ریشه عزل: تفاوت میان نسخهها
(افزودن نمودار دفعات) |
|||
(یک نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
=== قاموس قرآن === | === قاموس قرآن === | ||
كنار كردن. [احزاب:51]. آيه ظاهراً درباره زنانى است كه نفس خويش را به رسول خدا هبه مىكردند و آن حضرت درباره قبول و ردّ آنها مختار بود و حتى مىتوانست آن را كه قبول نكرده بعداً قبول كند يعنى بر تو حرجى نيست در آن زن كه مايل باشى از زنانى كه قبلاً از خويش كنار كردهاى. رجوع شود به «رجاء». اعتزال: كنار شدن. «اِعْتَزَلَ الشَّىْءَ وَ عَنِ الشَّىْءِ: تَنَحّى». [بقره:222]. از زنان در وقت حيض اجتناب كنيد (مقاربت ننمائيد). [شعراء:212]. يعنى جنّ از شنيدن سخنان عالم بالا بر كنار و ممنوعاند رجوع شود به «جنّ». چنانكه از لغت و آيات نقل شد آن با «عن» و بى «عن» هر دو مىآيد. مَعَْزل (بر وزن محمل) اسم مكان است [هود:42]. نوح پسرش را خواند و او در كنارى بود گويند: «هُوَ بِمَعْزِلٍ عَنِ الْحَقِّ» يعنى او از حق کنار است. گفتهاند: یعنی پسر نوح از دين پدرش به كنار بود ولى لفظ «فى» و «نادى» نشان مىدهد كه مراد مكان دور است نه دورى از دين، و چون به معنى كنارهگيرى از كارى باشد با «با» آيد چنانكه نقل شد. | كنار كردن. [احزاب:51]. آيه ظاهراً درباره زنانى است كه نفس خويش را به رسول خدا هبه مىكردند و آن حضرت درباره قبول و ردّ آنها مختار بود و حتى مىتوانست آن را كه قبول نكرده بعداً قبول كند يعنى بر تو حرجى نيست در آن زن كه مايل باشى از زنانى كه قبلاً از خويش كنار كردهاى. رجوع شود به «رجاء». اعتزال: كنار شدن. «اِعْتَزَلَ الشَّىْءَ وَ عَنِ الشَّىْءِ: تَنَحّى». [بقره:222]. از زنان در وقت حيض اجتناب كنيد (مقاربت ننمائيد). [شعراء:212]. يعنى جنّ از شنيدن سخنان عالم بالا بر كنار و ممنوعاند رجوع شود به «جنّ». چنانكه از لغت و آيات نقل شد آن با «عن» و بى «عن» هر دو مىآيد. مَعَْزل (بر وزن محمل) اسم مكان است [هود:42]. نوح پسرش را خواند و او در كنارى بود گويند: «هُوَ بِمَعْزِلٍ عَنِ الْحَقِّ» يعنى او از حق کنار است. گفتهاند: یعنی پسر نوح از دين پدرش به كنار بود ولى لفظ «فى» و «نادى» نشان مىدهد كه مراد مكان دور است نه دورى از دين، و چون به معنى كنارهگيرى از كارى باشد با «با» آيد چنانكه نقل شد. | ||
===ریشههای [[راهنما:نزدیک مکانی|نزدیک مکانی]]=== | |||
<qcloud htmlpre='ریشه_'> | |||
الى:100, لقى:90, ف:90, لم:90, کم:70, ان:70, سلم:60, ها:60, کفف:50, فى:50, هم:40, رکس:40, فتن:30, يدى:30, اخذ:20, ردد:10 | |||
</qcloud> | |||
== کلمات مشتق شده در قرآن == | == کلمات مشتق شده در قرآن == |
نسخهٔ کنونی تا ۱۶ دی ۱۳۹۵، ساعت ۰۳:۳۷
تکرار در قرآن: ۱۰(بار)
قاموس قرآن
كنار كردن. [احزاب:51]. آيه ظاهراً درباره زنانى است كه نفس خويش را به رسول خدا هبه مىكردند و آن حضرت درباره قبول و ردّ آنها مختار بود و حتى مىتوانست آن را كه قبول نكرده بعداً قبول كند يعنى بر تو حرجى نيست در آن زن كه مايل باشى از زنانى كه قبلاً از خويش كنار كردهاى. رجوع شود به «رجاء». اعتزال: كنار شدن. «اِعْتَزَلَ الشَّىْءَ وَ عَنِ الشَّىْءِ: تَنَحّى». [بقره:222]. از زنان در وقت حيض اجتناب كنيد (مقاربت ننمائيد). [شعراء:212]. يعنى جنّ از شنيدن سخنان عالم بالا بر كنار و ممنوعاند رجوع شود به «جنّ». چنانكه از لغت و آيات نقل شد آن با «عن» و بى «عن» هر دو مىآيد. مَعَْزل (بر وزن محمل) اسم مكان است [هود:42]. نوح پسرش را خواند و او در كنارى بود گويند: «هُوَ بِمَعْزِلٍ عَنِ الْحَقِّ» يعنى او از حق کنار است. گفتهاند: یعنی پسر نوح از دين پدرش به كنار بود ولى لفظ «فى» و «نادى» نشان مىدهد كه مراد مكان دور است نه دورى از دين، و چون به معنى كنارهگيرى از كارى باشد با «با» آيد چنانكه نقل شد.
ریشههای نزدیک مکانی
کلمات مشتق شده در قرآن
کلمه | تعداد تکرار در قرآن |
---|---|
فَاعْتَزِلُوا | ۱ |
اعْتَزَلُوکُمْ | ۱ |
يَعْتَزِلُوکُمْ | ۱ |
مَعْزِلٍ | ۱ |
اعْتَزَلْتُمُوهُمْ | ۱ |
أَعْتَزِلُکُمْ | ۱ |
اعْتَزَلَهُمْ | ۱ |
لَمَعْزُولُونَ | ۱ |
عَزَلْتَ | ۱ |
فَاعْتَزِلُونِ | ۱ |