أَفِيضُوا: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(Edited by QRobot)
 
(Added word proximity by QBot)
 
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
__TOC__
''' [[ویژه:پیوند_به_این_صفحه/أَفِيضُوا | آیات شامل این کلمه ]]'''
''' [[ویژه:پیوند_به_این_صفحه/أَفِيضُوا | آیات شامل این کلمه ]]'''


خط ۴: خط ۵:
*[[ریشه فيض‌ | فيض‌]] (۹ بار) [[کلمه با ریشه:: فيض‌| ]]
*[[ریشه فيض‌ | فيض‌]] (۹ بار) [[کلمه با ریشه:: فيض‌| ]]


=== قاموس قرآن ===
پرشدن. جارى شدن فيومى در مصباح گويد:«فاضَ السَّيْلُ فَيْضاً» يعنى سيل زياد و جارى شد «فاضَ‏الِاناءُ فَيْضاً» ظرف از آب پر شد. «اَفاضَهُ صاحِبُهُ» صاحبش ظرف را پر كرد. «اَفاضُوا مِنْ مِنى اِلى مَكَةٍ» از منى به مكه برگشتند. [مائده:83]. مى‏بينى كه در اثر شناختن حق چشمشان پر از اشك شد. در مجمع فرمود: فيض العين پر شدن آن از اشك است چنانكه فيض النهر پر شدن آن از آب است. [بقره:198]. افاضه از عرفات به مشعر همان كوچ و برگشتن است به مشعر. علت تعبير به افاضه ظاهراً براى كثرت است يعنى كوچ با كثرت به سيلان آب از كثرت، تشبيه شده لذا در مجمع آن را «دفع شديد از عرفات به مزدلفه بااجتماع و كثرت» گفته است. [بقره:199]. نقل است: قريش و هم پيمانهايشان در مشعر وقوف كرده و به عرفات نمى‏آمدند و مى‏گفتند: ما اهل حرم هستيم از حرم جدا نمى‏شويم خداوند دستور داد از مردم جدا نشوند و مانند همه به عرفات رفته و از آنجه به مشعر بكوچند. [احقاف:8]. خدا داناتر است با آنچه در آن وارد مى‏شويد او در گواهى ميان من و شما و كافى است. در مجمع گفته افاضه داخل شدن به عمل است بروجه سرازير شدن. على هذا معنى جريان در آن ملحوظ است. [اعراف:50]. افاضه در آيه به معنى ريختن و جارى كردن است پس افاضه لازم و متعدى هر دو آمده است. يعنى اهل آتش با اهل بهشت گويند از آب بر ما بريزيد...
===کلمات [[راهنما:نزدیک مکانی|نزدیک مکانی]]===
<qcloud>
مِن:100, أَصْحَاب:53, وَ:49, أَن:40, ثُم:40, عَلَيْنَا:40, الضّالّين:40, الْجَنّة:36, حَيْث:36, لَمِن:36, الْمَاء:31, اللّه:31, قَبْلِه:31, أَفَاض:31, إِن:31, أَو:27, النّاس:27, النّار:27, کُنْتُم:23, مِمّا:23, نَادَى:19, رَزَقَکُم:19, اسْتَغْفِرُوا:19, تَحْزَنُون:14, قَالُوا:10
</qcloud>
===تکرار در هر سال نزول===
{{#ask:[[رده:آیات قرآن]] [[نازل شده در سال::+]] [[کلمه غیر ربط::أَفِيضُوا]]
|?نازل شده در سال
|mainlabel=-
|headers=show
|limit=2000
|format=jqplotchart
|charttype=line
|charttitle=نمودار تکرار در هر سال نزول
|labelaxislabel=سال نزول
|smoothlines=yes
|numbersaxislabel=دفعات تکرار
|distribution=yes
|min=0
|datalabels=value
|distributionsort=none
|ticklabels=yes
|colorscheme=rdbu
|chartlegend=none
}}
[[رده:كلمات قرآن]]
[[رده:كلمات قرآن]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۳:۲۸

آیات شامل این کلمه

ریشه کلمه

قاموس قرآن

پرشدن. جارى شدن فيومى در مصباح گويد:«فاضَ السَّيْلُ فَيْضاً» يعنى سيل زياد و جارى شد «فاضَ‏الِاناءُ فَيْضاً» ظرف از آب پر شد. «اَفاضَهُ صاحِبُهُ» صاحبش ظرف را پر كرد. «اَفاضُوا مِنْ مِنى اِلى مَكَةٍ» از منى به مكه برگشتند. [مائده:83]. مى‏بينى كه در اثر شناختن حق چشمشان پر از اشك شد. در مجمع فرمود: فيض العين پر شدن آن از اشك است چنانكه فيض النهر پر شدن آن از آب است. [بقره:198]. افاضه از عرفات به مشعر همان كوچ و برگشتن است به مشعر. علت تعبير به افاضه ظاهراً براى كثرت است يعنى كوچ با كثرت به سيلان آب از كثرت، تشبيه شده لذا در مجمع آن را «دفع شديد از عرفات به مزدلفه بااجتماع و كثرت» گفته است. [بقره:199]. نقل است: قريش و هم پيمانهايشان در مشعر وقوف كرده و به عرفات نمى‏آمدند و مى‏گفتند: ما اهل حرم هستيم از حرم جدا نمى‏شويم خداوند دستور داد از مردم جدا نشوند و مانند همه به عرفات رفته و از آنجه به مشعر بكوچند. [احقاف:8]. خدا داناتر است با آنچه در آن وارد مى‏شويد او در گواهى ميان من و شما و كافى است. در مجمع گفته افاضه داخل شدن به عمل است بروجه سرازير شدن. على هذا معنى جريان در آن ملحوظ است. [اعراف:50]. افاضه در آيه به معنى ريختن و جارى كردن است پس افاضه لازم و متعدى هر دو آمده است. يعنى اهل آتش با اهل بهشت گويند از آب بر ما بريزيد...


کلمات نزدیک مکانی

تکرار در هر سال نزول

در حال بارگیری...