ریشه مزق: تفاوت میان نسخهها
از الکتاب
(افزودن نمودار دفعات) |
|||
(یک نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
=== قاموس قرآن === | === قاموس قرآن === | ||
مَزْق و تَمْزيق به معنى پاره كردن و متلاشى كردن است [سباء:19]. يعنى جريان قوم سباء را خبرهاى تازه گردانديم كه زبانزد مردم شدند و آنها را بطور كامل پراكنده و ديار بديار كرديم. بنابر آنكه «ممزق» مصدر باشد نه اسم مكان. [سباء:7]. آيه قول منكرين معاد است كه به يكديگر مىگفتند: آيا دلالت نكنيم شما را به مرديكه مىگويد: آنگاه كه بطور كامل متلاشى و پراكنده شديد حتما شما در خلقت تازهاى بوجود خواهيد آمد؟ ممكن است «ممزق» را در هر دو آيه اسم مكان گرفت يعنى درهر محل متلاشى شدن. | مَزْق و تَمْزيق به معنى پاره كردن و متلاشى كردن است [سباء:19]. يعنى جريان قوم سباء را خبرهاى تازه گردانديم كه زبانزد مردم شدند و آنها را بطور كامل پراكنده و ديار بديار كرديم. بنابر آنكه «ممزق» مصدر باشد نه اسم مكان. [سباء:7]. آيه قول منكرين معاد است كه به يكديگر مىگفتند: آيا دلالت نكنيم شما را به مرديكه مىگويد: آنگاه كه بطور كامل متلاشى و پراكنده شديد حتما شما در خلقت تازهاى بوجود خواهيد آمد؟ ممكن است «ممزق» را در هر دو آيه اسم مكان گرفت يعنى درهر محل متلاشى شدن. | ||
===ریشههای [[راهنما:نزدیک مکانی|نزدیک مکانی]]=== | |||
<qcloud htmlpre='ریشه_'> | |||
هم:100, کلل:100, کم:88, انن:85, مزق:83, فى:70, اذا:48, حدث:45, ل:43, نبء:43, ف:35, ذلک:35, رجل:33, جعل:30, اوى:30, على:28, خلق:28, ائى:25, جدد:23, نفس:20, ايى:20, دلل:18, ا:18, ظلم:15, فرى:15, هل:13, نا:13, سفر:10, کفر:10 | |||
</qcloud> | |||
== کلمات مشتق شده در قرآن == | == کلمات مشتق شده در قرآن == |
نسخهٔ کنونی تا ۱۶ دی ۱۳۹۵، ساعت ۰۳:۵۲
تکرار در قرآن: ۴(بار)
در حال بارگیری...
قاموس قرآن
مَزْق و تَمْزيق به معنى پاره كردن و متلاشى كردن است [سباء:19]. يعنى جريان قوم سباء را خبرهاى تازه گردانديم كه زبانزد مردم شدند و آنها را بطور كامل پراكنده و ديار بديار كرديم. بنابر آنكه «ممزق» مصدر باشد نه اسم مكان. [سباء:7]. آيه قول منكرين معاد است كه به يكديگر مىگفتند: آيا دلالت نكنيم شما را به مرديكه مىگويد: آنگاه كه بطور كامل متلاشى و پراكنده شديد حتما شما در خلقت تازهاى بوجود خواهيد آمد؟ ممكن است «ممزق» را در هر دو آيه اسم مكان گرفت يعنى درهر محل متلاشى شدن.
ریشههای نزدیک مکانی
هم کلل کم انن مزق فى اذا حدث ل نبء ف ذلک رجل جعل اوى على خلق ائى جدد نفس ايى دلل ا ظلم فرى هل نا سفر کفر
کلمات مشتق شده در قرآن
کلمه | تعداد تکرار در قرآن |
---|---|
مُزِّقْتُمْ | ۱ |
مُمَزَّقٍ | ۲ |
مَزَّقْنَاهُمْ | ۱ |