فِرَاشا: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
(Added word proximity by QBot) |
||
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
__TOC__ | |||
''' [[ویژه:پیوند_به_این_صفحه/فِرَاشا | آیات شامل این کلمه ]]''' | ''' [[ویژه:پیوند_به_این_صفحه/فِرَاشا | آیات شامل این کلمه ]]''' | ||
«فِراش» به معناى «بسترِ استراحت»، نه تنها مفهوم آرامش،آسودگى خاطر و استراحت را در بر دارد که گرم و نرم بودن و در حدّ اعتدال قرار داشتن نیز در مفهوم آن افتاده است. | |||
=== ریشه کلمه === | === ریشه کلمه === | ||
*[[ریشه فرش | فرش]] (۶ بار) [[کلمه با ریشه:: فرش| ]] | *[[ریشه فرش | فرش]] (۶ بار) [[کلمه با ریشه:: فرش| ]] | ||
=== قاموس قرآن === | |||
گستردن. «فَرَشَ الشَّىْءَ: بَسَطَهُ». [ذاريات:48]. زمين را گسترديم بهتر آماده كنندگانيم. فرش و فراش (بر وزن حساب) مصدراند و به معنى مفعول (مفروش) نيز آيند. مثل [بقره:22]. خدائى كه زمين را به نفع شما گسترده گردانيد. فراش به فتح اول جمع فراشه به معنى پروانه است [قارعة:4]. روزى كه مردم مانند پروانههاى پراكنده شوند. [انعام:142]. به عقيده راغب فرش به معنى حيوان مركوب است گويد: «الفرش ما يفرش من الانعام اى يركب» به نظر نگارنده مراد از حموله حيوان باربر و از فرش مركوب است يعنى: از چهارپايان باربر و مركب براى شما مسخر كرد بخوريد از آنچه خدا روزى داده. اينكه حَمُولَه را چهارپايان بزرگ و فَرْش را چهارپايان كوچك (كره) گفتهاند بسيار سخيف است اين آيه نظير آيات ذيل است كه بار بردن و مركب بودن چهارپايان را عنوان كرده است [نحل:5-7-8]. [واقعة:34-36]. فُرُش بر وزن عُنُق جمع فراش است. راغب گفته به هر يك از زوجين به طور كنايه فراش گفته مىشود كه رسول خدا «صلى اللَّه عليه و آله» فرموده: «اَلْوَلَدُ لِلْفِراشِ». حديث فوق چنين است: «الْوَلَدُ لِلْفِراشِ وَ لِلْعاهِرِ الْحَجَرُ» به نظر راغب فراش در حديث به معنى شوهر است. يعنى فرزند مال شوهر است و زانى ممنوع مىباشد. فيومى نيز در مصباح آن را شوهر معنى كرده و گويد: زوجين نسبت به يكديگر فراش ناميده مىشوند. «مَرْفُوعَة» چنانكه گفتهاند به معنى بلند مقام است در عقل و جمال و كمال يعنى: براى آنهاست زنانى والامقام كه ما آنها را به طرز مخصوصى به وجود آوردهايم و آنها را دوشيزگان قرار داديم. | |||
===کلمات [[راهنما:نزدیک مکانی|نزدیک مکانی]]=== | |||
<qcloud> | |||
وَ:100, السّمَاء:74, الْأَرْض:61, لَکُم:55, بِنَاء:49, مِن:49, جَعَل:49, تَتّقُون:42, الّذِي:42, لَعَلّکُم:36, أَنْزَل:36, قَبْلِکُم:29, مَاء:16, فَأَخْرَج:10 | |||
</qcloud> | |||
===تکرار در هر سال نزول=== | |||
{{#ask:[[رده:آیات قرآن]] [[نازل شده در سال::+]] [[کلمه غیر ربط::فِرَاشا]] | |||
|?نازل شده در سال | |||
|mainlabel=- | |||
|headers=show | |||
|limit=2000 | |||
|format=jqplotchart | |||
|charttype=line | |||
|charttitle=نمودار تکرار در هر سال نزول | |||
|labelaxislabel=سال نزول | |||
|smoothlines=yes | |||
|numbersaxislabel=دفعات تکرار | |||
|distribution=yes | |||
|min=0 | |||
|datalabels=value | |||
|distributionsort=none | |||
|ticklabels=yes | |||
|colorscheme=rdbu | |||
|chartlegend=none | |||
}} | |||
[[رده:كلمات قرآن]] | [[رده:كلمات قرآن]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۳:۱۵
«فِراش» به معناى «بسترِ استراحت»، نه تنها مفهوم آرامش،آسودگى خاطر و استراحت را در بر دارد که گرم و نرم بودن و در حدّ اعتدال قرار داشتن نیز در مفهوم آن افتاده است.
ریشه کلمه
- فرش (۶ بار)
قاموس قرآن
گستردن. «فَرَشَ الشَّىْءَ: بَسَطَهُ». [ذاريات:48]. زمين را گسترديم بهتر آماده كنندگانيم. فرش و فراش (بر وزن حساب) مصدراند و به معنى مفعول (مفروش) نيز آيند. مثل [بقره:22]. خدائى كه زمين را به نفع شما گسترده گردانيد. فراش به فتح اول جمع فراشه به معنى پروانه است [قارعة:4]. روزى كه مردم مانند پروانههاى پراكنده شوند. [انعام:142]. به عقيده راغب فرش به معنى حيوان مركوب است گويد: «الفرش ما يفرش من الانعام اى يركب» به نظر نگارنده مراد از حموله حيوان باربر و از فرش مركوب است يعنى: از چهارپايان باربر و مركب براى شما مسخر كرد بخوريد از آنچه خدا روزى داده. اينكه حَمُولَه را چهارپايان بزرگ و فَرْش را چهارپايان كوچك (كره) گفتهاند بسيار سخيف است اين آيه نظير آيات ذيل است كه بار بردن و مركب بودن چهارپايان را عنوان كرده است [نحل:5-7-8]. [واقعة:34-36]. فُرُش بر وزن عُنُق جمع فراش است. راغب گفته به هر يك از زوجين به طور كنايه فراش گفته مىشود كه رسول خدا «صلى اللَّه عليه و آله» فرموده: «اَلْوَلَدُ لِلْفِراشِ». حديث فوق چنين است: «الْوَلَدُ لِلْفِراشِ وَ لِلْعاهِرِ الْحَجَرُ» به نظر راغب فراش در حديث به معنى شوهر است. يعنى فرزند مال شوهر است و زانى ممنوع مىباشد. فيومى نيز در مصباح آن را شوهر معنى كرده و گويد: زوجين نسبت به يكديگر فراش ناميده مىشوند. «مَرْفُوعَة» چنانكه گفتهاند به معنى بلند مقام است در عقل و جمال و كمال يعنى: براى آنهاست زنانى والامقام كه ما آنها را به طرز مخصوصى به وجود آوردهايم و آنها را دوشيزگان قرار داديم.