روایت:الکافی جلد ۲ ش ۸۷: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
جز (Move page script صفحهٔ الکافی جلد ۲ ش ۸۷ را بدون برجایگذاشتن تغییرمسیر به روایت:الکافی جلد ۲ ش ۸۷ منتقل کرد) |
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ کنونی تا ۲۷ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۰۱:۴۰
آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر
عده من اصحابنا عن احمد بن محمد بن خالد عن بعض اصحابنا رفعه قال قال امير المومنين ع :
الکافی جلد ۲ ش ۸۶ | حدیث | الکافی جلد ۲ ش ۸۸ | |||||||||||||
|
ترجمه
کمره ای, اصول کافی ترجمه کمره ای جلد ۴, ۱۴۹
امير المؤمنين (ع) فرمود: هر آينه من نسب و نژاد اسلام را به وجهى بيان كنم كه هيچ كس پيش از من و بعد از من جز به مانند آن بيانى نداشته باشد. به راستى اسلام همان تسليم است و تسليم همان يقين است و يقين همان تصديق است و تصديق همان اقرار است و اقرار هم كردار است و كردار هم انجام وظيفه مقرر است، به راستى مؤمن دينش را از رأى خود به دست نياورده ولى از پروردگار برايش آمده و آن را دريافت كرده، يقين خود را در كردار خود مىنمايد و كافر هم انكار خود را در كردار خود ارائه مىكند. سوگند بدان كه جانم به دست او است كه آنان امور دين خود را نفهميدند، شما انكار كافران و منافقان را در كردارهاى بد آنان بسنجيد.
مصطفوى, اصول کافی ترجمه مصطفوی جلد ۳, ۷۶
امير المؤمنين عليه السّلام فرمود، نسبتى براى اسلام بيان كنم كه كسى جز من نكرده باشد و پس از من هم كسى جز بمانند من بيان نكند: همانا اسلام همان تسليم است و تسليم همان يقين و يقين همان تصديق و تصديق همان اقرار و اقرار همان عمل و عمل همان اداء، همانا مؤمن دينش را از رأيش نگرفته، بلكه از جانب پروردگارش آمده و از او گرفته است، همانا مؤمن يقينش در عملش ديده مىشود و كافر هم انكارش در عملش ديده مىشود، قسم بآن كه جانم در دست اوست كه آنها امر دين خود را نشناختند، پس شما انكار كافران و منافقان را از كردارهاى پليدشان تشخيص دهيد.
محمدعلى اردكانى, تحفة الأولياء( ترجمه أصول كافى) - جلد ۳, ۱۴۵
چند نفر از اصحاب ما روايت كردهاند، از احمد بن محمد بن خالد، از بعضى از اصحاب ما كه آن را مرفوع ساخته و گفته است كه: اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود: «هر آينه نسبتى از براى اسلام بيان كنم كه كسى پيش از من نسبت آن را چنان بيان نكرده باشد، و كسى بعد از من نسبت آن را بيان نكند، مگر به آنچه مثل آن باشد. به درستى كه اسلام تسليم است و تسليم، يقين و يقين، تصديق و تصديق، اقرار و اقرار، عمل و عمل، ادا و به جا آوردن است آنچه را كه بايد به جا آورد. به درستى كه مؤمن دين خود را از رأى خويش فرا نگرفته است، وليكن از جانب پروردگارش به نزد او آمده؛ پس آن را فرا گرفته. به درستى كه مؤمن، يقينش در كردارش مىتوان ديد، و كافر، انكارش در عملش مىتوان ديد. و سوگند ياد مىكنم به آن خدايى كه جانم به دست قدرت او است كه امر ايشان را نشناختند؛ پس انكار كافران و منافقان را به كردارهاى خبيث و پليد ايشان اعتبار كنيد، و از آنها به ايشان پى بريد».