم است نه در علم. و به قولى معنى آن است: تا خدا معلوم را ظاهر سازد. در الميزان ذيل «لِنَعْلَمَ اَىُّ الْحِزْبَيْنِ» فرموده: مراد علم فعلى است و آن ظهور شى‏ء و حضورش به وجود خاصّ نزد خداست، علم به اين معنى در قرآن زياد است مثل [حديد:25]. [جن:28]. على هذا همه آيات كه در اين سياق‏اند مراد از علم در آنها اظهار است. *** علم گاهى به معنى دليل و حجّت آيد مثل [كهف:4و5]. يعنى دليلى به اين گفته ندارند [حج:3]. يعنى به غير دليل مجادله مى‏كند [لقمان :15]. [انعام:100]. دليل اينكه علم در اين آيات به معنى دليل و برهان است اولا لسان خود آيات است كه علم به معنى دانستن جور درنمى آيد. ثانياً لفظ سلطان است كه در نظير اين آيات آمده است مثل [يونس:68]. يعنى دليلى بر اين گفته نداريد. [زخرف:61]. ضمير «اِنَّهُ» راجع به عيسى «عليه‏السلام» است در معنى آيه گفته‏اند: چون آن حضرت بدون پدر به دنيا آمده اين نشانه آن است كه در آفريده شدن روز قيامت احتياجى به پدر نيست و انسان از زمين كه به حكم مادر است مى‏رويد على هذا وجود عيسى يكى از نشانه‏هاو شواهد قيامت است. «عالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهادَةِ» از اسماء حسنى است و آن يازده مرتبه به لفظ فوق و دو دفعه به لفظ «عالِمُ الْغَيْبِ» در قرآن مجيد آمده است [رعد:9]. جّن:26]. عَليم: بسيار دانا. صيغه مبالغه است در مجمع از سيبويه نقل كرده: چون اراده مبالغه كنند به جاى فاعل فعيل گويند مثل عليم و رحيم. [بقره:32]. اين كلمه صد و شصت و دو بار در كلام‏اللَّه آمده است صد و پنجاه و شش بار درباره خدا و هشت بار درباره ديگران مثل [اعراف:112]. [يوسف:55]. [يونس:79]. [يوسف:76]. [حجر:53].[شعراء:34-37]. [ذاريات:28]. عّلام: بسيار دانا. صيغه مبالغه است [مائده:109]. و آن چهار بار و همه به صورت «عَلَّامُ الْغُيُوب» در قرآن آمده است [مائده:109-116]. [توبه:78]. [سباء:48].


کلمات نزدیک مکانی

وَ اللّه قَد أَن کُل مِن عَيْنا أُنَاس أَنّکُم لا مَشْرَبَهُم عَشْرَة فَتَاب لَو عَلَيْکُم لِبَاس اثْنَتَا مِنْکُم فِي مِنْه صَلاَتَه إِذَا أَنْفُسِکُم لَهُن مَا تَيَسّر الْقُرْآن تُحْصُوه فَاقْرَءُوا لَن النّهَار يَعْقِلُون سَيَکُون الّذِين آيَاتِنَا فِيکُم أَلِيم عَنْکُم فِيهِم کُنْتُم ضَعْفا خَيْرا تَسْبِيحَه بِعَذَاب اللّيْل أَنْتُم شَيْئا أَکْنَنْتُم صَافّات سَتَذْکُرُونَهُن فَإِن تَخْتَانُون خَفّف الطّيْر فَبَشّرْه اتّخَذَهَا يُقَدّر مَرْضَى کُلُوا الْحَجَر أَو لَأَسْمَعَهُم لٰکِن الْأَرْض يَسْمَعْهَا لَکُم هُزُوا النّسَاء يَکُن الْبُکْم يَفْقَهُون الْآن أَنْفُسَکُم ظَلّلْنَا خِطْبَة عَلِيم عَلَيْهِم لَم اشْرَبُوا آخَرُون أُولٰئِک فَانْفَجَرَت فَانْبَجَسَت بِعَصَاک الصّم أَسْمَعَهُم کَأَن قَوْم بِمَا يَضْرِبُون مِائَة الْغَمَام لَهُم هُن مَعَک تُوَاعِدُوهُن السّمَاوَات بِه نِسَائِکُم عَذَاب

تکرار در هر سال نزول

در حال بارگیری...