لِلْمُتَوَسّمِين: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(افزودن نمودار دفعات)
(Added word proximity by QBot)
 
خط ۱: خط ۱:
__TOC__
''' [[ویژه:پیوند_به_این_صفحه/لِلْمُتَوَسّمِين | آیات شامل این کلمه ]]'''
''' [[ویژه:پیوند_به_این_صفحه/لِلْمُتَوَسّمِين | آیات شامل این کلمه ]]'''


خط ۱۱: خط ۱۲:




===کلمات [[راهنما:نزدیک مکانی|نزدیک مکانی]]===
<qcloud>
فِي:100, إِن:100, ذٰلِک:100, وَ:73, لَآيَات:64, إِنّهَا:64, لَبِسَبِيل:55, مُقِيم:46, سِجّيل:37, مِن:28, حِجَارَة:19, عَلَيْهِم:10
</qcloud>
===تکرار در هر سال نزول===
{{#ask:[[رده:آیات قرآن]] [[نازل شده در سال::+]] [[کلمه غیر ربط::لِلْمُتَوَسّمِين]]
{{#ask:[[رده:آیات قرآن]] [[نازل شده در سال::+]] [[کلمه غیر ربط::لِلْمُتَوَسّمِين]]
|?نازل شده در سال
|?نازل شده در سال

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۴:۵۳

آیات شامل این کلمه

«مُتَوَسِّم» از مادّه «وسم» (بر وزن رَسْم) به معناى اثر گذاردن است. و «مُتَوَسِّم» به کسى مى گویند که از کمترین اثر، پى به واقعیت هایى مى برد، و معادل آن در فارسى، هوشیار، با فراست و با ذکاوت است.

ریشه کلمه

قاموس قرآن

علامت گذاشتن. وَسَمَ الشَّىْ‏ءَ وَسْماً» يعنى او را علامت گذارى كرد و علامت را سِمَة گويند [قلم:16]. حتما بر بينى او علامت و داغ ذلت مى‏نهيم. رجوع شود به «خرطوم». [حجر:75]. متوسم آن است كه به علامت نگاه كندو از آن به چيز ديگرى پى ببرد و تفرس كند يعنى در آنچه از اوضاع قوم لوط ياد شد درسها و عبرتهاست به اهل فراست و عاقلان. آنها كه از چيزى به چيزى پى مى‏برند درمجمع از امام صادق «عليه السلام» نقل شده «نَحْنُ الْمُتَوَسِّمُونَ...» البته مصداق واقعى و اولى متوسمون آنها عليهم السلام هستند. در كافى در اين باره بابى منعقد فرموده و در آن پنج حديث نقل كرده است و ضمن يكى از آنها از امام باقر «عليه السلام» است كه: «قالَ رَسُولُ‏اللهِ «صلى الله عليه واله» اَتَقُوا فِراسَةَ الْمؤْمِنَ فَأنَّهُ يَنْظُرُبِنُورِاللهِ عَزَّوَجَلَّ...» اين ماده فقط دوبار در قرآن آمده است.


کلمات نزدیک مکانی

تکرار در هر سال نزول

در حال بارگیری...