روایت:من لايحضره الفقيه جلد ۱ ش ۱۶۲۵: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
جز (Move page script صفحهٔ من لايحضره الفقيه جلد ۱ ش ۱۶۲۵ را بدون برجایگذاشتن تغییرمسیر به روایت:من لايحضره الفقيه جلد ۱ ش ۱۶۲۵ منتقل کرد) |
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ کنونی تا ۲۷ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۰۳:۵۲
آدرس: من لا يحضره الفقيه، جلد ۱، بَابُ صِفَةِ وُضُوءِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع
قال الصادق ع :
من لايحضره الفقيه جلد ۱ ش ۱۶۲۴ | حدیث | من لايحضره الفقيه جلد ۱ ش ۱۶۲۶ | |||||||||||||
|
ترجمه
محمد جواد غفارى, من لا يحضره الفقيه - جلد ۱ - ترجمه على اكبر و محمد جواد غفارى و صدر بلاغى, ۶۸
امام صادق عليه السّلام فرمود: يك روز هنگامى كه امير المؤمنين عليه السّلام با محمد بن حنفيّه نشسته بود [باو] فرمود: اى محمد ظرفى از آب براى من بياور تا براى نماز وضو سازم پس محمّد آب را براى آن حضرت آورد، و آن حضرت با دست راست خود ظرف را كج كرده و بر دست چپ خويش ريخت سپس فرمود: «بسم اللَّه و باللَّه و الحمد للَّه الّذي جعل الماء طهورا و لم يجعله نجسا» يعنى استعانت و يارى از خداوند و نام او ميخواهم و حمد و سپاس مخصوص خداوند است كه آب را پاك و پاكى بخش ساخت و آن را پليد قرار نداد. محمد بن حنفيّه گويد: سپس استنجا نمود و اين دعا را ميخواند: «اللّهمّ حصّن فرجي و اعفّه، و استر عورتي و حرّمني على النّار» يعنى: بار خدايا دامن عفّت مرا حفظ فرما (از ارتكاب محرّمات و زنا) و آن را عفيف دار، و بپوشان عورت مرا، و بدنم را بر آتش حرام گردان. محمّد گويد: سپس مضمضه (گرداندن آب در دهان) نموده و اين دعا را ميخواند: «اللّهمّ لقّني حجّتي يوم القاك و اطلق لساني بذكرك و شكرك» يعنى بار خدايا در روزى كه ترا ملاقات ميكنم حجّتم را بمن تلقين فرما و زبانم را بياد خودت و شكر خودت آزاد و روان گردان. سپس آن حضرت استنشاق نموده و اين دعا را ميخواند: «اللّهمّ لا تحرّم علىّ ريح الجنّة، و اجعلني ممّن يشمّ ريحها و روحها و طيبها» يعنى بار خدايا بوى بهشت را بر من حرام نگردان و مرا از كسانى قرار ده كه بوى آن و نسيم آن و عطر آن را (با شامّه خود) حسّ ميكنند. راوى گويد: سپس روى خود را شسته و اين جملات را ميگفت: «اللّهمّ بيّض وجهي يوم تسودّ فيه الوجوه و لا تسوّد وجهي يوم تبيضّ فيه الوجوه» يعنى: خداوندا روزى كه رويها (از بدكرداران) در آن روز سياه مىشود روى مرا سفيد گردان و روزى كه رويها (مؤمنين و صالحين) در آن روز سفيد ميگردد روى مرا سياه مگردان. سپس دست راست خود را شسته و اين دعا را ميخواند «اللّهمّ اعطني كتابي بيميني، و الخلد في الجنان بيساري، و حاسبني حسابا يسيرا» يعنى خداوندا نامه عملى مرا بدست راست من ده، و برگه اقامت ابدى در بهشت را بدست چپم، و مرا با حسابى آسان مورد حساب كشى قرار ده. سپس دست چپ خود را شسته و اين دعا را ميخواند: «اللّهمّ لا تعطني كتابي بيساري و لا تجعلها مغلولة إلى عنقي، و أعوذ بك [ربّي] من مقطّعات النّيران» يعنى: بار خدايا نامه عمل مرا بدست چپم مده و آن را زنجير بر گردنم مساز و بتو پناه مىآورم [اى پروردگار من] از آن پيراهنها كه از آتش ساخته شده است. سپس سر خود را مسح نموده و ميگفت: «اللهمّ غشني برحمتك و بركاتك و عفوك». يعنى بار خدايا (جامه) رحمتت و بركات و بخشايشت را بر من بپوشان و مرا با آنها فرا گير. سپس دو پاى خود را مسح نموده و اين دعا را ميخواند: «اللّهمّ ثبّتني على الصّراط يوم تزلّ فيه الأقدام، و اجعل سعيي فيما يرضيك عنّي [يا ذا الجلال و الإكرام]». يعنى خداوندا قدمهاى مرا بر صراط ثابت و استوار دار در آن روز كه قدمها در آن ميلغزد، و سعى و كوشش مرا در آن چيز قرار ده كه ترا از من خشنود و راضى ميسازد [اى صاحب شكوه و بزرگوارى]، سپس آن حضرت سر خود را بلند نموده و به محمد نگريست و فرمود: اى محمد هر كس همانند وضوى من وضو گرفت و مثل گفتار من گفت خداى تبارك و تعالى از هر قطرهاى از قطرات آب وضوى او فرشتهاى بيافريند كه تقديس و تسبيح و تكبير او گويد، و خداوند ثواب و پاداش همه آنها را تا روز قيامت براى وى خواهد نوشت.