بِالسّاحِل: تفاوت میان نسخهها
از الکتاب
(Edited by QRobot) |
(Added word proximity by QBot) |
||
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
__TOC__ | |||
''' [[ویژه:پیوند_به_این_صفحه/بِالسّاحِل | آیات شامل این کلمه ]]''' | ''' [[ویژه:پیوند_به_این_صفحه/بِالسّاحِل | آیات شامل این کلمه ]]''' | ||
خط ۵: | خط ۶: | ||
*[[ریشه سحل | سحل]] (۱ بار) [[کلمه با ریشه:: سحل| ]] | *[[ریشه سحل | سحل]] (۱ بار) [[کلمه با ریشه:: سحل| ]] | ||
=== قاموس قرآن === | |||
كنار دريا. [طه:39]. او را در دريارها كن تا دريا او را به كنار اندازد. نا گفته نماند از جمله معناى سحل كوبيدن و تراشيدن است در اقرب گويد «سحل الشىء: قشره، نحته، سحقه» على هذا كنار دريا را ساحل گويند كه دريا ان را مىتراشد و يا آن را مىكوبد و قاموس و اقرب گويد: علت اين تسميه آن است مه اب آن را سحل كرده يعنى تراشيده يا كوبيده است و قياس اين بود كه مسحول گفته شود يا معنى آن ذو ساحل است نهج البلاغه خطبه 149 آمده «وَ تَدُقُّ اَهْلَ الْبَدْوِ بِمَسْحَلِها» اهل وادى را با مدّقهاش مىكوبد. طبرسى رحمة اللّه ساحل را شط گفته كه همان كنار درياست. اين كلمه فقط يكبار در قرآن آمده است. | |||
===کلمات [[راهنما:نزدیک مکانی|نزدیک مکانی]]=== | |||
<qcloud> | |||
الْيَم:100, عَدُوّ:82, وَ:58, فِي:58, يَأْخُذْه:58, فَلْيُلْقِه:52, لِي:46, فَاقْذِفِيه:34, لَه:28, التّابُوت:28, اقْذِفِيه:16, أَلْقَيْت:16, عَلَيْک:10, أَن:10 | |||
</qcloud> | |||
===تکرار در هر سال نزول=== | |||
{{#ask:[[رده:آیات قرآن]] [[نازل شده در سال::+]] [[کلمه غیر ربط::بِالسّاحِل]] | |||
|?نازل شده در سال | |||
|mainlabel=- | |||
|headers=show | |||
|limit=2000 | |||
|format=jqplotchart | |||
|charttype=line | |||
|charttitle=نمودار تکرار در هر سال نزول | |||
|labelaxislabel=سال نزول | |||
|smoothlines=yes | |||
|numbersaxislabel=دفعات تکرار | |||
|distribution=yes | |||
|min=0 | |||
|datalabels=value | |||
|distributionsort=none | |||
|ticklabels=yes | |||
|colorscheme=rdbu | |||
|chartlegend=none | |||
}} | |||
[[رده:كلمات قرآن]] | [[رده:كلمات قرآن]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۵:۱۳
ریشه کلمه
قاموس قرآن
كنار دريا. [طه:39]. او را در دريارها كن تا دريا او را به كنار اندازد. نا گفته نماند از جمله معناى سحل كوبيدن و تراشيدن است در اقرب گويد «سحل الشىء: قشره، نحته، سحقه» على هذا كنار دريا را ساحل گويند كه دريا ان را مىتراشد و يا آن را مىكوبد و قاموس و اقرب گويد: علت اين تسميه آن است مه اب آن را سحل كرده يعنى تراشيده يا كوبيده است و قياس اين بود كه مسحول گفته شود يا معنى آن ذو ساحل است نهج البلاغه خطبه 149 آمده «وَ تَدُقُّ اَهْلَ الْبَدْوِ بِمَسْحَلِها» اهل وادى را با مدّقهاش مىكوبد. طبرسى رحمة اللّه ساحل را شط گفته كه همان كنار درياست. اين كلمه فقط يكبار در قرآن آمده است.
کلمات نزدیک مکانی
الْيَم عَدُوّ وَ فِي يَأْخُذْه فَلْيُلْقِه لِي فَاقْذِفِيه لَه التّابُوت اقْذِفِيه أَلْقَيْت عَلَيْک أَن
تکرار در هر سال نزول
در حال بارگیری...