ریشه زجر: تفاوت میان نسخهها
(افزودن نمودار دفعات) |
(Added root proximity by QBot) |
||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
=== قاموس قرآن === | === قاموس قرآن === | ||
راندن با صدا، سپس گاهى در صدا و گاهى در مطلق راندن به كار مىرود عبارت راغب چنين است «الزجر طرد بصوت. ثم سيتعمل فى الطرد تارة و فى الصوت اخرى» صحاح و قاموس و اقرب منع و نهى گفتهاند. اين معانى قريب به هم اند. [صافات:19]. يعنى قيامت فقط يك صيحه و يا يك حركت است آنگاه همه زنده شده نگاه مىكنند آيه در جواب كسانى است كه وقوع قيامت با صيحه و فرياد است [يس:53]و لذا زجره به معنى صيحه است يعنى با يك صيحه قيامت بر پا مىشود. طبرسى كه زجر را بر گرداندن گفته مىگويد: گوئى مردم از حال خود برگردانده شدهاند به محشر. [قمر:9]. يعنى بنده ما نوح را تكذيب كرده و گفتند ديوانه است و منع و طرد شد گوئى فرياد كشيده گفتهاند: ساكت باش! [قمر:4]. ازدجار به معنى زجر است يعنى از اخبار گذشتگان به آنها آمد چيزيكه در آن موعظه و منع از ارتكاب گناهان است مزدجر در ايه مصدر ميمى است . چنانكه الميزان گفته. * [صافات:2-4] راجع به اين آيات رجوع شود به «تلى» كه مشروحاً گفته شده است. | راندن با صدا، سپس گاهى در صدا و گاهى در مطلق راندن به كار مىرود عبارت راغب چنين است «الزجر طرد بصوت. ثم سيتعمل فى الطرد تارة و فى الصوت اخرى» صحاح و قاموس و اقرب منع و نهى گفتهاند. اين معانى قريب به هم اند. [صافات:19]. يعنى قيامت فقط يك صيحه و يا يك حركت است آنگاه همه زنده شده نگاه مىكنند آيه در جواب كسانى است كه وقوع قيامت با صيحه و فرياد است [يس:53]و لذا زجره به معنى صيحه است يعنى با يك صيحه قيامت بر پا مىشود. طبرسى كه زجر را بر گرداندن گفته مىگويد: گوئى مردم از حال خود برگردانده شدهاند به محشر. [قمر:9]. يعنى بنده ما نوح را تكذيب كرده و گفتند ديوانه است و منع و طرد شد گوئى فرياد كشيده گفتهاند: ساكت باش! [قمر:4]. ازدجار به معنى زجر است يعنى از اخبار گذشتگان به آنها آمد چيزيكه در آن موعظه و منع از ارتكاب گناهان است مزدجر در ايه مصدر ميمى است . چنانكه الميزان گفته. * [صافات:2-4] راجع به اين آيات رجوع شود به «تلى» كه مشروحاً گفته شده است. | ||
===ریشههای [[راهنما:نزدیک مکانی|نزدیک مکانی]]=== | |||
<qcloud htmlpre='ریشه_'> | |||
ف:100, صفف:43, انن:41, ما:39, اذا:30, وحد:27, هم:27, هى:27, تلو:27, قول:25, زجر:25, ه:25, ذکر:23, اله:21, حکم:19, نا:19, دعو:19, جنن:18, بلغ:18, ربب:17, فى:17, ل:16, خسر:15, غنى:15, دخر:15, سهر:15, عبد:15, نبء:15, هل:15, کم:15, کرر:14, اتى:14, ى:14, کذب:14, انتم:14, نذر:14, من:14, نظر:14, نعم:13, غلب:13, يا:13, جىء:12, تلک:12, نوح:12, قوم:11, قد:10 | |||
</qcloud> | |||
== کلمات مشتق شده در قرآن == | == کلمات مشتق شده در قرآن == |
نسخهٔ کنونی تا ۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۷:۰۳
تکرار در قرآن: ۶(بار)
«زجر»، گاه، به معناى طرد است، و گاه، به معناى فریادى است که براى راندن گفته مى شود، و در اینجا منظور معناى دوم، و اشاره به «نفخه دوم» و «صیحه ثانى اسرافیل» مى باشد. انتخاب تعبیر «زَجْرَةٌ واحِدَةٌ» در سوره «نازعات» با توجّه به محتواى این دو کلمه، اشاره به سرعت و ناگهانى بودن رستاخیز و سهولت و آسانى آن در برابر قدرت خدا است، که با یک فریاد آمرانه از سوى فرشته رستاخیز، یا صور اسرافیل، همه مردگان لباس حیات در تن مى کنند و در عرصه محشر براى حساب حاضر مى شوند.
قاموس قرآن
راندن با صدا، سپس گاهى در صدا و گاهى در مطلق راندن به كار مىرود عبارت راغب چنين است «الزجر طرد بصوت. ثم سيتعمل فى الطرد تارة و فى الصوت اخرى» صحاح و قاموس و اقرب منع و نهى گفتهاند. اين معانى قريب به هم اند. [صافات:19]. يعنى قيامت فقط يك صيحه و يا يك حركت است آنگاه همه زنده شده نگاه مىكنند آيه در جواب كسانى است كه وقوع قيامت با صيحه و فرياد است [يس:53]و لذا زجره به معنى صيحه است يعنى با يك صيحه قيامت بر پا مىشود. طبرسى كه زجر را بر گرداندن گفته مىگويد: گوئى مردم از حال خود برگردانده شدهاند به محشر. [قمر:9]. يعنى بنده ما نوح را تكذيب كرده و گفتند ديوانه است و منع و طرد شد گوئى فرياد كشيده گفتهاند: ساكت باش! [قمر:4]. ازدجار به معنى زجر است يعنى از اخبار گذشتگان به آنها آمد چيزيكه در آن موعظه و منع از ارتكاب گناهان است مزدجر در ايه مصدر ميمى است . چنانكه الميزان گفته. * [صافات:2-4] راجع به اين آيات رجوع شود به «تلى» كه مشروحاً گفته شده است.
ریشههای نزدیک مکانی
کلمات مشتق شده در قرآن
کلمه | تعداد تکرار در قرآن |
---|---|
فَالزَّاجِرَاتِ | ۱ |
زَجْراً | ۱ |
زَجْرَةٌ | ۲ |
مُزْدَجَرٌ | ۱ |
ازْدُجِرَ | ۱ |