ریشه نزف: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(افزودن نمودار دفعات)
جز (Move page script صفحهٔ ریشه نزف‌ را به ریشه نزف منتقل کرد)
 
(یک نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۲۹: خط ۲۹:
=== قاموس قرآن ===
=== قاموس قرآن ===
خارج كردن وخارج شدن. لازم و متعدى بكار رفته است «نَزَفَ ماءَالْبِثْر نَزْفاً» يعنى همه آب چاه را كشيد«نَزَفَتِ الْبِئرُ» يعنى آب چاه كشيده شد. انزاف مثل نزف لازم و متعدى آمده است. به شخص مست نزيف گويند كه عقلش به علت مستى مسلوب شده گوييم:«نُزِفَ الرَّجُلُ» «به صيغه مجهول» يعنى مرد عقلش رفت و مست شد. [صافات:47]. «يُنْزَفُون» در قرآنها به صيغه مجهول است. ولى معلوم و به كسر زاء نيز خوانده شده، عاصم در اين آيه آنرا به فتح زاء و در آيه [واقعة:19]. به كسر زاء خوانده است مخفى نماند كه هر دو از باب افعال اند. معنى آيه اول: در شراب بهشتى دردى نيست و از آن مست و مسلوب العقل نمى‏شوند. معنى آيه دوم: از خمر بهشتى دردسر عارضشان نمى‏گردد وعقلشان مسلوب نمى‏شود بقيه مطلب در «غول» ديده شود ظاهرا غول و صداع در هردو آيه به يك معنى باشد.
خارج كردن وخارج شدن. لازم و متعدى بكار رفته است «نَزَفَ ماءَالْبِثْر نَزْفاً» يعنى همه آب چاه را كشيد«نَزَفَتِ الْبِئرُ» يعنى آب چاه كشيده شد. انزاف مثل نزف لازم و متعدى آمده است. به شخص مست نزيف گويند كه عقلش به علت مستى مسلوب شده گوييم:«نُزِفَ الرَّجُلُ» «به صيغه مجهول» يعنى مرد عقلش رفت و مست شد. [صافات:47]. «يُنْزَفُون» در قرآنها به صيغه مجهول است. ولى معلوم و به كسر زاء نيز خوانده شده، عاصم در اين آيه آنرا به فتح زاء و در آيه [واقعة:19]. به كسر زاء خوانده است مخفى نماند كه هر دو از باب افعال اند. معنى آيه اول: در شراب بهشتى دردى نيست و از آن مست و مسلوب العقل نمى‏شوند. معنى آيه دوم: از خمر بهشتى دردسر عارضشان نمى‏گردد وعقلشان مسلوب نمى‏شود بقيه مطلب در «غول» ديده شود ظاهرا غول و صداع در هردو آيه به يك معنى باشد.
===ریشه‌های [[راهنما:نزدیک مکانی|نزدیک مکانی]]===
<qcloud htmlpre='ریشه_'>
لا:100, ها:95, هم:72, عن:67, ما:62, من:53, عين:48, فکه:43, عند:43, قصر:34, لحم:29, خير:29, طرف:29, طير:24, صدع:24, کان:24, غول:19, هن:19, فى:10, کئس:10
</qcloud>


== کلمات مشتق شده در قرآن ==
== کلمات مشتق شده در قرآن ==

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۶ دی ۱۳۹۵، ساعت ۰۳:۵۳

تکرار در قرآن: ۲(بار)

لیست کلمات مشتق شده


در حال بارگیری...


قاموس قرآن

خارج كردن وخارج شدن. لازم و متعدى بكار رفته است «نَزَفَ ماءَالْبِثْر نَزْفاً» يعنى همه آب چاه را كشيد«نَزَفَتِ الْبِئرُ» يعنى آب چاه كشيده شد. انزاف مثل نزف لازم و متعدى آمده است. به شخص مست نزيف گويند كه عقلش به علت مستى مسلوب شده گوييم:«نُزِفَ الرَّجُلُ» «به صيغه مجهول» يعنى مرد عقلش رفت و مست شد. [صافات:47]. «يُنْزَفُون» در قرآنها به صيغه مجهول است. ولى معلوم و به كسر زاء نيز خوانده شده، عاصم در اين آيه آنرا به فتح زاء و در آيه [واقعة:19]. به كسر زاء خوانده است مخفى نماند كه هر دو از باب افعال اند. معنى آيه اول: در شراب بهشتى دردى نيست و از آن مست و مسلوب العقل نمى‏شوند. معنى آيه دوم: از خمر بهشتى دردسر عارضشان نمى‏گردد وعقلشان مسلوب نمى‏شود بقيه مطلب در «غول» ديده شود ظاهرا غول و صداع در هردو آيه به يك معنى باشد.

ریشه‌های نزدیک مکانی

کلمات مشتق شده در قرآن

کلمه تعداد تکرار در قرآن
يُنْزَفُونَ‌ ۱
يُنْزِفُونَ‌ ۱

ریشه‌های مرتبط